به گزارش وبلاگستان بولتن نیوز، شبکه وبلاگی استان کردستان نوشت:
امروز دانشگاههای کشور به سوی بالا بردن سطح علم و دانش گامهای اساسی و مهمی را برداشته اند و توانسته اند بسیاری از علوم زیر بنیان را بومی سازی نمایند ولی باید توجه داشت، هوش و استعداد جوانان ایرانی از این پیشرفت ها بیشتر است و افق های روشنی را در فرا دید ما قرار می دهد. جوانان و فاضلان جوان حوزه نیز اقداماتی داشته اند و توانسته اند مبانی شیعه و اسلامی را در قالب های جدید و شیوا ارایه نمایند و مردم را از فیوضات رحمانی و علوم روحانی بهره مند سازند. ولی پیشرفت فن آوری از سویی و تشنه کامی مخاطبان از سویی دیگر می طلبد تلاش و کوشش را فراتر نماییم.بیداری اسلامی باعث گردیده بین این دو قشر پیوندی عمیق تر ایجاد گردد تا علوم و مبانی زلال دینی را بتوانیم با کمک فن آوری و تخصص دانشگاهیان به صورت گسترده در اختیار اندیشمندان جهان قرار دهیم.
تورقی اجمالی بر صفحات تقویم میتواند یادآور روزهایی باشد که همواره آبستن حادثهای در این سرزمین بوده و سرنوشت ملت را در پی آن رخداد رقم زده است. از آنجا که روحانیون هسته اصلی مبارزات علیه جور و بیداد را در ایران تشکیل دادهاند و در گام بعدی دانشگاهیان و روشنفکران را نیز بر آن داشتهاند تا به جرگه جنبشهای مبارزاتی بپیوندند، به مثابه بازوهای اجتماعی مؤثر در پیشبرد جامعه به سوی اهداف آرمانی و والایش تلقی شده و همچنین به دلیل ساختار نظام جمهوری اسلامی، حضور این دو در کنار هم مفهومی اساسی برای تداوم حیات حکومت اسلامی در نظر گرفته شدند. در این بین شهادت دکتر مفتح نیز موجب شد تا موضوع وحدت میان حوزه و دانشگاه صورتی ملموستر یافته و به یافتن راهکارهایی برای ایجاد چنین فضایی در جامعه منجر شود.
اندیشمندان دانشگاه های جهان اسلام در اجلاس جهانی اساتید دانشگاههاى جهان اسلام و بیدارى اسلامى نیز بر این امر تأکید داشتند و رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی نیز بر این باور صحه گذاردند. ایشان در بخشی از رهنمودهایشان در جمع این نخبگان فرمودند:باید کشورهای اسلامی از لحاظ علم و فن آوری پیشرفت کنند. غرب و آمریکا به برکت علم توانستند بر دنیا مسلط شوند؛ یکی از ابزارهایشان علم بود؛ ثروت را هم با علم به دست آوردند. البته مقداری از ثروت را هم با فریبگری و خباثت و سیاست به دست آوردند، اما علم هم مؤثر بود. باید علم پیدا کنید. علم که پیدا کردید، پنجه ی قوی پیدا خواهید کرد. اگر علم نداشته باشید، کسانی که دارای پنجه ی قوی هستند، دست شما را می پیچانند... چرا توقع و انتظار نداشته باشیم که تا سی سال دیگر دنیای اسلام بشود مرجع علمی دنیا، که همه برای مسایل علمی به کشورهای اسلامی مراجعه کنند؟ آینده ممکنی است؛ همت کنیم، تلاش کنیم. اینها همه اش به برکت اسلام و به برکت انقلاب پیش می آید.
جرقه فعالیت و تحقیقات علمی در زمان امام محمد باقر(ع) زده شد و در زمان امام صادق(ع) گسترش و ترویج یافت لذا زمانی که گفته میشود امام صادق رییس مذهب است به معنای ریاست علمی ایشان است.زمان حیات امام رضا(ع) دوره دیگر اوج گیری علم و دانش بود؛ چرا که مأمون خلیفه وقت،از عالم ترین خلفاء بعد از حیات پیامبر(ص) به حساب می آمد.امام جعفر صادق(ع) از اولین مؤسسین حوزه و دانشگاه در زمان خود است که در زمان حیات خویش توانست شاگردانی همچون زرارة بن اعین، ابوبصیر را در زمینه علوم و معارف اسلامی و افرادی چون جابربن حیان را در زمینه های علمی تربیت دهد.وحدت حوزه ودانشگاه به معنای ایجاد هدفی واحد در بین این دو مرکز علمی محسوب می شود.
در همین راستا امام خمینی(ره) بهمناسبت روز وحدت حوزه و دانشگاه، 27 آذر 1359، در جمع مدرسان و طلاب حوزه علمیه و دانشجویان به ایراد سخنرانی پرداخته و درباره لزوم وحدت میان این دو قشر فرمودند: «چه مجلس شورانگیزى است و چه اجتماع مبارکى! یک روز بود که دانشگاه و حوزههاى علمیه نه آنکه از هم جدا بودند، جَوّى به وجود آورده بودند که با هم شاید دشمن بودند. نه دانشگاهى تحمل روحانى را داشت و نه روحانى تحمل دانشگاهى. اساس هم این بود که دو قشرى را که با اتحادشان تمام ملت متحد مىشوند از هم جدا نگه دارند و با هم مخالفشان کنند تا ملت اتحاد پیدا نکند. بحمدالله در این نهضت اسلامى، این انقلاب اسلامى، این تحول بزرگ حاصل شد که هیچ یک از این دو طایفه خودشان را از دیگرى ان شاءاللَه جدا نمىدانند. آن وحشتى که دانشگاهیها از معمَّم داشتند و آن وحشتى که معمَّمین از دانشگاهیها داشتهاند، به اذن خداى تبارک و تعالى مرتفع شد و حالا شما برادران دانشگاهى و برادران روحانى در کنار هم براى رفع مشکلات و براى به پیروزى رساندن انقلاب مجتمع هستید.»
در ادامه بنیانگذار جمهوری اسلامی با بىفایده خواندن علم بدون تهذیب و تعهد خطاب به حاضرین بیان داشتند:«دانشگاه و حوزههاى علمیه و روحانیون مىتوانند دو مرکز باشند براى تمام ترقیات و تمام پیشرفتهاى کشور و مىتوانند دو مرکز باشند براى تمام انحرافات و تمام انحطاطات. از دانشگاه هست که اشخاص متفکر متعهد بیرون مىآید. اگر دانشگاه، دانشگاه باشد، اگر دانشگاه واقعا دانشگاه باشد و دانشگاه اسلامى باشد؛ یعنى در کنار تحصیلات متحقق در آنجا، تهذیب هم باشد، تعهد هم باشد، یک کشورى را اینها مىتوانند به سعادت برسانند و اگر حوزههاى علمیه مُهذَّب باشند و متعهد باشند، یککشور را مىتوانند نجات بدهند. علمِ تنها اگر ضرر نداشته باشد، فایده ندارد. وقتى ما به یک نظر وسیعى به همه دنیا و به همه دانشگاههایى که در دنیا هست بیندازیم، تمام این مصیبتها که براى بشر پیش آمده است ریشهاش از دانشگاه بوده. ریشهاش از این تخصصهاى دانشگاهى بوده. این همه ابزار فناى انسان و این همه پیشرفتهایى که به خیال خودشان در ابزار جنگى دارند، اساسش از دانشمندانى بوده است که از دانشگاه بیرون آمدهاند. دانشگاهى که در کنار او اخلاق نبوده است، در کنار او تهذیب نبوده است.
تمام فسادهایى که در یک ملتى یا ملتها پیدا شده است از حوزه هاى علمیهاى بوده است که متعهد به دستورات اسلامى نبودهاند. تمام این ادیانى که ساخته شده است از دانشمندان و علما سرچشمه گرفته است. علمى که پَهْلوىِ او اخلاق و تعهد اسلامى نبوده است، تهذیب نبوده است، دنیا را دانشگاه به فساد کشانده است و دنیا را دانشگاه مىتواند به صلاح بکشد.
اتحاد بین روحانیت و دانشگاهها زمینه بزرگی را برای پیروزی انقلاب اسلامی فراهم کرد. یکی از بسترهای اصلی برای پیروزی انقلاب همراهی دانشگاهیان مذهبی و متدین با روحانیت و در راس آن حضرت امام(ره) بود. دشمنان انقلاب از همان آغاز به دنبال این بودند که دانشگاه را در برابر حوزه علمیه و روحانیت قرار دهند و با توجه به اینکه قبل از انقلاب برخی از افراد غرب زده به عنوان استاد در داخل دانشگاه ها فعالیت میکردند لذا امیدوار بودند که بتوانند بخشی از دانشگاه را در برابر انقلاب قرار داده و اجازه ندهند این دو قشر اصیل یعنی روحانیت و دانشگاهیان به هم پیوند خورده و برای پیشرفت کشور و تداوم انقلاب در مسیر کشور حرکت کنند. حضرت امام (ره) این نیت دشمن را میدانست و بارها بر ضرورت اتحاد بین حوزه و دانشگاه تاکید داشتند، به همین خاطر سالروز شهادت دکتر مفتح را روز وحدت بین حوزه و دانشگاه اعلام کرد.
از آن جا که انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب دینی است طبیعتا بدون حضور و نقش آفرینی روحانیت نمی تواند به اهداف خود برسد و برای پیشرفت علمی کشور و رسیدن به قله های علمی روز نیازمند به دانشگاهها است. بنابراین انقلاب به هر دو قشر فرهیخته به شدت نیازمند است. نزدیکی بین حوزه و دانشگاه و استفاده از تجربیات این دو نهاد ارزشمند به ما کمک کرده که با گذشت هر روز از انقلاب در عرصه های علمی، دینی، توسعه فرهنگی و توسعه معنوی کشور پیشرفت های خوبی داشته باشیم. امروز در دانشگاه ها حضور روحانیت پررنگ و مساجد دانشگاه ها مملو از جمعیت دانشجو است که حول یک روحانی معنوی جمع شده و علاقمندی خود را به روحانیت نشان میدهند. البته طبیعتا برخی از جریان های سیاسی که انقلاب را قبول نداشته یا مخالف نظام اند نگاه های متفاوتی داشته و رابطه خوشی با مسئله وحدت حوزه و دانشگاه از خود نشان نمیدهند.
دانشگاههاى سرتاسر جهان اگر موازین انسانى را، اخلاق انسانى را، آنچه که در فطرت انسان است، در کنار تعلیم و تعلّم قرار بدهند، یک عالَم، عالَم نور مىشود و اگر تخصصها و علمها منفصل باشد از اخلاق، منفصل باشد از تهذیب، منفصل باشد از انسان آگاه، انسان متعهد، این همه مصیبتهایى که در دنیا پیدا شده است از همان متفکرین و متخصصین دانشگاهها بوده. این دو مرکزکه مرکز علم است- هم مىتواند مرکز تمام گرفتاریهاى بشر باشد و هم مىتواند مرکز تمام ترقیات معنوى و مادى بشر باشد. علم و عمل، علم و تعهد به منزله دو بال هستند که با هم مىتوانند به مراتب ترقى و تعالى برسند.»
حضرت امام(ره) در این دیدار با تأکید بر اهمیت نقش دانشگاه در جامعه فرمودند: «شما پنجاه سال دیدید که در این حکومت جائر، دانشگاه بود، اساتید دانشگاه بودند و کشور ما را همان اساتید دانشگاه و همان دانشگاهها کشاندند به دامن ابرقدرتها. این فاجعه بوده است براى این ملت که ابزار عملش، دست کسانى باشد که متعهد نیستند و به فکر خودشان نیستند. این فاجعه است که ابزار علم در دست اشخاصى باشد که متعهد نیستند و اخلاق اسلامى ندارند. فرق بین دانشگاه و حوزه هاى علمیه نیست در اینکه اگر همراه با علم، تعهد باشد، تزکیه باشد، با این دو بال علم و اخلاق و عمل، مملکت خودشان را، کشور خودشان را نجات مىدهند و از حلقوم آنهایى که مى خواهند همه چیز ما را ببرند نجات مىدهند. اگر علم تنها باشد، فقط در دانشگاهها تحصیل علم باشد، در مدارس تحصیل علم باشد، این علم، انسان را به فنا مىکشد.
منشأ همه گرفتاریهاى یک کشور از دانشگاه هست و حوزه هاى علمى و منشأ همه سعادتها، مادى و معنوى، از دانشگاه است و حوزههاى علمى. اینکه نقشههاى بزرگ براى نفوذ کردن در دانشگاهها و تربیت کردن جوانهاى ما را به یک تربیتهایى که بر خلاف مصالح کشورشان است، این براى این است، که اگر دانشگاه فاسد بشود، یک کشور فاسد مىشود. اگر دانشگاه فقط نظرش به این باشد که تحصیل علم بکند، ما فرض این را مىگیریم که خیر، خوب هم تحصیل مىکرد- در صورتى که این طور نبود، اگر ما فرض بکنیم که در دانشگاه، تمام علوم و فنون به وجه اعلا پیاده مىشود و به جوانهاى ما تعلیم مىشود، لکن در پهلوى او تبلیغاتى است که همین علم را آلت قرار مىدهند از براى انحطاط یک کشور. اینهایى که از دانشگاهها بیرون آمده بودند و به مقامهاى وزارت و کذا رسیده بودند و به مقامات دیگر، همینها بودند که ما را به دامن شرق و غرب کشاندند و ما را وابسته کردند به آنها. ما که مىگوییم که باید دانشگاه و فرهنگ اصلاح بشود، ما نمى خواهیم که دانشگاه نباشد. ما مى خواهیم دانشگاهى باشد که براى ملت باشد، براى خودمان باشد. دانشگاهى که در خدمت آمریکا باشد، نبودش بهتر است.»
امام(ره) در پایان این دیدار با یادآوری نقشه دشمنان برای جدایى میان حوزه و دانشگاه خطاب به حاضرین فرمودند:«آنوقت جدا کرده بودند شما را از هم. یک دیوارى کشیده بودند. شما آنطرف و آنها هم آنطرف. هر دو هم به هم بدبین و آنها هم استفادهاش را مىکردند. حالا که مىبینند که یک تحولى پیدا شده است؛ دانشگاهى متمایل شده است به روحانى، روحانى متمایل شده است به دانشگاهى، با هم هستند و مى خواهند با هم کشور خودشان را به پیش ببرند، حالا شیاطین بیشتر در فکر هستند که روحانى را از یکطرف بکوبند و دانشگاهى را از یکطرف و فساد کنند بین این دو تا. به آنها بگویند که اینها چطورند، به اینها بگویند آنها چطورند. چشمهایتان را باید خیلى باز کنید. در این زمان چشم و گوشها باید خیلى بازباشد که یک وقت مى بینید از داخل خود دانشگاه و از داخل خود فیضیه شما را به فساد مىکشانند. شما را به تفرقه مىکشانند، اینها نمىتوانند ببینند. اینهایى که نمىخواهند این کشور یک کشور صحیح و سالم باشد و اربابهاى آنها که از اول هم نمىخواستند، نمىتوانند ببینند که شما با هم مجتمع شدهاید و مىخواهید با هم کار کنید.
آنها عواقب این امر را براى خودشان مىدانند که اگر حقیقتا دانشگاهى و حوزههاى علمى و همه دانشگاهها در هر جا که هستند اینها با هم بشوند و با هم نقشه داشته باشند براى پیروز کردن انقلاب، این براى آنها چه عواقبى دارد. آنها این مطالب را مطالعه کردهاند، مى فهمند و در صدد این هستند که نگذارند شماها با هم باشید. چشم و گوشتان را- چه دانشگاهیها و چه طلاب علوم روحانى- چشم و گوشتان را باز کنید و هر که به شما یک مطلبى بود گفت که در آن مسیر باشد، توجه کنید که این یک غرضى در آن هست. هر وقت آمدند گفتند روحانى چه جورى است و هر وقت آمدند گفتند دانشگاهى چه جورى است، بدانید که این کارى که شما کردید، براى آنها سنگین دارد تمام مى شود." (صحیفه امام، ج13، ص: 412-422)
رهبر انقلاب نیز در بیاناتی به تبیین نقش حوزه و دانشگاه پرداخته و درباره ایجاد وحدت میان آنها فرمودند: «وحدت حوزه و دانشگاه، يعني: وحدت در اهداف كلى، وحدت در كامل ساختن اين ملت و اين كشور و حركت با يكديگر و عبور در دو خط موازى، بدون اصطكاك با هم؛ يعنى هر دو، كار خودشان را بكنند؛ اما براى يك هدف و آن هدف، ساختن و كاملكردن ملت و كشور ايران است. اينطور بايد حركت كرد.
وحدت حوزه و دانشگاه، يعنى وحدت در هدف. هدف اين است كه همه به سمت ايجاد يك جامعه اسلامى پيشرفته مستقل، جامعه امام، جامعه پيشاهنگ، جامعه الگو، ملت شاهد - ملتى كه مردم دنيا با نگاه به او جرأت پيدا كنند تا فكر تحول را در ذهن خودشان بگذرانند و در عملشان پياده كنند - حركت نمايند.وحدت حوزه و دانشگاه عبارت از اين است كه ما اين دو كانون علمى، اين دو مركز تعليم و تعلم را از لحاظ اخلاق حاكم بر آنها، از لحاظ سيستم و سازماندهى حاكم بر آنها و از لحاظ برخى از محتواها به هم نزديك كنيم.
امروز هيچ كس انتظار يك دانشگاه خلق الساعه صد در صد اسلامى را ندارد، اما همه انتظار دارند كه جهت حركت، به سوى ايجاد يك دانشگاه صد در صد اسلامى باشد. اين منظور حاصل نخواهد آمد مگر با وحدت عميق و عملى حوزه و دانشگاه و روحانى و دانشجو و اين يك ضرورت و نياز انقلابى است.
وحدت حوزه و دانشگاه، معنايش اين نيست كه حتما بايستى تخصصهاى حوزهاى در دانشگاه و تخصصهاى دانشگاهى در حوزه دنبال بشود. نه، لزومى ندارد. امتيازات حوزه و دانشگاه بايد تبادل شود: اخلاص، صفا، ايثار، معنويت، زهد و احترام به سنتهاى اصيل و ارزشمند از يك سو و توجه به واقعيات، ديد باز و گسترده، وسعت بينش، نوگرايى مفيد، نگرش سازنده و پويا و استفاده از روشهاى جديد و كارساز از سوى ديگر، مىتواند و بايد كه مكمل هم شوند. اين تركيب، وحدت حوزه و دانشگاه، تركيبى است كه اگر به درستى زواياى معناى رمزى آن شناخته شود، هم براى كشور و آينده بسيار با بركت است و هم براى دشمن و نيروهاى مهاجم مزاحم كينهورز خارجى و ايادى داخلى آنها بسيار تلخ و گزنده و شكننده است. وحدت حوزه و دانشگاه يعنى روآوردن اين دو به يكديگر.»
منظور از وحدت حوزه و دانشگاه یک وحدت معنوی است که دانشگاهیان و روحانیت به عنوان دو بال پر قدرت برای پیشرفت کشور و در راستای اهداف انقلاب اسلامی و توسعه همه جانبه کشور به هم کمک کرده و همسان شوند. اگر در کشور صرفا به دانشگاه توجه کرده و در رشته های مختلف علمی پیشرفت کنیم اما کشور، اساتید و نخبگان علمی ما تهی از معنویت و اخلاق اسلامی باشند و اعتقادات اسلامی نداشته باشند نمیتوانند اهداف ملت و کشور را به سمت پیشرفت متعالی سوق دهند، حداکثر مانند کشورهای اروپایی و امریکایی در یک بُعد پیشرفت میکنند و انتهای دید آنها همین دنیا مادی است، لذا نمیتوانند بشر را به سعادت برسانند. از طرفی اگر ما دانشگاه نداشته و فقط به حوزههای علمیه بسنده کنیم و از بُعد علمی و علوم مختلف تجربی، صنعتی، کشاورزی و... دانشمند و نخبگانی را پرورش نداده باشیم ما نیز در یک بُعد پیشرفت کرده و نمیتوانیم زمینه سعادت ملت خود را در میان کشورهای دیگر فراهم کنیم. در نتیجه ما به شدت به حضور حوزه و دانشگاه در کنار هم نیازمند هستم چرا که برای پیشرفت کشور اینها مکمل های یکدیگرند.البته وحدتی که مد نظراست به این معنی نیست که حوزه، دانشگاه شده و یا دانشگاه حوزه شود بلکه هر کدام از این نهادها نقشی را در راستای سعادت بشر و پیشرفت کشور ایفا میکنند که باید نقشهای همدیگر را شناخته و یکدیگر را تقویت کنند.
آنچه که ما به عنوان وحدت حوزه و دانشگاه از آن نام می بریم به این معنا است که دانشگاه و حوزه تکمیل کننده نقش یکدیگر بوده و برای سعادت بشر، تامین نیازهای دنیا و آخرت انسان و پیشرفت کشورتلاش کنند. برای این وحدت، دانشگاه نیاز به معنویت و درس اخلاق حوزه دارد یعنی دانشگاهیان در کنار علوم روز دانشگاهی نیازمند روحیه طلبگی و معنویت حوزه هستند به گونه ای که اگر دانشگاه ما از معنویت تهی شود نمی توانیم سعادت بشر و پیشرفت کشور را تضمین کنیم.
در سال های اخیر شاهد فعالیت برخی تشکل های متصل به حوزه هستیم که در کنار دروس دانشگاهی دانشجویان را برای فراگیری دروس اسلامی و متون حوزوی دعوت میکنند. این یکی از کارهای ارزشمندی است که برای اهداف انقلاب اسلامی و نظام دینی میتواند بسیار تاثیرگذار باشد. البته دولت و مسئولین کشور باید از کاری که تازه شروع شده و دانشجویان دانشگاه را در مسیر دینی قرار می دهد حمایت کنند چرا که این مسئله نقش مهمی در اسلامی شدن دانشگاه ها و پیشرفت همه جانبه کشور دارد.
هدف امام(ره) از وحدت بین حوزه و دانشگاه در واقع وحدت فکری حوزه و دانشگاه در راستای مبارزه با غرب، ظلم و دشمنان اسلام بود. یکی از مهمترین وظایف دانشگاهیان مسلمان این است که جلوی نفوذ استعمار و استکبار را در ورود به دانشگاه ها گرفته و اجازه ندهند که دشمنان اسلام بخواهند در دانشگاه به اهداف فاسد خود برسند، همچنین مهمترین کار حوزویان این است که هم مانع از توطئه های دشمنان اسلام در درون حوزه شوند و هم مراقب باشند که جریان های انحرافی در درون حوزه های علمیه، به ماهیت حوزه خسارت نزنند. از طرفی حوزویان موظف اند جلوی تحجر و رفتارهای متحجرانه ای که به دین صدمه سنگینی وارد می کند را بگیرند و با روشنگری و بصیرت خود در بین مردم زمینه پیشرفت علمی و فکری کشور را فراهم کنند. دانشگاهیان نیز این وظیفه را در کنار علم آموزی دارند لذا آن چیزی که از نظر امام(ره) وحدت حوزه و دانشگاه نام گرفته است تنها به معنی فراگیری دروس همدیگر نیست بلکه بصیرت و معنویت باید در دانشگاه و حوزه فراگیر شده و این دو قشر فرهیخته اهداف دشمنان انقلاب و اسلام را شناخته و برای جلوگیری از توطئه و ضربه های دشمنان انقلاب وحدت داشته باشند. وحدتی که در نگاه واحد به دشمن، پیشرفت، حمایت از نظام و ولایت فقیه وجود داشته باشد. این موارد همان راهبردهایی است که امام به ما نشان داده است و برای تحقق این راهبرد و رسیدن به هدف باید از همه ابزارها از جمله علم روز و جنبش نرم افزاری که مقام معظم رهبری دانشگاهیان و حوزویان را به آن توجه داده اند باید استفاده کرد.
در این زمینه نقش روحانیت اصیل انقلابی در دانشگاه ها پررنگ شده و در دانشگاه های کشور می بینیم که هرجا روحانی با بصیرتی وجود دارد دانشجویان همچون شمعی آن روحانی را احاطه کرده و از وجود او استفاده می کنند. همچنین حرکت کلی و اصلی دانشگاهیان برخلاف جریانهای غربگرا به سمت دفاع از انقلاب و استکبار ستیزی بوده است و حرکتی کلی حوزههای ما علیرغم وجود برخی جریانهای واگرا، به سوی دفاع از مظلومین، حمایت از اصل نظام، دفاع از ولایت فقیه و ظلم ستیزی بوده است.
امروز این وحدت عملی شده است، یعنی هم دانشگاه و هم حوزه در برابر امریکا و دشمنان بشریت از اصل انقلاب اسلامی دفاع کرده و موضع واحدی دارند. آنها برای پیشرفت کشور همپوشانی داشته و معنویت، دینخواهی و حرکت به سوی فراگیری علوم انسانی، نماد بارزی از نزدیکی حوزه و دانشگاه است که اکنون بیشتر از گذشته خود را نشان میدهد و بعد از 35 سال میتوانیم ادعا کنیم که وحدت بین حوزه و دانشگاه یک وحدت عملی در برابر استکبار و برای پیشرفت کشور به وجود آمده است و آن چیزی که امام خمینی(ره) به عنوان وحدت حوزه و دانشگاه مد نظر داشتند همان وحدت عملی در برابر دشمنان بشریت و اسلام بود که امروز عملاً اتفاق افتاده است.
مخالفین وحدت حوزه و دانشگاه
این انقلاب یک انقلاب فرهنگی، دینی و نیازمند وحدت این دو قشر فرهیخته است. همه جریاناتی که با انقلاب و نظام مخالفند با این وحدت نیز مشکل دارند. جریانهای کمونیستی، مارکسیستی، منافقین، برخی جریانهای لیبرال و همچنین آنهایی که وابستگی خاصی به غرب و جریانهای غرب دارند با روحانیت و حضور این قشر در درون دانشگاهها موافق نیستند. دشمنان میبینند که وحدت بین حوزه و دانشگاه باعث رونق و پیشرفت انقلاب و کشور میشود و این را نمیپسندند. سالهاست که فیلسوفان غربی تبلیغ کردهاند که پیشرفت کشور جزء در سایه بیدینی و کنار گذاشتن دین تحقق پیدا نمیکند، اما امروز دنیا میبیند که انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک انقلاب دینی در این 35 سال توانسته هم پرچم دین را برافراشته نگه دارد و هم در سایه این پرچم دینی توانسته پیشرفتهای فوق العادهای را در عرصه های علمی، صنعتی، کشاورزی و... به دست آورد، لذا کسانی که وابسته به جریانات غربی هستند تمایل ندارند کشور ما در سایه دین پیشرفتی داشته باشد. نظر آنها این است که دین نباید در دنیای مردم وارد شود، میخواهند دین را از دسترس مردم دور کنند و هیچ جایگاهی برای دین در اجتماع قائل نیستند، طبیعی است که آنها نمیخواهند روحانیت به عنوان نماد دین داری و اسلام در دانشگاه ها حضور پر رنگ داشته باشد.
چند نکته:
1- بی شک آینده روشن و پیشرفت همه جانبه کشور درعرصه های مختلف در گرو هماهنگی ،همراهی،همفکری وهم پوشانی حوزه ودانشگاه است.
2- استکبار جهانی از آغاز پیروزی انقلاب تاکنون با علم به نقش مهم وحدت حوزه ودانشگاه، تمام سعی خود را در ایجاد اختلاف و بد بینی بین این دو مرکز علمی ایران اسلامی به کار گرفته است.
3- معنای وحدت حوزه و دانشگاه یکی شدن آن دو، یا وحدت روش آن دو در ارائه مطالب نیست که مراد این است که :
هر یک واقعیت و نقش دیگری رابه رسمیت بشناسد، به همدیگر احترام بگذارند و همدیکر را مکمل هم بدانند و بدانند که هر کدام بدون دیگری ناقص هستند.
4- علی رغم تلاش های فراوان در راه ایجاد وحدت مذکور، باید اعلام کنیم که هنوز همگرایی و وحدت کامل ایجاد نشده است. هنوز خیلی از دانشجویان ما جرات هم کلامی با یک طلبه را ندارند و خیلی از طلاب ما رفتن در دانشگاه را غیر ضروری و مایه نقصان خود می دانند. هنوز از پتانسیل همدیگر برای رسیدن به اهداف مشترک خوب بهره نمی گیرند و لذا تا رسیدن به وحدت حوزه و دانشگاه فرسنگها راه باقی است.
موانع مهم وحدت حوزه و دانشگاه:
- عدم اطلاع کافی از داشته ها و توانایی های همدیگر
- انزواطلبی برخی ازحوزویان و باقی ماندن روحیه تحجر در برخی ازطلاب
- دین گریزی برخی از دانشجویان که ناشی از عدم اعتقاد برخی از اساتید دانشگاه و فاصله محتوای برخی متون درسی دانشگاهی است.
- اسلامی نشدن دانشگاه ها به اعتراف دلسوزان دانشگاه وغیر آن
- وجود مظاهر خلاف اخلاق مانند بی حجابی و عدم رعایت پوشش مناسب در برخی از دانشگاه ها
- جنگ روانی دشمن در ایجاد بدبینی والقاء خصومت بین طلبه ودانشجو
- محدودیت های حوزه ها از نظر فضای فیزیکی وکتابخانه ای و...وعدم امکان حضور دانشجویان در حوزه ها
بهترین راه های ایجاد وحدت واقعی بین حوزه و دانشگاه:
الف- برگزاری جلسات مشترک علمی، کرسی های آزاد اندیشی،ن ظریه پردازی و پاسخ به شبهات مشترک بین طلاب و دانشجویان با رعایت کامل اخلاق لازم جهت مناظرات علمی
ب-استفاده بیشتر از اساتید حوزه های علمیه در دانشگاه ها تا رسیدن به درک متقابل از همدیگر
ج-افزایش زمینه حضور طلاب در مدارس آموزش وپرورش وبرقراری ارتباط صمیمی با دانش اموزان ،چرا که همین دانش آموزان، دانشجویان وطلاب فردای جامعه ما هستند ودر صورت آشنایی کافی وارتباط صمیمی امروز ،فرداها دسیسه دشمن در ایجاد اختلاف بین آن ها اثر گذار نخواهد بود.
خلاصه آنکه :
طرح جدایی دانشجو از طلبه و دانشگاه از حوزه همان طرح جدایی دین از سیاست است که سکولارها ازآن دم می زنند و مسولان باید هوشیار باشند که وحدت حوزه و دانشگاه را به یک روز و بیان چند شعار بی محتوا وکلیشه ای خلاصه نکنند که گناهی است نابخشودنی و مقصرین در این عرصه باید در محضر حضرت حق پسخگوی امام راحل و شهدایی همچون مفتح،مطهری، باهنر، چمران و...باشند.و طلاب و دانشجویان نیک بدانند که میراث داران راد مردانی همجون مفتح هستند که جان شیرین خود را در راه اعتلای دانشگاه ها وحوزه ها تقدیم کردند و امروز چشم جهانی به من و تو است که با این میراث چه می کنیم؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com