گروه اقتصادي- يكي از روزنامه ها در سرمقاله خود نوشت است: "چرا دولت از اعلام اینکه حسابهای بانکی را نگاه میکند واهمه دارد؟ آیا دولت به عنوان عصاره مردم و منتخب مردم و نماینده مردم و کارگزار مردم، نباید و حق ندارد که در راستیآزمایی اطلاعات داده شده بخشی از افراد،با دقت و عدالت عمل کند؟ و آیا اساساً این نه «حق»، بلکه «وظیفه» دولت نیست؟
به گزارش بولتن نيوز، این روزنامه در ادامه مطلب آورده است:"چه کسانی دولت را به این ترس میاندازند که مبادا حسابهای بانکیشان را ببیند؟ آیا دولت حق دارد به یک خانواده فلاکت زده فقیر و بیمار در دوردستترین بیابانهای جنوب یا شرق کشور، درست به همان اندازه یارانه بدهد که به بابک زنجانی میدهد و توجیه کند که ما حسابهای افراد را نمیبینیم پس کار درستی میکنیم؟!
همین الان، کارمندان پشت باجه بانکها میتوانند با زدن یک دکمه حسابهای بانکی همه مشتریان را ببینند، آیا دولت که نماینده یک ملت است، برای خود به اندازه یک کارمند بانک هم اختیار قائل نیست؟".
البته اين چيزيهايي كه برخي روزنامه ها و سایتها مي نويسند از نظر تئوريك درست است و دولت در ايران حق دارد همه دار و ندار مردم از پولدار گرفته تا ثروتمند و غني و مسئولين مملكتي و نهادها و سازمانها و بنيادها و مديران آن را مورد بررسي دقيق قرار دهد.
در اينجا مردم هم حق دارند كه بدانند تك تك مسئولين چند قران پول در حسابهايشان دارند و حساب آنها چقدر اضافه و كم مي شود و همچنين تك تك نهادها و سازمانها بايد ترازهايشان در بودجه سنواتي دولت شفاف و مشخص و مو به مو اعلام و منتشر شود.
اما متاسفانه اينطور كه برخي از دوستان رسانه اي فكر مي كنند در عمل نمي شود اقدام كرد و اين مباحث فقط در طرح و تئوري جذاب و قابل انتشار هستند!.
البته در ايران وارسي حساب آدمهاي فقيري مثل روزنامه نگار و رفته گر و كارگر هايي از اين قبيل خيلي راحت است و مطمئنا تاثيري در اقتصاد كشور نمي گذارد!. اما دوستان بايد بدانند كه وقتي بعضي دولتي ها مي گويند حسابها را چك مي كنيم و بعد مي گويند چك نمي كنيم دليل دارد.
همين دو روز پيش بود كه يكي از اقوام دور كه چند صد ميليون تومان پول در حساب دارد به نگارنده گفت آقا شما كه مطلعيد بگوييد اگر مي خواهند حسابهايمان را چك كنند پولهايمان را بيرون بياوريم!. البته او با جديت اين حرف را زد ولي من به شوخي به او گفتم اگر يك ميليون نفر در ايران هر كدام 100 ميليون تومان پولشان را از حسابهاي بانكها بيرون بياورند می شود 100 هزار میلیارد تومان و بانكها بايد تغيير كاربري داده و ماست بندي بزنند!.
دولت هرگز اين كار اشتباه را نمي كند. نه به اين خاطر كه قدرتش را ندارد. بلكه به خاطر اينكه نمي خواهد با حركتهاي شك آوري مانند دولت قبلي بازار پولي را به هم بزند و اقتصاد ايران را دچار نوسانات عجيب و غريب بكند.
اصولا در هيچ يك از كشورهاي جهان حساب بانكي افراد را بدون مجوز قوه قضائيه چك نمي كنند. البته قوع قضائيه هم در مواردي كه جرمي رخ داده باشد و در سخت ترين شرايط امنيتي اين كار را انجام ميدهد. علت اين امر هم اين است كه بانكها با پولهاي مردم سرپا هستند و كار مي كنند و اصولا دولت پولي ندارد كه در بانكها بگذارد تا بانكها با اين پول وام بدهند و سرمايه گذاري بكنند و به حيات خود ادامه بدهند.
در اينجا دولت يك راه بيشتر ندارد و بايد براي راستي آزمايي به وجدان عمومي افراد اطمينان كند. در اين بين البته خود به خود خيلي پولدار ها از آنجايي كه يك درصد هم احتمال می دهند كه دولت اشتباه بكند و حسابهايشان را وارسي كند، براي يارانه اسم نويسي نمي كنند. در واقع براي 45 هزار تومان 10 ميليارد تومان خود را زير ضره بين نمي برند.
فاميل دور نگارنده هم در این رابطه گفت آقا جان چرا براي چندر غاز آبروي خودم را زير سوال ببرم. البته وي به نكته ديگري هم اشاره كرد. او گفت مي خواهند سه برابر جريمه كنند!.
از آنجايي كه پولدارها براي قران قران خود حساب كتاب دارند. همين جريمه كه معلوم نيست بگيرند يا نگيرند عامل دیگری شده براي حساب دو دو تا چهارتا و انصراف از يارانه گرفتن بعضي ها. كسي كه پولش را ريال به ريال جمع كرده اگر تريلياردر هم باشد از ضررر هزارتوماني هم مي ترسد و در اينجا اهم و فالاهم مي كند.
به هر حال همه اينها را گفتيم كه بگوييم اينطورها هم نيست كه دولت بتواند حساب همه افراد را باز كند و چك كند و بگويد چك كرديم شما چون يك ميليون و يك هزار تومان در ماه درآمد داريد به شما يارانه تعلق نمي گيرد ولي به آن فردي كه 999 هزار تومان حقوق مي گيرد تعلق مي گيرد.
دولت اگر مي خواهد اين كار را بكند اولا بايد خيلي حسابهاي ديگر را هم همراه با اعلام حسابهاي مردم و بدون چانه زدن منتشر كند. چون به تعبير بعضي ها حق دارد. اينطور نيست؟
ضمنا دولت با صندوقدار بانك فرق مي كند كه با يك كليك حساب مردم را مي بيند.
صندوقدار بانك امين است و حساب در نزد او امانت. اگر به فرض مثال يك صندوقدار بانك همين امروز پرينت ريز حسابها و دريافت و پرداختها و شماره حسابها و طرف حسابهاي روزنامه فلان! را براي جرايد بفرستد تا منتشر شود آيا روزنامه یا سایت فلان ساكت مي مانند.
مشخص است كه صتدوقدار بانك هرگز اجازه اطلاع رساني حساب اشخاص را به سودجويان ندارد و در صورت انجام این کار اخراج مي شود و به زندان خواهد رفت. اعتبار بانك هم زير سوال مي رود.
در اينجا بانكها هم مطمئنا در برابر افشاي حساب مشتريان خود مقاومت خواهند كرد و صد البته بخش بزرگي از نقدينگي بانكها به خارج از بانكها هدايت مي شود.
بانك مركزي و وزارت اقتصاد هم به خوبي اين را مي دانند. آن فاميل دور پولدار هم اين را مي داند و در صورت اين اشتباه حتما به فكر فرو مي رود كه اگر اطميناني نيست پس بايد كار ديگري كرد!.
جالب اينكه فاميل حرف ديگري هم زد و گفت آقا فردا اگر آمدند گفتند شما خيلي پولداري و بايد نصف پولت را بگيريم چكار كنيم. نگارنده هم گفت پول وقتی پول است که در دستان شما باشد. پولی که بی ارزش شود دیگر پول نیست و اعتبار خود را از دست خواهد داد. دولت نمی خواهد که مردم مثل هزاران سال پیش مبادله کالا با کالا را شروع کنند!.
نتیجه آنکه موضوع نظام بانكي چيزي نيست كه به اين سادگي ها بتوان با آن شوخي كرد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com