منظور من از صفت "جالب" این بود که ما به این توافق رسیدیم و معلوم شد که کجا و کی قرار است این مذاکرات را برگزار کنیم و اینکه ظریف مرا به تهران دعوت کرد و من هم پذیرفتم ...
گروه بین الملل - کاترین اشتون در تاریخ 2 فوریه 2014 در حاشیه کنفرانس مونیخ با لورنس نورمن خبرنگار وال استریت ژورنال گفت وگویی انجام داده و نکات قابل توجهی را در مورد ایران مطرح کرده است. اشتون اشاره کرده که گفت وگوهای جالبی را با آقای ظریف وزیر خارجه ایران انجام داده و برای سفر به تهران نیز دعوت شده است.
بولتن نیوز، متن کامل مصاحبه با کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مورد ایران را منتشر می کند و قضاوت را به عهده خوانندگان می گذارد.
آنچه از مصاحبه اشتون با وال استریت ژورنال به طور خلاصه می توانیم نتیجه بگیریم این است که فضای گفت وگو و مذاکره ایران و 5+1 و همکاری های بین المللی در حل مسائل موجود، نسبت به گذشته تغییر زیادی دارد و امیدها و پیشرفت های زیادی در پیگیری مذاکرات به خاطر عملکرد دولت تدبیر و امید ایجاد شده است که طرفین را به سمت یک توافق جامع هدایت کرده تا مشکلات موجود به تدریج حل شود و فضای کسب وکار داخل ایران و همچنین روابط بین المللی و ارتباط ایران با کشورهای جهان را بهبود دهد و جایگاه ایران را در منطقه تقویت و توان و قدرت واقعی ایران در حل مسائل بین المللی را نیز به جهان ثابت کند.
وال استریت ژورنال : ... و اما ایران، موضوع مورد علاقه شما ... شما در بیانیه خود، پس از نشست با آقای ظریف گفته اید که مباحثۀ " جالبی " بوده می خواهم بدانم که آیا این " جذابیت " به این دلیل است که او چیزی گفته که بتواند در پیشرفت این مذاکرات موثر باشد ؟ آیا در مورد چگونگی برگزاری مذاکرات بوده ؟ در مورد امکان بروز ابعاد نظامی بوده، یا مثلا در مورد مذاکره با IAEA آژانس بین المللی انرژی هسته ای؟... من تمام گفتگوهای شما را مطالعه کردم و متوجه شدم که گویا شما با آمانو هم صحبت کرده اید ؟ آیا ظریف شما را به ایران دعوت کرده و شما هم پذیرفته اید ؟
اشتون: چه جالب است که شما به صفت هایی که من بکار می برم نگاهی تا این اندازه دقیق و موشکافانه دارید.
وال استریت ژورنال : آه، نظر به اینکه فرصت این مصاحبه بسیار مغتنم است من تمام بیانیه ها را به دقت خواندم
اشتون: جواد ظریف و من بطور منظم با یکدیگر در تماس هستیم . ما در داووس و همچنین روز گذشته نیز با هم ملاقات داشتیم . هدف اصلی این جلسه، تصمیم گیری درمورد تاریخ و محل آغاز این دور از مذاکرات بود که امیدواریم ما را به توافقی جامع برساند . بنابراین منظور من از صفت "جالب" این بود که ما به این توافق رسیدیم و معلوم شد که کجا و کی قرار است این مذاکرات را برگزار کنیم.و اینکه او مرا به تهران دعوت کرد و من هم پذیرفتم
وال استریت ژورنال : چه زمانی قرار است به تهران بروید ؟
اشتون: قطعا سفر من پیش از دور اول مذاکرات نخواهد بود و اکنون تنها در مورد تاریخ این نشست صحبت کردیم اما سفر من ظرف چند هفته آینده انجام می شود . هدف من از این سفر، به عنوان نمایندۀ اتحادیه اروپا ، گفتگو با ایران درمورد موضوعاتی است که درگیر آن هستیم .
او پیش از این در مورد حقوق بشر با ما صحبت کرده و من مطمئنم که یکی از موضوعات بحث ما همین خواهد بود .
اما منطقه و مناطقی که ممکن است ما در آنها نگرانی های مشترکی داشته باشیم نیز موضوع بحث ما را تشکیل خواهد داد. پس یکی از دلایل دیگری که گفتگو با ظریف را " جالب " توصیف کرده ام این است که ما این موارد را نیز روشن کرده ایم.
وال استریت ژورنال : من هم احساس می کردم که موضوع باید همین باشد. 18 فوریه بار دیگر این مسائل به بحث گذاشته می شود. اما مسائل روی میز، حتی در مقایسه با نشست توافق موقت، بسیار عمده و بزرگ است . آیا می توانید شمه ای از برنامۀ زمانی این نشست را اینجا مطرح کنید ؟ منظورم این است که، تصور می کنم قرار نیست هر دو هفته یکبار جلسه داشته باشیم زیرا، هنوز به این مرحله نرسیده ایم ؟ چند روز پیش کسی به من گفت ، ممکن است ماه ها طول بکشد تا متن پیش نویسی آماده شود که ما به طور جدی بتوانیم در موردش مذاکره کنیم . ممکن است شمه ای از این موضوع را باز کنید که برنامۀ زمانبندی مذاکره از دید شما چگونه است؟
اشتون: من چند موضوع را در این باب مطرح می کنم . یکی اینکه ، ما به خوبی می دانیم که توافقنامه ای در دست داریم که مهلتی شش ماهه دارد ، بنابراین فکر می کنم همگان آگاهند که تلاش فراوانی بکار می رود تا کار بسیار بزرگی – البته در کوتاه ترین زمان ممکن انجام شود .
این بدان معنا نیست که ما خود را محدود می کنیم ، بلکه به این معناست که به خوبی نسبت به این چارچوب زمانی و محدودیت های آن آگاهی داریم.
اما هدف از جلسه 18 فوریه آن است که بتوانیم در مورد چگونگی انجام این کار بزرگ صحبت کنیم، و همانطور که شما گفتید، چند سری جلسه لازم است و چارچوب آن چگونه باید عمل کند، به نحوی که نتیجه جلسه از قبل مشخص نباشد .
این به این معنا نیست که افراد قرار نیست در مورد آن فکرکنند، به هیچ وجه! بلکه به این معناست که ما باید بنشینیم و روی جزئیات آن کار کنیم. البته کارهای زیادی باید انجام شود، اما باید دقیقا مشخص کنیم که کار چگونه باید پیش برود.
وال استریت ژورنال : مانند اولین نشست ژنو - و یا شاید نشست نیویورک – یادم نیست کدامیک بود، که مجموعه ای از چارچوب ها تعیین شده بود، آیا روی همان چارچوب ها تمرکز خواهید کرد ؟
اشتون : باید روی ساختارها متمرکز شد، و همچنین روی برنامۀ زمانی، باید به توافق رسید و اگر دوست دارید چگونگی انجام آن را بدانید باید بگویم که هنوز مایل به افشای مکالمات مطرح شده در این ارتباط نیستم و شما هم نباید چنین انتظاری از من داشته باشید .
اما می توانم بگویم که هم در بین خودمان و هم در گفتگو هایمان با آنها کم کم در مورد این موضوع فکرهایی کرده ایم.
وال استریت ژورنال : و اگر بخواهیم کمی جلوتر برویم، می توان انتظار نشست های بیشتری در سطوح کارشناسی را داشته باشیم؟
اشتون : شاید، اما شما همین چند لحظه پیش همین سوال را پرسیدید و من گفتم که هنوز معلوم نیست
وال استریت ژورنال : آه، بله متوجه شدم.
اشتون: بدون شک کارهای فنی خاصی وجود دارد که باید انجام شود. اما این که دقیقا چگونه انجام می شود، ما بر اساس آنچه در پیش از این صورت گرفته و به همان روشی که از طریق آن پیاده سازی ها انجام شده پیش خواهیم رفت و الی آخر، اما باید دقیقا چگونگی انجام کارها تعیین و تبیین شود.
وال استریت ژورنال : گفتید شش ماه . اکنون به سادگی مشخص شده که هدف شش ماه است، اما مهلت تعیین شده 12 ماه است . خیلی ها به من می گویند : ببین! قرار نیست این قائله ظرف شش ماه خاتمه یابد، هر قدر هم کارها خوب و با سرعت پیش برود، ظرف شش ماه تمام نمی شود، به نظر شما راست می گویند؟
اشتون: ما هنوز یک جدول زمانی دقیق نداریم که به ما بگوید هر یک از جنبه های این کار را در چه زمان مشخصی باید شروع و یا تمام کرد، زیرا اولین کاری که باید انجام دهیم این است که به دقت تعیین کنیم که چه چیزی را باید پوشش دهیم . ما در تیم 3+3 سرگرم انجام کارهای زیادی هستیم تا مطمئن شویم که ما تمام عناصر و عوامل مختلف در ذهن خود را مرور کرده ایم و یک دیدگاه فنی هم چیزی از قلم نیافتاده است . من مطمئن هستم که ایران هم همین کار را می کند . اما چارچوب چگونگی انجام این کار ، و اینکه چه میزان کار را می توان در چه بازۀ زمانی انجام داد را، باید واقعا بنشینیم و با دقت تعیین کنیم و به خودمان فرصت لازم را بدهیم تا کار به درستی به نتیجه برسد.
نکتۀ مهم فرصت شش ماهه این است که به ما فرصت می دهد، زیرا ما توافق موقت را در دست داریم. مردم نوعی حس امیدواری دارند از اینکه ما در حال استفاده از این فرصت هستیم، و امیدواری دیگری نیز در میان خود ما احساس می شود، و شاید نوعی اعتماد و اطمینان از این که ما این کار را انجام داده ایم و ما این توافق را پیاده کرده ایم و همین امر برای ما تکیه گاه استواری ایجاد می کند تا به پشتوانۀ آن، بیشتر تلاش کنیم و جلو تر برویم.
اما همه به شما می گویند، و به درستی هم می گویند، که این کار بسیار دشواری است، ما هیچ ضمانتی در اختیار نداریم و ما زمانی را صرف این مساله خواهیم کرد که برای رسیدن به توافقی صحیح و اصولی لازم و ضروری باشد. وگرنه رسیدن به توافقی نامناسب هیچ پیامد مثبتی برای هیچکس در بر نخواهد داشت.
وال استریت ژورنال : چند روز پیش یک نفر به من گفت - و من نمی دانم این گفته درست است یا خیر، شاید شما بتوانید این گفته را برای من تشریح کنید - که البته، پس از شش ماه، می توان با رضایت طرفین این مهلت را تمدید کرد. آیا این بدان معناست که همین توافق بطور خودکار عینا و بدون رعایت ملاحظاتی تمدید خواهد شد و یا این امکان وجود دارد که، مثلا ایران از این قرارداد سود مستمر ببرد و در نتیجه بگوید ما به زمان بیشتری نیاز داریم و این توافق باید تمدید شود؟ درست فهمیده ایم یا این موضوع را باید به بحث بگذاریم؟
اشتون: " من تاکنون نشنیده ام که کسی در مورد تمدید این قرارداد حرفی متفاوت زده باشد. اما به هر حال فعلا ما در مرحلۀ تمدید مهلت توافق نیستیم و بحث در مورد تمدید آن فعلا ضرورتی ندارد، ما هنوز در ابتدای راه هستیم.برای من، منطقی ترین کار این است که سعی کنیم به جای تلاش و انجام یک سری کارهای کوچک و اضافه، همه چیز را برای رسیدن به یک توافق جامع آماده کنیم، البته اگر بشود به چنین توافقی دست یافت.
وال استریت ژورنال: من این سوال را از شما چند روز پیش در بروکسل پرسیدم و واقعا انتظار جواب نداشتم و شما هم به من گفتید که نباید انتظار پاسخی از شما داشته باشم . به نظر می رسد بسیاری از این مشکلات به موضع گیری اسرائیلی ها و برخی افراد در گروه 3+3 یا 1+5 باز می گردد، در مورد تعداد و چگونگی سانتریفیوژها و زیر ساخت هایی که ایران در پایان این فرآیند همچنان در اختیار خواهد داشت. اما ایران، می گوید: که حتی یک سانتریفیوژ هم از رده خارج نخواهد شد - نه تنها از کار نمی ا فتد - بلکه از زیرساخت های هسته ای این کشور حذف نخواهد شد، این چگونه کلیدی است که ما را به معامله نهایی می رساند و نظر شما در این مورد چیست؟
اشتون: می خواهم به این سوال، با روش متفاوتی پاسخ بدهم. در بررسی چگونگی انجام یک توافق جامع، نگرانی های جامعۀ بین المللی باید به طور کامل مورد توجه قرارگیرد و همچنین مردم باید نسبت به ماهیت صلح آمیز برنامه ایران اطمینان حاصل کنند.
و این بدان معنی است که ما باید در مورد چگونگی دستیابی به این نتیجه مطلوب با ایران به صراحت صحبت کنیم، به نحوی که اعلام زبانی و با صراحت آنها مبنی بر اینکه هیچگاه به دنبال سلاح های هسته ای نبو ده و نیستند، روشن، و مورد تایید و قابل درک باشد.