در 26 آذر 1329، لایحه الحاقی "گس-گلشاییان" که مربوط به شرکت نفت جنوب و متضمن منافع نفتی انگلیس در ایران بود، از سوی نمایندگان مجلس رد شد؛ همین امر سبب شد که "حاجعلی رزم آرا" در قامت نخست وزیری به ملت ایران توهین کند و در نطق خود در مجلس بگوید: "ملت ایران قادر به ساختن لولهنگ نیست و یک کارخانه سیمان را نمیتواند اداره کند".
به گزارش
بولتن نيوز، در تاریخ 6 تیر 1329، پس از استعفای اجباری "حسنعلی
منصور"، کرسی نخست وزیری به "رزم آرا" رسید و وی کابینه خود را به مجلس
شورای ملی معرفی کرد.
"رزم آرا"، از فرماندهی ارتش تا نخستوزیری"رزم آرا" که سالها فرماندهی ستاد کل ارتش را برعهده داشت، اولین نخست وزیر نظامی از روزگار دیکتاتوری رضاخان به بعد محسوب میشد.
"رزم
آرا" که یک دیکتاتور نظامی محسوب میشد، در زمان فرماندهی بر ستاد ارتش،
با دستور نخست وزیر وقت "احمد قوام" به آذربایجان لشگر کشید و غائله فرقه
دموکرات و "جعفر پیشه وری" را خواباند و در نتیجه به تحکیم پایههای سلطنت
منحوس محمد رضا جوان کمک کرد.
جریانهای سیاسی تاثیر گذار همچون
"حزب توده" و "جبهه ملی" از همان ابتدا روی کارآمدن رزم آرا رویکردی مخالفت
آمیز را با دولت وی در پیش گرفتند. در روز 11 تیر بازاریان و کسبه طرفدار
جبهه ملی در بازار تهران و میدان بهارستان علیه دولت رزم آرا دست به اعتصاب
و تظاهرات زدند.
"آیت الله کاشانی" از روحانیون سرشناس و متنفذ نیز با انتشار اعلامیهای، مخالفت خود را با دولت رزم آرا اعلام کرد.
حزب
توده دیگر جریان تاثیر گذار آن روزگار ایران که سرسپردگی زیادی به شوروی و
رهبر خون ریزش یعنی "ژوزف استالین" داشت، با دولت رزم آرا مخالفت پیشه
کرد. روزنامه "به سوی آینده" ارگان رسمی حزب توده، طی مقالهای "رزم آرا"
را رضاخان دوم ایران نامید که به نمایندگی از امپریالیسم در پی غارت منابع و
منافع نفتی ایرانیان است.
"رزم آرا"، آلت دست بیگانگان
بسیاری
از پژوهشگران تاریخ معاصر ایران متفقالقول بر این باورند که نخستوزیری
"رزم آرا" دستوری بود که از سوی اربابان "محمد رضا پهلوی" یعنی انگلیس و
آمریکا به وی ابلاغ شده بود؛ به این معنا که "رزم آرا" مهره غربیها برای
گرهگشایی از مسئله نفت ایران بود که آرام آرام با پایمردی برخی عناصر
دینمدار و وطنپرست در حال تبدیل شدن به یک جنبش ملی و به چالش کشیدن سلطه
غربیها بر منابع و منافع نفتی ایرانیان بود.
بر
مسند نشستن "رزم آرا" و تلاش او برای تامین منافع نفتی انگلیس مصادف بود
با مجلس جنجالی شانزدهم که طی آن اقلیتی قدرتمند از نیروهای ملی با تسلط بر
"کمیسیون نفت" تمام هم و غم خود را معطوف به بریدن دست بیگانگان از ذخایر
نفتی کشور کرده بودند.
لایحهای ننگین و تلاش رزم آرا برای تصویب آن
در
28 تیر 1328، دولت ساعد لایحه الحاقی "گس-گلشاییان" را به مجلس ارائه کرد.
این لایحه تکمیل کننده قرارداد ننگین 1933 بود که در زمان رضا شاه میان
ایران و شرکت نفت انگلیس منعقد شده بود. یکی از دلایل روی کار آمدن دولت
"رزم آرا"، گذراندن این لایحه از تصویب مجلس بود.
در 26 آذر 1329،
لایحه الحاقی گگس-گلشاییان" که مربوط به "شرکت نفت" جنوب و متضمن منافع
نفتی انگلیس در ایران بود، از سوی نمایندگان مجلس رد شد؛ همین امر سبب شد
که "رزم آرا" در قامت نخست وزیری (که البته دست نشانده بیگانگان بود) ملت و
مجلس را مورد عتاب قرار دهد و در نطق خود در مجلس بگوید: "ملت ایران قادر
به ساختن لولهنگ نیست و یک کارخانه سیمان را نمیتواند اداره کند". سخنی که
شاید مهم ترین عامل در تحریک "خلیل طهماسبی" برای ترور انقلابی "رزم آرا"
در 16 اسفند 1329 بود.
در
واقع "رزم آرا" که با هدف خوش خدمتی به روباه پیر استعمار، لباس نظامی را
از تن در آورده بود و خلعت نخست وزیری به تن کرده بود، وقتی نتوانست لایحه
ننگین نفتی را مطابق مطامع انگلیسیها به تصویب برساند، بهترین راه را
توهین به ملتی دانست که خسته از استبداد بودند و دیگر توان تحمل استعمار را
نداشتند.
هدف غربیها از تحمیل رزم آرا بر پهلوی
اما
استراتژیستهای بلوک غرب، برای نخست وزیر کردن "رزم آرا" علاوه بر مسائل
نفتی، موارد دیگر از جمله اقتضائات جنگ سرد را در نظر داشتند. "هنری گریدی"
سفیر وقت آمریکا در ایران، دولت "رزم آرا" را پایگاهی علیه مراکز حساس
شوروی همسایه شمالی ایران میدانست. در واقع مقامات کاخ سفید و خیابان
شماره 10 لندن، قصد داشتند در صورت وقوع جنگ جهانی سوم به واسطه دولت "رزم
آرا" ایران را به میدان نبرد با کمونیستها تبدیل کنند.
هدف
دیگر غربیها از نخست وزیر کردن "رزم آرا" اجرای سلسله برنامههایی اصلاحی
بود که در کشاکش جنگ سرد، بلوک غرب برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم برای
کشورهای جهان سوم تجویز کرده بود.
خودگردانی استانهای کشور از طریق
تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی که مهمترین بخش برنامههای اصلاحی دولت
"رزم آرا" بود، با مخالفت شدید شخصیتها و جریانهای سیاسی مواجه شد. "آیت
الله کاشانی" این طرح را مطابق میل بیگانگان و در راستای تلاش برای تجزیه
ایران دانست. همچنین حزب توده طی بیانیهای این طرح را گامی در جهت تقویت
فئودالیسم و قدرتمند شدن ملاکین و سرمایهداران محلی دانست.
دولت
مستعجل و 9 ماهه "رزم آرا" نمونه کوچکی از سند وابستگی رژیم فاسد پهلوی به
بیگانگان است. دولت و حکومتی که به منظور خوشایند مستکبرین و جهان خواران
حتی از توهین و فحاشی نسبت به ملت خود دریغ نمیکرد.