مردی مقابل پور سینا ایستاد و گفت : ای خردمند ، به من بگو آیا من هم
همانند پدرم در تهی دستی و فقر می میرم ؟ پورسینا تبسمی کرد و گفت : اگر
خودت نخواهی ، خیر به آن روی نمی شوی . مرد گفت گویند هر بار ما آینه پدران
خویشیم و بر آن راه خواهیم بود .
پور سینا گفت پدر من دارای مال و
ثروت فراوان بود اما کسی جز مردم شهرمان او را نمی شناخت . حال من ثروت
ندارم اما شهرت بسیار دارم . هر یک مسیر جدا را طی کرده ایم . چرا فکر می
کنی همواره باید راه رفته را باز طی کنیم .
مرد نفسی راحت کشید و گفت : همسایه ام چنین گفت . اگر مرا دلداری نمی دادید قالب تهی می کردم .
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com