کد خبر: ۱۹۱۳۵۰
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
پروندۀ ویژۀ بولتن نیوز در حاشیۀ برپایی جشنوارۀ فیلم فجر

نگاهی به کارنامۀ جشنوارۀ سی و دوم / 1

به بیان دیگر آن چه ازسوی مدیران امسال صورت گرفته این است که اولاً بنابه سلیقه شان، اقدام به حذف تعدادی از آثار نکرده اند که البته با توجه به این که درچند سال اخیر چنین اتفاقاتی کم نیافته، باید از این بابت خوشحال و شکرگذار بود و درثانی مربوط می شود به لطف و کرمی که این عزیزان به 3 فیلم خاص داشته اند و این آثار را خارج از بخش مسابقۀ جشنواره نمایش دادند.
گروه فرهنگ و هنر، بلاخره پس از 10روز پرحاشیه و داغ سینمایی، پروندۀ سی و دومین جشنوارۀ بین المللی فیلم فجر نیز بسته شد و فارغ از حواشی بسیار جشنوارۀ امسال، حضور کارگردانان و سینماگران متفاوت که از طیف های فکری گوناگون کنار هم قرار گرفته بودند، ویژگی مثبت و مهم جشنوارۀ امسال نسبت به چند دورۀ اخیر آن بود.

به گزارش بولتن نیوز، درحالی که درجشنوارۀ امسال 2پروژۀ عظیم «رستاخیز» ساختۀ احمدرضا درویش و «چ» کاری از ابراهیم حاتمی کیا هرکدام با تصاحب 5 سیمرغ بلورین جشنوارۀ سی و دوم، پرافتخارترین آثار سینمایی سال جاری بودند، حضور پُرشمار کارگردانان جوانِ فیلم اولی در بخش "نگاه نو" اتفاقی نیکو در جشنوارۀ امسال بود.

نکتۀ دیگری که البته بسیار ازسوی مدیریت جشنوارۀ امسال مورد تاکید قرارگرفته و سعی شده به عنوان اقدام مدیریتی ای مثبت مصادره گردد، به حضور سینماگران مختلف از چند نسل مختلف سینمای کشور در این دوره بازمی گردد که ادعایی است تاحدودی به گزاف!

درحقیقت آن چه در جشنوارۀ امسال به وقوع پیوسته، اتفاقی است نسبتاً نادر و عملاً بی ارتباط به نحوۀ مدیریّت جشنواره. به بیان دیگر آن چه ازسوی مدیران امسال صورت گرفته این است که اولاً بنابه سلیقه شان، اقدام به حذف تعدادی از آثار نکرده اند که البته با توجه به این که درچند سال اخیر چنین اتفاقاتی کم نیافته، باید از این بابت خوشحال و شکرگذار بود و درثانی مربوط می شود به لطف و کرمی که این عزیزان به 3 فیلم خاصِ "خانۀ پدری" ساختۀ کیانوش عیاری، "زندگی مشترک آقای محمود و بانو" ساختۀ روح الله حجازی و "ماهی و گربه" کاری از شهرام مُکری داشته اند و این آثار را خارج از بخش مسابقۀ جشنواره(سودای سیمرغ) نمایش دادند.

فارغ از درست یا غلط بودن چنین اقدامی ازسوی مدیران جشنوارۀ امسال که موافقان و مخلفان بسیاری نیز داشته، بروز چند اتفاق عجیب در مراسم اختتامیۀ جشنوارۀ امسال بی شک از نکات منفی این جشنواره بود. درحالی که در چند روز اخیر گمانه زنی ها و مسائل بسیاری درخصوص مجری اختتامیه و فشاری که ازسوی صداوسیما برای تغییر مجری در لحظات آخر منتهی به آغاز مراسم اختتامیه وجود داشته، در صدر اخبار فرهنگی و هنری قرار گرفت و بسیاری نیز به قطع و وصل شدن مکرر پخش زندۀ مراسم اختتامیه در رسانۀ ملّی انتقاداتی وارد کردند، این مراسم هنوز حاوی مسائل و نکاتی بود که چندان با ارزش ها و هنجارهای عرفی و شرعی جامعه همخوانی نداشت.

به بیان دیگر آن چه به عملکرد صداوسیما بازمی گردد این است که رسانۀ ملّی از مدیریّت درست برنامه های مربوط به جشنواره ناتوان بود و از همان روزهای نخست جشنواره، گاف ها و سوتی های ریزودرشت صداوسیما در بازتاب جشنوارۀ سی و دوم نیز آغاز شد.

شاید اظهارنظر عجیب غریب سعید راد در مراسم اختتامیه و گرامیداشت "فردین" و "بهروز وثوقی" در صحبت هایش را باید آغاز این هنجارشکنی جشنواره دانست که البته بلافاصله با عذرخواهی ضمنی و تغییر موضعی که ازسوی سعید راد صورت گرفت، اوضاع برای مدتی آرام شد. با این همه، بیان این جمله که "جمهوری اسلامی ایران، نظامی تثبیت شده است" از سوی یک بازیگر سینما و تلوزیون کمی نامربوط و ساختگی به نظربرسد. آن هم در شرایطی که پس از اظهارنظر نادرستش دربارۀ 2بازیگر فعال در عرصۀ سینمای مبتذل پیش از انقلاب و برای ماله کشی بر روی این اقدام نادرست و ناشایست صورت گرفته باشد. مسئله اینجاست که جملۀ نقل شده ازسوی سعیدراد زیاد از حد کتابی است و نیز به طرز مضحکی متفاوت از ادبیات معمول صحبت کردن این عزیز بازیگر!

به هر تفسیر ما هم همچون همۀ منتقدان بلافاصله پس از آن واکنش و عذرخواهی ضمنی، سنگ دفاع از سعید راد را به سینه زدیم و گفتیم اشتباهی رخ داده و نباید بیش از حد متّه به خشاش گذاشت و هنوز هم البته پای حرف مان ایستاده ایم.

ازدیگرسو پخش شدن آهنگی از محسن چاوشی به نام "برقص آ" که شک و شبهاتی درخصوص مجوز آن مطرح بوده و هست در مراسم اختتامیۀ جشنوارۀ فیلم سی و دوم نیز از حواشی دردسرساز برای رضاداد و جشنوارۀ فیلم بود. با این همه آنچه پس از این اتفاق روی داد و هر روز نیز به نحوی تکرارشد، موجب به راه افتادن موجی از انتقادات از عملکرد مدیران جشنوارۀ امسال گردید و به ابقای همراه با سلام و صلوات دبیر جشنوارۀ امسال برای ادارۀ جشنوارۀ سال آینده، این انتقادات شدیدتر و شدیدتر نیز شد.

به هرتفسیر بیان 2نکتۀ در قضاوت کلی دربارۀ عملکرد مدیران و دبیر جشنوارۀ سی و دوم ضروری است. نکتۀ اول این که با آن که علیرضا رضاداد پیش از این نیز سابقۀ طولانی در برگزاری جشنوارۀ فیلم فجر به عنوان دبیر جشنواره را در کارنامه اش داشته، باتوجه به تغییر مدیریت کلان فرهنگی که در تعاقب تغییرمدیریت اجرایی کشور در انتخابات ریاست جمهوری خرداد 92 به وجودآمد و اساساً آن چه(خوب یا بد) که درجشنوارۀ امسال به وقوع پیوست را نمی توان تماماً به مدیران فعلی ربط داد و بی شک همانطور که برخی از نکات مثبت این دوره نتیجۀ فعالیت های مدیران فرهنگی پیشین کشور است، برخی از ایرادات و نکات منفی این دوره نیز به آنان بازمی گردد و نباید مدیران فعلی را به خاطر بروز آن اشکالات بازخواست نمود.

مسئلۀ دیگر به هدف این انتقاد بازمی گردد که فارغ از این که حکم آقای رضاداد درمراسم اختتامیۀ جشنوارۀ امسال به ایشان تحویل گردید و ایشان باوجود همۀ این انتقادات به هرحال در دورۀ آتی نیز مسئولیت برگزاری جشنواره را به عهده خواهند داشت، بی شک جهت کمک به برگزاری شرافتمندانه و آبرومند دورۀ آتی است. به این منظور در ادامه و پس از ذکر این مقدمۀ نسبتاً مفصل، به اختصار به تعدادی از آثار به نمایش درآمده در جشنوارۀ سی و دوم که بیشتر با حواشی رسانه ای همراه بودند، خواهیم پرداخت و امیدواریم نکات مطروحه به پیشرفت، تعالی و ارتقای فرهنگ و به خصوص سینمای کشورمان که مهمترین عرصۀ نمودش را در همین جشنوارۀ متبرک به نام دهۀ فجر می یابد، یاری رساند.

البته تعداد آثار به نمایش درآمده و در جشنوارۀ فیلم امسال بسیار بیشتر از مواردی است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. با این همه آثاری همچون «رستاخیز»، «چ»، «عصبانی نیستم»، «خانۀ پدری»، «قصه ها»، «ماهی و گربه»، «خواب زده ها»، «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو»، «شیفتگی»، «مهمان داریم»، «شیار 143»، «شهابی از جنس نور»، «فرشته ها باهم می آیند»، «طبقۀ حساس»، «همه چیز برای فروش»، «پنجاه قدم آخر»، «کلاشینکف»، «خانم»، «خانه ای کنار ابرها» و «روزگاری عشق و خیانت» البته بیشتر به دلیل مسائل فرامتنی بیشتر مورد بحث و بررسی قرار گرفتند و اظهارنظرهای بیشتری را برانگیختند و اینجا نیز با نگاهی به تعدادی از آنان و صحبت درخصوص درجۀ کیفی این آثار سعی خواهیم کرد به میزانی برای قضاوت درخصوص کارنامۀ کلی جشنوارۀ سی و دوم نایل آییم.

در این راستا باتوجه به این که پیش از این در نوشتارهایی مفصل و جداگانه، آثاری همچون «رستاخیز»، «چ»، «مهمان داریم»، «طبقۀ حساس» را مورد بررسی قرار داده بودیم و از آن جا که پرداختن به همۀ این کارها در این مقال نخواهد گنجید، در این فرصت 5 اثری که کمتر مورد بررسی قرار گرفته را بررسی نموده و در فرصتی دیگر به تعداد بیشتری از آثار یادشده خواهیم پرداخت.

1- عصبانی نیستم

دومین تجربۀ بلند رضا درمیشیان بی شک، حاشیه سازترین فیلم جشنواره امسال بود. فیلمی که یکی از اکران هایش حدود 2000 نفر را به خیابان کشاند که مشکلات و مسائلی را نیز به همراه داشت. فیلمی که دقایقی پیش از آغاز مراسم اختتامیه به درخواست تهیه کنندۀ کار و برای حفظ آرامش فضای سینمای کشور از بخش داوری جشنواره کنارکشیده شد و طبیعتاً با دست خالی جشنوارۀ امسال را ترک کرد. اما به راستی چه چیزی منجر به این همه مطرح شدن این درام اجتماعی در میان آثار امسال جشنواره شد؟!!

داستان یک خطی «عصبانی نیستم» از این قرار است که نوید، جوان کردستانی ساکن تهران تمام سعی و تلاش خود را به کار می‌گیرد تا شرایط مساعدی را برای ازدواج با ستاره پیدا کند اما ... . درحقیقت همین پرداختن به مسائل اقتصادی روز و دستمایه قرار دادن مشکلات اقتصادی کشور که در سال های اخیر به دغدغۀ شمارۀ یک مردم تبدیل گردیده، می توانست به اندازۀ کافی برای این فیلم سینمایی مخاطب به همراه داشته باشد. با این همه برخورد پرحاشیۀ دست اندرکاران این فیلم و از آن مهم تر دادن شعارهای سیاسی در مصاحبه ها و گفت و گو مسئلۀ «عصبانی نیستم» را به مسئلۀ جدی تر از آن چه بود، تبدیل نمود.

به بیان دیگر، «عصبانی نیستم» که باوجود برخوداری از ساختار پرقدرت و بازی ها و اجرای قابل می توانست فیلمی آبرومند و بی نیاز از تبلیغات غیرسینمایی باشد، به حق خود راضی نبود و همان طور که در خود فیلم با انداختن تکه ها سیاسی و حرف های مُد روز جلب توجه می کرد، در خارج از فیلم نیز از این مورد دست برنداشت و با آن که واقعاً آن قدرها هم عصبانی نبود، خیلی ها را عصبانی کرد!

البته «عصبانی نیستم» اثری درخور توجه بود و به خصوص که کار دوم کارگردانی جوان نیز بود و نویدبخش تولد سینماگری که با تسلط به زبان سینما می تواند، حرف های مهم بزرگی نیز بزند، با این حال شاید همین کم تجربگی درمیشیان باعث شده بود، فیلمی در لحظاتی به منجلات شعارزدگی و افراط در انتقادات سیاسی-اجتماعی گرفتار گردد.

2- شیار 143

شیار ۱۴۳ نشان می‌دهد علی‌رغم ادعای بزرگان و بودجه‌های چندین میلیاردی که برای فیلم‌های‌شان از نهادهای دولتی می‌گیرند، جوانانی در گوشه‌وکنار این خاک هستند که قابلیت‌ها و ایده‌های‌شان در فیلم‌سازی از خیلی از این کارگردان‌های به اصطلاح «کاربلد» بیش‌تر است و با بودجه‌هایی به مراتب کم‌تر، فیلم‌های بسیار بهتری درست می‌کنند. این صحبت های علی حسن خانی است دربارۀ این اثر سینمایی که علاوه بر منتقدانی همچون حسن خانی بسیار مورد توجه فیلمسازانی همچون حاتمی کیا نیز قرار گرفت.

این درحالی است که حسین عیدی زاده نیز دربارۀ این فیلم می نویسد: «شیار 143» فیلمی جذاب است که برخلاف بسیاری از فیلم‌های جشنواره فقط شروع نمی‌شود، بلکه میانه دارد و به شکلی درخور به پایان می‌رسد. این انسجام مدیون فیلمنامه آبیار است که برای لحظه‌ای از شخصیت الفت دور نمی‌شود و در همه جا او را دنبال می‌کند (کاش آن یک صحنه رویا دیدن شخصیت جواد عزتی نبود و آنچه را پسر الفت در خواب به او می‌گوید، فقط می‌شنیدیم) و همین برگ برنده فیلم است.

3- ماهی و گربه

فیلم تحسین شده و از ونیزبرگشتۀ شهرام مُکری یکی از 3فیلم حاشیه سازی بود که خارج از بخش مسابقۀ جشنوارۀ امسال و تنها به قصد نمایش برای مخاطب، حضور داشت. فیلمی که به لحاظ تکنیکی، اتفاقی نو در تاریخ سینما بود و با استفاده از تنها یک پلان-سکانس قصد داشت، قصه اش را برای مخاطب روایت کند. با این حال، از آن جا که قصه ای برای تعریف کردن نداشت، تنها یک کار بسیارسخت و تروتمیز تکنیکی باقی ماند و نتوانست آن چنان که باید با مخاطبش ارتباطی بگیرد.

با این حال مهرزداد دانش دربارۀ آن می نویسد: کیفیت شگفت‌آور این فیلم منحصر به فرد، صرفاً به فرایند دشوار ساختش در قالب یک سکانس‌پلان دو ساعت و ده دقیقه‌ای معطوف نیست، بلکه فرم ساختاری‌اش در یک هندسه‌ی دوار و توالی‌ها و تکرار‌ها و تلاقی‌های مداوم که به‌شدت با درون‌مایه‌ای شامل سیالیت فضا در مفاهیم مختلف عشق، سیاست، جنایت، وحشت، تفنن، خانواده و… هم‌سنخ است. حس ناشی از تماشای فیلم تداعی‌بخش تجربه‌ای غریب میان کابوس و رؤیاست و مکری با هوشمندی، فاصله‌بندی‌های بین این دو مرز را در مسیر روایت فیلم رعایت کرده است، به نحوی که بعد از تجربه‌ی وحشتناک رویارویی یکی از دو مرد غریب با مرد راننده، وارد فضای سرخوشانه‌ی جوان‌های کنار کمپ می‌شویم. در عین حال هرچه به پایان فیلم نزدیک‌تر می‌شویم، در عین عبور از‌‌ همان توالی‌ها و تلاقی‌ها، فضای کلی اثر هم رو به شفافیتی بیش‌تر می‌رود و خشونت نامرئی در فضای میانی موقعیت‌ها، عیان‌تر می‌شود.

4- کلاشینکف

سعید سهیلی که در آخرین تجربۀ سینمایی اش با فیلم "گشت ارشاد" حواشی زیادی برای سینما رقم زد و مشکلات زیادی آفرید و البته پول خوبی هم از قائله به چنگ زد، در تجربۀ امسالش در فیلمسازی نیز ورژن دیگری از همان "گشت ارشاد"ش را به جشنواره آورد. او که ایدۀ اصلی فیلمش را یک فریم عکس معرفی کرده، اتفاقاً در بعد بصری کارش بسیار موفق بود و ازقضا نتوانست به لحاظ ابعاد محتوایی حرف چندان جدیدی بزند.

درخلاصۀ داستان اثر جدید سهیلی حرف هایی بیشتر شبیه به هایکو ردیف شده و می گویند:

یک شهر شلوغ... یک مرد تنها...هزار کوچه بن بست...

اسلحه کلاش، یک خشاب خالی و هزار بغض فروخفته.

اسد: آدم بدبخت، آدم ناشکرِ.

عادل: کدوم ناشکری، ما از اونائیم که به دنیا اومدیم ولی دنیا به ما نیومد...

به هرتفسیر همان طور که از خلاصۀ فیلم بی سروته «کلاشینکف» پیداست، اثر جدید سهیلی فاقد داستانی اصیل و قصه گو بود و به راستی جز ورژن نو و باب روزی از «گشت ارشاد» چیز دیگری نبود. فیلمی که البته به همین دلیل ازسوی مخاطبان جشنواره نیز طرد شد و خالی ماندن سالن های اکران آن در طول جشنواره، نشان از این واقعیت دارد.

5- زندگی مشترک آقای محمودی و بانو

"«زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» تازه‌ترین فیلم روح ا… حجازی یک رفتارشناسی و تحلیل جسارت آمیز از نشانه‌های لغزش در یک خانواده سنتی و در حال استحاله است. فیلم با الگوبرداری از عالمانه‌ترین موازین اخلاق اسلامی آموزه‌های مورد توجه در روابط خانوادگی را به تصویر می‌کشد. به زبان روشن‌تر، «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» فیلمی صددرصد ارزشی و مبتنی بر قواعد مورد اشاره در آموزه‌های اسلامی است."

این نظر محسن سیف دربارۀ فیلم روح الله حجازی است و از آن سو نیز عده ای فیلم مورد بحث را فیلمی مملو از بدآموزی و ترویج بی‌بندوباری در روابط انسانی و خانوادگی دانستند و ضمن حمایت از عدم اکران آن در جشنوارۀ سال پیش اکران امسال آن را مورد انتقاد قرار دادند.

به هرتفسیر باید پرسید، چه چیزی تغییر کرده که فیلمی که در همین جشنواره(منتها در سال گذشته) از اکرانش جلوگیری می شود، به راحتی و تنها با کنار رفتن یک دولت اصول گرا و جانشینی یک دولت معتدل(نه به هیچ وجه افراطی، اصلاح طلب و ناپایبند به اصول اساسی جمهوری اسلامی) با تبلیغات گسترده به نمایش درمی آید؟

درخلاصۀ این فیلم آمده: ورود چند مهمان باعث می شود زندگی مشترک آقای محمودی و بانو دچار تغییراتی شود که...

با این حال درخصوص داستان این فیلم باید گفت، فیلم داستان محدثه را روایت که زن بدی است؛ چراکه به تعبیر همسرش مراوده‌ای نداشته، هنوز هم پشت کوه زندگی می‌کند، هر روز صبح تا شب در آشپزخانه می‌لولد و با دست آسیب‌دیده‌اش مثل کلفت‌ها به نظر می‌آید. در عین حال محدثه زن خوبی است؛ چراکه از نظر رامتین حرف‌شنو و متین است و سرش به زندگی‌اش گرم است و خدا را به خاطر زندگی‌ای که دارد شکر می‌کند و خوش‌بختی را در رسیدگی به همسر و فرزندش می‌بیند و حتی بلد است خوراکی‌های قدیمی ‌مانند برنجک تدارک ببیند.

جدیدترین ساخته روح‌الله حجازی، داستانی خانوادگی است که تقابل بین سنت و مدرنیته و انتخاب سبک زندگی در یکی از این دو قالب را به نمایش می‌گذارد. زنی متعلق به شیوه سنتی حیات زنانه، خاله دختری است که تحمل محدودیت‌های سبک زندگی نسل پیشین خود را ندارد و هر دو از کاستی‌های زندگیشان در رابطه با نگرش مردانشان آسیب می‌بینند و بین این دو، دختر نوجوانی که متحیر است چه نقشی را بازی کند تا در سلوک با مردان موفق باشد.

اما آنچه فیلم از آن آسیب دیده بیش از فقدان قصۀ درست، عدم تسلط کارگردان است به زبان سینما و بازنمایی ضعیفی که درطول فیلم از این زندگی صورت می گیرد. نکته ای که فیلم را به اثری بسیار خسته کننده تبدیل کرده که از قانع نمودن مخاطب ش برای تماشای فیلم و نشاندن او بر روی صندلی تا پایان کار، ناتوان است.


شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۲:۵۴ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۶
0
0
شاید اظهارنظر عجیب غریب سعید راد در مراسم اختتامیه....
مطلب نویس شما انگار خواب بودند و این قضیه را از جایی شنیدن. سخنرانی سعید راد در مراسم افتتاحیه بود نه اختتامیه
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۵۲ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۷
0
0
همه اینها رو گفتی تا برای فیلم سهیلی بزنی پرا چون این جماعت هیچ ربطی به فتنه گرا نداشتن. بولتن تو داری به قهقرا میری
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین