به
گزارش بولتن نیوز به نقل از نامه نیوز، گویا برخی گروه ها تصمیم دارند تا با استفاده از فضای
باز ایجاد شده پس از ریاست جمهوری روحانی جو را متشنج کرده و از فضای آزاد
امروز برای جمع کردن وجه عمومی برای خود استفاده کنند و البته با پیروی
کورکورانه از خطوط القایی خارجی راه ها را برای اصلاح امور سخت تر و سخت تر
کنند. اما در این بین حرکت صدا و سیما در پخش فیلم قلاده های طلا را از
وجهی دیگر می توان بررسی کرد. در اینجا سوال مهم این است که آیا آمدن علوی
به وزارت اطلاعات و تایید او از سوی مجلس علت اصلی اکران فیلم به صورت
گسترده و از سوی صدا و سیما بوده است. آیا علوی به نوعی نمادی از ان چیزی
است که در فیلم قلاده های طلا به آن پرداخته شده است و یا اینکه چشمان تیز
بین صدا و سیما که زبان فرهنگی مردم است در این خصوص از مشاهده واقعیتها
غافل مانده است.
گویا
صدا و سیما علی رغم اینکه در متن نظام است اما بدش نمی آید که ورودی داشته
باشد به وزارت خانه ای که سالها است دوست داشته با او دست و پنجه ای نرم
کند و برای همین فضای آزاد امروز را برای این کار مناسب تر از همیشه دیده
است. چه روزی بهتر از 9 دی و چه وزیری بهتر از وزیر اطلاعات دولت روحانی که
تازه بر مسند وزارت نشسته و تازه در حال اصلاحات است و می خواهد چهره
بهتری از وزارت اطلاعات در صحنه عمومی به نمایش بگذارد. صدا و سیمای ضرغامی
روز 9 دی فیلم قلاده های طلا را به نمایش گذاشت. فیلمی با آنهمه مسائلش و
با آن هم اما اگرهایش که قاطعانه باید گفت بر علیه مجموعه وزارت اطلاعات
حرفهای زد که با واقعیت های سربازان گمنام امام زمان هم خوانی نداشت.
شبکه
یک سیما با وجود اعلام قبلی صدا وسیما برای پخش نکردن این فیلم از شبکه
های تلویزیونی، در یک اقدام ناگهانی تصمیم به پخش این فیلم گرفت.
این
فیلم که محصول سال ۱۳۹۰ است و حوادث پس از انتخابات ۸۸ را به تصویر میکشد
در تدوین فیلمنامه فیلم از اطلاعاتی که اعضای سابق گروهک مجاهدین خلق
فراری از اردوگاه اشرف، فیلمهای مستند بسیج و نیروی انتظامی و متن
بازجوییهای دستگیرشدگان در خلال ناآرامیهای پس از انتخابات به دستآورده،
کمک گرفته است و به شکلی سعی دارد تا نظام اطلاعاتی ایران را زیر سوال
ببرد و اینگونه القا کند که جاسوسان در برهه آشوبهای سال 88 در این سازمان
نفوذ پیدا کرده بودند و به نیروهای فتنه انگیز بیرونی که حوادث را برنامه
ریزی می کردند خط می دادند و نقشه های وزارتخانه را بر ملا می کردند. این
در حالی است که اینگونه نبوده و بنا به گفته تمام سرویسهای جاسوسی جهان،
وزارت اطلاعات ایران در بسیاری جهات جلوتر از سازمانهای اطلاعاتی جهان است و
به این سادگی ها نمی توان برای آن داستانهای هزار و یک شب تدوین کرد و
نوشت.
طالبی
در فیلم قلاده های طلا به مساله نفوذ بیگانگان در وزارت اطلاعات پرداخته و
حتی برای دشوارتر کردن آن، در میان مدیران رده بالای چشم امین نظام به
دنبال این جاسوس گشته است و البته برای کم رنگ کردن موضوع نفوذ جاسوسان در
رده های بالای اطلاعاتی سعی می کند تا با نشان دادن اینکه در شرایط خطرناکی
چون خیانت مسؤولان رده بالای وزارت اطلاعات، اما سربازان گمنام امام زمان
هوشیارانه عمل میکنند و در گامی رو به جلو، این تهدید فلجکننده را به
فرصتی آیندهساز تبدیل میکنند!
در
فیلم قلاده های طلا، جاسوس که در وقایع ۱۸ تیر ۱۳۷۸ نیز دست داشتهاست، با
تغییر قیافه به ایران میآید. وزارت اطلاعات جاسوس را شناخته و مأمور خود
را، به عنوان رانندهٔ تاکسی ، مامور مراقبت از وی می کند. او از طریق تلفن
همراهش که ماهوارهای است از سوی جاسوسی دیگر امآی۶ که به وزارت اطلاعات
نفوذ کردهاست بوسیله پیامک از این قضیه اطلاع مییابد و با کشتن راننده
میگریزد.
با
این اتفاق دکتر جواد رخصفت مامور ارشد اطلاعات ایران به این ماجرا شک
میکند و عامل اخراج ماموری دیگر میشود که به او شک کردهاست. مامور دوم
مدام تکرار میکند که قرار است در ایران کودتای مخملی اتفاق بیفتد ولی موثر
واقع نشده و بیرونش می کنند.
انتخابات
برگزار شده و نتیجهاعلام می شود. در این هنگام جاسوس در یک خانهٔ تیمی
است که در آنجا سلطنتطلبی ثروتمند با همسرش، دو زن عضو سازمان مجاهدین
خلق و یک همجنسگرای متخصص کارهای رایانهای و وب هستند پیام را از خارج
میگیرد و در شبکهٔ اینترنت پخش میکند که با رمز «تقلب بزرگ» در انتخابات
تقلب شدهاست.
در
اینجا سوال مهم این است که در شرایطی که نقدهای بسیاری علیه قلاده های طلا
صورت گرفته و کارشناسان صدا و سیما هم کاملا به آن واقف بوده اند چرا این
سازما در زمانی نامناسب و در دوره ای که از جناح های مختلف به وزارت
اطلاعات حمله می شود تصمیم به اکران فیلمی گرفته که از ابتدا هم قرار
نداشتند تا در صداوسیما پخش کنند.
نکات
مبهم وسوال برانگیز این فیلم از جمله جاسوس بودن معاون وزیر اطلاعات و
همراهی برخی نهادها با وی، عدم واکنش به موقع در برابر اقدامات این جریان
و... مسائلی است که سازندگان وحامیان مالی این فیلم باید به آن به صورت
شفاف پاسخ دهند که منظورشان از ساخت این فیلم دقیقا چه بوده است؟
برخی
صحنه های غیر واقعی و بزرگنمایی نقش برخی افراد و عدم حساسیت و واکنش یک
دستگاه و سازمان اطلاعاتی که در دنیا به هوشیاری و هوشمندی و اقتدار معروف
است به چه معناست؟
در اینجا سوال
مهم این است که در شرایطی که نقدهای بسیاری علیه قلاده های طلا صورت گرفته و
کارشناسان صدا و سیما هم کاملا به آن واقف بوده اند چرا این سازما در
زمانی نامناسب و در دوره ای که از جناح های مختلف به وزارت اطلاعات حمله می
شود تصمیم به اکران فیلمی گرفته که از ابتدا هم قرار نداشتند تا در
صداوسیما پخش کنند.
آیا در شرایطی
که رژیم صهیونیستی بیشترین انتفاع را از اختلافات داخلی در ایران می برد و
نهایت سعی آنها بر این است تا از قدرت وزارت اطلاعات ایران بکاهد و به آن
ضربه وارد کند، دامن زدن صدا و سیما به موضوعاتی که می تواند به نگرانیها
دامن بزند لازم است.
واقعا که ...!