کد خبر: ۱۷۸۱۳۶
تاریخ انتشار:

رونمایی آقای دلقک از چهره دیگر مناسبات بین‌المللی

وحید عسگری

فرانسوا اولاند که به عنوان رئیس‌جمهور فرانسه معرفی شد، حتی تعجب رسانه‌های غربی را برانگیخت و خوب یادم هست همین بی.بی.سی فارسی در تحلیل‌ها و اخبارش علناً می‌گفت که هیچکس پیش‌بینی نمی‌کرد این مرد که ذاتا تا حد زیادی گیج می‌زند، به ریاست‌جمهوری مهد مدعای دمکراسی در جهان برسد.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از فارس، وحید عسگری طی یادداشتی با عنوان «رونمایی آقای دلقک از چهره دیگر مناسبات بین المللی» به کارشکنی‌های دولت فرانسه در مذاکرات هسته‌ای پرداخته که متن کامل آن به شرح ذیل است:

اما گویا قرار بود این دلقک ماموریتی خاص را در موعدی مقرر به انجام برساند.

اولاند که در این ویدئو نیز رفتارهای بچه گانه اش کاملا توی ذوق می زند، دیروز نیز در مراسم استقبال رئیس و نخست وزیر رژیم غاصب صهیونیستی کاملا برای خودش بود و اصلا دربند آداب دیپلماتیک مراسم استقبال –که به لحاظ حضور رئیس و نخست وزیر یک رژیم قلدر و متنفذ در جهان برای استقبال از رئیس جمهور یک کشور آن هم در فرودگاه در نوع خود بی نظیر ارزیابی می شود- نبود.

آنچه دیروز در پی یک سلسله البته کوتاه از تحولات بین المللی رخ داد، نشانه هایی آشکار از صحت عمل رئیس جمهور و دستگاه دیپلماسی کشورمان در حذف واسطه ها میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا دارد.

اولاند که در مدت کوتاه روی کار آمدنش در فرانسه تلاش زیادی در ارتقای نقش و تاثیرگذاری بین المللی این استعمارگر دیرین داشته، حالا آشکارا و البته از سر خوش خیالی ناشی از حماقت های ذاتی یک دلقک، در تلاش برای شیرین کردن خود و تحقق آرزوی نشستن بر صندلی سوگلی صهیونیسم بین الملل، به جای ایالات متحده آمریکاست.

چرخش 180 درجه ای ناگهانی فرانسه در مذاکرات ژنو 2 را حتی آمریکایی ها سعی کردند ماست مالی کنند تا کسی نگوید که اختلافات بین آمریکا و رژیم صهیونیستی بیش از گذشته تعمیق یافته است، اما حالا با سفر روز گذشته اولاند به سرزمین های اشغالی فلسطین و استقبال دور از تصور و البته قواعد دیپلماتیک سران رژیم غاصب صهیونیستی از او که رئیس و نخست وزیر این رژیم را برای تشکر از خوش رقصی های فرانسه به فرودگاه کشانده بود، همه صحنه سازی ها و اظهاراتی از قبیل اینکه "آمریکا و فرانسه در نقش آفرینی در مقابل ایران در مذاکرات هسته ای تقسیم وظیفه کرده اند" و امثال آن را نقش بر آب کرد.

البته از زاویه ای دیگر هم می توان به این تحولات و رخدادها نگاه کرد و مثلا گفت که همه این اتفاقات، برآمده از اجرای یک سناریو و نقش آفرینی جمیع زورمداران و قلدران جهانی برای فریفتن ایران است که پذیرش آن خیلی آسان نیست. فقط کافیست رجوعی به تصاویر و فیلم های استقبال سران رژیم صهیونیستی از ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در سفر وی به سرزمین های اشغالی بیاندازیم تا ببینیم که استقبال از پوتین که اتفاقا سفر او هم برای رژیم صهیونیستی بسیار اهمیت داشت، چقدر با استقبال از اولاند متفاوت بود، یا حتی تصاویر سفرهای پرشمار مقامات ارشد آمریکایی به سرزمین های اشغالی.

پیش از این هم یکبار یادی کرده بودم از گفتگویی که با جمعی دیگر از خبرنگاران با دکتر سعید جلیلی در پایان اولین دور از مذاکرات 1+5 در ژنو داشتیم. دکتر جلیلی در ابتدای سخنانش گفت که اگر چه به این نکته واقف بوده که به هر حال مذاکره مستقیم و رودر رو با مذاکره با واسطه چقدر متفاوت است، اما در جریان آن مذاکرات که برای اولین بار نماینده ایالات متحده آمریکا نیز حضور داشته، به طور کاملا محسوسی تفاوت گفتگوی مستقیم، با پیام آوردن و بردن واسطه ها بین ایران و آمریکا را تجربه کرده و به عینه دریافته که چقدر همه کشورهایی که مدعی خیرخواهی ایران و آمریکا بوده اند، کاسب کارانه عمل می کرده‌اند.

حالا و در دولت یازدهم وقتی تابوی مذاکره مستقیم بین نمایندگان ایران و آمریکا شکسته شده است، شاهد آن هستیم که مناسبات بین المللی در حال عیان کردن چهره دیگری از خود است که طی آن شاهد ظهور مدعیانی در عرصه تغییر شرایط روابط ایران و آمریکا هستیم که پیش از این حتی عنوان می شد برای بهبود روابط دو کشور پا در میانی هم کرده اند.

سفر چندی قبل وزیر خارجه ایالات متحده به عربستان و آنچه از مذاکرات وی در این سفر منتشر شد، اگر چه کاملا دور از انتظار نبود، اما نشان داد که عربستان تا چه حد به تغییر موازنه فعلی منطقه ای که ناشی از تعمیق خصومت بین ایران و آمریکاست، حساس بوده و راضی به تغییر آن نیست.

حالا شاید بتوان حمایت های رژیم سعودی از گروه های وحشی آدم کش سلفی و تکفیری را که کمک شایانی به پروژه اسلام هراسی می کند و نوک تیز پیکان هجمه های آن نیز متوجه جمهوری اسلامی ایران است، بهتر تحلیل کرد. و حتی می توان ادعا کرد که در صورت مدیریت دشمنی بین ایران و آمریکا از حجم فشاری که آمریکایی ها و صهیونیسم بین المللی سعی می کنند بر ایران تحمیل کنند، اما توان عبور دادن آن از سپر فولادین امنیتی و نظامی گسترده شده بر خاک ایران را ندارد و در نتیجه این فشارها کمانه کرده و به شیعیان و مسلمانان سایر کشورها، به ویژه در همسایگی ایران اصابت می کند نیز کاسته خواهد شد.

تحلیل غالب از اهداف سفر روز گذشته اولاند به سرزمین های اشغالی فلسطین، تقویت روابط و دوستی ها با رژیم صهیونیستی به عنوان فرزند ناخلف صهیونیسم بین المللی است تا بتواند بیش از پیش حمایت ها و البته کمک های مالی و رسانه ای آنها را به خود جلب نماید و البته در کنار آن به مدد دشمنی علنی با ایران به کیسه های پول حاشیه خلیج فارس نیز که از کاهش احتمالی خصومت ها بین ایران و آمریکا خشنود نیستند، نیشتری بکشد تا از موسیقی دلنواز روی هم ریختن سکه های آن لذت ببرد.

اگر چه "اولاند در خواب بیند پنبه دانه که گه لپ،لپ خورد گه دانه دانه" اما برای درک نیات احتمالی و اهداف او باید توضیحی کوتاه درباره ارتباط صهیونیسم بین الملل با دولت های غربی ارائه شود.

برخلاف عموم تحلیل ها درباره روابط رژیم صهیونیستی با دولت های غربی و آمریکا، این خود رژیم صهیونیستی نیست که تعیین کننده میزان اطاعت پذیری دولتمردان غربی از زیاده خواهی های این رژِیم است، بلکه جریان غالب و حاکم سلطه صهیونیسم بین المللی است که عنان پول و رسانه را در دنیا در اختیار خود دارد و به مدد همین دو عامل افراد مستعد را برای تحقق اهداف خود شناسایی و از آنها برای رسیدن به مراکز و مراجع قدرت در دولت های غربی و آمریکا حمایت می کند تا در مواقع لزوم از قدرت آنها به نفع خود بهره ببرد.

نگاهی به تحولاتی که این روزها در مناقشه بین دولت و کنگره و سنای ایالات متحده در تصویب و اعمال تحریم های جدید علیه ایران رخ داد، گویای آن است که صهیونیسم بین الملل که مبانی انقلاب اسلامی ایران را بزرگترین تهدید علیه خود می داند، از تک تک افراد ذی نفوذ و وابسته به خود برای دشمنی با جمهوری اسلامی استفاده می کند و حالا از بد شانس وقتی نتوانسته خواسته خود را برای تداوم و البته تعمیق دشمنی دولت ایالات متحده با ایران به طور مقطعی عملی و محقق کند، سعی کرده از نمایندگان و سناتورهای وامدار به خود در این راه بهره بگیرد.

اظهارات و مواضع انجمن های صهیونیستی مستقر در آمریکا یا مثلا اظهارات اخیر رئیس رژیم صهیونیستی که خواستار فرصت دادن و احترام قائل شدن برای تلاش دولت آمریکا در راستای مذاکره با دولت ایران شده بودند، اگر چه با امید این عنوان شده اند که این مذاکرات باعث خلع ید ایران در همه فعالیت های هسته ای شود، اما یقینا از سر ناچاری و ناتوانی در متقاعد کردن دولت فعلی آمریکا برای دشمنی آشکار با ایران اظهار شده اند تا بعدا در فرصت مناسبی که در اثر به ثمر نرسیدن احتمالی دور اخیر مذاکرات هسته ای ایجاد می شود، مورد بهره برداری برای گزاردن منت مضاعف بر سر دولت آمریکا به کار آید.

همه اینها گواه صحت این مدعا هستند که مدیریت خصومت ها بین ایران و آمریکا-که لزوما به معنای غش کردن در آغوش ایالات متحده نیست و می تواند با مذاکره اصولی و هوشمندانه برای کاهش مخاصمات صورت گیرد-، البته بدون نقش آفرینی کاسب کارانه واسطه ها، بهتر می تواند منافع کلان جمهوری اسلامی ایران در داخل و حتی خارج از مرزهای کشورمان را تامین کند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین