این پیرزن 65 ساله ساکن روستای حاج حسن آقا شهرستان اندیکاست که نزدیک به 10 سال است با استفاده از دستهایش راه میرود.
این داستان تلخ و غمانگیز با اینکه امروزه شرایط فعلی زندگی بسیاریست اما در دوران کهولت و ناتوانی، آن هم به تنهایی غیرقابل تصور است.
پیرزن قصه ما در اوایل جوانی شوهر میکند و پس از چندی در حالی که دختر پنج ماههای در شکم داشته است، شوهرش را از دست میدهد و با همه گرفتاریها، تنها فرزندش را بزرگ میکند.
با تحمیل شرایط سخت زندگی، پس از چند سال به اجبار با مردی که از او بزرگتر بوده و دو پسر هم از ازدواج اولش داشته پیوند زناشویی میبندد اما این بار نیز بخت با او یار نبوده و دو پسر خود را که حاصل این ازدواج بود هر بار در همان بدو تولد از دست میدهد و همه سهم او از دو بار ازدواج تنها یک دختر میشود.
فرزندان تنی و ناتنی از شیره جان مادر میچشند، بزرگ و بزرگتر میشوند و از آنجا که روزگار بیوفاست در نهایت هر کدام به سراغ زندگی خود میروند و وی را تنها میگذارند.
«دالو منیژه» که سختیهای روزگار انواع و اقسام بیماریها را بر سرش فرود میآورد بسیار نحیف و ضعیف میشود و سرانجام به دلیل زمین خوردن ساده زمینگیر میشود و برای همیشه با پاهایش خداحافظی میکند.
پیرزن خسته و درمانده و رنجور بار دیگر دست از تلاش برنمیدارد و راهی برای حرکت پیدا میکند، راهی که سخت اما تنها مسیر زنده ماندن دوباره او را نشانش میدهد.
پیرزن این بار با تکیه بر دستانش، گام برمیدارد و مشغول گذران زندگی میشود اما روزگار حسود همسر دومش را از او میگیرد.
از یک سو دوری فرزندان، از سوی دیگر عدم توانایی برای راه رفتن و از دست دادن همسر، دوباره شرایط زندگی را برایش سختتر میکند و او را مجبور میسازد همه کارهای خود را حتی تا مسافت 20 کیلومتری با کمک دستهای نحیفش طی کند و انجام دهد.
اتاق «دالو منیژه» که بیشتر شبیه دخمه است همه زندگیاش را در یک زیرانداز، قوت لایموت و میهمان همیشگیاش گربههایی سیاه و لاغر خلاصه میکند. نه لباس گرمی، نه فرش و کفپوشی برای گرم نگه داشتن خود و اتاقش و نه کلامی و صدایی که با آن به گفتوگو بنشیند...
او همه زندگیاش را از مستمری کمیته امداد و یارانه میگذراند و این مقدار حتی جوابگوی نیازهای درمانی او نیست.
بد نسیت مسئولان سری به این مکان بزنند و با از نزدیک جویای حالش شوند شاید دلی به رحم آید و آرزوی این پیرزن را پیش از چشیدن طعم مرگ که بالشتی نرم و یک وعده غذای گرم است برآورده کنند...
به راستی بزرگترین دردی که پیرزن در دل دارد غم هجرت فرزندانش است یا عدم بیتوجهی مسئولان؟ «دالو منیژه» امروز بیشتر منتظر چه کسانیست؟ فرزندانی که با خون دل بزرگ کرد و سر و سامان بخشید و یا مسئولانی که با یک تلنگر و اشاره میتوانند زندگی صدها تن چون این پیرزن تنها را دگرگون کنند؟!
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com