آیا دولت پیش بینی هزینه انتخاب آقای ابوطالبی را نموده و خود را برای مقابله با این بهانه تراشی آمریکایی ها آماده کرده بود است؟ یا باز هم میخواهد با بی تدبیری ، از تصمیم خود برابر آمریکایی ها عقب نشینی کرده و استقلال کشور را زیر سوال ببرد و هزینه ای گزاف برای نظام در جامعه جهانی درست کند؟
به گزارش
بولتن نیوز به نقل از دیده بان، سیاست " تنش زدایی و تعامل سازنده با جهان " را می توان چارچوب اصلی
دیپلماسی خارجی دولت یازدهم برشمرد. سیاستی که بارها و بارها شخص رئیس
جمهور بر آن تاکید کرده و مسئولین وزارت خارجه نیز با علمکرد خود بر آن صحه
گذاشته اند.
بر اساس این سیاست ، از هرگونه موضع گیری یا اقدام عملی که باعث واکنش کشورهای استکباری در مقابل کشور ما شود باید اجتناب کرد.
همچنان که جناب آقای روحانی در تشریح این سیاست قبل از انتخابات ریاست
جمهوری فرموده بودند: «ما نمیخواهیم دائم به دنیا اعلامیه بدهیم و یا
شعار بدهیم و آنها جواب بدهند ما باید مشکلاتمان را با آنها حل کنیم.
27/11/91»
بر مبنای همین تفکر است که از وقتی دولت یازدهم بر سرکار آمده ، شخص رئیس
جمهور و مسئولین وزارت خارجه در قبال توهین ها و تهدید های مقامات آمریکایی
و غربی موضع منفعلانه اتخاذ میکنند، زیرا می پندارند اگر موضعی شفاف و
انقلابی در برابر دشمن بگیرند باعث افزایش تنش بین جمهوری اسلامی و جامعه
جهانی شده و مشکلات ما بیشتر خواهد شد!
حال دولتی که با اتخاذ سیاست تنش زدایی در مقابل تهدید های و توهین های
دشمنان موضع منفعلانه اتخاذ می کند و حتی به این بهانه جشنواره های ضد
صهیونیستی هالیوودیسم و افق نو را توقیف می کند ، چگونه است که حمید
ابوطالبی ،از اعضای تسخیر کننده لانه جاسوسی آمریکا در سال 58 را به عنوان
سفیر ایران در سازمان ملل که مقر آن در آمریکا است را می خواهد معرفی کند؟
آیا دولتمردان ما پیش بینی نکرده بودند که با این انتخاب ، آمریکایی ها
بهانه جویی کرده و جنجال سیاسی به راه خواهند انداخت و موجب افزایش تنش ها
میان ایران و امریکا خواهد شد؟!
حال که عملا با این انتخاب تنش ها بالا گرفته است ، دولت دو راه بیشتر
ندارد. اول اینکه که بر انتخاب خود پافشاری کند که این کار موجب تداوم تنش
ها شده و حتی ممکن است امریکایی ها اقدام به صدور ویزا برای آقای ابوطالبی
نکنند . این پافشاری با سیاست تنش زدایی دولت یازدهم همخوانی ندارد!
دوم اینکه از تصمیم خود عقب نشینی کرده و از فرستادن آقای ابوطالبی به
نیویورک صرف نظر کند که این کار نوعی عقب نشینی در برابر آمریکا محسوب می
شود.در واقع آمریکا با فشار و تهدید توانسته استقلال انتخاب دولت ایران را
زیر سوال ببرد که به هیچ وجه قابل قبول نبوده و زیرسوال بردن استقلال
جمهوری اسلامی است و تبعات بسیار بدی در جامعه جهانی برای ما خواهد داشت.
البته از یک نگاه ، انتخاب ایشان انتخاب مناسبی بوده و نه آمریکا و نه هیچ
کشور دیگری حق دخالت در این انتخاب را ندارند. اما مساله سر این است که
آیا دولت پیش بینی هزینه انتخاب آقای ابوطالبی را نموده و خود را برای
مقابله با این بهانه تراشی آمریکایی ها آماده کرده بود است؟ یا باز هم
میخواهد با بی تدبیری ، از تصمیم خود برابر آمریکایی ها عقب نشینی کرده و
استقلال کشور را زیر سوال ببرد و هزینه ای گزاف برای نظام در جامعه جهانی
درست کند؟ به نظر می رسد آمریکایی ها از این انتخاب خوشحال هستند .زیرا
بهانه دیگری برای فشار به ایران پیدا کرده اند.
در هر صورت اگر دولت به راه اول برود ، بر خلاف سیاست "تنش زدایی" که خود
برآن تاکید کرده عمل نموده است ! و اگر به ناچار راه دوم را برگزیند
استقلال کشور را خدشه دار کرده است.
ما که نفهمیدیم چی نوشتی.