کد خبر: ۱۸۸۰۴۸
تاریخ انتشار:
المانیتور نوشت؛

روسیه ورق ایران را بازی می‌کند

رویکرد بدون تغییر مسکو و تهران در این باره که تغییر حکومت در سوریه غیر قابل پذیرش و نارواست٬ دلایل متفاوتی دارد. برای ایران مسئله‌ای مربوط به توازن قوای منطقه‌ای و امنیت خود ایران است و برای روسیه حمایت از اصولی خاص در نظم بین المللی و تسلیم نشدن در برابر فشار‌های آمریکاست. با این وجود همگامی این اهداف بسیار استوار است.
گروه بین الملل - کنفرانس ژنو ۲ که قرار است هفته آینده در ژنو برگزار شود٬ شاید بیشتر از هر رویدادی از زمان پایان جنگ سرد توجه و کنجکاوی همگان را جلب کند. از سویی این کنفرانس نمونه‌ای از همکاری چند کشور بزرگ٬ هر کدام به دلیلی٬ برای حل مناقشه‌ای منطقه‌ایست.



به گزارش بولتن نیوز به نقل از المانیتور، از سوی دیگر این مثالی کلاسیک از یک "بازی بزرگ" است٬ جایی که همه شرکت‌کنندگان نگران اشتباه بازی کردن و از دست دادن فرصت‌های به وجود آمده هستند. همه اینها روی می‌دهد با این وجود نتیجه هنوز غیر قابل پیش‌بینی است. حتی چگونگی این پروسه٬‌خود غیر قابل پیش‌بینی است- چند روز مانده به برگزاری این نشست هنوز مشخص نیست چه کسانی شرکت می‌کنند.
 مسکو معتقد است که نقش ایران در خاورمیانه در آینده مهمتر خواهد شد و حتی به قیمت افزایش نفوذ منطقه‌ای آمریکا حاضر است مشوق ایران برای بهبود روابطش با جهان باشد.

مشخص است که سفر هم‌زمان وزرای امور خارجه ایران و سوریه به مسکو توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. به خصوص به این دلیل که گمانه زنی‌های بسیاری درباره توافق احتمالی بین ایران و روسیه حول این مذاکرات وجود دارد.
این دو روند - حل مناقشات سیاسی در سوریه و تلاش برای حل مسئله اتمی ایران- تقریبا به یکدیگر گره خورده‌اند. مناقشه سوریه باعث شده است که روسیه و ایران بیش از پیش به هم نزدیک شوند. پیش از جنگ سوریه ایران معتقد بود که روسیه نمی‌خواهد دنباله‌روی آمریکا باشد -و حتی با  آن مخالفت هم بکنند- اما در لحظاتی تعیین کننده عقب‌نشینی می کنند و با ایالات متحده سرشاخ نمی‌شوند. موضع‌گیری بدون تغییر و عدم عقب نشینی مسکو درباره سوریه در سه سال اخیر شگفتی خوشایندی برای ایران بوده است.
رویکرد بدون تغییر مسکو و تهران در این باره که تغییر حکومت در سوریه غیر قابل پذیرش و نارواست٬ دلایل متفاوتی دارد. برای ایران مسئله‌ای مربوط به توازن قوای منطقه‌ای و امنیت خود ایران است و برای روسیه حمایت از اصولی خاص در نظم بین المللی و تسلیم نشدن در برابر فشار‌های آمریکاست. با این وجود همگامی این اهداف بسیار استوار است.
از دیدگاه روسیه و ایران هر نتیجه‌ای که از ژنو ۲ حاصل شود -اگر اصولا نتیجه‌ای حاصل شود- یک موفقیت است. اوایل سال ۲۰۱۳ نگاه عمومی در جهان این بود که کار رژیم بشار اسد تمام است٬ بنابراین مسکو و تهران در هر صورت بازنده بازی هستند و به همین دلیل "روند صلح" برای آنها فرصتی است تا واقعیت جدید را بدون از دست دادن قافیه به رسمیت بشناسند. امروز کسی از سقوط قریب‌الوقوع دولت صحبت نمی‌کند٬ حتی در ایالات متحده این گزینه را مطلوب نمی‌دانند. به عبارت دیگر در یک سال گذشته نظر کشور‌های غربی به نظر آنانی که از ابتدا سقوط بشار اسد را بدترین گزینه می‌دانستند٬ متمایل شده‌اند. در قیاس با یک سال گذشته برنامه صلح مورد نظر تغییراتی کرده‌است. اکنون ما از تلاش برای یافتن مدلی برای  مصالحه با رژیم سوریه به گونه‌ای که منافع کشور‌های هوادار آن لحاظ شود٬ صحبت می کنیم نه از نابودی آن.
اساسا از ماه می ۲۰۱۳  ٬ زمانیکه سرگی لاوروف٬ وزیر امور خارجه روسیه و جان کری وزیر امور خارجه آمریکا بر سر برگزاری ژنو ۲ به توافق رسیدند تا امروز٬ موضوع کنفرانس تغییر کرد. اکنون ما به دنبال این هستیم که درباره اینکه کدام نیروها می‌توانند آینده متحد و سکولار سوریه را شکل دهند گفتگو کنیم. مشخص است که گروه‌های اسلام‌گرا تمایلی به این راه‌حل ندارند و شاید نیروهایی در سمت حکومت وجود داشته باشند که تنها روی پیروزی نظامی‌شان حساب می‌کنند. اگر شرکت‌کنندگان در ژنو ۲ حاضر به گفتگو شوند اولین مرحله از این روند به موفقیت رسیده است. در گام بعدی٬ لازم است آنچه آنها خواهند گفت مشخص شود و دو طرف از راستای تلاش‌های همه‌جانبه برای شکل دادن به نظام سیاسی آینده سوریه٬ تا کجا می‌توانند به طرف مقابل امتیاز بدهند.
بحث درباره دعوت کردن یا نکردن ایران به این کنفرانس نشان می‌دهد که مسئله سوریه تنها مربوط به خود این کشور نیست. اگر ما از حل مناقشات در سوریه صحبت می‌کنیم٬ بی‌معنی خواهد بود که ایده دعوت نکردن کشوری که بیشترین نفوذ را در سوریه دارد را مطرح کنیم. در این صورت حتی لازم نخواهد بود که مذاکرات را انجام دهیم. در این مورد چیزی که محل مناقشه است سوریه نیست بلکه رابطه ایران و آمریکاست. تلاش دولت اوباما برای ایجاد تغییران کیفی دراین روابط٬ مخالفت‌های زیادی در داخل آمریکا و بین متحدین آمریکا در منطقه داشته است.
اگرچه خروج از بن‌بست چند ساله منافع بالقوه بسیاری دارد٬‌ سطح اعتماد متقابل هنوز بسیار پایین است و واشنگتن از اشتباهات محاسباتی‌اش هراس دارد.
در این چارچوب بحث درباره توافقی جاه‌طلبانه بین ایران روسیه که در آن ایران مقادیر زیادی نفت به روسیه صادر می‌کند و در ازایش کالاهای تکنولوژیک می‌خرد٬ اوباما را در موقعیتی سخت قرار داده است. کشوری سوم که نگاهی دوستانه به آمریکا ندارد از نزدیکی ایالات متحده و ایران سود می‌برد.
نه تهران و نه مسکو مذاکره درباره این توافق را به صورت رسمی تایید نکرده‌اند اما اطلاعاتی که از منابع خبری آگاه به بیرون رسیده و لحن مقامات در موضع‌گیریهای عمومی‌شان نسبت به این موضوع٬ نشان می‌دهد که این ادعا بی‌پایه نیست. روسیه دلایل خودش را دارد. مسکو معتقد است که رویداد‌های خاورمیانه به سمتی پیش می‌روند که افزایش نقش و نفوذ ایران در آنها غیر قابل اجتناب است و تغییر در سیاست‌های آمریکا اتفاقی نیست بلکه به رسمیت شناختن این واقعیت مهم است. این بدان معنی است که اولا رابطه داشتن با یکی از پرنفوذترین  کشورهای منطقه که می‌تواند در آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی نیز اعمال قدرت کند٬ بسیار خوب است. ثانیا معکوس شدن روند منزوی شدن ایران -که احتمال آن امروز بیشتر از زمان دیگری است- ایران را به شریکی رشک‌برانگیز و بازاری جذاب برای هر کسی تبدیل می‌کند. به عبارت دیگر٬ جایگاه اختصاصی روسیه در ایران که تا کنون به این کشور سود رسانده است٬ اینگونه باقی نخواهد ماند. ممانعت از بیرون آمدن ایران از انزوا٬ روابط با این کشور را با ریسک مواجه می‌کند و تلاش برای تضمین جایگاه روسیه در بازار ایران٬‌ جایی که شرکت‌های آمریکایی و اروپایی بلافاصله وارد آن خواهند شد٬‌ مفید و لازم است.
مسکو رویکرد واشنگتن درباره موضعش در قبال ایران را نمی‌پذیرد. واشنگتن معتقد است روسیه با کاهش فشار بر ایران به تلاش‌هایی  که برای حل مشکل ایران انجام می‌شود آسیب می‌زند. بین روسیه و کشور‌های غربی بر سر مشروعیت تحریم‌ها علیه ایران اختلاف نظری عمیق و پایه‌ای وجود دارد. روسیه مانند اکثر کشورهای جهان٬ تنها تحریم‌هایی را که توسط سازمان ملل تصویب شده‌اند -مانند تحریم‌هایی که در پاییز ۲۰۱۰(۱۳۸۹) تصویب شدند- را به رسمیت می‌شناسد. طبق روال معمول٬ بلافاصله پس از توافق درباره تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران٬‌ ایالات متحده وشرکای اروپایی‌اش تحریم‌های خودشان را اعلام کردند که به مراتب از تحریم‌های سازمان ملل سخت‌تر بود. این تحریم‌ها نه تنها متوجه کشور مربوط (در این مورد ایران) می‌شود٬ بلکه دامن حکومت‌ها و شرکت‌هایی را که با ایران همکاری می‌کنند را نیز می‌گیرند. این تحریم‌ها به صورت رسمی٬ غیرقانونی هستند ولی در واقع -به خاطر نفوذ کشورهای غربی بر نظام جهانی- کشورها و شرکت‌ها از رعایت نکردن‌شان اجتناب می‌کنند. در عین حال روشن است که تحریم‌های همه جانبه تاثیر سیاسی دارند٬ اما تنها به عنوان بخشی از روندی دسته‌جمعی می‌توان به آنها مشروعیت داد. این یک حقه سیاسی است. اگر تحریم‌های ایالات متحده در زمانی جدا تصویب می‌شد از لحاظ روانی مشروعیتی کمتر از زمانی می‌داشت که بلافاصله بعد از تحریم‌های سازمان ملل تصویب شدند.
به طور کلی٬ موضع روسیه در این مناقشه تصویر دیگری از رویکرد کلی مسکو در مورد مسائل خاورمیانه است که به موقعیت در نظم جهانی با منافع مشخص‌اش ملحق می‌شود. هرچند منافع مشخصی بیشتری برای روسیه در مسئله ایران در قیاس با مسئله سوریه وجود دارد.
از دیدگاه روسیه٬ مذاکره کردن با ایران هیچ وجه مشخص ضد‌آمریکایی ندارد. مسکو این واقعیت که روسیه و ایالات متحده٬ متحد یکدیگر نیستند و متحد هم نخواهند شد را در نظر می‌گیرد. بنابراین هیچ دلیلی ندارد که روی فداکاری هر کدام از آنها برای دیگری حساب باز کرد. اما زمانیکه این منافع می‌توانند یکی شوند٬ هیچ چیز نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد. به عبارت دیگر دو کشور بزرگ هستند که با هم دوست نیستند اما دشمن یکدیگر نیز نیستند و در عین حال هیچ کدام از آنها به دیگری تکیه نمی‌کند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین