گروه سیاسی - همه انقلاب های جهان دارای دو چهره یا وجه کلی هستند که عبارتند از تخریب وضع موجود، و ترسیم وضع مطلوب. انقلاب اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست.
به گزارش بولتن نیوز، معمولا در تخریب وضع موجود همه جریان ها و گروه های فرهنگی- سیاسی جامعه حضور دارند و با یکدیگر متحد هستند چرا که همگی آنها به دنبال یک هدف، یعنی فروپاشی نظام مستقر هستند. به عنوان مثال در انقلاب اسلامی ایران نیز اگر چه گروه های مذهبی، چپ، ملی- مذهبی و غیره وجود داشتند اما همگی آنها به دنبال آن بودند که نظام استبدادی و وابسته پهلوی فروپاشیده شود. و البته همین گونه هم شد.
اما بعد از فروپاشی وضع موجود، نوبت شروع مرحله بعدی انقلاب یعنی ترسیم و ساخت وضع مطلوب است. از همین جا است که اختلاف میان جریان های مختلف سیاسی و فکری آغاز می شود چرا که هر یک از آنها مدل مطلوبی را برای خود در نظر گرفته و دنبال ایجاد آن هستند. مثلا جریان های چپ به دنبال استقرار حکومتی با شاخصه های سوسیالیستی بودند، یا جریان های ملی- مذهبی به دنبال برقرار جمهوری دموکراتیک اسلامی بودند. اما جریان های مذهبی که رهبری آنها در دستان امام خمینی بود و البته مهم ترین و بزرگ ترین گروه تأثیرگذار در پیروزی انقلاب بودند، خواهان روی کار آمدن حکومت «جمهوری اسلامی» بودند. و البته در نهایت با برگزاری رفراندوم عمومی و رأی بیش از 98درصدی مردم به جمهوری اسلامی، این مدل نظام در جامعه ایران مستقر شد.
اما با روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی، شعارها و آرمان های مختلفی برای آن در نظر گرفته شد. استقلال، آزادی، عدالت، امنیت، رفاه، برابری، معنویت و... را می توان جزء شعارهای اصلی و اولیه انقلاب دانست که پس از آن در طول این سی سال مورد پیگیری قرار گرفته و البته به بسیاری از آنها به صورت صد در صدی (مانند استقلال کشور) و برخی از آنها با درصدهای کمتری رسیده ایم.
در این بین اما موضوعی که به وجود آمد آن است که در ابتدای هر انتخاباتی که منتهی به تغییر دولت های جمهوری اسلامی می شد، یک سری شعارهای انتخاباتی داده می شد که این شعارها تنها فایده ای که داشت برانگیختن احساسات افکار عمومی بود برای آنکه تمایل مردم را به سمت نامزد مورد نظر سوق دهد. در حالی که این شعارهای غیرواقع بینانه و غیرمنطقی، ضررهای بسیار زیادی داشت که مهم ترین آن را می توان افزایش سطح توقعات و مطالبات مردم دانست.
برای مثال دولت یازدهم از ابتدای کارزار انتخاباتی تا به امروز شعارهایی داده است که به نظر می رسد هیچگاه نتواند آنها را تحقق ببخشد. مثلا شعار تعامل همه جانبه با جهان یکی از آنهاست. واضح است که باید پرسید منظور از «جهان» یعنی دقیقا چه کسان و یا کشورهایی؟ آیا اساسا نظام جمهوری اسلامی می تواند با کشورهایی که دارای خوی استکباری و سلطه گری هستند به تعامل برسد؟ به عنوان مثال آیا می توان گفت که جمهوری اسلامی با ایالات متحده می تواند به تعامل همه جانبه برسد؟ معلوم است که خیر. چرا که این دو نظام، از اساس به لحاظ مبنایی، فکری و عملی در تضاد با یکدیگر قرار دارند. جمهوری اسلامی مدافع مظلومان و ستمدیدگان جهان است و دشمن ظالمان، و حال آنکه ایالات متحده بزرگ ترین ظالم و مستکبر جهان محسوب می شود و همواره به دنبال سلطه بر ستمدیدگان بوده است. در چنین شرایطی هیچگاه این دو کشور به دلیل تضاد منافعی که دارند نمی توانند به تعامل برسند مگر اینکه یکی از این دو، از مواضع و آرمان های خود عدول کند و پا پس بکشد. بنابراین این شعار دولت، عملا غیرممکن و نشدنی است.
و یا در زمینه منشور حقوق شهروندی نیز به نظر می رسد گاهی اوقات جنس سخنانی که توسط اعضای دولت و یا برخی از حامیان دولت کنونی زده می شود نیز غیرواقعی و غیرمنطقی است. مثلا همانگونه که چند روز پیش در یکی از مطالب سایت به آن اشاره کردیم، عماد باقی در مصاحبه با نشریه مهرنامه در مورد موضوع حقوق شهروندی، مبنا را بر گفتمان حقوق بشر قرار داده و برای آن اصالتی فراتر از عقل بشری قائل شده است. باقی چنین گفته است:
«گفتمان حقوق بشر را نبايد در حد قانون جزايی (که در پی اجرای قانون و کيفر دادن به نقض آنهاست) تصور کرد بلکه گفتمان حقوق بشر نسبت به قوانين جزايی جنبه پيشينی دارد و بايد چون خونی در رگ اين قوانين جاری باشد و قوانين جزايی و کيفری منطبق با آن باشند و هرقانونی اگر با گفتمان حقوق بشر موافق نباشد غيرقانونی است حتی اگر پارلمان تصويب کند و مردم به آن رای بدهند.»
مبرهن است که چنین تفکری حتی اگر منطقی هم باشد – که نیست- غیر قابل تحقق است. چرا که جمهوری اسلامی و جامعه ایران، دارای نرم ها، ارزش ها و هنجارهای مخصوص به خود است که یقینا می بایست مبتنی بر آنها قواعد حقوقی و قضایی و شهروندی را سر و سامان داد. چنین تعاریف غیرواقع بینانه ای تنها موجب افزایش سطح مطالبات غیرواقعی افکار عمومی خواهد شد که البته بیش از همه دود آن به چشم خود دولت ها خواهد رفت.
بنابراین ضروری است که مسئولین محترم و به خصوص دولتمردان یازدهم که تازه در ابتدای راه خود هستند، با جلوگیری از سر دادن شعارهای غیرمنطقی و غیرواقعی، هم به شعور مردم ایران احترام بگذارند، و هم اینکه سطح مطالبات مردم را عقلانی و منطقی پرورش دهند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
نه بولتن؟! آخه تعجب كردي، گفتم بهت يادآوري كنم عمل به وعده ها، هر چند بزرگ و نشدني، جزئي از امانت بودن رأي مردم است. فقط موقع شمردن كه رأي مردم امانت نيست.
كسي كه وعده داده، نميتونه بگه شوخي كردم، اشتباه كردم. بايد استعفا بده اگه قبول داره رأي مردم امانته.
گرچه شما چون مدتهاست دچار تعصبات غير معقول شديد و علتش هم پيش خودتون محفوظه، زير بار نخواهيد رفت، بلاشك.
اين است نگاه اعتدالي!
غلط کرده هرکی گفته.
ما مطالبه میکنیم تا چشاتون درآد.