گروه بین الملل، 20سال است که دولت اسرائیل در هر دو جناح چپ و راست در یک چیز به توافق رسیده اند: یهودیان و شهرک های یهودی نشین را نمی توان در هیچیک از مناطق تحویل داده شده به فلسطینی ها باقی گذاشت اما بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، نشان داده که مایل است این سیاست را تغییردهد و این امر گویا تقریباً بسیاری از اسرائیلی ها را نیز مانند فلسطینی ها ناراحت کرده است.
به گزارش بولتن نیوز، تئوریسین های اسرائیلی که نظریه تشکیل 2 کشور فلسطین و اسرائیل را برای برون رفت از جنگ در فلسطین به عنوان تنها راه حل این موضوع بیان می کنند، اکنون خود در پارادوکسی که ایجاد کرده اند، گیرافتاده اند و برای فائق آمدن بر این مهم عملاًبه نتیجه رسیده اند که با توجه به تحولات جدید منطقه، به پیشنهادی که ایران در ارتباط با تشکیل یک کشور و یک حاکمیت ارائه کرده بود، بازگردند.
این درحالی است که نتانیاهو اعلام کرده که حتی در صورت رسیدن به توافق صلح، او به هیچ وجه قصدنداردپیشینۀ آریل شارون در غزه را تکرارکند که طی آن تمامی خانه های یهودی نشین، سربازها و افراد یهودی یک به یک ریشه کن شدند. به گفته نتانیاهو، درصورتی که پیمان صلحی منعقد گردد، دلیلی وجود ندارد که جوامع یهودی البته اگر مایل باشند نتوانند در بخشی از کشور فلسطین و همراه با ساکنان فلسطینی زندگی کنند.
تعجب آور نبود که فلسطینی ها بلافاصله و با عصبانیت تمام این پیشنهاد را رد کنند که یهودیان هم در کشور جدید و فرضی آن ها زندگی کنند. محمودعباس، رئیس حکومت خودگردان فلسطینPA، پیشاپیش این ایده را محکوم کرده اما هیچ کس درمورد موضع فلسطین شک ندارد، مذاکره کنندۀPA صائب عریقات این دیدگاه رسمی را تشریح می کند:
هر کس که بگوید، می خواهد مهاجران یهودی شهرک نشین را در کشورجدید فلسطین نگاه دارد، در واقع می گوید که خواستار تشکیل کشور فلسطین نیست. به هیچ مهاجری اجازه داده نخواهد شد تا در این فلسطین جدید باقی بماند، حتی به یک نفر؛ زیرا شهرک سازی غیر قانونی است و حضور مهاجران در سرزمین های اشغالی نیز غیرقانونی خواهدبود.
جالب است، توجه داشته باشید که هم جناح راست و هم جناح چپ منتقد نتانیاهو و همچنین اعضای کابینۀ وی نیز تقریباً به اندازۀ فلسطینی ها از این ایده عصبانی هستند. جناح راست، از تمایل ضمنی نتانیاهو به پذیرش دولت فلسطینی وحشت زده اند و جناح چپ نیز فکر می کند که نخست وزیر فقط قصددارد یک بازی تاکتیکی بدبینانه به راه بیاندازد، بازی بی سرانجامی که فقط برای شرمسار کردن فلسطینی ها طراحی شده است. نگرانی های هر دو گروه را می توان به خوبی توجیه کرد.
با این حال نتانیاهو حق داشت که این موضوع را مطرح کند و به بحث درمورد ماهیت دولت فلسطین دامن بزند که همانا یکی از اهداف مذاکرات جاری صلح بود. این موضوع صرف نظر از انگیزه های او موضوعی است که باید بدان پرداخته شود، البته درصورتی که هدف این مذاکرات واقعا پایان دادن به جنگ باشد.
این که دولت اسرائیل همواره با فلسطینی ها درمورد ضرورت تخلیه تمام اسرائیلی های ساکن در جایی که ممکن است به یک کشور فلسطینی تبدیل شود توافق داشته بر کسی پوشیده نیست. موضوع فقط این نیست که فلسطینی ها نمی خواهند یهودیان در کشورشان باقی بمانند و یا این واقعیت که مهاجران نمی خواهند در آن جا یک کشور فلسطینی تشکیل شود. موضوع این است که هر فرد اسرائیلی که تصمیم بگیرد در خانه خود باقی بماند، اقامتش چندان به درازا نخواهد کشید، مانند خانه های مجللی که آمریکایی های ثروتمند در سال2005 از ساکنان غزه خریداری کردند و آن ها را از خانه های خود آواره کردند. ظرف چند ساعت پس از خروج ارتش اسرائیل، هر یک از این ساختمان های با ارزش که می توانست برای کمک به احیای اقتصاد در حال احتضار نوار غزه به کار گرفته شودٰ در آتش سوخت و با خاک یکسان شد. همین سرنوشت در انتظار ساختمان های به جا مانده از یهودیان، از جمله کنیسه ها خواهدبود.
بدون حمایت نیروهای دفاعی اسرائیل، یهودیان در سرزمین های عرب شانسی ندارند. این واقعیت بنیادین زندگی در این کشور است که به پیش از تولد اسرائیل بازمی گردد. بدون وجود نیروهای دفاع از خود، مهاجران یهود در سرزمین های داخل مرزهای قبل از سال1967 مورد آزار و اذیت بی امان، تروریسم و حتی قتل عام قرار گرفتند و دلیلی وجود ندارد که بپذیریم این بار در کشوری فرضی که قرار است در کرانه های غربی تشکیل شود وضعیت متفاوت خواهدبود، جایی که در آن مردم فلسطین طی چندین دهه به این باور رسیده اند که یهودیان حق ندارند در هیچیک از نقاط این کشور زندگی کنند.
اما همانطور که نتانیاهو به درستی اشاره کرده، یک پیمان صلح که بواقع بتواند به مناقشه پایان دهد باید به پذیرش مشروعیت حقوق هر یک از طرفین از سوی طرف دیگر ختم شود. نه این که تنها به توقف موقت درگیری ها ختم شود تا زمانی که فلسطینی ها باردیگر واقعاً احساس کنند که باید جنگ و دشمنی را از سربگیرند.
همان طور که اعراب در برابر قانون دولت اسرائیل برابر هستند و حق رای برابر و نمایندگی در پارلمان را دارند، یک دولت فلسطینی دموکراتیک و صلح آمیز هم نباید اقلیت یهودی را در داخل مرزهای خود مستثنی بداند و آن ها را از حقوق مدنیشان محروم کند. اگر PA قادر به تامین و پشتیبانی از چنین چیزی نباشد، یک بار دیگر اثبات می کند که علاقه مند به صلح نیست. کشوری که در آن یهودیان، به قول عرفات، "غیرقانونی" هستند، کشوری است که متعهد به جنگ دائم با اسرائیل است.
جناح راست اسرائیل به خاطر پذیرش اصل تشکیل یک کشور فلسطینی از نتانیاهو عصبانی هستند. تجزیۀ کرانۀ غربی بدون خطر تکرار صحنه های آسیب زائی که مشخصۀ بازپس گیری غزه است، دستکم به لحاظ تئوری، احتمال وقوع بیشتری دارد.
با این حال این پیشنهاد نخست وزیر، طرفداران راه حل دو دولته به ویژه، تزیپی لیونی، مذاکره کنندۀ اسرائیلی را نیز خشمگین کرده است، کسی که به قول تام ویلسون گویی درک می کند که این مذاکرات شانس موفقیت اندکی دارد و به تلخی بیانیه نتانیاهو را به عنوان توطئه ای محکوم می کند که هدفش بیشتر از اینکه دستیابی به معاهدۀ صلح باشد، اثبات این نکته است که فلسطینی ها با حسن نیت مذاکره نمی کنند.
شاید درمورد مقاصد نتانیاهو حق با لیونی باشد. تحریک فلسطینیان به تکرار عدم تحمل و اعتراضات ضدیهودی نسبت به یهودیانی که در داخل مرزهای آنها زندگی می کنند، هدف آن ها را تضعیف می کند. لیونی هم مانند نسل قبلی مذاکره کنندگان، گوئی تصور می کند که می توان با نادیده گرفتن نفرت نسبت به طرف مقابل، به صلح رسید. اما تنها رسم یک خط بین اسرائیل و فلسطین ها و آن را مرز نامیدن، به مناقشه ای پایان نمی دهد که ریشه در رد ایدۀ مشروعیت دولت یهود توسط عرب و مسلمان دارد؛ فرقی هم نمی کند این مرز تا چه اندازه بزرگ یا کوچک باشد.
این امر به کلیشه ای از تفسیر خاورمیانه تبدیل شده که همواره از فداکاری دردناکی صحبت می کنند که اسرائیل در صورت برخورداری از صلح باید به خرج دهد. درست است؛ اما راه صلح یک مسیر دو طرفه است. اگر فلسطینی ها یک کشور مستقل می خواهند، نباید به دنبال نوعی نسل کشی باشند که مستلزم پاکسازی قومی کشورشان از یهودیان است. تا زمانی که آن ها آمادۀ زندگی درکنار یهودیان در داخل کشور خود نباشند و امنیت آن ها را تضمین نکنند، صلح امنیت واقعی در هیچ کجای این سرزمین محقق نخواهدشد.