به گزارش بولتن نیوز به نقل از پترونت، صنعت نفت ایران در سالهای اخیر با تحریمهای بیسابقهای از طرف اتحادیه اروپا و آمریکا روبرو بوده است. ایران پیش از وضع این تحریمها میزان قابلتوجهی از نفت خود را به کشورهای عضو اتحادیه اروپا صادر میکرد که با اعمال تحریمهای این اتحادیه، نفت ایران بهکلی از بازارهای اروپایی محو شد.
علاوه بر این، ممنوعیت بیمه نفتکشهای حامل نفت ایران باعث شد تا کشورهایی نظیر هند نتوانند خدمات بیمهای مناسب در اختیار شرکتهای خود قرار دهند و لذا بسیاری از شرکتهای هندی، واردات نفت خود از ایران را کاهش دادند. قابل ذکر است که اکثر شرکتهایی که کشتیهای نفتکش را برای حمل و نقل دریایی نفت بیمه میکنند در اروپا قرار دارند. گرچه ایران با اعطای بیمه به نفتکشها و حمل و نقل نفت خود با نفتکشهای ایرانی توانست تا حدی بر این مشکل فائق آید، اما باز هم اثرات این نوع تحریم بر صادرات نفت ایران مشهود بوده است.
از طرف دیگر، آمریکا بعد از سال 2011 بسیاری از کشورهای واردکننده نفت ایران نظیر ژاپن، کره جنوبی، هند، چین و ترکیه را مجبور کرده است تا واردات نفت خود از ایران را کاهش دهند. در واقع آنها تنها در صورتی میتوانستند از تحریمهای آمریکا معاف شوند که واردات خود را بهطور پیوسته از ایران کاهش دهند. علاوه بر این، آمریکا با وضع تحریمهای مالی، موانعی بزرگی را نیز در انتقال پول نفت فروختهشده به داخل ایران ایجاد کرد.
دیپلماسی انرژی و مذاکرات هستهای
حال با این مقدمه به سراغ دیپلماسی انرژی ایران در ماههای گذشته میرویم. پس از روی کار آمدن دولت جدید در ایران، دستگاه دیپلماسی سعی کرده است با همکاری وزارت نفت، دیپلماسی انرژی را نیز همزمان با مذاکرات هستهای در ژنو به پیش ببرد. گرچه دیپلماسی انرژی اغلب در سایه مذاکرات هستهای قرار گرفته و بهخوبی تحلیل نشده است، اما با این حال حضور آن در عرصه مناسبات دیپلماتیک دولت کاملاً مشهود است.
وزارت نفت در ماههای گذشته سعی کرده است با بازنگری در قراردادهای نفتی و به اصطلاح «جذابسازی» آنها، شرایط برای حضور مجدد شرکتهای بزرگ نفتی در ایران فراهم سازد. پیش از اعمال تحریمهای نفتی بسیاری از شرکتهای بزرگ اروپایی نظیر شل و توتال در ایران فعال بودند، اما با وضع این تحریمها، همکاریهای خود با ایران را متوقف کردند. در واقع، هدف ایران این بوده است که با به نمایش گذاشتن فرصتهای سودزا، این شرکتها را ترغیب کند تا ایران را بهعنوان یک گزینه مناسب برای سرمایهگذاری درنظر گیرند. در حالی که بسیاری از این شرکتهای نفتی در عراق و لیبی با مشکلات عدیده امنیتی روبرو هستند، پیشنهادات ایران میتواند برای آنها وسوسهانگیز باشد.
ایران با مذاکره با شرکتهای نفتی اروپایی در واقع سعی کرده است در میان کشورهای مطرح اروپایی برای خود شریک پیدا کند. این شرکتها میتوانند دولتهای اروپایی را تحت فشار قرار دهند تا به این مذاکرات پایبند بمانند. علاوه بر این تلاشهای جدید ایران در حوزه دیپلماسی انرژی، علاقه شرکتهای نفتی آمریکایی را نیز تا حدی برانگیخته است. در واقع، شرکتهای آمریکایی نظیر شورون و اگزون موبیل از خود میپرسند چرا سرمایهگذاری احتمالی در حوزه نفت و گاز ایران باید به شرکتهای اروپایی، چینی و روسی محدود شود؟ این شرکتها میتوانند با دولتهای خود چانهزنی کنند تا در نهایت مسئله هستهای به یک راهحل مرضیالطرفین ختم شود و آنها بتوانند به بازار این دست پیدا کنند.
دیپلماسی انرژی ایران و روسیه
مادامی که مذاکرات هستهای ادامه دارد و کشورهای گروه 1+5 در آن حضور دارند، بعید است فشار صرف از طرف شرکتهای نفتی اروپایی برای فاصلهگیری دولتهای اروپایی از آمریکا کافی باشد. در واقع، سرسپردگی دولتهای اروپایی به آمریکا را که مدنظر قرار دهیم، متوجه میشویم که فشار صرف از طرف این شرکتها برای تغییر سیاستهای دولتهایشان در قبال ایران کافی نخواهد بود. دولتهای اروپایی در سالیان گذشته حتی با فشار افکار عمومی خود نیز روابط نزدیکشان با واشنگتن را حفظ کردهاند. حتی شنود مکالمات تلفنی رهبران اروپایی توسط دستگاههای اطلاعاتی آمریکا نیز باعث نشده است تا در سیاستهای این کشورها تغییری ایجاد شود.
عمق فاجعه سیاستگذاری دولتهای اروپایی وقتی آشکارتر میشود که بدانیم، اقتصاد این کشورها از تحریمهای اتحادیه اروپا و آمریکا بر علیه صنعت نفت ایران متضرر شده است. در واقع، اگر کشورهایی اروپایی در تحریمهای نفتی ایران با آمریکا همگام نمیشدند، مبادله نفت ایران با واحد پولی یورو میتوانست تا حد زیادی به اقتصاد شکستخورده کشورهای عضو اتحادیه اروپا و تقویت یورو در برابر دلار کمک کند.
اما وقتی روسیه را درنظر بگیریم، مسئله تغییر ماهیت میدهد. قراردادی که اولین بار خبرگزاری رویترز آن را تحت عنوان مبادله نفت در برابر کالا مطرح کرد، میتواند در شرایط خاصی تمام سیاستهای سالیان گذشته اتحادیه اروپا و آمریکا را نقش بر آب کند. طبق این قرارداد که طرف روسی تاکنون آن را تکذیب نکرده است، ایران روزانه 500 هزار بشکه نفت به روسیه صادر خواهد کرد و در ازای آن کالا و تجهیزات دریافت خواهد کرد. اگر چنین مبادلهای عملی شود صادرات نفتی ایران 50 درصد افزایش خواهد یافت و ماهانه 1.5 میلیارد دلار به درآمدهای نفتی ایران اضافه خواهد شد.
ایران و روسیه پیش از این به توافق رسیده بودند که روسیه در ساخت نیروگاههای هستهای جدید در ایران مشارکت داشته باشد. چنین قراردادی، به فرض انعقاد آن، میتواند شرایط را برای تأمین مالی ساخت این نیروگاهها فراهم سازد. در واقع، کشورهایی نظیر هند، چین، ژاپن و کره جنوبی که به شدت به نفت ایران نیازمند، در سالیان گذشته عملاً از تحریمهای آمریکا تبعیت کرده و واردات نفت خود از ایران را کاهش دادهاند. هدف روسیه از انعقاد این قرارداد میتواند پیشقدم شدن در شکستن ابهت تحریمهای آمریکا باشد. اگر این قرارداد عملی شود، کشورهایی نظیر هند و چین دیگر دلایل مستحکمی برای تبعیت از تحریمهای آمریکا نخواهند داشت.
در طرف دیگر ماجرا کشورهای اروپایی قرار دارند. کشورهای اروپایی در سالیان گذشته سعی کردهاند وابستگی خود به منابع انرژی روسیه را کاهش دهند و به قول خودشان «امنیت انرژی» خود را بلندمدت تضمین نماید. اما با عملی شدن این قرارداد، روسیه نفت بیشتری برای صادرات خواهد داشت و وابستگی این کشورها به روسیه نیز بیشتر خواهد شد. در چنین شرایطی، کشورهایی که نفت ایران را خود پس زدهاند، با شرایط نامطلوبتری، یعنی وابستگی بیشتری به نفت صادراتیِ افزونترِ روسیه روبرو خواهند شد؛ آنهم در شرایطی که دورنمای مثبتی در مورد افزایش تولید کشورهایی نظیر لیبی یا حتی عراق وجود ندارد.
اما چرا مبادله نفت در برابر کالا؟ بدیهی است که چنین قراردادی برای شرایطی وضع شده است که تحریمها پابرجا هستند؛ در غیر اینصورت نفت ایران در برابر واحدهای پولی رایج مبادله میشد و دلیلی به مبادله با کالا نبود. این نکته هراسآورِ این قرارداد برای دولتهای غربی و به ویژه آمریکا است. در واقع، روسیه بهنوعی خود را آماده کرده است تا در صورت شکست مذاکرات، صفشکن تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا باشد و در صورت عدم شکست آن، سعی کند قدرت چانهزنی خود را در برابر دولتهای غربی عضو 1+5 بالاتر ببرد. روسیه میخواهد به دولتهای غربی بفهماند یا در مسئله هستهای مصالحه کنید یا اینکه من در واردات نفت از ایران پیشقدم میشوم.
اوباما و وضع تحریمهای جدید توسط کنگره
ترس اوباما از وضع تحریمهای جدید توسط کنگره تا حد زیادی به این موضوع مربوط است. دولتها و رسانههای غربی در یک دهه گذشته بارها و بارها به دروغ، ایران را علت شکست مذاکرات هستهای عنوان کردهاند. آنها با این فضای تبلیغاتی، دولتهای دیگر نظیر هند، ژاپن و کره جنوبی را مجبور کردهاند تا واردات نفت خود از ایران را کاهش دهند. در چنین شرایطی اگر کنگره آمریکا، تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع کند، ایران فوراً از مذاکرات کنار خواهد رفت و همگان خواهند دید که عامل شکست مذاکرات نه ایران، بلکه آمریکا بوده است. در صورت عملی شدن این سناریو، کشورهایی که به شدت به واردات نفت ایران وابستهاند و حتی کشورهایی اروپایی، دیگر دلیلی برای تبعیت از خودسریهای واشنگتن نمیبینند.
لذا تحریمهای جدید کنگره از یک سو ناقوس مرگ مذاکرات را به صدا در میآورد و از طرف دیگر بهجای اینکه آغازی بر دور جدیدی از تحریمها باشد، آغازی بر فروریختن دیوار تحریم و محاصره اقتصادی ایران خواهد بود. در چنین شرایطی صادرات نفت ایران به روسیه میتواند ضربه اول را بر پیکره تحریمها وارد کند و بعد از آن نیز کشورهایی نظیر چین و هند دیگر دلیلی برای خودتحریمیِ ناشی از پس زدن نفت ایران نمیبینند. وضع تحریمهای جدید در کنگره آمریکا، اوباما و دولتش را عملاً منزوی خواهد کرد و تلاشهای چندساله دولت وی در صورت محقق شدن چنین سناریویی نقش بر آب خواهد شد. اوباما که بارها از پیروزی خود در تحریم ایران سخن گفته است، این روزها بهنوعی ایمان آورده که در یک مخمصه واقعی گرفتار شده است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com