گروه مذهبی، امام حسن مجتبي فرزند ارشد امام علي (ع) بنا به قول مشهور در نيمه ماه رمضان سال سوم هجري بدنیا آمد و شهادت گفته مي شود پيامبر(ص) علاقه شديدي به ايشان و امام حسين داشته است. ايشان در 28 ماه صفر سال 49 بود حضور ايشان در واقعه مباهله و بيعت رضوان در (حديبيه) نشان از توجه خاص پيامبر به امام مجتبي است.
به گزارش بولتن نیوز، جایگاه امام مجتبی بين صحابه به عنوان فرزند رسول خدا و شخصيت والاي ايشان در ابعاد مختلف سبب شد كه به عنوان جانشين امام علي( ع) به مردم نیز معرفي شود و مردم با ايشان بيعت كردند.
عدم پژوهش جدي درباره زندگي حضرت امام حسن مجتبي تا دهه هاي اخير باعث پخش اخبار نادرست مبني بر موضع گيري امام حسن دربرابر روش پدر و برادرش بين بعامه مردم شده است.اين خط فكري عمدتا از سوي بني عباس مطرح مي شد و روايات جعلي فراواني مبني بر عدم تمايل ايشان به خلافت و واگذاري دلخواهانه حكومت به معاويه مطرح شده که كذب محض است حتي شايعه مخالفت ايشان با امام علی(ع) در جريان جنگ با معاويه مطرح شد؛ در حالي که در چندین جنگ كنار پدر بزرگوار حضور داشت و در يك سخنراني توانست ده هزار نفر از مردم كوفه را براي جنگ بسيج كند.
1-امامت
هنگامي كه امام حسن به حكومت رسيد وضع عراق به شدت متشنبح بود تحركات خوارج و احساس شكست مردم در ماجراي حكميت و فشار سياسي اقتصادي سه جنگ، مردم را خسته و مايوس كرده بود اما مردم عراق چاره اي جزپذیرش امام مجتبي نداشتند . علاوه بر آن ، بر اساس نظريه شيعي ، امامت امام مجتبي مبني بر«نص» صريح بود و تعدادي نيز با اين عقيده با ايشان بيعت مي كردند . از نامه هاي امام به معاويه و سخنراني هاي ايشان استنباط مي شود كه منتقد نوع انتخاب خلفاي پيشين بود.
و معاويه در پاسخ خود را خلف و جانشین آنان دانسته و درگيري خود را با امام به درگيري ابوبكر و امام علي در قضيه خلافت متصل مي كرد .مطالعه جريان بيعت با امام حسن(ع) نشانگر وجود تشتت آرائ و ضعف ايمان و اعتقاد نسبت به امام مي باشد. برخي شرط بيعت را كتاب خدا و سنت رسول و جهاد، تعيين مي كردند امام شرط آخر را نمي پذيرفت چرا كه در صورت پذيرش دو شرط نخست همه موارد در آن بود. به علاوه ماموم نمي تواند براي امام تعيين كننده جنگ و صلح باشد
2-نوع تعامل مردم کوفه با امام مجتبی(ع)
شهر كوفه يكي از مراكز مهم تشيع بوده است به دليل مواضع متناقض مردم آن در طول قرن اول هجري مورد ملامت ها و تمجيد هاي متعددي قرار گرفته است و قضاوت هاي مختلفي در مورد مردم اين شهر انجام شده است . دفاع جانانه از اهل بيت در جنگ جمل و سستي آنان در بعد از جنگ نهروان در مقابل شام و سپس كوتاهي در ياري امام حسين (ع) و قيام بي برنامه آنها در قالب توابين پس از واقعه كربلاو سپس همكاري با مختار درسركوب قاتلان امام (ع) همگي نشان ازافت وخيزهاي فراوان مردم اين شهر است. يكي از دلايل اين موضع گيري ها متناقض به تركيب جمعيتي اين شهر باز مي گردد از افراد با عقايد خوارج گرفته تا اشراف متمايل به بني اميه و شيعيان واقعي و ساختار قبيله اي مردم اين شهر كه بيشتر كه افراد را تابع روساي قبايل كرده بود و نيز عده اي عوام كه موضع مشخصي نداشتند در اين شهرساكن بودند.
غرور ناشي از فتح ايران و نفوذ آنها در دستگاه خلافت باعث شده بود كه خواسته هاي آنها از سوی مدينه بر آورده شود.بدیهی بود چهره هايي پاك و غير سياسي نمي توانستند در برابر اين تركيب نا متناجس دوام بياورند و عزل مي شدند. در نهايت اين مردم سركش فقط در مقابل زور راام مي شدند كه امام علي (ع) و فرزندش امام حسن (ع) دست به آن کارنزدند. زيرا دراين صورت؛ امامت تبديل به پادشاهي مي شد.
پس از ماجراي حكميت موضع شام قويتر شده بود و اكنون معاويه امير المومنين خوانده مي شد و عراق وحدت هنگام جنگ نداشت و سر انجام سستي مردم عراق منجر به پذيرش صلح تحميلي از سوي امام حسن (ع) شد پس از شهادت امام علي (ع) معاويه خوشحال از اين وضعيت؛ اوضاع كوفه را توسط جاسوسانش رصدمي كرد تعدادي از جاسوسان او دستگير و كشته شدند نامه نگاري های او با امام سودي نبخشيد و سرانجام فرمان بسيج عمومي صادر شد اما،تعداد سپاهي كه در لشگر گاه جمع شد دوازده هزار نفر بيشتر نبود.امام براي جمع آوري نبرو مجبور شد به مدائن برودو عبيد الله بن عباس را به فرماندهي سپاه بگمارد. در مدائن امام مورد سوء قصد خوارج قرار گرفت و به شدت زخمي شد كه گفته مي شود نتيجه توطئه هيئت اعزامي از سوي معاويه بود.
دوري امام از سپاه و رويارويي معاويه با سپاه امام كار خود را كرد و شايعه درخواست صلح از سوي امام حسن اركان سپاه را متزلزل كرد فرمانده سپاه در قبال دريافت پول به معاو.يه پيوست و دو سوم سپاه همراه او نیز به معاويه پيوستند شايعه پذيرش صلح از سوي امام باقي سپاه را متشلاشي كرد معاويه كه در فكر تصرف بي درد سر عراق بود از امام تقاضاي صلح كرد امام به سپاه خود گفت معاويه صلحي از ما خواسته كه هيچ شرافت و عزتي در آن نيست اگر براي جنگ آماده هستيد من در كنارشما هستم اگر حيات را دوست داريد تا صلح او را بپذيريم و مردم نيز پذيرفتند.
دلايل پذيرش صلح
1-سست عنصري مردم كوفه و عدم تمايل به جنگ
2-سياست اصولي امام در عدم بكارگيري زور براي اعزام نيرو
3-حفظ جان شيعيان كم شمار براي ادامه حركت هاي بعدي
معترضان به صلح عده اي از خوارج بودند و عده اي ديگر از شيعيان پاك و مخلص كه منطق امام را درك نمي كردند اما حفظ شيعه يكي از ضرورت هاي مهم بود كه امام به حاظر بود به خاطر آن كنايه هاي دوستان و دشمنان را تحمل كند.
4-موضع امام حسين(ع) در برابر صلح
شواهد و قرائن فراوان حكايت ازآن دارد كه مواضع امام حسين (ع) منطبق بر مواضع بردارش بود و مخالفتي با صلح نداشت. در برابر خواست بخشي از شيعيان مبني بر پذيرش رهبري قيام عليه حكومت به ايشان توصيه نمود تا وقتي كه معاويه زنده است ساكت بمانند. اين نكته نشانگر اين است كه ايشان پابسته به پيماني بود كه با امام حسن منعقد شده بود
.
5-متن قرارداد صلحدر مورد متن صلحنامه اختلاف نظر زيادي بين مورخين وجود دارد اما آن چه با شواهد تاريخي و سيره ائمه (ع)منطبق است اين است كه امام شرايطي تعيين كرد و معاويه همه را پذيرفت اين شرايط به طور خلاصه اين بود كه معاويه پس از خود حكومت را به شورا واگذارد تا مسلمين خود تصميم بگيرند و جانشين تعيين نكند. دوم اينكه همه مسلمانان و شيعيان امام علي (ع) در امان باشند ودر نهان توطئه اي عليه امام حسن و برادرش حسين انجام نگیرد.برخي شرايط پرداخت پولي ساليانه به امام با ماليات استان فارس را جزو قرار داد صلح دانسته اند كه چنانچه ذكر شد صحيح به نظر نمي رسد. گويا سفير امام آن را مطرح كرده معاويه نيز پذيرفته بود و امام آنرا رد كرد.
در نهایت امام مجتبی(ع) با اين كارحق تعيين و لا يعيهدي را از معاويه گرفت و به اين صورت نظام موروثی را كه مي رفت شكل بگيرد پيشاپيش رد نمود و در صلحنامه تاكيد شد كه خليفه بايد به سنت رسول خدا و كتاب الله عمل كند.
۶-شهادت امام
شواهد تاريخي حكايت از آن دارد كه امام توسط معاويه و به دست همسرش جعده دختر اشعث به شهادت رسيد. بني اميه از دفن ايشان در كنار مرقد شريف حضرت رسول (ص) جلوگيري كردند و پیکر پاک امام در بقيع دفن شد شهادت ايشان را در ربيع الاول سال 49 يا 50 هجري دانسته اند.
پس از وفات امام شيعيان كوفه به رهبري سليمان بن صرد خزائي نامه تسليتي به امام حسين نوشتند و شهادت امام را براي امت و خاصه شيعيان،مصیبتی بزرگ دانسته و براي نخستين بار واژه «شيعه» به معني اعتقاد به امامت در اين نامه ذكر شد .بعد از شهدت امام مجتبی امام حسین (ع)تامعاویه زنده بود به مفاد صلح نامه وفادار ماند.شهادت امام حقانیت امام از یکسو وصلح تحمیلی از سوی دیگر را ثابت می کند معاویه چنان خوفی از امام حسن(ع) داشت که اقدام به مسمومیت ایشان نمود.