گروه فرهنگی - سیدمجتبی نعیمی: رهبر انقلاب در پی نامگذاری سال 1393 به نام "اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی" طی سخنرانی خود در مشهد مقدس، به فعالیتهای فرهنگی خودجوش و مردمی اشاره کرده و آنها را لازم برشمردند. به عبارت دیگر، با توجه به وسعت حوزهی فرهنگ کشور و ناتوانی نهادهای دولتی در سر و سامان دادن به آن، ضروری به نظر میرسد که مردم خودشان وارد این عرصه شده تا اتفاق تازهای در این بخش بیافتد.
به گزارش بولتن نیوز، همانطور که رهبر انقلاب نیز فرمودند باید این فعالیتهای خودجوش مردمی گسترش پیدا کنند. اما همهی ما میدانیم که گسترش نسنجیدهی چنین اموری، نه تنها منفعتی به همراه ندارد که آسیبهایی نیز به ما وارد میکند. در نتیجه باید از تجربهی دیگرانی که قبلاً در این زمینه فعال بودند بهره برد تا سنجیدهتر دست به اقدامات خودجوش فرهنگی زد.
جالب اینجاست که بولتن نیوز مدتهاست به عنوان یکی از تریبونهای اصلی تشویق فعالیتهای فرهنگی مردمی قلمداد شده و مطالب مختلفی در این زمینه منتشر کرده است. یکی از این مطالب، مقالهایست که سال 1391 و تقریباً در همین روزهای سال با عنوان "فرهنگ، واجبتر از نان شب" منتشر شد و در آن به برخی از مهمترین نکات ضروری در فعالیتهای فرهنگی مردمی اشاره شده است. به نظر رسید با توجه به شرایط فرهنگی کشور و تأکید رهبر انقلاب بر توسعهی این دسته از امور، یکبار دیگر نکات آن مقاله را مرور کنیم و خود را برای کار فرهنگی سنجیدهتر و مردمی آماده سازیم.
فرهنگ، واجبتر از نان شب
انقلاب اسلامی بدون شک مرهون فعالیتهای گسترده و طولانی در عرصۀ فرهنگ این مرز و بوم بود. فعالیتهایی که از این عرصه شروع شد و به سایر عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، حقوقی، علمی و ... کشیده شد. در نتیجه زیربنای انقلاب اسلامی و آرمانهای آنرا چیزهایی از جنس فرهنگ تشکیل داده و برای حفظ این انقلاب و افقهایش، ناگزیر از حضور پررنگ در این ساحت مهم هستیم.
در طول این سالیان که از عمر با برکت این یادگار امام خمینی (ره) میگذرد، شاهد کارهای خوب و موثر یا بد و بیتأثیر فرهنگی بودهایم. کارهای فرهنگی گوناگونی که یا توسط دولتها و نیروهای فرهنگی وابسته به آن انجام شده و یا بخش خصوصی با توان اندکی داشته به میدان آمده و قسمتی از آنها را تحقق بخشیده است.
کارهایی که در مجموع، مخزن تجربیات ما را در حوزۀ فرهنگ تشکیل میدهد و به نظر میرسد باید با رجوع به این مخزن عظیم و با ارزش و بیرون آوردن نکات اساسی آن، بنایی را ترسیم کرد که در قالب آن، کارهای فرهنگی با کمترین اشتباه و بیشترین میزان صحت و تأثیرگذاری برخوردار باشد.
در این نوشتار سعی شده در حد وسع چنین فعلی انجام شود، اما با قبول این امر که دیدگاههای دیگری نیز باید روی آن آمده و به پرباری این کار قوت بخشند. به عبارت دیگر، تجمیع تجربیات موجود در عرصۀ فرهنگی بایستی توسط اعضای جبهۀ فرهنگی انجام پذیرد و تا از این طریق، نقاط ضعف و قوت اصلی شناسایی شده و راه بارها رفته، دوباره و چندباره، توسط دیگران طی نشود.
1. اولین و شاید مهمترین عامل در انجام کارهای فرهنگی، داشتن نیت خیر و دوری از از اهداف مادی و این دنیایی است. تجربۀ موجود، تأکید بزرگان دینی ما را اثبات میکند که «مَن حَسُنَت نيَّتُهُ أَمَدَّهُ التَّوفيقُ. هر كس نيّتش خوب باشد، توفيق ياريش خواهد نمود.» امام علی (ع)
2. برای شروع فعالیتهای فرهنگی بهتر است در ابتدا از کارهای کوچک شروع کنیم زیرا غالباً کارهای بزرگ مصداق «سنگ بزرگ علامت نزدن است» میشود. قابل توجه است که اکثر تحولات اجتماعی بزرگ از تحرکات فکری-فرهنگی کوچک شروع شده است.
3. برای انجام کارهای فرهنگی، قبل از انجام کار، فرد یا نهادی که قصد اجرای آنرا دارد لازم است تربیت شود و به تخصص لازم برسد. اما در شرایطی که زمان برای این کار وجود ندارد بهتر است وی خود را در کار بیاندازد تا در حین انجام کار، با سعی و خطا و البته هزینههای ناشی از آن، تخصص لازم را کسب نماید.
4. وجود نیروی انسانی مناسب و بخصوص با انگیزه میتواند پیش برندۀ امور و پرکنندۀ جای خالی دیگر عوامل باشد. نیروی انسانی که میخواهد چنین نقشی ایفا کند میبایست خود را برای انجام اکثر کارها آماده سازد تا در صورت نیاز مورد استفاده قرار گیرد و برای فعالیت خود مرز مشخص و کوچکی قائل نباشد.
5. در انجام کارهای فرهنگی باید روحیه کار جمعی داشت. به این عبارت که مشورت پذیر باشیم و نقد دیگران را بپذیریم و این طور نباشد که به جز خودمان هیچ کس دیگری را قبول نداشته باشیم.
6. در انجام کارهای فرهنگی، وجود تیمی که عدهدار مسئولیتها بشود ضروری است. در نتیجه لازم است در ابتدا شناسایی نیرو صورت بگیرد. گرچه در حلقۀ اول افراد بهتر از کسانی استفاده شود که مشابهترند اما در حلقههای بعدی میتوان از طیف بیشتری از نیروها بهره برد.
7. بهترین راه برای تدوام فعالیتهای فرهنگی، تربیت نیروهای جدید توسط نیروهای فعلی و سازمانی کردن فعالیتهاست. زیرا بدین طریق، کارهای فرهنگی مدنظر معطوف به حضور فرد یا افرادی خاص نبوده و با جابهجا شدن ایشان، کار معطل نمیماند.
8. یکی از مهمترین خلل موجود در عرصۀ فرهنگی کشور، نبود نهادی مردمی و قدرتمند است که به طور تخصصی به کار فرهنگی بپردازد. عموماً این کارها حول محور شخصی خاص صورت میگیرد و تا او هست، کار انجام میشود و اگر آن شخص نباشد آن کار هم معطل میماند. در حالی که اگر این کارها به طور سازمانی جلو برود، نیروها خود را حول محور آن نهاد تعریف میکنند و چنین مشکلی بروز نمیکند.
9. قبل از شروع یک برنامه فرهنگی، باید برنامه داشت و اهداف مدنظر را ترسیم کرد، در غیر این صورت فعالیتهای صورت گرفته به بی راهِ می رود و کارهای صورت گرفته مثل جزایر جدا از هم، از پایینترین میزان اثرگذاری برخوردار خواهند شد.
10. میزان تواناییها و امکانات موجود نیز باید مدنظر قرار بگیرد تا اهدافی خیالی و دست نیافتنی ترسیم نگردد. البته نباید به این حکم جلوی آرمان گرایی را گرفت.
11. کارگزار فرهنگی باید ظرفیت نقد شدن را داشته و روشهای صحیح نقدکردن را بلد باشد. یکی از مهمترین اصول این امر حمایت از کارهای با ارزش و تشویق نکات مثبت فعالیتها در کنار بیان نقاط ضعف است.
12. برای انجام کارهای فرهنگی بهتر است نهادهای رسمی و سازمانهای دولتی تنها نقش حمایتی داشته باشند و از موازی کاری، تصدیگری و اجرای این کارها دوری کنند.
13. تا میشود باید از وقوع آفتی به نام «غرور نخبگانی» جلوگیری کرد. به این معنا که عدهای از کارگزاران فرهنگی با انجام چند کار که نمای بیرونی دارد، جلب توجه کرده و بزرگ میشوند. در نتیجه برای حفظ بزرگی خود مانع از پیشرفت دیگران شده و بیشتر سعی می کنند تا افراد مختلف را وابسته و زیر دست خود سازند و به عبارتی «نوچه پروری» انجام میدهند.
14. بنا به فرمودۀ امام خمینی (ره) ما مأمور به انجام تکلیف هستیم نه نتیجه. اما این موضوع نباید سبب شود که کارها را بدون کیفیت انجام دهیم تا هرچه شد، شد.
15. به نظر میرسد هر فعال فرهنگی نیاز مبرمی به مطالعات گوناگون در موضوعات مختلف دارد. این درحالی است که گاهی با افرادی مواجهیم که داعیۀ نخبگی فرهنگی دارند، اما سالهاست حتی یک کتاب هم نخواندهاند.
16. یکی از مهمترین موانع کارهای فرهنگی تنبلیکردن افراد یا نهادهایی است که متصدی انجام آن هستند. عموماً این تنبلیها با توجیهات مبهم و غیر قابل پیگیری پنهان میشوند. میتوان با امتحان نیروها در کارهای کوچک، میزان این خصیصه را در آنها سنجید تا در کارهای بعدی و بزرگتر از آنها استفاده نشود.
17. عموماً نیروهای جوان یا افرادی که قرار است در یک بخش جدید کار کنند، تجربه کافی برای انجام کار مد نظر را ندارند. اما دیده میشود که هیچ تلاشی برای راهنمایی گرفتن از بزرگترها و یا افرادی که سابقه انجام آن کار جدید را دارند، نمیکنند. البته گاهی دیده شده افراد صاحب تجربه نیز از دادن اطلاعات و راهنماییهای خود خوداری میکنند. اگر نیت خیر در کارها باشد، احتمال وقوع این مسائل بسیار پایین است.
18. یکی از آفات کارهای فرهنگی، فرمالیسم یا ظاهرگرایی است. به این معنی که بعضی افراد دنبال کسب مدرک دانشگاهی بالا (بودن سواد حقیقی) و تولید آثار و مقالات فراوان (بدون شکل و محتوای حساب شده) هستند تا نامی از خود به جای گذارند و کارشان را پیش ببرند. در نهادهای فرهنگی نیز بیلان زدگی نماد ظاهرگرایی است. روی کاغذ شاهد انبوهی از کارهای انجام شدهایم در حالی که اثر فرهنگی-اجتماعی خاصی مشاهده نمیشود. ساختن نیت صحیح، بهترین راه دوری از این بلیّۀ فراگیر است.
19. عموماً افراد و نهادهای دخیل در کار فرهنگی در رابطه با مسائل مالی دچار افراط و تفریط میشوند. یعنی گاهی به خاطر نداشتن حداقل بودجه، در اجرای کارها میمانند و گاهی هم از بس دنبال تأمین بودجه میافتند، کار فرهنگیشان تبدیل به کار اقتصادی میشود.
20. از قدیم گفتهاند با یک دست نمیتوان چند هندوانه برداشت. با این وجود برخی از فعالان فرهنگی چندین پروژه را در دست گرفتهاند در حالی که تواناییشان خارج از این کارهاست. این امر سبب میشود که کارها با کیفیت پایین ارائه شود.
21. متأسفانه یکی از مسائلی که باعث پانگرفتن یا ادامه نیافتن جمعهای فرهنگی میشود، رعایت نکردن نکات اخلاقی است. غیبت کردن، دروغ گفتن، دو رویی و ... درحالی که ابتداییترین توقع از فعالان فرهنگی، رعایت اخلاق است.
22. گاهی دیده میشود که افراد با انجام چند کار موفق، علاقه دارند به مکانهای بزرگتر بروند و در سطح وسیعتری کار کنند. این امر سبب میشود کمکم نیرو های فرهنگی در یک نقطه و غالباً مراکز استانها و بخصوص تهران متمرکز شوند و سایر نقاط بیتوجه باقی بمانند. در حالی که نیروهای قوی با ماندن در مناطق بظاهر حاشیهای میتوانند امکانات فرهنگی را با خود بیاورند تا مراکز فرهنگی متعددی در اختیار داشته باشیم.
23. در حوزۀ فعالیتهای فرهنگی، هم باید کار فکری کرد و هم کار اجرایی. در حالی که بعضی نیروها یا صرفاً علاقهمند به کارهای فکری و نظری هستند و آن قدر در این وادی میمانند که فرصتها از دست میرود. از طرف دیگر عدهای دیگر تنها به عمل و اجرا معتقدند و با روحیه پراگماتیستی خود و دوری «فکر قبل از عمل» کارهای بیبُن و مایه انجام میدهند.
24. در انجام کارهایی از این دست، وجود شخصی که نقش بزرگتر را ایفا کند ضروری است. تجربۀ خیلیها ثابت کرده به علت نبود بزرگتر یا کسی که نیروها دور وی جمع شوند و گویندۀ حرف آخر باشد، کارهای متعددی در آغاز تمام شده و یا معطل مانده.
25. از آنجا که استفاده از امکانات دولتی برای انجام چنین اموری دشوار است، باید یاد بگیریم تا حد ممکن از وسایلی که خودمان در اختیار داریم بهره ببریم و از کمترین امکانات، بیشترین استفاده را ببریم.
26. توجه به نیاز مخاطب در انجام چنین اموری بسیار حیاتی است. کارهایی بوده که با هزینه و وقت زیاد شروع شدهاند اما به علت عدم تناسب و ارتباط برقرار نکردن با مخاطب، ادامه پیدا نکردهاند. به نظر میرسد حتی میتوان مسائل متعالی را با ادغام در نیاز مخاطب به وی انتقال داد. البته این کار نیاز به تخصص و هنر بالایی دارد.
27. در کشور ما به افرادی با مدارک تحصیلی بالا و سایر نکاتی که به ظاهر شأن اجتماعی افراد را برتر میکند، توجه بیشتری میکنند. دیده شده که بعضی فعالیتهای فرهنگی ناکام مانده است، تنها به این خاطر که توسط نیروهایی انجام گرفته که چنین ملاکهایی را ندارند.
28. برای مقابله با فرهنگهای متهاجم، لازم است که جایگزینی برای محصولات و عملکردهای آنها داشته باشیم. آنچه ضروری است این است که جایگزینهای ما باید برگرفته از الگوی دینی-ملی خودمان باشد تا خدای نکرده به بازتولید فرهنگهای مقابل نپردازیم.
بدیهی است که نکات ذکر شده در بالا، قابلیت شرح بیشتری دارد و توضیح چند خطی دربارۀ هر کدام از آنها، حق مطلب را بیان نمیکند. اما همانطور که در ابتدا گفتیم، این نوشتار طلیعهایست برای اشتراک تجربیات فرهنگی و لازم است تا با پیگیری و همکاری همۀ نیروهای داخل در جبهۀ فرهنگی انقلاب اسلامی، بر کیفیت آن افزوده شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com