به گزارش بولتن نیوز، ناگفته نماند که بلافاصله پس از شروع اعتراض های هموطنان بختیاری به «سرزمین کهن» کمال تبریزی در یادداشتی، با ابراز احترام به نقش همۀ اقوام کشور در مبارزات انقلاب اسلامی و با اشاره به سوءتفاهم و قضاوت زودهنگام مخاطبان، اعلام کرد: "اسامی شخصیتهای این سریال صرفاً نام خانوادگی افراد است و اشارهای به هیچ یک از اقوام غیور و دلاور کشور ندارد."
کارگردان«سرزمین کهن» همچنین با اشاره به وقایع آتی داستان این سریال، افزود: "قهرمان اصلی سریال که نقش مهم و موثری در نهضت خرداد و همراهی با روحانیت و امام دارد، ازهمین خانوادۀ بختیاری است وقضاوت دربارۀ شخصیتهای مثبت و منفی این سریال به صبر و حوصله بیشتری احتیاج دارد."
با این وجود نه یادداشت و عذرخواهی تبریزی، نه پادرمیانی ضرغامی که با برتن کردن لباس بختیاری و سفر به مسجدسلیمان صورت گرفت، و نه موج رسانه ای حمایتی که این بار اصلاح طلبان در آن فعال تر بودند، نتوانست موجب از سرگرفته شدن سریال «سرزمین کهن» گردد و حالا این مجموعۀ تلوزیونی با همۀ زحماتی که برای ساختش کشیده شد و هزینۀ هنگفتی که برای تولیدش صرف گردید، در گوشۀ آرشیو صداوسیما خاک می خورد.
با این همه فارغ از این که(استغفراللّه) کسی از آینده خبر ندارد و معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظار «سرزمین کهن» نشسته است، این اتفاق و حواشی گسترده اش درس های بسیار و نکات مثبت فراوانی برای مان به همراه داشت که می تواند به عنوانی تجاربی گران بها مسیر فردای مان را روشن نماید.
انسجام و اتحاد ملّی
شاید مهمترین درسی که بروز این اتفاق ناخواسته برای مان به همراه داشت، ایجاد وحدتی عمیق تر و گسترده تر میان اقوام مختلف ایرانی بود. درحقیقت درگام نخست همین که بختیاری های دوست داشتنی پشت یکدیگر را خالی نکردند و به احترام ریشه های بومی شان به میدان آمدند و اعتراض شان را به گوش مسئولان رساندند، اتحاد درونی این قوم را دوچندان کرد و در گام بعد برخورد درست مسئولین که اوج آن را می توان در همان اقدام دلجویانۀ رئیس صداوسیما رصد کرد، به مردم بختیاری قوت قلبی دوچندان داد که حکومت آن ها را به هیچ وجه بیگانه نمی داند و از طرفی دیگر اقوام نیز هم در مرحلۀ نخست به پشتیبانی از بختیاری پرداختند و هم پس از عذرخواهی های رسمی ای که ازسوی مسئولین صداوسیما و سازندگان «سرزمین کهن» با حمایت از این اقدامات ارزش این عذرخواهی را دوچندان نمودند و خود نیز اقدام به همدردی با بختیاری ها نموده و به عنوان یک ایرانی، به طرق مختلف از برادران و خواهران بختیاری به عنوان هموطنان ایران شان، دلجویی نمودند.
درسی برای مسئولان
درحقیقت این اتفاق در چند مرحله درس هایی ارزشمند را به مسئولان رسانه ای کشورمان آموخت. به بیان دیگر آن ها (و نیز خود ما) علاوه بر این که بار دیگر بر اهمیّت تاثیر رسانه های جمعی بر رفتار مردم جامعه واقف گشتیم، آموختیم دقت در مسائل حساسی از این دست که می تواند موجب ایجاد تصورات منفی برای مردم جامعه گردد، امری است ضروری. از دیگرسو نکتۀ مهم دیگری که می تواند به عنوانی درسی ارزشمند برای مسئولان تلقی گردد، این است که گاهی باید غرور را کنارگذاشت و ضمن پذیرش اشتباهاتی که مرتکب شده ایم، متواضعانه از کردۀ نادرست مان عذرخواهی کنیم و بدانیم که اتفاقاً این نوع برخورد متواضعانه، خود نشان از بزرگی ماست و نه به هیچ وجه دلیلی بر حقارت!
شناخت دشمنان و روشدن چهرۀ پلید بدخواهان
با
نگاهی اجمالی به مطالبی که توسط رسانه های مختلف درخصوص «سرزمین کهن» و
مسائل و
حواشی مربوط به آن نوشته و منتشرشد، می توانیم به روشنی فرق دوست و دشمن را
بازشناخته و نمایان کنیم. درحقیقت وقتی می بینیم رسانه های بیگانه و به
خصوص رسانه های فارسی زبان
اپوزیسیون چگونه با نگاهی مغرضانه از کاه، کوهی عظیم ساختند و
علناً درمطالب شان
بذر نفاق را پراکنده و به تفرقه افکنی میان اقوام ایرانی پرداختند، به خوبی
از
انگیزۀ آنان آگاه می شویم.
جالب این جاست کسانی که تا دیروز تنها در مسائل سیاسی ابراز عقیده می کردند و خود را با عناوینی چون کارشناس ارشد انرژی، خاورمیانه، نظامی، سیاست خارجه و ... معرفی می کردند، همگی به یکباره متخصص فرهنگ و هنر و کارشناس رسانه و سینما و بعضاً متخصص تاریخ و جغرافیا شدند و به ارائۀ تزهای چپ اندر قیچی پرداختند و به دوختن زمین به آسمان با ریسمان پوسیدۀ منطق های کذایی شان، کمر همت بستند و همان ها که حالا پس از بیش از 35 سال دوری از وطن، نه زبان مادری شان را به یاد دارند و نه رگ و ریشۀ پدری و اگر تنها در میدان انقلاب ولشان کنی حتی نمی توانند خود را به فرودگاه امام(ره) برسانند، فریاد وطن پرستی شان به دروغ بر سر ایران و ایرانی کشیدند وقائله ها ساختند.
با این همه آن چه در مرحلۀ نخست اهمیّت دارد این است که بار دیگر نقشه های پوچ این هموطنان دیروز نقش برآب شد و در منظری عمیق تر و مهم تر، آن که این مسئله درحقیقت تبدیل به تمرینی شد برای اتحاد و همدلی ایرانی!
حرف آخر
این که فردا چه سرنوشتی در انتظار «سرزمین کهن» نشسته است، بر کسی معلوم نیست. با این همه به نظرمی رسد، عادلانه تر و نیز به صلاح نزدیک تر باشد که از این وفاق ملّی که درحریمِ حواشی و جنجال های این سریال حاصل شده، به نفع همین «سرزمین کهن» استفاده کرد و حال که فضا منظقی تر و آرام تر شده و سازندگان و مسئولان از سوءتفاهم به وجود آمده، عذرخواسته و پوزش طلبیدند، با ایجاد تغییراتی در کار(مثلاً تغییر همین نامی که این همه دردسرساز شده و به راحتی نیز متحقق می گردد) زمینۀ بازپخش و از سرگرفته شدن این اثر پرخرج و پرزحمت را فراهم آوریم؛ چراکه الحق و بنابه آن چه در همین چندقسمت آغازین دیدیم، «سرزمین کهن» کاری است قوی که می تواند به یکی از بهترین و ماندگارترین آثار تلوزیونی تبدیل شده و جایی درحافظۀ تاریخی مردمان این سرزمین کهن برای خود باز کرده و مانع هدر رفتن پول بیت المالی که صرف ساخت آن شده و نیز زحمات تیم بزرگ هنرمندان و سازندگان آن شد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
تا هموطنان عزیزبختیاری ببیند وقضاوت کنندتا هم متوجه شیطناطهای بعضی از ساده لوحان داخلی بشوند وهم به نیت پلیدخارجی پی ببرند.
بختیارها مردمی باسواد،شیعه با عرق ملی بالا،امااحساسا تی ،چون بقول خودمان شیر پاک خورده از مادرانی بزگواریم.
واقعا خوبه یه کم از این بحثای قومی و قبیله ای بیایم بیرون و واقعیت رو ببینیم