گروه سیاسی، با توجه به جایگاه انقلاب اسلامى و نقش امام خمینى (ره) در جهان معاصر، طبعاً مطالعهی آثار شفاهى و مکتوب سیاسى و اجتماعى، وحتى شخصى و خانوادگى امام خمینى(ره) درشرایط کنونی جهان، درحالی که چند سالی از شروع «بیداری اسلامی» که نتیجهی مستقیم حرکتی است که از ابتدای دههی 40 از طرف شخص امام خمینی (ره) در کشورمان صورت گرفت و منجر به وقوع انقلاب شکوهمند اسلامی در بهمن 1357 و سرنگونی رژیم طاغوتی شهاهنشاهی گردید، ضروری است و به همین منظور، ما در گروه سیاسی بولتن نیوز بر آن شدیم تا با بازنشر آرا و گفتار و مصاحبههای حضرت امام خمینی (ره) که پیش و پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی صورت گرفته، نقشی در بالابردن آگاهی عمومی درخصوص انقلاب اسلامی در کشورمان و نیز تاثیر متسقیم و بلافصل آن بر «بیداری اسلامی» برعهده بگیریم.
به گزارش بولتن نیوز، مرور بیانات امام بدون هیچ نوع واسطه و تفسیر و بررسی بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است. به خصوص برای نسل سوم انقلاب که شاید حتی یک بار هم این مسائل را نخوانده یا نشنیده باشند. بی شک این کار می تواند به عنوان مانعی جلوی نسبت دادن های اشتباه به امام و تفسیر به رأی کردن ایشان و سایر تحریف هایی که نسبت به تاریخ انقلاب اسلامی انجام می شود، را گرفته و تحریف ها و تفسیرهایی که زمینه ساز بسیاری از ناهماهنگی های سیاسی و سرایت آن به جامعه شده و اتفاقاتی مثل فتنه 88 را به وجود آورده یا به آن دامن زده را خنثی نماید.
گفتگوی حضرت امام خمینی(ره) با سه تن از شخصيتهاى امريكايى در تاریخ 6 بهمن 1357 در نوفل لوشاتو (مصاحبه كننده: رمزى كلارك "دادستان كل اسبق امريكا"، ريچارد فالك "استاد دانشگاه پرينستون امريكا" و دان لويى "نماينده سازمانهاى مذهبى امريكا".
سؤال: [فالك: انقلاب ايران قابل پيش بينى نبوده است. طى قرنها سياست و مبارزات سياسى و مذهب، به طور زيبايى، با هم مخلوط شدهاند. آيا به نظر آيت اللَّه اين امر چگونه در سياست خارجى ايران با ساير كشورهاى جهان منعكس مىشود؟ نقش مقاوم شيعه در برابر ظلم، اميد بزرگى را در دلها زنده كرده است؛ اما مىخواهيم بدانيم وقتى شيعه به قدرت برسد چگونه عمل خواهد كرد؟].
جواب: تشيع همان طور كه مظهر مقاومت بوده است در تمام اعصار، از صدر اسلام، تشيع مظهر مقاومت و دفاع از حق بوده است اما هرگز اهل ظلم و ستم نبوده است. حكومتهايى كه بر اساس مذهب تشيع پيش آمده و ثبت شده در تاريخ، همان طور كه ظلم را تحمل نمىكردهاند، تحميل ظلم را هم نمىكنند. اگر حكومتى با قانون اسلام پيش بيايد و مذهب تشيع آن را پيش ببرد، بنا برآن است كه همين رويه را پيش ببرد. هيچ انسانى را بر اساس مسلك مذهبى تحت فشار و سلب آزادى قرار ندهد. تمامى انسانها در مذهب تشيع آزادند، مستقل هستند. و بر حسْب تشيع، با تمامى ملتها و دولتهايى كه با حكومت تشيع خوش رفتارى و احترام متقابل كنند، اگر مذهب تشيع بر جايى غلبه كند، آنگونه عمل مىكند كه حكومتهاى آنها هرگز چنين رفتارى ندارند. از آن عدالت غافلند. تاريخ نشان مىدهد كه وقتى اسلام جايى را فتح كرده است مردم آنچنان به اسلام رو كردهاند و به دولتهاى قبلى خود پشت كردهاند؛ نظير ايران كه با آغوش باز به اسلام و تشيعروى آوردند. احكام اسلامروى عدالت است. زندگى حكام با پايين ترين افراد، يك طور بوده است. رئيس مذهب ما كه حكومتش وسيع بود- چندين مقابل ايران، حجاز و مصر و ايران و همه آنها تحت سيطره او بود- زندگىاش از همه افراد ملت پايينتر بود. عدالت را بالاتر از هركس كه تصور شود اجرا مىكرد. در محكمه اگر ادعايى عليه او بود حاضر مىشد، در محكمه مىنشست. حكم خلاف [قاضى] را قبول مىكرد. تشيع در عين مقاومت، عادل است؛ و عدالت يعنى «نه ظلم بكن و نه زير بار ظلم برو». برنامه تشيع را امام ما در اين دو كلمه خلاصه كرد: نه تحمل ظلم بكن و نه ظالم باش. برنامه كلى تشيع و اسلام همين است ... همين است. تشيع از قرآن است.
- [در مشاهدات ما درباره جنبش حاضر در ايران، امرى كه نگران آن هستيم، درجه تحمل در برابر غير مذهبيهاى چپى در ايران تحت دولت اسلامى است. ما متوجه شديم كه در ايران در بين دانشجويان و سايرين، كه زندگى آنها در اسلام و جمهورى اسلامى مشكل است، ترس و نگرانى وجود دارد. چه اطمينانهايى نسبت به اين نگرانيها وجود دارد؟].
- اصل گرايش اينها به مكتبهاى انحرافى به علت عدم اطلاع از اسلام است. خيال مىكنند اسلام طرفدار ... هيأت حاكمه، سرمايه داران، كارخانه داران است! اگر اينها مطلع باشند كه اسلام يك وضع تعديلى دارد و همه چيز را بر اساس عدالت حل مىكند، از نظر آزادى عقايد بنابر آن است [كه] اشخاص منحرف هميشه حرفهاى خود را مىزدهاند، اگر آنها از اصل اسلام خبردار شده باشند اين حرفها را نمىزنند. اينها اگر به همه مسائل آشنا شوند اختلافات از بين مىرود. در عين حال، ما از اظهار عقيده جلوگيرى نكرده و نمىكنيم. لكن از كارهايى كه منحرفين گاهى مىكنند، مىخواهند شلوغ كارى كنند. الآن نهضتى در ايران برپاست كه براى قطع ظلم است تا رژيم فاسد را از بين ببرند. در اين بين عده معدودى به خرابكارى مشغولند، تبليغ سوء مىكنند و نظر دارند كه اين رژيم را حفظ كنند يا رژيم اسلامى پيش نيايد يا انحراف دارند و توجه به مسائل ندارند و يا، با توجه به مسائل، اغراض فاسد دارند. ما آزادى به همه مسالك و عقايد مىدهيم لكن اگر بخواهند شورش كنند و مسير ملت را تغيير دهند، دست ظالم را نگه دارند، مجاز نخواهند بود. هر ملتى حق دارد منافع ملى و مذهب خود را حفظ كند از تعديات آنها. اگر تعدى نكنند ما تعدى نمىكنيم.
- [سؤالى درباره امپرياليسم فرهنگى؛ اسلام توجه و تكيه زيادىروى ارزشهاى فرهنگى و اساسى داده است. در اين پنجاه- شصت سال حكومت پهلوى امپرياليسم فرهنگى شديد بوده است كه منجر به، به هم خوردن ارزشهاى اسلامى- ايرانى شده است و جاى آن را ارزشهاى غربى گرفته است. آيا آيت اللَّه چه قدمهايى براى ترميم اين خرابيهاى اجتماعى و فرهنگى برخواهند داشت؟].
- همين مسائل موجب مخالفت ما با شاه شد. شما يك جنبه را در نظر مىگيريد اما جنبههاى زيادى دارد. در اين پنجاه سال تنها فرهنگ ما را به عقب نبرده، سالهاى طولانى مردم را به عقب بردند؛ اقتصاد ما را به عقب بردند. ايران يك كشور فقيرى شده است. ايران مخازن زيادى دارد اما اين مخازن غارت شده است. نفت رفته است و پايگاه براى امريكا درست شده است. نيروهاى انسانى ما را به عقب راندند. به طورى كه اگر بخواهيم اصلاح كنيم برنامه طولانى لازم دارد. ارتش ما را فاسد تربيت كردند، يعنى رؤساى ارتش در طبقات بالا. آنها به تبع افكار فاسد پدر و پسر، افكار فاسد دارند. ارتش ما را انگل تربيت كردهاند. [اصلاحات] محتاج به يك برنامههاى طولانى است لكن ما از باب اينكه تمامى ملت ما بپا خواسته است و يك مطلب را مىخواهد: «آزادى، استقلال، حكومت اسلامى». اميد آن را داريم كه با كمك همه اقشار كه اظهار همكارى مىكنند اين فرهنگ را از حالت انگلى و استعمارى درآوريم و به يك فرهنگ استقلالى بدل سازيم، و به كمك همه اقشار اصلاح كنيم. و مخازنمان را نگذاريم هدر برود و عاقلانه بفروشيم و عاقلانه صرف ملت، چه فرهنگ چه ساير جاهاى مورد نياز بكنيم. در اين پنجاه سال چه بلاهايى بر سر ما آوردند! ما مواجه با يك مملكت آشفته هستيم كه از همه جهات درهم ريخته است. با كمك افراد ملت كه اتفاقاً تمامى اقشار هم با ما موافقند، قيام كنيم و ما سالهاى طولانى البته اين آشفتگيها را ترميم كنيم. يك فرهنگ مستقل اسلامى، يك ارتش مستقل، يك اقتصاد سالم، يك زراعت كه بكلى از بين رفته است، نياز به سالها كار دارد تا برگردد به اول. مصيبتهاى زيادى داريم، و بيشتر آنها از اين ابرقدرتها، از دست آنهاست. ان شاء اللَّه خودمان را از قيد آنها آزاد خواهيم كرد تا به استقلال در تمام اقشار برسيم.
- [خيلى متشكرم. سه اميد و آرزو داريم:
اول) انتقال قدرت به دولت جديد؛ سريع و با آرامش و بدون شلوغى انجام گيرد.
دوم) وعدههاى عدالت براى همه مردم تحقق يابد.
سوم) مردم ايران و مردم امريكا به هم عشق بورزند، تفاهم كنند، احترام بگذارند. و ما مىخواهيم به هر شكلى كه ممكن است به شما كمك كنيم كه اين سه اميد و آرزو تحقق يابند].
- ما هم اميدواريم. آرزوى اول كه كليدش در دست اجانب است به واسطه فهم آنها، كه دست از فشار و تهديد گذشته، دست از تحريكات و تهديدات بردارند و اگر به ما مهلت بدهند خواهيد ديد كه ملت ايران تحت اسلام و با آرامش و بدون تشنج قدرت را به دست خواهند گرفت؛ و قدرتى كه به دست مىآيد صرف در تحقق عدالت خواهد شد. اگر اين قدرتمندهايى كه در رأس ملتها واقع مىشوند كنار بروند يا اصلاح بشوند تفاهم با ملتها آسان خواهد بود. اما تا زمانى كه آنها هستند تفاهم معلوم نيست بشود
توضیح: رمزى كلارك، دادستان كل اسبق امريكا و ريچارد فالك، استاد دانشگاه پرينستون در ايالت نيوجرسى و رئيس بخش مطالعات خارجى آن، همچنين دان لوئى نماينده سازمانهاى مذهبى امريكا در اوايل ژانويه 1979 براى بررسى وضع ايران از نزديك، به تهران سفر كردند. هر سه نفر، از رهبران جنبش مخالف با جنگ ويتنام و شركت فعال امريكا در جنگ بودند. اينان پس از بازديد از تهران، در راه بازگشت در پاريس توقف كردند و روز 26 ژانويه 1979 با امام خمينى ديدار و مذاكره نمودند. گفتنى است كه ديدار اين سه تن امريكايى با امام، مصادف بود با زمانى كه سيد جلال الدين تهرانى، رئيس شوراى نيابت سلطنت، به پاريس آمده و استعفاى خود را تسليم امام كرده بود. متن زير مشروح مذاكرات كلارك و فالك با امام خمينى مىباشد كه به وسيله دكتر ابراهيم يزدى ترجمه شده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com