نخستین نشست «دین و تکنولوژی» موسسه علم دینی صدرا امروز پنجشنبه ۷ آذرماه۱۳۹۲ با سخنرانی دکتر تقوی و با حضور جمعی از علاقه مندان این حوزه برگزار شد که در زیر خلاصه ای از سخنرانی ایشان آورده شده است.
مبنای این سخنرانی بر سه محور اصلی استوار است: اهمیت تکنولوژی، چیستی تکنولوژی، و پرسش هایی درباره تکنولوژی.
دکتر
تقوی در باب اهمیت تکنولوژی بیان کردند که متاسفانه در ایران کمتر به
موضوع روش و عمل که می توان آن را تکنولوژی نیز نامید، پرداخته شده است.
لذا به طریق اولی نیز به نسبت دین و تکنولوژی کمتر توجه شده است.
این استاد دانشگاه صنعتی شریف، معتقد است جمهوری اسلامی با دو چالش عظیم مواجه است که باید به آنها بپردازد و آنها را حل کند. مورد اول معطوف به قدرت نرم (به عنوان مثال، ساختارها و سیستم های اجتماعی و هر ا«چه نیاز به مدیریت و کار گروهی دارد) و تلاش برای تقوت آن است. و مورد دوم معطوف به تولید علوم انسانی اجتماعی با رهیافتی اسلامی و ایرانی است.
ایشان یکی از دلایل کم پرداخته شدن به تکنولوژی و مسائل وابسته به آن را تمایل و علاقه افراد به کار ذهنی و انتزاعی دانست و با ذکر این نکته که تکنولوژی میتواند صورت و حتی سیرت تمدنی ما را بسازد، اهمیت تکنولوژی را برتر از علم و یا حداقل در عرض آن بیان کردند.
بعد از پرداختن به اهمیت تکنولوژی، بحث بعدی، پرسش از تکنولوژی است: تکنولوژی چیست و چه ماهیتی دارد؟
بنا
بر سخنان دکتر تقوی، بعضی تکنولوژی را ابزار می دانند و بعضی آن را به
کارگیری ابزار می دانند. اما نعریف دوم تعریف مناسب تری است. تکنولوژی چیزی
از جنس روش است که البته ماده مصنوع نیز در آن نقشی اساسی ایفا می کند.
البته اکثر فلاسفه این تعریف از تکنولوژی را پذیرفته اند اما بعضی دیگر،
چون هایدگر، تعریفی فراتر ارائه داده اند. هایدگر تکنولوژی را گشتل می
داند. گشتل هم چیزی از جنس نگرش است و هم چیزی از جنس هنجار.
سوالی ممکن است اینجا مطرح شود و آن اینکه اگر تکنولوژی گشتل (یعنی نگرش خاصی به جهان) است، آیا می توان تکنولوژی ای از جنسی متفاوت داشت؟ دکتر تقوی با ذکر این نکته که هایدگر دغدغه تمدنی داشته و ناچار به برخورد با جهان واقعی چنین کرده است، اذعان کردند که ما می توانیم بدون گرفتار شدن در فلسفه هایدگر، فلسفه خودمان را پیش ببریم.
سیستم اجتماعی-تکنیکی
دکتر
تقوی در مقدمه این بحث بیان کردند که مصنوعات طبیعتی دوگانه دارند، طبیعتی
که بعدی فیزیکی دارد و بعدی اجتماعی. بعد اجتماعی مصنوعات همان هدفی است
که بعد فیزیکی آن را متحقق می کند اما وقتی گفته می شود «مصنوع»، تنها بعد
فیزیکی آن به ذهن متبادر می شود. لذا بهتر است به جای استفاده از آن از
مفهوم «سیستم اجتماعی-تکنیکی» استفاده کنیم که هر دو بعد را دربر داشته
باشد. به عنوان مثال سیستم مسافربری هواپیمایی یا شبکه های اجتماعی و …
سیستم هایی اجتماعی تکنیکی هستند.
ایشان با استفاده از نظریات فینبرگ (فیلسوف بزرگ تکنولوژی)، سیستم های اجتماعی-تکنیکی را تجلی گاه نظام های اجتماعی معرفی کردند که نه تنها قدرت هدایت ساختارهای اجتماعی و فرهنگی را دارد بلکه حتی می¬تواند ابزارهای ما را هم کنترل کند.
اکنون ممکن است این سوال مطرح شود که آیا بر اساس ارزش های دینی می توان ماده ای را صنع کرد که تجلی گاه ارزش های دینی باشد؟ ساده ترین پاسخ به این سوال استفاده از مثالهایی است که در گذشته وجود داشته است به عنوان مثال درب های قدیمی خانه ها دو کلون داشته اند که صداهای متفاوتی ایجاد می کردند تا فردی که در خانه است بفهمد یک مرد پشت در است یا یک زن.
اما آیا ما سیستم های اجتماعی اسلامی داریم؟یا میتوانیم داشته باشیم؟ پاسخ دکتر تقوی به این سوال مثبت است اما تاکید کردند نباید در این مورد سطحی نگر باشیم و اسلامی سازی یا اسلامی بودن ساختارها را تنها به اسلامی بودن بعد فیزیکی و ظاهری آنها بدانیم.
سوال دیگری که ممکن است مطرح شود این است که آیا می توانیم سخت افزارهای اسلامی داشته باشیم؟ با توجه به آنچه گفته شد از آنجا که ارزش ها در طراحی ابزار و مواد تاثیر دارند پاسخ به این سوال نیز مثبت است. به عنوان مثالی ساده، امروزه چکشها برای دست کودکان طراحی نشده اند. این نکته نشان میدهد که عدم کار کودکان که خود نوعی ارزش است در ساخت ابزار تاثیرگذار بوده است.
سوال دیگر اینکه جهان بینی اسلامی در مورد تکنولوژی چه دیدگاهی دارد؟
دکتر تقوی در پاسخ به این سوال ابتدا به آیات قرآن متوسل شدند و سپس نظریه خودشان را توضیح دادند.
با
توجه به آیات قرآن خداوند اسبابی را در اختیار بشر قرار داده است -هم در
اختیار مومنان و هم در اختیار کافران. اما اسبابی نیز وجود دارند که
اختصاصا در اختیار مومنان قرار می گیرند. از طرف دیگر، در قرآن آمده است که
آن مجموعه اسبابی که در اختیار غیرمومنان قرار می گیرد آنها را خوشبخت و
سعادتمند نمی کند. دکتر تقوی با اشاره به این نکته که می توان نسبت اسباب
با خداوند و انسان را بررسی کرد، اذعان کردند که ما بر این باوریم که نگرش
اسلامی می تواند در شکل گیری مصنوعات مؤثر باشد.
بر اساس مدل پیشنهادی ایشان، میتوان هر چهارچوب شناختی هنجاری(چ ش ه) را به یک نظام نظری عملی (ن ن ع) تبدیل کرد و از آنجا که ما معتقدیم (چ ش ه) ما برتر از (چ ش ه) سکولاریته است باید در جهت انضمامی شدن آن تلاش کنیم.
به طور خلاصه، چهار چوب شناختی هنجاری (چ ش ه) مجموعه ای از پیش فرض ها و هنجارهای بنیادین و ذهنی است که در شناخت امور واقع مورد استفاده قرار می گیرد و نظام نظری عملی (ن ن ع) عمده ترین ویزگی اش انضمامی بودن است. یکی از مصادیق انضمامی شدن، بیرون کشیدن روش و نظریه از یک (چ ش ه) است. یکی دیگر از مصادیق انضمامی شدن، بسط نظام ها و نهادهای اجتماعی مبتنی بر یک (چ ش ه) است. البته وقتی یک (چ ش ه) انضمامی شود، اعوجاجاتش بروز می کند و لذا انضمامی شدن می تواند دررابطه ای رفت و برگشتی با (چ ش ه) باشد به گونه ای که یکدیگر را اصلاح کنند.
نکته ای که دکتر تقوی لازم دانستند بر آن تاکید کنند گرانشی است که نظام نظری عملی می تواند داشته باشد. ایشان اشاره کردند که (ن ن ع) حاکم آنچنان گرانش و جاذبه ای دارد که به سادگی نمیتوانیم خودمان را از آن بیرون بکشیم.
بنابراین، در این (ن ن ع) موجود که گرانشی سنگین دارد، چطور می توانیم چاره جویی ای دین مدارانه داشته باشیم؟ به باور دکتر تقوی چاره جوی دین در زمانی که یک (ن ن ع) سکولار انضمامی شده است، در بازگشت به یک (چ ش ه) دین مدارنه است و بدیل اندیشی است. در واقع، به گفته ایشان ما شبکه درهم تنیده ای از نیازها مواجه ایم که تحت سپهری از یک (ن ن ع) قرار گفرفته است و اگر آن (چ ش ه) ای که بر آن سایه انداخته، نظامی دینی و اسلامی باشد، چه بسا بسیاری از نیازهای موجود ما اساساً محو شوند و یا صورت های بسیاری از روش ها پاک گردد.
تهیه و تنظیم: مریم سادات جوادیون
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com