کد خبر: ۱۹۱۹۵۶
تاریخ انتشار:
پرویز کاظمی وزیر رفاه و تامین اجتماعی دولت احمدی نژاد:

در دو سال آینده برای تقویت امید مردم، نیازمند تعامل با جهان هستیم / کسانی که ارزش پول ملی را کاهش دادند باید پاسخ گو باشند

باید سخنان و اظهارات درست وکارشناسی و مبتنی بر عقل و درایت را حاکم کنیم. در حال حاضر وضع موجود باید حفظ شود و از بدتر شدن حال اقتصاد و جامعه باید جلوگیری کرد. باید تورم کاهنده فعلی را حفظ کرد تا به تدریج کاهش یابد. باید بازار کسب وکار با ثبات و آرام باشد و تنش در اقتصاد از بین برود.
گروه سیاسی – برخی صاحب نظران سیاسی و کارشناسان اقتصادی معتقدند که در دوسال آینده با دوره خاصی از گذار جامعه ایران مواجه هستیم و به خاطر تحریم اقتصادی، انتظارات و مطالبات مردم و... باید مجموعه ای از سیاست ها و راهکار های ویژه، با استفاده از مدیران کارآمد و روش های مناسب را شاهد باشیم تا با کارشناسی و جلب مشارکت بالای گروه های سیاسی و سرمایه گذاران، امید ایجاد شده در مردم را تقویت کنند وبا تدبیر و سیاست های درست به پیش برویم و مشکلات موجود را حل کنیم. 



به گزارش بولتن نیوز، در این زمینه گفت وگویی با پرویز کاظمی وزیر رفاه و تامین اجتماعی دولت احمدی نژاد در سال های 1384 و 1385 انجام داده ایم. 
او از اولین وزرایی بود که به علت اختلاف نظر با دولت احمدی نژاد کناره گیری کرد و جای خود را آقای مصری داد.
تجربه سال های اخیر به او نیز آموخته است که باید با جهان تعامل داشت و تنش زدایی کرد. بایدبه مردم و نظرات و نقدها احترام گذاشت. باید فضای نقد بی رحمانه و اثرگذار را باز کرد تا با فساد مقابله شود. 
پرویز کاظمی کارشناس ارشد مدیریت صنعتی، وزیر رفاه دولت احمدی‌نژاد (در سال‌های ۱۳۸۴-۸۵) بود وی از ۱۳۸۴ مدیر عامل شرکت فنر سازی زر تولید کننده قطعات خودروی سنگین و ریلی و سواری بوده است.

در مجلس هفتم در سال ۱۳۸۴ محمود احمدی‌نژاد در جلسه رأی اعتماد وی گفته بود «خدا کاظمی را به من معرفی کرده است»، اما نخستین وزیری بود که در مهر ماه ۱۳۸۵، از کابینه وی خارج شد و مسئولیت وزارتخانه را عبدالرضا مصری به عهده گرفت .
در سوابق پرویز کاظمی سمتهایی چون مدیرعامل شرکتهای گروه سایپا،مدیر عامل شرکت سرمایه گذاری گروه صنعتی ایران خودرو، مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری توسعه معادن و فلزات ایران،رییس هیت مدیره بانک سرمایه،عضو هیت امنا صندوق ذخیره فرهنگیان،رییس مجمع باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال،رییس یا عضو هیت مدیره شرکتهای (فولاد خراسان،ملی صنایع مس ایران،صنعتی معدنی چادرملو،صنایع آذرآب،واگن پارس،شهاب خودرو،تجارت الکترونیک و ...)عضو شورای اقتصاد دولت،عضو کمیسیون اجتماعی دولت،رییس شورای تامین اجتماعی،رییس مجمع بیمه روستاییان و عشایر،رییس شورای سازمان بهزیستی و... دیده میشود .
ساعت 2 بعد از ظهر روز سه شنبه مقابل دفتر محل کار او حضور یافتیم. وقتی وارد اتاق کار او شدیم ابتدا قدری به بحث های عمومی و شرایط کشور اشاره داشت و بعد گفت.... شما ساعت 2 قرار داشتین و من 5 دقیقه پیش به کسانی که برای کار مهمی آمده بودند گفتم که شما 5 دقیقه وقت دارین و باید بحث را جمع بندی و نتیجه بگیرید و آنها نیز همین کار را کردند. می خواهم بگویم که اگر من تدبیر نکنم کار انجام نمی شود. اگر مدیران کشور تدبیر نکنند همه چیز با تاخیر انجام می شود یا نمی شود. اگر تدبیر نکنم و شما معطل شوید یا برگردید اشکال از من است. مدیر باید بداند که چگونه می خواهد کار را جمع کند و پیگیری کند....
پس از چند لحظه گفت از کدام سایت خبری آمده اید و آدرس شما چیست؟ گفتیم بولتن نیوز، به سایت الکسا رفت و رنکینگ بولتن نیوز را نگاه کرد و میزان مراجعات و مخاطبان را تحلیل کرد و درصد مخاطبان سایت بولتن نیوز از کشورهای مختلف و داخل کشور را تحلیل کرد و با اشاره به نوع رسانه های عمومی و اختصاصی و تخصصی گفت: رنکینگ شما خوب است مراجعات و تعداد مخاطبان شما قابل توجه است و ترکیب مخاطبان شما نشان می دهد که افراد تحلیلگر و با فکری سایت شما را مطالعه می کنند و با تعداد اخبار و تحلیل های قابل توجه توانسته اید چنین رنکینگی را در ایران و جهان کسب کنید و از آمریکا تا اروپا مخاطب و مراجعه داشته باشید.
و حال متن گفت وگو با آقای کاظمی...

برخی صاحب نظران معتقدند که با توجه به عملکرد 8 سال اخیر و سوء مدیریت ها، تداوم تحریم های اقتصادی و نفتی و بانکی، و تنزل شاخص های اقتصادی از جمله تورم 40 درصدی، رشد منفی 5 درصداقتصاد و... در یکی دو سال گذشته، سال هایی پر تلاش و پرکار است و در عین حال سطح مطالبات جامعه نیز در حال رشد است و لذا روندمدیریتی و تدبیر و ساماندهی نیروهای سیاسی باید به گونه ای باشد که به تدریج شاخص های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی روبه بهبود باشد. به نظر شما در این مسیر گذار، دولت تدبیروامید و مجموعه سه قوه، مجلس و قوه قضاییه و دولت و احزاب و دستگاه های اجرایی باید چگونه عمل کنند. فضای گفتمان موجودکشور باید چگونه باشد که مشکلات روبه کاهش گذارد و امید ایجاد شده در مردم برای بهبودشرایط کشور تحقق یابد؟

هر زمان که بخواهیم در مورد موضوعی اظهار نظر کنیم باید در مرحله اول نسبت به آن شناخت داشته باشیم و این شناخت مبتنی بر یکسری داده ها و اطلاعات است و این داده ها تعاریف علمی و مدیریتی خود را دارد. 
مثلا وقتی یک بیمار داریم که می خواهیم نسبت به بیماری آن شناخت پیدا کنیم ابتدا آزمایش هایی را انجام می دهیم و شرایط اورا بررسی می کنیم و عارضه ها و بیماری ها وعوامل اثرگذار را شناسایی می کنیم. 
حال در مورد مسائل کشور نیز باید عارضه ها و مشکلات ساختاری و اجرایی و مدیریتی رابشناسیم و ریشه یابی کنیم. تا بدانیم که چه کاری باید انجام دهیم. 
چند شاخص نشان می دهد که بیماری کشور چه بوده و چه راهکارهایی برای رفع آن باید ارائه دهیم. 
شاخص ها و عارضه ها را باید مشخص کنیم تا راهکارهای اساسی هر یک از مشکلات را ارائه دهیم و در عین حال به فضای عمومی جامعه در تقویت روحیه کار وتلاش وامید، در تقویت اخلاق مداری ودین داری، درتقویت تخصص و دانش، در تقویت فضای نقد آزادانه و نقد پذیری و بالابردن صبر  و حوصله و سعه صدر افراد باید تلاش کنیم. 
تا این فضای کلی و مکمل اقتصاد و سیاست و اجتماع، به یاری فعالان و مدیران و سیاستگذاران بیاید.
جمهوری اسلامی در 12 سال پیش، سند چشم انداز 20 ساله را تنظیم کرد و برای اهداف وبرنامه های آن تلاش شد و به تایید مقام معظم رهبری رسید. البته اعداد وارقام آن نیز مشخص شد که نسبت به آن انتقادهایی وجود دارد. 
به عنوان مثال رشد اقتصادی را میانگین 8 درصد و تورم را یک رقمی و زیر 10 درصد انتخاب کرده ایم که تحقق آن به دشواری همراه است. 
شاخص های بهره وری و کارآمدی و صرفه جویی و...نیز درکنار این شاخص های کلان مشخص شده است که مثلا از محل بهبود کارایی و بهره وری 2.5 درصد رشد اقتصادی داشته باشیم. 
با این تدابیر هدف کشور در چشم انداز 1404 این است که قدرت اول و برتر منطقه شویم. 
اما بعد از سال ها از اعلام این سند چشم انداز، این پرسش مطرح است که درکجا قرار داریم و چند درصد از آن اهداف محقق شده است. رشد اقتصادی به جای 8 درصد به منفی 6 درصد رسیده است و انتظار دولت این است که امسال و سال اینده به صفر درصد برسیم. 
تورم 40 درصد شده و انتظار دولت این است که سال آینده به 25 درصد برسد و البته روند کاهنده به خود گرفته که نشانه مثبت و امید بخشی است 
اما این ها با اهداف سند چشم انداز فاصله زیادی دارد و کسانی که مسوول کاهش ارزش پول ملی، بوده اند و به تخصص و دانش وتصمیم متخصصان احترام نگذاشتند و خودشان سر خود تصمیم گرفتند باید جوابگوی این وضعیت باشند. 
در نتیجه با وجود سوء مدیریت گذشته، باید یک برنامه جبرانی در کشور داشته باشیم که مشکلات مدیریتی گذشته را برطرف کند و زیرساخت ها و سیاست ها را بهبود ببخشد.
متاسفانه به جای آن که تورم یک رقمی شود کاری کرده ایم که در جهان از نظر تورم اول شده ایم و بالاترین رشد قیمت ها را داریم  و به 40 درصد رسید. 
از نظر تولید ناخالص داخلی ایران نیز روزگاری بین 800 تا 1000 میلیارد دلار بوده است امابه خاطر سیاست های غلط گذشته و کاهش ارزش پول ملی و بالا رفتن نرخ دلار، تولید ناخالص داخلی به 300 تا 350 میلیارد دلار کاهش یافته است. 
یعنی ایران به کشور 31 جهان از نظر قدرت اقتصادی رسیده و کشور امارات به 29 ارتقا یافته و بالاتر از ایران تولید ناخالص داخلی دارد!
آیا خروجی سند چشم انداز باید این باشد؟!





البته، اگر چه رشد اقتصادی منفی بوده و کاهش ارزش پول ملی داشته ایم اما محاسبه تولید ناخالص داخلی ایران بر مبنای نرخ دلار جدید، اشکال اساسی دارد و نمی توان قبول کرد که تولید ناخالص یک کشور ظرف دو سال از 800 به 300 میلیارد دلار کاهش یابد. به نظر شما برای جلب سرمایه گذاری، و رفع مشکلات چه باید کرد؟

در هر حال باید توجه داشته باشیم که رشد منفی بوده و در حالت مبادلات بین المللی، قدرت و توان تولید ناخالص داخلی به خاطر رشد نرخ ارز کاهش یافته است. 
و مهمتر این که باید سوال کنیم که از نظر اهداف سند چشم انداز کجا هستیم، از طرفی تورم بالا داریم و رشد منفی اقتصادی و اینها نه تنها ما را کشور اول منطقه نخواهد کرد بلکه از امارات و کشورهای دیگر نیز  عقب می مانیم. 
قاعدتا در این شرایط سرمایه گذاری کم می شود و با تورم بالا، کسی تمایل به سرمایه گذاری ندارد و طرح هایی که نیاز به چند سال کار و تلاش و سرمایه گذاری و بازگشت سرمایه دارند، در شرایط تورمی خیلی گران تمام می شوند. 
در نتیجه بیکاری و عدم ظرفیت سازی برای اشتغال داریم. همچنین با توجه به ترکیب جمعیتی و رشد جمعیت،  مشکل دوچندان می شود و برای جوانان کار نداریم. 
اینها منجر به آسیب های اجتماعی می شود و بعد سیاست هایی اتخاذ می کنیم که وضع اسفبار را تقویت می کند. 
من از ابتدا مخالف هدفمندی یارانه ها بودم و اگرچه ضرورت دارد که اجرا شود و گروه های فقیر و آسیب پذیر باید هدف ما باشند اما ساختار اجرایی و اقتصادی و مدیریتی کشور برای این گونه اجراهای غلط و پرداخت یارانه نقدی به همه افراد جامعه آماده نیست و در نتیجه باعث کاهش منابع دولت، رشد پایه پولی و نقدینگی و تورم می شود و نه تنها کمکی به قدرت خرید مردم نمی کند بلکه باعث رشد قیمت ها و کاهش قدرت خرید مردم در مجموع می شود. 
هدفمندی باید در شرایطی اجرا شود که اقتصاد خوب حرکت کند و رونق داشته باشد و تورم کم باشد تا بتوان چنین طرحی را اجرایی کرد. 
اما در شرایطی که تورم بالاست و رشد منفی داریم و تحریم اقتصادی نیز تشدید شد، طبیعی است که هدفمندی به بدترین شکل اجرا می شود. 
خود تحریم ها نیز تورم زا است و با یک حرکت گازانبری از دو سو اقتصاد را با تورم بالا مواجه کردیم هم هدفمندی و هم تحریم.... در نتیجه اجرای هدفمندی در چنین شرایطی غلط بوده است. 
یعنی پول خرج کردیم و نارضایتی و تورم را ایجاد کردیم و دولت به این فکر است که پول بدهد یا نه؟
صنعت و اقتصاد آسیب خورده است و نقدینگی بالا رفته و تورم تشدید شده است. 

علت این اتفاقات چیست و چه کسانی مسوول آن هستند؟

وقتی نامزد انتخابات ریاست جمهوری شدم اعلام کردم که ما باید سیاست اقتصادی داشته باشیم نه اقتصاد سیاسی. 

باید برنامه داشته باشیم که از کجا می خواهیم به کجا برسیم و سیستم بانکی، صادرات، هدفمندی و... باید چگونه باشد؟
ولی وقتی اقتصاد سیاسی می شود هدفمندی نیز طوری اجرا می شود که به همه رای دهندگان یارانه می دهند و به همه جامعه در بدترین شرایط یارانه می دهند. 
سیاست زدگی در اقتصاد، فرهنگ، صنعت، و... باعث می شود که کارها بدون برنامه ریزی و قواعد علمی و کارشناسی پیگیری شود وآثار منفی و خسارت هایی را بر جای می گذارد. 
در سال های اخیر، گفته می شد که ظرفیت تولید فولاد به 20 میلیون تن رسیده است در حالی که به دنبال تولید 12 تا 16 میلیون تن بودند و ظرفیت خالی قابل توجهی وجود دارد. 
در حالی که اگر همین ظرفیت متناسب با واقعیات وعملکرد و نیاز کشور باشد و همچنین ورق های تخصصی و با ارزش افزوده بالا تولید شود، باعث سودآوری و استفاده از سرمایه گذاری بهینه خواهد شد. 
سرمایه کشور در بسیاری از مناطق بلوکه شده و خروجی ندارد و سوله و ساختمان ساخته شده اما تولید نداریم و اشتغال نداریم. 
باید خدمات، بیمارستان و... نیز متناسب با نیاز منطقه ایجاد شود و کارخانه ها باید در مناطق کشور و در نزدیکی بازار و معادن و راه های ورودی و خروجی احداث شود.... نه این که با دستور و سیاست زدگی اقتصاد، عمل کنیم و سرمایه ها را هدر بدهیم. 

باید از مدیران و کارشناسان مستقل و غیر سیاسی یا مبتنی بر دانش و تخصص بهره ببریم. 
باید مدیریت بله قربان گو!  را حذف کنیم. باید فرهنگ مدیریت مستقل و کارشناسی و تخصصی در جامعه جا بیافتد و تابع نظرات کارشناسی باشند نه تابع نظر رئیس و مدیر سیاسی... 
روزی که رئیس جمهور قبلی در شورای پول و اعتبار حاضر شد و بسته سیاست های پولی و بانکی و نظرات کارشناسی آن را کنار گذاشتند و نرخ سود را دستوری انتخاب کردند، باعث شد که منابع بانک ها و سیاست های بانکی دچار مشکل شود و نقدینگی در اقتصاد سرازیر شد و افزایش یافت و بازار طلاو ارز و سکه و مسکن و... دچار افزایش قیمت های شدید شد. 

دنیا از روش های علمی استفاده می کند. کشوری مانند قطر از ذخایر مشترک بهره می برد و چاه های افقی زده و از منابع ایران بهره می برد. 
اما با این که در عسلویه قبلا 65 هزار نفر کارمی کردند اما امروز به 5هزار نفر کاهش یافته اند و روزی یک میلیون دلار، عدم النفع عقب افتادگی ها و خواب سرمایه را داریم. 

نقش مدیریت را در دو سال آینده که نیازمند تلاش و کار بیشتر هستیم تاچه حد موثر ارزیابی می کنید؟

نقش مدیریت بسیار کارساز است و بر این باورم که مدیران باید خداشناس و خدا ترس باشند و خود را مدیون ملت بدانند و خدا را ناظر بر تصمیمات خود بدانند و این فرهنگ باید در کشور جا بیافتد و این فرهنگ برای استفاده ازنظرات کارشناسی تقویت شود. 
وقتی در جبهه های جنگ، نیروهای اطلاعات عملیات برای شناسایی برمی گشتند به نظر آنها اعتماد می کردیم و عملیات با موفقیت همراه می شد،اما در بسیاری از موارد مدیران ارشد دولت و کشور به نظرات کارشناسان توجه ندارند . وقتی کارشناس می گوید در این جا سرمایه گذاری کنیم و فلان کار را نکنیم باید به حرف کارشناسان گوش بدهیم. 
نباید حرف دیگران را مخالف نظر خود بدانیم و آنها را از کار برکنار و حذف کنیم. فرهنگ نقد و انتقاد را باید تقویت کنیم و کارشناسان به خاطر ترس از کار و شغل و پست و سمت خود، نباید از ارائه نظر کارشناسی اجتناب کنند. 


به فرهنگ نقد و انتقاد اشاره کردید. رسانه ها و نهادهای مدنی که واسطه بین مردم و دولت هستند باید چگونه عمل کنند و خط قرمزها کجاست؟

رسانه ها باید کار کنند و به وظایف خود عمل کنند و فرهنگ نقد را در جامعه تقویت کنیم. 
خداوند می فرماید: بشارت باد بر کسانی که حرف های مختلف را می شنوند و بهترین آنها را انتخاب می کنند. 
باید این جمله را بر سر درب رسانه ها و دانشگاه های مدیریت نصب کنیم تا همگی به شنیدن حرف دیگران و به کار بستن بهترین ها تمرین کنند و به کار بگیرند. 
باید اجازه دهیم که بگویند  و بهترین را انتخاب کنیم و با شورا و مشورت دیگران کار کنیم و فضای نقد را تقویت کنیم. 
به نظر من در تمام موضوعات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی می توان فضای بحث و انتقاد را باز کنیم و غیر از بحث های امنیتی خاص کشور، باید در تمام مباحث نقد و نظر را داشته باشیم. 
حتی در مورد مسائل 3 هزار میلیارد تومان باید بحث ها ادامه می یافت تا مردم با مظاهر فساد و رانت و... آشنا و آگاه شوند و از تکرار چنین اتفاق هایی جلوگیری شود. وقتی کسی شاهد است که عده ای فساد می کنند و حق مردم را می خورند باید انتقاد کند و اطلاع رسانی کنند.... 

اگر به یاد داشته باشید وقتی بحث رای اعتماد در مجلس بود شبکه خبر هر روز صبح تا شب برنامه رای اعتماد را پخش می کرد و مردم به رادیوها و رسانه های بیگانه توجه نداشتند و هر چه لازم داشتند مستقیم پخش می شد و چیزی از قلم نمی افتاد. 
این کار هیچ اشکالی ایجاد نکرد و مردم محرم سیاست مداران شناخته شدند و در جریان قرار گرفتند و نه تنها مشکلی پیش نیامد بلکه حمایت از دولت و مجلس و نظام تقویت شد.

اطلاع رسانی و فضای نقد چه اثری بر مشارکت مردم و رشد اقتصادی و ساماندهی مشکلات دارد؟

اطلاعات و مسائل کشور باید در اختیار مردم باشد تا باعث تقویت مشارکت و همراهی و همدلی مردم با نظام شود. 
وقتی مردم در انتخابات شرکت می کنند و یا از رسانه های آزاد و مستقل استفاده می کنند دیگر نیازی به شایعه سازی و گمانه زنی ندارند و این باعث آرامش و همدلی وهمراهی مردم با حکومت می شود و رونق اقتصاد و شادابی جامعه نیز تقویت می شود. 
وقتی بحث ها آزادانه مطرح شود، مردم سخنان درست و نادرست را تشخیص می دهند و افراد بی سواد و با تحلیل غلط حاکم بر موج رسانه ها نمی شوند بلکه افراد کارشناس و متخصص  ازدیگران پیشی می گیرند و مردم آنها را بهتر می شناسند و افراد ضعیف و غرض ورز را حذف خواهند کرد. 
جامعه با نقدهای درست شکوفا می شود. مدیران احساس می کنند که تحت نظارت رسانه ها و مردم هستند و در مجموع جامعه شاداب و پویا می شود. 

نقد باید چگونه باشد؟ خط قرمزها را چگونه باید مطرح کرد آیا باید ابتدا نقد کرد تا فضا بهتر شود یا باید فضای نقد را ایجاد کنیم تا نقد باعث کاهش فساد و مشکلات شود؟

نقد باید بی رحمانه و بدون تعارف باشد و مردم هوشیارانه، با نقدهای جدی در کاهش فسق وفجور موثر خواهند بود. فساد کاهش می یابد و نظارت اجتماعی و تدبیر دولت و مردم برای ایجاد تعادل اجتماعی و کاهش هزینه های اجتماعی موثر خواهد بود. 
بحث های مرغ اول بود یا تخم مرغ اول بود را کنار بگذاریم. هر دو را باهم باید به پیش ببریم. باید توجه داشته باشیم که هم سیستم انسان را می سازد و هم انسان می تواند سیستم را بسازد. انسان های قوی سیستم ها را می سازند و سیستم می تواند انسان های ضعیف تر را بسازد و کارآمد کند.

هم نظام  ودولت باید فضای نقد منصفانه و قانون مند را ایجاد کنند و هم مردم و کارشناسان و رسانه ها باید به ایجاد فضای نقد و نقد بی رحمانه توجه کنند. 
طبیعی است وقتی بله قربان گو باشیم و انتقاد نکنیم و به ایرادها بی توجه باشیم مدیر ما تصور می کند که کار درستی کرده و باید ادامه دهد.
موضوع نقد و اثرگذاری و مشارکت هم یک موضوع مدیریتی هم اخلاقی و هم اجرایی و کارشناسی و علمی است.
توجه داشته باشیم که یک انسان قوی و با قدرت کاریزماتیک می تواند مثل امام خمینی نظام جمهوری اسلامی، قانون اساسی،  و کشور و انقلاب رابسازد و تحول بزرگی را بسازد. 
باید با شفافیت و روشن گری و... یک صدا باشیم و مردم را نامحرم ندانیم و حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی ایجاد کنیم. 
مردم با عشق و علاقه آمده اند و دولت انتخاب شده و امید ایجاد شده و این امید باید تقویت شود و مردم مورد احترام باشند و به نظرات آنها توجه شود.
باید توجه داشته باشیم که ایران دارای منابع بزرگ گاز و نفت و معادن است در گاز اول، در نفت سوم و در معادن مطرح هستیم. 
کشور ما در منطقه چهار فصل است و اختلاف درجه هوا به 50 درصد رسیده است. 

در این مقطع مدیران باید چگونه عمل کنند و مسوولان کشور چه مسوولیت هایی به عهده دارند؟

مدیران باید با عزم ملی کار کنند و نقدپذیر باشند اگر چه ممکن است عده ای زیر سوال بروند اما جامعه اصلاح می شود و این به صلاح همه است. 

مهم این است که جامعه ما و جمهوری اسلامی با سرافرازی و عزت ادامه حیات دهد و اگر این گونه عمل نکنیم با مشکل مواجه می شویم. 
باید این امید مردم تقویت شود و کارشود تا نتیجه کار دولت و حکومت را ببینند. و اگر درست عمل نکنیم سرخوردگی مردم و جوانان قابل کنترل نخواهد بود. 
مردم به وظایف خود عمل کرده اند و در هر شرایطی کار کرده اند و مشارکت داشته اند. حال نوبت مدیران است که نشان دهند چه برنامه ای برای حماسه اقتصادی دارند؟
مدیران چه در گذشته و چه در امروز باید جوابگوی اعمال و سیاست های خود باشند. 
کاهش ارزش پول ملی را چه کسی باید پاسخ گو باشد خسارت های این اقدامات را چه کسانی باید جوابگو باشند؟

به عنوان مثال بودجه سال 92 در خرداد امسال تصویب شد که مبلغ آن حدود 210 هزار میلیارد تومان بود. اما در مرداد ماه اصلاحیه آوردند و 60هزار میلیارد تومان کاهش یافت واین کسری بودجه عظیم باید از محل طرح های عمرانی، درمناطق سردسیر و گرمسیر و... کاهش می یافت که موجب خسارات متعددی به مردم کشور است. 




سیاست های تدریجی و مرحله ای کشور در دو سال آینده باید چگونه باشد؟

شرایط اقتصادی کشور مانند یک بیماری است که به چند مرحله برای بهبود خود نیازمند است. ابتدا باید سم زدایی شود و مواد ورودی وویروس ها و... کاهش یابد. در محله دوم باید با دارو و درمان به تدریج وضعیت بیمار متعادل شود و در مرحله سوم باید دوره رشد و شکوفایی آن آغاز شود. 
این عارضه ها و بیماری ها باید در زمان و جای مناسب خود شناسایی و نسبت به رفع آن اقدام شود. 
باید زمان مناسب آن شناسایی شود .

در حال حاضر مهمترین اولویت چیست؟

در حال حاضر وضع موجود باید حفظ شود و از بدتر شدن حال اقتصاد و جامعه باید جلوگیری کرد. باید تورم کاهنده فعلی را حفظ کرد تا به تدریج کاهش یابد. باید بازار کسب وکار با ثبات و آرام باشد و تنش در اقتصاد از بین برود. 
نکته دیگر تعامل با جهان و کشورهای دنیا است. بدون تعامل با جهان نمی توان کار کرد و به پیش رفت. 
لذا باید تنش کاهش یابد و تعامل بیشتر شود تا فشار تحریم کاهش یابد و به تدریج بتوانیم مشکلات معیشتی مردم را کم کنیم. 
باید از دخالت در زندگی خصوصی مردم و دخالت در کار دیگران پرهیز کنیم باید از صلح حدیبیه  درس بگیریم. این صلح حدیبیه پیمانی است که حضرت محمد پیامبر اسلام و پیروان او از مدینه با بت‌پرستان قریش بستند. وقتی با 1300 نفر نزدیک مکه شدند اجازه ندادند که زیارت کنند در نتیجه معاهده ای را امضا کردند.
ابتدا نوشتند به نام خدا و قریش  ایراد گرفتند و حذف شد نوشتند محمد فرستاده خدا و قریش ایراد گرفتند و حذف شد. 
اما فرصتی برای تبلیغ اسلام و تبلیغ طرف مقابل بوجود آمد. هر دو برای خود تبلیغ می کردند و چون اسلام قوی تر بود توانست یاران بیشتری را جلب کند و همین نوع تبلیغ محترمانه باعث شد که چند سال بعد بدون خونریزی مکه را فتح کنند. 
ما نیز باید باتدبیر عمل کنیم و آزادانه و با احترام تبلیغ کنیم و از لوث شدن کارها پرهیز کنیم.
ما نباید تنگ نظر باشیم و باید موفقیت دیگران را ببینیم. 
نباید چوب لای چرخ دیگران بگذاریم. باید با جهان تعامل کنیم و تعریف درست داشته باشیم. 
توجه داشته باشیم که نمی توان به زور کسی را به بهشت برد. 
لااکراه فی الدین. در دین اکراه و اجباری نیست. 
باید به گونه ای عمل کنیم که جاذبه داشته باشیم نه دافعه و باید طوری تصمیم گیری کنیم که باعث اشتباه ما و ایراد گرفتن دیگران نشود. 

در مورد مزایا و مشکلات سیستم توزیع سبد کالا بحث های زیادی شده که به علت نبود اطلاعات اقتصادی و سیستم توزیع مناسب نتوانستیم این کالاهای خریداری شده را به خوبی و با احترام و بدون مشکل به دست مردم برسانیم. در مورد سبدکالا چه نظری دارید؟  به نظر شما چگونه باید سبد کالا توزیع می شد؟

به نظر من بهتر بود معافیت مالیاتی به جای این گونه کمک ها بدهیم. زیرا تهیه و تامین و تدارک این سبد کالا کلی وقت و هزینه می برد و به دلیل مشکل مدیریتی و توزیع کالا و نبود اطلاعات اقتصادی مشکلاتی ایجاد می کند.
ابتدا باید مشخص می شد که چه کالایی باید بدهند و از کجا باید تهیه کنند و به چه کسانی باید بدهند. 
این کار باوجود هزینه هایی که دارد اما در شان مردم ما نبود. 
به جای این که انتظارات تورمی ایجاد کنیم، یارانه نقدی و سبد کالا بدهیم باید معافیت مالیاتی بدهیم. تا به جای گداپروری و ایجاد صف، مشکلات مدیریتی و... باید از روش مناسب دیگری استفاده می شد. 
باید برای این گونه اقدامات، مدیران کار بلد و با تجربه سرکار بیایند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین