نگاهی متفاوت به ضعف قهرمان در آخرین فیلم حاتمی کیا؛
«چ» مثل اصغر
دوستانی که کتاب «چه» یا «رفیق» نوشته خورخه کاستانیدا، را خواندند، حتماً تأیید می کنند که بسیاری از حرکات اصغر وصالی در فیلم، کاملاً الهام گرفته شده از چه گوارا ،قهرمان انقلاب های آمریکای جنوبی، است.
گروه فرهنگ و هنر، با سپری شدن نزدیک به یک ماه از سی و دومین جشنوارۀ فیلم فجر که درمقایسه با اداوار پیشین یکی از پرحاشیه ترین ها بود، هنوز بحث های زیادی پیرامون جشنوارۀ امسال و به خصوص برخی از آثار به اکران درآمده به گوش می رسد. این درحالی است که درمیان آثار امسال 2 فیلمی که ازقضا بیشترین سیمرغ ها را نیز از آن خود کردند، بیش از دیگر آثار جشنوارۀ امسال بحث برانگیز بودند و حاشیه ساختند.
به گزارش بولتن نیوز، شاید پر بیراه نباشد اگر فیلم های«رستاخیز» ساختۀ احمدرضا درویش و «چ» به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا که هرکدام 5سیمرغ جشنوارۀ امسال را نیز از آن خود کردند، بحت برانگیزترین و پرحاشیه ترین آثار امسال بدانیم. بماند که کارهایی همچون «عصبانی نیستم» ساختۀ رضا درمیشیان نیز جنجال و حواشی بسیاری را با خود به جشنوارۀ سی و دوم آورد.
در این میان 2 اثر «رستاخیز» و «چ» فارغ از شیاهت حاشیه سازی شان، شباهت های دیگری نیز به یکدیگر داشتند. این که کارگردان هر دو اثر از نسل سینماگران دفاع مقدس بودند و مهم تر از آن این که هردو به روایاتی تاریخی می پرداختند، برخی از این شباهت هاست. با این تفاسیر، یکی از مهمترین بحث هایی که پیرامون «چ» حاتمی کیا مطرح شد، درخصوص انفعال، مرددبودن و ضعف شخصیت اصلی این فیلم که به بخشی از مبارزات "شهید چمران" می پرداخت، مربوط بود. درتوجیه این نقیصه عده ای مشکلات حاشیه ای در هنگام فیلمبرداری «چ» و دعواهایی که میان حاتمی کیا و عرب نیا(بازیگر نقش شهیدچمران) به وجود آمده بود را بهانه کردند و عده ای نیز شخصیت اصلی فیلم را کسی غیر از شهیدچمران دانستند. در این میان عده ای مردم پاوه را قهرمان فیلم معرفی می کردند، عده ای اصغروصالی و برخی نیز می گفتند فیلم اساساً نمی خواهد قهرمانی مرکزی داشته باشد.
روز گذشته مهدی حیدری یادداشتی تحت عنوان"«چ» مثل اصغر" را به دفتر تحریریۀ بولتن نیوز ارسال کرد که از دیدگاهی جدید به بحث ضعف قهرمان فیلم جدید حاتمی کیا می پرداخت. در متن این یادداشت آمده:
مهدی حیدری: بعد از تماشای «چ» آخرین ساخته حاتمی کیا، بعضی
از کارشناسان، این خرده رو به فیلم گرفتند، که قهرمان داستان اصغر وصالی است نه
چمران! و نیز نقش چمران در قائله پاوه کمرنگ شده است.
در مطالعاتی که در زمینه حوادث کردستان به ویژه پاوه داشتم
به این نتیجه رسیدم که کارگردان در روایت داستان رعایت امانت را انجام داده و
تقریباً کلیت داستان عین واقعیت می باشد.
اما نکته مهم:
دوستانی که کتاب "چه" یا "رفیق"
نوشته خورخه کاستانیدا، را خواندند، حتماً تأیید می کنند که بسیاری از حرکات اصغر
وصالی در فیلم، کاملاً الهام گرفته شده از چه گوارا، قهرمان انقلاب های آمریکای
جنوبی، است. بعضی از دیالوگ های فیلم ترجمه ای از سخنرانی های چه گواراست. حتی اگر
مستند زندگی چه گوارا را با دقت بیشتری نگاه کنید، متوجه می شوید حتی بعضی از
حالات راه رفتن، میمیک صورت، خاراندن سر، نحوه سخنرانی برای نیروها و ... بابک
حمیدیان(بازیگر نقش اصغر وصالی) کاملاً متأثر از چه گواراست.
ظاهراً از اول هم "چ" اول کلمه چمران نبود. از روزی
که انتخاب بازیگر انجام شد و اولین عکس های گریم بابک حمیدیان منتشر شد، می شد حدس
زد که چ بیشتر از چمران منظور چه گوارا ست.
به نظر بنده قصد کارگردان از ساخت فیلم به این شکل، این بوده،
که به همه نشان دهد که حتی شهید اصغر
وصالی که اکثر ما تنها اسمش را شنیدیم، چیزی کمتر از چه گوارا، که همه به عنوان یک
قهرمان آزاده می شناسیمش و الگوی بسیاری از جوانان ماست، ندارد چه برسد به شهید
چمران...
اما بعد...
متأسفانه سینمای دفاع مقدس ما بعد از گذشت ربع قرن از تمام شدن
جنگ، تنها قطره ای از دریای معارف جنگ را توانسته به نسل جنگ ندیده منتقل کند.
قطعاً مهمترین فرد در برداشته شدن همین قدم کوچک، کسی نبوده جز ابراهیم حاتمی کیا.
حتی اگر این حاتمی کیا در پرونده زندگی اش رأی به موسوی و ساخت فیلمی مانند گزارش
یک جشن باشد.
حتی شهید اصغر وصالی که اکثر ما تنها اسمش را شنیدیم، چیزی کمتر از چه گوارا، که همه به عنوان یک قهرمان آزاده می شناسیمش و الگوی بسیاری از جوانان ماست، ندارد چه برسد به شهید چمران...
سعی کنید خودتون رو اصلاح کنید
دعا کنید خدا من رو هم اصلاح کنه