مجدی حسین که از مخالفان حاکمیت جدید مصر به شمار می رود، در این گفت وگو، تأکید می کند که آنچه در سوم جولای 2013 روی داد و عزل محمد مرسی رئیس جمهور این کشور را در پی داشت، کودتایی نظامی بود که با هدف بازگرداندن نظامیان به قدرت صورت گرفته است.
صفحه عربی بولتن نیوز در تازه ترین گفت وگوهای خود با شخصیت ها و
مسئولان عرب، این بار با مجدی حسین دبیرکل حزب کار مصر درباره تحولات و رویدادهای
این کشور و چشم انداز این رویدادها در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و
پارلمانی، گفت وگو کرده است.
به گزارش صفحه عربی بولتن نیوز، مجدی حسین که از مخالفان حاکمیت جدید مصر به شمار می رود، در این گفت
وگو، تأکید می کند که آنچه در سوم جولای 2013 روی داد و عزل محمد مرسی رئیس جمهور
این کشور را در پی داشت، کودتایی نظامی بود که با هدف بازگرداندن نظامیان به قدرت
صورت گرفته است. از نظر وی، کاندیدای ارتش یعنی عبدالفتاح السیسی در انتخابات
ریاست جمهوری آتی پیروز انتخابات خواهد شد و آینده مصر تنها در میدان و نه در
صندوق های رأی فرمالیته یا صوری رقم خواهد خورد. او معتقد است که باید سرنوشت مصر
را با انقلابی مسالمت آمیز به سبک انقلاب مسالمت آمیز ایران در سال 1357 تعیین کرد
تا کشور از بندگی ائتلاف آمریکایی صهیونیستی آزاد شود و معاهده ننگین کمپ دیوید
ساقط گردد.
متن کامل گفتگوی خبرنگار صفحه عربی بولتن نیوز با دکتر مجدی حسین دبیرکل حزب کار مصر در ادامه می آید:
* واقعیت ماجرای سوم جولای 2013 چه بود؟ آیا عزل محمد مرسی واقعا خواسته
ای مردمی بود یا اینکه این اقدام آن گونه که اخوان المسلمین و دیگر احزاب منتقد
حاکمیت جدید می گویند، کودتای علیه مشروعیت جدید در مصر تلقی می شود؟
مجدی حسین: به نظر من، کودتایی نظامی در معنای دقیق کلمه است. ارتش
خود دست به کار شده و به زور تمامی انتخابات های پنج گانه ای را که خود بر آن
نظارت کرده بود و در آن تشکیک نکرده بود، لغو کرد. و در پی آن، رئیس جمهور منتخب
را عزل و بازداشت کرد و اجرای مواد قانون اساسی را که ملت آن را به تصویب رسانده
بودند، و نیز مجلس شورای منتخب را هم لغو کرد. در تمامی کودتاهای تاریخی اقشاری
از ملت در پیرامون کودتاچیان بوده اند و اینها منافعی از ورای کودتاها داشته اند
اما این اقشار و گروهها نماینده اکثریت مردم و ملت نیستند. در وهله بعد، برگزاری
تظاهرات هزمان با 30 ژوئن، به معنای نفی کودتا نیست. ما در مسائل اساسی با محمد
مرسی اختلاف نظر داریم اما عزل وی با این شیوه دستاوردهای انقلاب دمکراتیک را از
بین برد بی آنکه دستاوردهایی ملی در پی داشته باشد. اگر مسئله صرفا به برگزاری
انتخابات ریاست جمهوری زودهنگام منحصر می شد، شبهه کودتای نظامی منتفی می شد. این
درحالی بود که مرسی هم در آستانه پذیرش این امر بود.
* اگر بپذیریم که آنچه در مصر روی داد،کودتایی نظامی بود، انگیزه ها و
اهداف این کودتا چه بوده است؟
منکر نیستم که بخش های وسیعی از ملت را علیه مرسی به سبب اشتباهات
سیاسی بسیج کردند از طریق کارشکنی نهادهای مایل به مبارک در روند فعالیت ها و
دستورات وی، جنگ رسانه ای هولناکی که علیه وی به ناحق روا داشته شد. اما هدف اصلی
از این کودتا بازگرداندن حاکمیت نظامیان به قدرت بود همان طور که در 23 جولای 1952
روی داد اما متاسفانه بدون سیاست های ملی گرایانه جمال عبدالناصر. در حقیقت ائتلاف
و اتحادی میان نظامیان، رهبران کلیسا و سکولارها برای رهایی از خطر اسلام صورت
گرفت اما در این بین،نظامیان بیشترین سهم را در مقام حزب حاکم اصلی بردند. پس از
آنها کلیسا در مقام حزب دوم و شریک کوچک تر سهمی را برد. سپس گروه های سکولاری که
اساسا حزب سیاسی بزرگی نداشتند.
* عملکرد اخوان المسلمین را پس از خروج شان از قدرت چگونه ارزیابی می
کنید؟
اخوان الملسمین پس از خروج از قدرت چانه زنی نکردند و جانفشانی های
زیادی در مقابل صورت دادند اما آن گونه که کودتاچیان می گویند به سوی خشونت تمایل
و گرایش نیافتند. مشکل اخوان المسلمین در گذشته و حال حاضر این است که موضعی قاطع
درقبال ائتلاف صهیونیستی آمریکایی حاکم در مصر و برنامه ریز اصلی کودتا برای
بازگرداندن نظام مبارک در جامه و ردایی جدید اتخاذ نکردند. موضع شان در این باره
به کندی و سختی بسیار در حال بهبود یافتن است و این به علت حسابگری های سازمان بین
المللی اخوان در دیگر جای هاست و این مسئله نقطه ضعف و قاتل اخوانی هاست.
* نظر شما درباره قراردادن اخوان المسلمین درفهرست گروههای تروریستی در
مصر چیست؟ آیا این امر درقبال جماعتی هشتاد ساله شدنی است؟
اینها، دروغ پردازی ای بیش نیست و اخوان المسملین در هیچ عملیات
مسلحانه ای شریک نشدند و دادستانی یا دستگاه قضایی هیچ اخوانی را تا بدین لحظه به
اتهام انجام اقدامی تروریستی بازداشت نکرده است.
* رفراندم قانون اساسی را چگونه ارزیابی می کنید و پیش بینی شما از
انتخابات ریاست جمهوری آتی چیست؟
رفرندام قانون اساسی تقلب فراوان داشت و بیش از 10 درصد در آن شرکت
نکردند و کودتاچیان رسما اذعان کردند که تنها 15 درصد از مصری های خارج از کشور در
آن شرکت کردند و این امر تقریبا نزدیک به همان واقعیتی است که در داخل هم اتفاق
افتاد. زیرا در داخل هم در بهترین حالات بیشتر از 10 درصد در رفراندم شرکت نکردند.
رای گیری هم غیرقانونی بود زیرا هر شهروندی می توانست در هر جایی و برای چند بار
رای دهد. انتخابات ریاست جمهوری نمایش مسخره ای بیش نبود و ما عملا به روزگار
مبارک بازگشتیم که در آن تقلب در انتخابات مسئله ای عادی بود. بنابراین کاندیدای
ارتش در انتخابات ریاست جمهوری آتی قطعا پیروز خواهد شد.
* نقش اتحادیه عرب و مشخصا عربستان، امارات و قطر را در تحولات جاری در
مصر چگونه ارزیابی می کنید؟
اتحادیه عرب جسد مردهای بیش نیست و کاملا فاقد ارزش است زیرا اوضاع آشفته
مقامهای رسمی عربی را منعکس میسازد. اما عربستان و امارات، به دستور آمریکا
کودتاچیان را حمایت مالی میکنند و اوضاع مصر بسیار بد شده است زیرا این نخستین
باری است که مصر اسیر و ذلیل کشورهای خلیج فارس می شود. اما قطر، همان نقش تعریف
شده از جانب آمریکا را ایفا می کند یعنی مهار اخوان المسلمین و اسلامگراها و به
طور عام مخالفان کودتاچیان. آمریکا نگران سقوط کودتاچیان است و نیاز به وجود خطوطی
باز با اخوان المسلمین و دیگر گروه های اسلام گرا دارد و در این بین، قطر نقش مهمی
ایفا می کند.
* نقش ایالات متحده و موضع آن را درقبال مصر چگونه ارزیابی می کنید؟
همان طور که گفتم آمریکا با کودتاچیان همراه است و آنان را تأیید می
کند بلکه در برنامه ریزی و دادن چراغ سبز به آنان شریک بوده و این امر علنا در یکی
از کمیسیون های کنگره آمریکا پس از روی دادن کودتا بررسی شد. مناسب ترین اوضاع
برای آمریکا این است که کودتا مستقر و تثبیت شود و به نظامی با سیطره نظامیان و
سکولارها تبدیل شود اما بدون حذف کامل اخوان المسلمین یعنی ایجاد نوعی دمکراسی تحت
کنترل!
* انگیزه های حاکمیت کنونی در رویگردانی از آمریکا و روی آوری به روسیه
چیست؟ آیا مسئله یک تصمیم استراتژیک است یا اینکه صرفا اعمال فشار بر دولت آمریکا؟
هیچ رویگردانی از آمریکا وجود ندارد و روابط با روسیه، با هماهنگی
دایم با آمریکایی ها صورت می گیرد با هدف تبلیغ این دروغ که عبدالفتاح السیسی
قهرمانی است که در اندیشه آزاد کردن مصر از آمریکا است درحالی که او مزدور اسراییل
و آمریکاست.
همان گونه که گفتم، السیسی با سلاح روسیه چه می خواهد کرد؟ او با این
سلاح ها تنها غزه و ساکنان سیناء را هدف می گیرد. این را هم یادآوری کنم که روابط
نظامی مصر و روسیه در زمان مبارک قطع نشده بود همین طور روابط با چین. در حقیقت
روسیه در حال حاضر پراگماتیک عمل کرده و این امکان هست که با هر طرفی به نفع مصالح
آنی اش وارد تعامل شود. آمریکا به روابط با روسیه، چین، هند و کشورهای حوزه خلیج
فارس اعتراضی نمی کند اما آن را رصد می کند تا مصر از کنترل خارج نشود.
* چشم انداز آینده مصر را در سایه تحولات کنونی و رویدادهای آتی پس از
انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی چگونه می بینید؟
واقعیت این است که انتخابات هیچ ارزش قابل توجهی ندارد و چیزی جز
توزیع مناصب و پست ها میان نظامیان، کلیسا، سکولارها و حزب سلفی النور که ادعای
نمایندگان احزاب اسلامی را دارد نیست. آینده مصر در میدان رقم خواهد خورد از طریق
ساقط کردن کودتا به گونه ای انقلابی مسالمت آمیز دقیقا به سبک و شیوه انقلاب مصر
تا حق ملت در انتخاب حاکمانش از طریق انتخاباتی آزاد و سالم محقق شود تا بدین
ترتیب مصر از بندگی ائتلاف صهیونیستی آمریکایی آزاد گردد و معاهده کمپ دیوید که از
30 سال پیش تاکنون به قانون اساسی حقیقی مصر
بدل شده است، ساقط شود.
مگه امکان تقلب در انتخابات ریاست جمهوری هم هست؟