در گذشته و از طریق همین رسانه و یا سایر سایتها و نشریات کشور٬ به محتوای نمایش درآمده در برنامههای رسانهی ملی نقدهای مختلفی وارد شده است.
گروه اجتماعی-سید مجتبی نعیمی: البته ذکر این مسائل نباید حمل بر این شود که کلیت این برنامهها منفی بوده و هیچ اثر قابل دفاعی در رسانهی ملی یافت نمیشود. خیر٬ نکته اینجاست که وقتی نهادهای فرهنگی کشور را با تراز جمهوری اسلامی مقایسه میکنیم٬ دیدن حتی کوچکترین ایرادات هم پسندیده نیست.و اما یکی از ایرادات وارد بر رسانهی ملی که مدام بر شدت آن افزوده
میشود٬ پر رنگ شدن وجه تبلیغاتی و تجاری این رسانهی عظیم است. تا جایی که
تعداد برنامههای رپورتاژ آگهی در حال بیشتر شدن است و متأسفانه بهترین
زمانهای تلویزیون به این برنامهها اختصاص پیدا کرده. از مراسم قرعهکشی
فلان برنج گرفته تا بهمان شرکت تولید کنندهی روغن نباتی.
به گزارش
بولتن نیوز، اما نکتهی
بدتر٬ رسوخ تبلیغات بازرگانی به برنامههای مخصوص کودکان است. عموپورنگ که
دائما از امیرمحمد میخواهد تا دربارهی فواید ماکارونی فلان صحبت کند و
عموقناد هم که از لازانیا و شکلات کاکائویی میگوید. واقعا معلوم نیست
بنابه کدام استدلال منطقی و تربیتی٬ فرزندان ما باید به جای برنامههای
مفید٬ بینندهی تبلیغات بازرگانی باشند. این شرایط گذشته از تأثیرات منفی
رسانهای و ضدتبلیغی که دارد میتواند زمینهساز رسوخ روحیهی مصرفگرایی
در کودکان شود. وقتی یک بچهی سه چهار ساله٬ مدام میبیند که به او گفته
میشود فلان چیز را بخر و استفاده کن٬ این تمایل در او ایجاد میشود که تا
میتواند بیشتر از شرایط مصرف کند. چون این مصرف بیشتر را مترادف با خوشی
بیشتر فرض میکند. و البته بعد از بزرگ شدن و پیچیدهتر شدن ذهنش از خود
میپرسد که چرا این تمایل را نباید در خصوص سایر کالاها داشته باشد.
ما
هم شنیده و میدانیم که حال و روز جیب رسانهی ملی خیلی خوب نیست و بحران
مالی آن٬ صدای خیلیها را درآورده. اما از یکسو لازم است تا جلوی مخارج
اضافی رسانهی ملی که گاه و بیگاه به گوش میرسد گرفته شود و از سوی دیگر٬
لازم است تا دولت بودجهی مورد نیاز این سازمان را تا حد امکان تأمین کند.
در هر صورت به نظر میرسد اگر این اوضاع نامناسب ادامه پیدا کند٬ دیگر
جایی برای برنامههای مفید در ساعات پر ترافیک تلویزیون باقی نمیماند.
یادمان نرود که رسالت اصلی رسانهی ملی در جمهوری اسلامی٬ تمرکز بر
موضوعات فرهنگی به عنوان یکی از اصلیترین نهادهای تربیتی جامعه است. حال
اگر این رسانه از رسالت اصلی خود بازبماند و یا دچار استحاله شود٬ در
دنیایی که هجمهی تبلیغی و رسانهای دشمنان ما بر روی تخریب نظام ارزشی
جامعهی ما قرار دارد٬ دیگر ابزاری برای مقابله با این شکل دشمنی باقی
نمیماند. پس امیدواریم دولت و مسئولان رسانهی ملی٬ با نگاهی کلاننگر این
نکته را مدنظر داشته و چارهای به حال این معضل بیاندیشند.