کد خبر: ۱۸۹۰۵۸
تاریخ انتشار:
عربستان در عراق برای چه چیزی می‌جنگد؟

عراق، مهره کلیدیِ دومینوی تغییر بزرگ در خاورمیانه

جملاتی که هفته گذشته از دهان الشهرستانی در حاشیه کنفرانسی در لندن خارج شد، در ظاهر، به خودی خود واجد هیچ موضوع مهمی نیستند اما با دانستن این موضوع که در صورت رفع تحریم‌ها و بازگشت کامل نفت ایران به بازارهای جهانی

به گزارش بولتن نیوز به نقل از پترونت، برای آغاز بحث بیایید چند جمله در ظاهر معمولی و نه چندان مهمِ حسین الشهرستانی، معاون نخست‌وزیر عراق در امورِ انرژی را با هم مرور کنیم: «ما احساس می‌کنیم که دنیا برای حفظ رشد اقتصادی خود نیاز دارد تا از لحاظ تأمین انرژی، اطمینان کامل داشته باشد». «عراق قصد دارد تا پایان این دهه میلادی ظرفیت تولید نفت خود را به 9 میلیون بشکه در روز افزایش دهد». «ما با ایران به صورت کامل در تماس هستیم». «عراق به ایران برای رفع تحریم‌ها و جذب سرمایه خارجی کمک می‌کند».

جملاتی که هفته گذشته از دهان الشهرستانی در حاشیه کنفرانسی در لندن خارج شد، در ظاهر، به خودی خود واجد هیچ موضوع مهمی نیستند اما با دانستن این موضوع که در صورت رفع تحریم‌ها و بازگشت کامل نفت ایران به بازارهای جهانی و همچنی محقق شدن رؤیای مسئولان عراقی برای سه برابر شدن تولید نفت عراق، این دو کشور در کنار هم‌دیگر ظرفیت صادراتی معادل 12.5 میلیون بشکه در روز خواهند داشت، اهمیت موضوع ناگهان منکشف می‌شود. این ظرفیت عظیم صادراتی دقیقاً موضوعی‌ست که دیگر هیچ تحلیل‌گری نمی‌تواند آن را معمولی و نه چندان مهم به حساب آورد.

بگذارید از عراق آغاز کنیم: این کشور در چند دهه گذشته یک دیکتاتوری سفاک و چهار جنگ بسیار هولناک را از سر گذرانده است که در دو مورد اخیر، مستقیماً توسط آمریکا تمام زیرساخت‌های اقتصادی خود را از دست داده است. با این وجود ذخائر هیدروکربنی غنی این کشور به قدری هست که بتواند با مدیریتی متمرکز و صحیح، دوباره اقتصادی قدرت‌مند در خاورمیانه بنا کند. بعد از جنگ سال 2003 و خروج نیروهای آمریکایی از عراق، دولت منتخب این کشور به طرز غیرقابل کتمانی به ایران نزدیک است. از لحاظ اقتصادی نیز علی‌رغم وابستگی 93 درصدی بودجه این کشور به عایدات حاصل از فروش نفت، در چند سال گذشته رشد اقتصادی قابل قبولی را تجربه نموده و از لحاظ صادرات نفت نیز توانسته است سهم قابل توجهی از بازار را به خود اختصاص دهد؛ به طرزی که این کشور در دسامبر گذشته، به صورت میانگین روزانه 3 میلیون بشکه نفت صادر نموده است. بزرگ‌ترین مشکل این کشور اما ناامنی حاصل از جنگ دهه قبل و دخالت دولت‌های عرب همسایه است؛ حالا بیش از یک دهه از سقوط صدام می‌گذرد و این کشور هنوز نتوانسته از درگیری‌های قومی و مذهبی رهایی پیدا کند.

اما این ادعا که تا 6 سال دیگر عراق خواهد توانست روزانه 9 میلیون بشکه در روز نفت تولید کند تا چه حدی به واقعیت نزدیک است: عراق به وضوح از لحاظ زخائر نفت خام در حد و اندازه‌ای هست که تولید خود را تا 9 میلیون بشکه در روز افزایش دهد، اما از لحاظ زیرساخت‌ها و تأسیسات نفتی هنوز فاصله زیادی با این هدف بلندپروازانه دارد. شاید عراق بتواند تولید خود را افزایش دهد اما در حال حاضر و با وضعیت فعلی شبکه خطوط انتقال نفت خام و پایانه‌های نفتی این کشور، امکان صادرات این میزان نفت وجود نداد. برای مثال پایانه فاو به عنوان پایانه اصلی صادرات نفت عراق به تنهایی به میلیاردها دلار برای تعمیر، بهسازی و گسترش ظرفیت نیاز دارد تا بتواند جواب‌گوی صادراتی با حجم 9 میلیون بشکه در روز باشد. اما شور و اشتیاق شدید شرکت‌هایی نظیر بریتیش پترولیوم و شل که مسئولیت دو میدان عظیم نفتی واقع در جنوب عراق را بر عهده دارند (این دو میدان بار اصلی افزایش ظرفیت تولید احتمالیِ عراق را به دوش خواهند کشید) و همچنین انگیزه این شرکت‌ها برای دست‌یابی به سودی سرشار از این میادین ممکن است راه‌گشای مشکلات مربوط به زیرساخت‌های نفتی عراق باشد. از آن گذشته این روزها و علی‌رغم مشکلات امنیتی، شرکت‌های بین‌المللی زیادی در عراق فعالیت می‌کنند و سرمایه عظیمی در صنعت نفت این کشور در جریان است؛ بنابراین ممکن است عراق بتواند طرح بلندپروازانه خود را عملیاتی کرده و تا سال 2020 روزانه 9 میلیون بشکه نفت صادر کند.

این مسئله اما جدای از مسائل تکنیکی مربوط به صنعت نفت عراق با یک مشکل بزرگ دیگر هم روبروست: عربستان و کارتل بزرگ اوپک که به سادگی اجازه نخواهند داد عراق سهم خود از ظرفیت تولید این سازمان را سه برابر کند. عربستان یک دهه است که با نفوذ بیش از حد خود در سازمان اوپک توانسته هم سهم تولیدی خود را افزایش دهد و هم قیمت نفت را در حدود 100 دلار نگه دارد. بنابراین این کشور نمی‌تواند در مورد ریسک بزرگی به نام عراق اهمال به خرج دهد. با ورود 6 میلیون بشکه نفت اضافه به بازار جهانی مطمئناً قیمت نفت کاهش بسیار شدیدی را تجربه خواهد کرد. امری که برای عراق  به علت افزایش ظرفیت تولید چندان مهم نیست چراکه در نهایت با فروش بیشتر جبران می‌شود اما برای عربستان در حُکم مرگ و زندگی‌ست.

نقش ایران

از طرف دیگر ایران نیز که این روزها مشغول بازی دیپلماتیک فعال خود با قدرت‌های جهانی‌ست، سعی دارد تا ظرفیت تولید خود در بازار را پس بگیرد. ایران دقیقاً همان موقعیتی را در برابر اوپک دارد که عراق دارد. یعنی افزایش تولید را حتی با وجود کاهش قیمت‌ها در سرلوحه برنامه‌های خود قرار داده است. بنابراین عربستان در حال حاضر از جانب 3.5 میلیون بشکه نفت بالقوه ایران و 6 میلیون بشکه نفت بالقوه عراق به شدت تهدید می‌شود. امری که می‌تواند شوک بزرگی به بهای نفت وارد آورده (یعنی حتا چندین ده دلار از قیمت فعلی بکاهد) و میلیاردها دلار از درآمد فعلی عربستان را یک شبه دود کند و به هوا بفرستد. بنابراین حالا می‌توانیم بفهمیم که عربستان چرا تا این حد تغذیه گروهای تروریستی در عراق را در کنار پروژه عظیم خود در سوریه جدی گرفته است. عربستان باید عراق را ناامن کند وگرنه خود ناامن می‌شود. این کشور در حال حاضر و با وجود سهم 9.8 میلیون بشکه‌ای خود از بازار، به سختی می‌تواند از پس مخارج هردم‌فزاینده داخلی بربیاید و با کاهش این حجم عظیم از درآمدها عملاً به یک دولت ورشکسته بدل خواهد شد که توان ارضای نیازهای اجتماعی داخلی خود را نخواهد داشت و به این ترتیب کابوس چند دهه‌ای آل‌سعود تعبیر می‌شود: روح سرگردان انقلاب که سال‌هاست در آسمان عربستان چرخ می‌زند با این اتفاق کوچک در خیابان‌ها و میادین شهرهای این کشور رژه‌ای شکوه‌مند را به نمایش خواهد گذاشت.

عربستان در چند سال اخیر با قلدرمآبیِ زائدالوصفی هم ظرفیت صادرات خود در اوپک را بالا برده و هم اجازه نمی‌دهد که سایر کشورها بیشتر از حد مشخصی صادرات داشته باشند تا مبادا قیمت نفت کاهش و درآمدهای مورد نیاز برای تأمین نیازهای داخلی (که سرکوب اجتماعی یکی از مهم‌ترین‌شان است) و ناامن سازی منطقه را از دست دهد. بدیهی‌ست که این وضعیت تا ابد نمی‌تواند دوام بیاورد.

از سوی دیگر نیز همان‌طور که پیش از این بارها گفته‌ایم، مشخص می‌شود که بازی هسته‌ای غرب با ایران بیش از این که هدفی بشردوستانه در جهت کنترل تسلیحات اتمی داشته باشد، مناقشه‌ای فرعی و بهانه‌ای برای حفظ سکون فعلی حاکم بر خاورمیانه است. عربستان هم در این میان خیال غرب را از تأمین بازارهای نفت راحت کرده تا غرب با دست باز بتواند تحریم‌های خود بر علیه ایران را همچنان در سطح بالایی نگه دارد. مطمئناً منفعت عربستان از فروش نفت عوایدی برای ایالات متحده به همراه دارد. عربستان با نقش متعادل‌کننده و در عین حال استثمارگر خود در بازار جهانی نفت، وظیفه‌ای فرعی نیز دارد: بالا نگه داشتن قیمت‌ها برای توجیه اقتصادی تولید نفت و گاز شیل!

باز هم آمریکا!

آمریکا قمار احمقانه‌ای را در بازار انرژی خود آغاز نموده است. این کشور با تأسی از الگویِ جهش سیاسی قیمت نفت در دهه 70 میلادی و متعاقب آن به صرفه شدن تولید نفت برنت دریای شمال، قصد دارد تا با بالانگه داشتن سیاسی قیمت نفت در بازار جهانی، تولید نفت و گاز شیل خود را از لحاظ اقتصادی توجیه کند. وگرنه با قیمت واقعی نفت حاصل از منابع متعارف، افزایش ظرفیت تولید آمریکا در چند سال گذشته خواب و خیالی بیش نبود. حالا قمار هسته‌ای با ایران هم منطقی‌تر جلوه می‌کند. مناقشه هسته‌ای علاوه بر این که پروژه‌ای کاملاً سیاسی برای حفظ استیلا بر خاورمیانه است، به صورت ضمنی قسمتی از اهداف اقتصادی آمریکا در جهت سامان دادن به بازار انرژی به نفع خود (از طریق توجیه اقتصادی تولید نفت شیل با بالا نگه داشتن مصنوعی قیمت‌ها) و متحدان مرتجعِ خود نیز هست: نفت ایران باید از بازارها بیرون باشد تا امپریالیسمِ حالا دیگر پیر و فرسوده آمریکا و ارتجاع پوسیده منطقه (یعنی عربستان) زنده بمانند.

اما در این میان، ایران و عراق (دشمنان پیشین و متحدان فعلی) نیز مطمئناً تا ابد به بازی‌ای که در آن ابتکار عمل با آمریکا و عربستان باشد، تن نخواهند داد. شاهد این ادعا از یک طرف تلاش عراق با کمک شرکت‌های غربی برای افزایش ظرفیت تولید و کمک به ایران برای بازگشت به بازارهاست؛ و از طرف دیگر بازی هوشمندانه ایران در چند ماه اخیر برای تعامل با غرب و رفع مسالمت‌آمیز تحریم‌هاست. در ایران با تعویض قدرت اجرایی در سال 1392 دیپلماسی تقابل‌جویانه، جای خود را به تاکتیک انداختن توپ در میدان بازی حریف، داده است. هرچند که این مسئله از طرف گروه‌هایی به وادادگی تعبیر می‌شود، اما تیم مذاکره‌کننده با حمایت تمام عیار از طرف حاکمیت، این روزها بازی را در ظاهر با استراتژی بُرد-بُرد پی می‌گیرد اما خود نیز می‌داند که در سطح سیاست بین‌المللی بازی برد-برد خواب و خیالی بیش نیست. ایران این روزها با یک عقب‌نشینی تاکتیکی تنها قصد دارد به هر شکل ممکن به بازارهای نفت بازگردد و در سازمان تحریم‌ها شکاف ایجاد کند تا بتواند با قدرت بیشتری به مسیر خود ادامه دهد.

یک سناریوی احتمالی

حالا بیایید فکر کنیم همین امروز عراق اعلام کرده است که 9 میلیون بشکه نفت صادر می‌کند و ایران هم با 4.5 میلیون بشکه نفت به بازارها بازگشته است، در این صورت چه اتفاقاتی می‌افتند؟ در اولین گام بهای جهانی نفت کاهش شدیدی (شاید تا حد 30 درصد و حتا بیشتر) می‌یابد. از این اتفاق تولیدکنندگانِ با ظرفیت تولید حداکثر شدیداً متضرر می‌شوند اما کشورهایی که پایین‌تر از حد ظرفیت تولیدی خود صادرات داشته‌اند خرسند خواهند بود (در این میان روسیه البته استثناء است چرا که روسیه با صعه صدر به روزهای پیش‌رو می‌نگرد). در گام بعد تولید نفت و گاز شیل آمریکا به علت عدم صرفه اقتصادی متوقف و این کشور میلیاردها دلار ضرر کرده و علاوه بر این که دیگر مدعی تولید بیشتر از نیاز داخلی و صادرات نفت نخواهد بود و یک شبه باید حجم واردات خود را به شدت افزایش دهد. در گام بعدی که در آینده میان‌مدت اتفاق خواهد افتاد عربستان سعودی به علت کسری شدید بودجه دچار هرج و مرج و شورش و انقلابات اجتماعی خواهد شد، اما از آنجایی که نهادهای مدنی در این کشور عقب‌مانده شکل نگرفته‌اند، سرنوشت این کشور هیچ شباهتی به سرنوشت تونس که هیچ، حتا مصر نیز نخواهد داشت و عربستان به کشوری همانند یمن، همسایه جنوبی خود، در ابعادی بزرگ‌تر بدل می‌شود. این در حالی خواهد بود که رژیم‌های اقماریِ این کشور نیز در حاشیه خلیج فارس اوضاع چندان بهتری نخواهند داشت. در گام آخر نیز که در آینده بلندمدت‌تر اتفاق خواهد افتاد (البته جریان‌های سیاسی اقتصادی دیگری نیز باید در جریان باشند تا این گام محقق شود، در نوشته‌های آتی سعی می‌کنیم به این جریانات هم اشاره کنیم)، روسیه که در ابتدا از کاهش قیمت نفت متضرر شده بود، با لبخندِ رضایتی پیروزمندانه، به سمت تخت سلطنت امپریالیسم جهانی قدم‌هایی آرام و مطمئن برخواهد داشت و سرمایه جهانی نیز به نشانه احترام برای او سر تعظیم فرو خواهند آورد: تاریخ نشان داده است که سرمایه هیچ وقت ناسیونالیست نبوده و نیست. واقع‌بینانه است گفتن این که شورون و بریتیش پترولیم با تغییر شرایط هیچ تعهدی به آمریکا و بریتانیا ندارند.

چه این اتفاقات روی دهند یا نه، بدون شک دنیای 10 تا 20 سال آینده هیچ شباهتی به امروز نخواهند داشت و در این میان شدت تغییرات در خاورمیانه، از تمام نقط دنیا قطعاً بیشتر خواهد بود. آینده این منطقه هم به احتمال زیاد از آن کشورهایی خواهد بود که از لحاظ سیاسی و دموکراتیک، جوان‌تر و نیرومندتر هستند یا خواهند شد: بله، عمر سیستم‌های عقب‌مانده‌ای نظیر حکومت آل‌سعود و سایر خاندان‌های سلطنتی عرب رو به زوال است، حال با برنامه ایران و عراق برای ورود نفت خود به بازار یا هر حادثه دیگری. تاریخ در هر صورت راه خودش را خواهد پیمود.

برای مشاهده مطالب اجتماعی ما را در کانال بولتن اجتماعی دنبال کنیدbultansocial@

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین