گروه انرژی - این روزها تهران به محل رفت و آمد هیأتهای پارلمانی و اقتصادی از کشورهای مختلف تبدیل شده است. هیأت پارلمانی انگلیس آشکارا از بهبود روابط اقتصادی و سیاسی انگلستان با ایران سخن میگوید. رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه در رأس هیأتی بلندپایه هفته پیش به ایران سفر کرد و از افزایش مبادلات تجاری و روابط پایدار اقتصادی با ایران و نیاز ترکیه به بازار ایران سخن گفت. اما مهمتر از همه این موارد، سفر هیأت اقتصادی فرانسه به ایران بود.
به گزارش بولتن نیوز، به گفته مهدی میرابوطالبی، معاون کل سازمان توسعه تجارت و سفیر سابق ایران در فرانسه، هیأت تجاری فرانسوی نه تنها بزرگترین هیأت تجاری فرانسه، بلکه بزرگترین هیأت اروپایی است که پس از انقلاب به تهران سفر کرده است. این هیأت 140 نفری به ابتکار انجمن اصلی کارفرمایان فرانسه به تهران سفر کردند تا دورنمای مشارکت اقتصادی خود در ایران را برای دوره جدید طرحریزی کنند. این هیأت تجاری، صاحبان صنایع و فعالان اقتصادی در حوزههای نفت، گاز، پتروشیمی، آب، برق، حمل و نقل هوایی، ریلی، زمینی، دریایی، صاحبان صنایع خودرو، صنایع سیمان، صنایع فلزات و همچنین فعالان اقتصادی در حوزههای دارویی، بهداشتی، فنآوری ارتباطات و مخابرات IT و ICT ، صاحبان هتلها، مؤسسات مالی، بانکی و تأمین سرمایه و همچنین فعالان گردشگری را شامل میشد.
آغازی برای یک دوران جدید؟
بسیاری از رسانههای غربی سفر فعالان اقتصادی اروپایی به تهران را «هجوم جویندگان طلا» یا Gold Rush توصیف کردهاند. نشریه فارین پالیسی بخش انرژی ایران را همچون «یک معدن طلای بالقوه» برای سرمایهگذاران اروپایی توصیف کرده است. این نشریه گزارش داده است که در حال حاضر بیش از 100 شرکت آلمانی مشغول تجارت با ایران هستند؛ و «هنگامی که این شرکتها وارد ایران شوند، سرمایهگذاریهای جدید آنها میتواند 20 میلیارد دلار به اقتصاد ایران تزریق کند.»
اتحادیه اروپا در 20 ژانویه بخشی از تحریمهای خود علیه ایران را لغو کرد و پس از آن بود که شرکتهای اروپایی نه تنها تمایل خود برای ورود به بازار ایران را کتمان نکردند، بلکه گامهای عملی برای تحقق این امر برداشتند و سعی کردند شرایطی را به نحوی پیش ببرند که از رقبا عقب نیفتند.
این که آیا ما در آغاز یک دوران جدید از روابط اقتصادی ایران با اروپا قرار داریم، سؤالی است که پاسخ به آن تا حد زیادی به پیشرفتهای مذاکرات هستهای بستگی دارد. آن چیزی که به وضوح مشخص است، این است که دولتهای اروپایی تاکنون از تحریمهای اعمالشده علیه ایران متضرر شدهاند و ایران تنها بازنده تحریمها نبوده است. بهعنوان مثال در سال 89 حجم مبادلات تجاری ایران با فرانسه 3 میلیارد یورو بوده است، اما اکنون به کمتر از 240 میلیون یورو رسیده است. در سال 89، 40 درصد بازار خودروی ایران در دست شرکتهای فرانسوی بوده است؛ اما این رقم هماکنون به کمتر از 25 درصد کاهش یافته است. در بخش نفت و گاز اوضاع کشورهای اروپایی در چند سال گذشته از این هم بدتر بوده است و شرکتهایی نظیر رویال داچ شل و توتال مجبور به ترک کامل بازار سودآور ایران شدند.
منطق اقتصادی را که درنظر بگیریم، همه چیز برای ورود مجدد شرکتهای اروپایی به اقتصاد ایران و سرمایهگذاریهای آنها، آماده است. ایران برای این کشورها بازار حدوداً 77 میلیون نفری با فرصتهای سودآور اقتصادی در صنایع و بخشهای مختلف است. اما برای این شرکتها همه چیز به منطق اقتصادی ختم نمیشود. در واقع، تاکنون دولتهای غربی بزرگترین مانع برای سرمایهگذاری این شرکتها در اقتصاد ایران بودهاند. اینکه دولتهای اروپایی منافع اقتصادی خود در ایران را نادیده گرفتهاند و بهنوعی همزمان با تحریم ایران به خودتحریمی نیز دست زدهاند، تا حد زیادی ناشی از فشارهای آمریکا بوده است.
آمریکا در سالهای گذشته با بهانه قرار دادن «مسئله هستهای» اهداف دیگری نظیر «فلج کردن» اقتصاد ایران و مهیا کردن شرایط برای تغییر نقشه جغرافیایی خاور میانه و برهم زدن توازن نیروها در این منطقه را دنبال کرده است. «نگرانی» آمریکا از «مسئله هستهای» ایران تنها عنوان پرطمطراقی برای سرپوش گذاشتن بر این نقشه شومِ امپریالیستی بوده است.
بدیهی است که در شرایط جدید نیز آمریکا فشارهای خود را بر دولتهای اروپایی حفظ خواهد کرد. اما آنچه واضح است، این است که حتی اگر ما در آغاز دورانی جدید قرار نداشته باشیم، ناقوس مرگ دورانِ اعمال تحریمهای سخت بر علیه ایران آغاز شده است. در واقع، شکافها در ساختار و سازمان تحریمها شروع شده و این گفته مقامات آمریکایی که سازمان تحریمها همچنان پابرجاست، ادعایی است که دیگر حتی خود آنها را هم قانع نمیکند. گرچه اروپاییها ممکن است تحت فشارهای آمریکا برای ورود به بازار ایران تعلل کنند، اما این تعلل آنها در نهایت ضرر بیشتری به آنها تحمیل میکند. ایران اکنون در شرف تبدیل شدن به بازاری است که اولین واردشونده در آن، در حکم برنده است. همین عامل باعث شده است تا فرانسه که پیش از این، موضع بسیار سرسختانهای در مذاکرات هستهای علیه ایران اعمال کرده بود، اکنون دستپاچه به تهران بیاید و سعی کند برای حضور آتی خود در اقتصاد ایران، جا رزور کند.
متغیرهای دیگری نظیر ناکامی و شکست نسبی اتحاد غربی- عربی در سوریه و افزایش نقش روسیه در مناسبات جهانی و تمایل ایران و روسیه برای همکاریهای گستردهترِ استراتژیک، دستپاچگی و عجله شرکتهای اروپایی برای برقراری تماس با تهران را تشدید کرده است. ما پیش از این در یادداشتی نقش روسیه را در پروژه برهم خوردن توازن قوا به نفع ایران بررسی کردهایم و در یادداشتی که در هفته آتی منتشر خواهیم کرد، شرایط شکلگیری دوران جدیدی از ائتلاف ایران و روسیه را مورد واکاوی قرار خواهیم داد.
با درنظر گرفتن جمیع این عوامل بهنظر میرسد گرایشی در تحولات اخیر وجود دارد که رفته رفته نه تنها حیات اقتصادی ایران را پویاتر خواهد کرد، بلکه از طریق بهبود شاخصهای کلان اقتصادی ایران، به بیشتر شدن نقش منطقهای ایران نیز خواهد انجامید.
دیپلماسی انرژی ایران در حکم حُسن ختامی بر پروژه تحریم
دیپلماسی انرژی ایران همزمان با مذاکرات هستهای ایران با قوت ادامه یافته است. در واقع، مذاکرات هستهای و دیپلماسی انرژی دو بازوی سیاست خارجی ایران را تشکیل دادهاند که هر دو یک هدف واحد، یعنی فروپاشی سازمان تحریمها را نشانه رفتهاند. ایران به زودی مدلهای جدیدی از قراردادهای نفتی را رونمایی خواهد کرد. پیش از این گفتگوهای اولیه برای حضور غولهای نفتی در ایران انجام گرفته است و بسیاری از آنها برای حضور در بخش انرژی ایران، ابراز تمایل کردهاند.
تعدادی از شرکتهای نفتی بینالمللی نظیر رویال داچ شل، بریتیش پترولیوم، پتروناس مالزی و رپسول اسپانیا اعلام کردهاند که قصد دارند به ایران بازگردند. دومین تولیدکننده نفت در روسیه یعنی شرکت لوکاویل، توتال فرانسه و انی ایتالیا نیز از اشتیاق خود برای حضور در بازار ایران سخن گفتهاند. قراردادهای جدید نفتی ایران که با بررسی دقیق 30 مدل قراردادی، از جمله قراردادهای نفتی موجود در عراق، در حال تدوین شدن است، میتواند فرصتهای استثنائی را در برابر این شرکتها قرار دهد. در حالی که بسیاری از شرکتهای بزرگ نفتی در لیبی و عراق با مشکلات امنیتی و در دریای شمال و آمریکا با کاهش جدی میزان سودآوری خود روبرو هستند، حوزه نفت و گاز ایران میتواند مکانی خوبی برای سرمایهگذاریهای بلندمدت باشد.
شرکتهای روسی در حال حاضر در صنعت نفت عراق فعال هستند و سهم عمدهای در توسعه میادین نفتی عراق داشتهاند. وقتی این شرکتها با تشویق دولت روسیه و ایران، تردیدها را برای ورود به صنعت نفت و گاز ایران کنار گذارند، شرکتهای نفتی غربی خود را در وضعیتی میبینند که یا باید سودآوری رقبا را به تماشا بنشینند یا برای ورود به بازارهای ایران، لحظهای درنگ نکنند. وقتی تحریمها پیش چشمان این شرکتها در حال ذوب شدن باشد و رقبا ورود به بازارهای ایران را جشن گرفته باشند، نادیده گرفتن بازار ایران و قراردادهای جذاب نفتی آن، حتی برای شرکتهای غربی نیز معنای دیگری جز خودکشی یا حماقت نخواهد داشت.
منبع: پترونت
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com