«سرکیس نعوم» روزنامه نگار و نویسنده و از چهره های مشهور فرهنگی لبنانی که جوایز متعددی در زمینه های مختلف روزنامه نگاری و فرهنگی به دست آورده، اعتقاد دارد که آمریکایی ها نقش ایران را در عراق مفید می دانند.
به گزارش بولتن نیوز،از دیپلماسی ایرانی «سرکیس نعوم» در گزارشی نوشت: درباره پرونده عراق
با مسئول مستقیم این پرونده در کاخ سفید، صحبت کردم، از او درباره اوضاع
فعلی عراق پرسیدم، به ویژه پس از درگیری ای که میان نوری مالکی، نخست وزیر
با طارق الهاشمی، معاون رئیس جمهوری عراق حاصل شده است، پرسیدم آیا اوضاع
را خطرناک می بیند؟
صحبتش را با توصیف این درگیری ای که گفتم، آغاز
کرد، گفت: «دو طرف تلاش کردند که از جلال طالبانی، رئیس جمهوری عراق کمک
بخواهند تا مانع افزایش تنش ها شود و امور آرام شوند، برای همین بحث بسیاری
درباره این بحران خطرناک که در پی اتهام مالکی به هاشمی مبنی بر دست
داشتنش در فعالیت های تروریستی زده بود، شد. تلاش ها لااقل تا کنون موفق
بوده است. جلسه هایی برای رسیدن به توافق انجام شده است. همچنین توافق شد
تا جلسه گسترده تری برگزار شود. و احتمالا برای این مشکلات حتی به طور
موقت، راه حلی پیدا می شود. برای همین تلاش می شود تا مانع شوند که این
بحران دوباره باعث ایجاد بحران دیگری شود.»
پرسیدم به نظرت روابط عراق و سوریه امروز چگونه است؟ قبلا
روابطشان بسیار تیره بود، حتی در زمانی که نوری مالکی نخست وزیر بود. اتهام
ها و حملات زبانی بسیاری میان دو طرف رد و بدل شد. البته بعد از آن روابط
بهبود یافت و ما امروز شاهد بهبود روابط هستیم. آیا ایران نقشی در آن داشت؟
جواب داد: «بی شک ایران نقش مهمی در عراق دارد و تلاش می کند که نفوذش را
در عراق گسترش دهد. اما گفته می شود که ایران از مالکی خواست که روابطش را
با حکومت بشار اسد در سوریه بیش از یک گشایش در روابط، گسترش دهد. مالکی می
خواهد که عراق باثبات باشد، ایران هم می خواهد که عراق باثبات باشد. و
ثبات با ایجاد روابط حسن هم جواری و همکاری به خصوص در فضاهای پیچیده و سخت
منطقه ای حاصل می شود.»
پرسیدم چه دلیلی وجود دارد که درباره ایران
صحبت نکنی؟ چه چیزی باعث می شود که درباره ایران مثبت صحبت کنی و بگویی که
ایران به دنبال ثبات در عراق است؟ جواب داد: «برای این که ایران به داخل
نگاه می کند. آن چه برای آن مهم است این است که نظام و امنیت و ثباتش در
سلامت بمانند و پروژه های سیاسی و غیر سیاسی اش همگی موفق شوند. برای همین
تا اندازه بسیاری عراق و امور آن را به خودش واگذار می کند. قطعا ایران
نفوذ مهمی در عراق دارد. و دلیل آن هم این است که گروه های عراقی گوناگونی
به دنبال آن می دوند تا بتوانند نقشی در روند سیاسی کشورشان بیابند. مثلا
تصور کن ˈعصائب اهل حقˈ را که از جیش المهدی و موسس آن آقای مقتدی صدر جدا
شده اند.»
نظر دادم: گمان می کنم که دخالت صحیح ایران به تحولات
پیرامونی آن مرتبط باشد. ایران سه خط دفاعی دارد. اول حزب الله لبنان، دوم،
نظام اسد سوریه و سوم عراق است. ایران به حفظ این سه خط اهتمام می ورزد.
اما اگر خودش را در برابر یک واقعیت سلبی که نمی تواند آن را تغییر دهد،
دید، مثل شکست احتمالی در لبنان یا سوریه اسد که ممکن است به خاطر سوریه رخ
دهد، به حفظ عراق اصرار خواهد کرد که همسایه آن است. چرا که مهم ترین خط
دفاعی برای آن محسوب می شود و خاصیت حیاتی برای آن دارد. جواب داد: «حرف تو
بسیار منطقی است. اما این مانع نمی شود که ایران هم زمان به استمرار نفوذ
خود فارغ از آن سه خط دفاعی نپردازد. الآن کسی نمی داند که امور منطقه
چگونه متحول خواهد شد. هزینه های آخرین مورد آن نیز تا کنون بسیار بالا
بوده است. اما اگر اسد و نظام او سقوط کرد شاید اولویت ایران عراق باشد.»
نظر
دادم: برخی می گویند که جنگ داخلی در عراق دوباره آغاز خواهد شد، اما به
روش عراقی، با افزایش ترورها و انفجارها و عملیات انتحاری. همچنین گفته می
شود که مناطق سنی عراق به مرکز عملیات قاچاق پول و اسلحه و افراد تروریست
به سوریه تبدیل خواهد شد. شاید این حرکت باعث شود که شیعیان عراق دست به
مشابه چنین کاری به نفع نظام اسد بزنند. و احتمال بسیار دارد که بدین ترتیب
جنگ داخلی در بگیرد. و عربستان نیز نقشی بسیار فعال به نفع سنی هایی که به
آنها اشاره شد، داشته باشد. به رغم این که برای عراق سفیر غیر مقیم در
بغداد تعیین کرده است. جواب داد: «اموری که تو به آنها اشاره کردی، چند
ماهی است که رخ داده است، عملیات خشونت آمیز وجود دارد و من هم با تو
موافقم. اما بیشتر مراکز تجمع نظامیان و نهادهای دولتی و مراکز پلیس و
شهروندان شیعه را هدف قرار داده است، به ویژه در موسم های دینی معروف
شیعیان. اما به آن درجه نخواهد رسید که جنگ داخلی در بگیرد. مگر این که کسی
نخواهد که بر اساس چارچوب موجود حرکت کند. نه دولت برآشفت و به قلع و قمع
پرداخت و نه شیعیان عملیات مشابهی را علیه سنی ها توسط جریان هایشان، در
راس آنها جریان آقای مقتدا صدر و عصائب اهل حق انجام دادند. اما درباره
عربستان، تبادلات دیپلماتیکی که اخیرا میان آن با عراق انجام شد به معنای
آن نیست که روابطشان به سمت ثبات خواهد رفت. تلاش مهم و مفیدی بود اما
پایان همه چیز نیست. تاثیر چندانی هم بر روابط دو طرف نمی گذارد، بر امور
جاری در بغداد و منطقه و سوریه نیز تاثیری نخواهد گذاشت. اما درباره این که
مناطق سنی عراق به مرکز عملیات نظامی علیه نظام سوریه تبدیل شود، بله چنین
چیزی ممکن است. اما گمان نمی کنم که چنین اتفاقی الآن رخ دهد. قبلا شکایت
می شد که سلاح و شورشی به عراق فرستاده می شود. به هر حال، درباره تحولات
این کشور کسی چیزی نمی داند و نمی تواند بگوید که در آینده چه خواهد شد.
برای عراق راه حل نهایی ای وجود ندارد. اما تا کنون امور قابل و کنترل و
نظارت بوده است.
پرسیدم درباره عراق و ترکیه و عراق و کردها چطور؟
جواب داد: «روابط اکنون میان بغداد و آنکارا معقول است. طبیعتا در روزهای
گذشته مسئولان ارشد عراقی و ترکی به یکدیگر حملات رسانه ای انجام دادند که
اخیرا نیز تکرار شدند. امریکا وارد عمل شد و خواست که آرامش برقرار کند و
فضای آرامی برای گفت وگو در سطح پایین میان دو کشور ایجاد کند تا مشکلات و
قضایای اختلافی شان را حل و فصل کنند. وجود کردها و ترک ها در عراق خود
مشکلی برای عراق و ترکیه است. کردهای عراق به رغم اختلافات قدیم و مستمر
موجود میان آنها توانستند از فضا استفاده کنند و منطقه ای با استقلال
اقتصادی شکوفا و قوی ایجاد کنند. فکر نمی کنم که به مصلحتشان باشد که
بخواهند جدا شوند، یا حتی تلاشی در این زمینه بکنند یا با ترکیه به اختلاف
بیفتند. چرا که اگر خطوط لوله ای که از منطقه شان به ترکیه می رسد، قطع
شود، شکوفایی اسطوره ای اقتصادشان نیز پایان خواهد یافت. رهبران کردستان
عراق این مساله را خوب می دانند و بر اساس آن تصمیم می گیرند.»