گروه سیاسی، اگر بخواهيم مقايسه اي كلي ميان محمدرضا رحيمي معاون اول احمدي نژاد و اسحاق جهانگيري معاون اول روحاني داشته باشيم، با يك حساب سرانگشتي و در نگاه اول به تفاوت هاي فراواني بر ميخوريم. بر خلاف معاون اول رئيس جمهوري در دولت دهم، معاون اول حسن روحاني فردي است بي حاشيه كه پيشينه و سابقه نسبتا خوبي دارد ضمن آنكه در ميان قاطبه احزاب، چهره هاي سياسي و جامعه علمي كشور نيز از جايگاه و محبوبيت مطلوبي برخوردار است.
به گزارش بولتن نیوز، وقتي نام رحيمي به ميان مي آيد،
خواه ناخواه عباراتي همچون اتهام به شركت در پرونده فساد اقتصادي بيمه ايران وحواشی مدرک دکترای وی... كه او در دوران معاون
اولي خود با آنها مشهور شده بود به ذهن مي آيد.
مدرك تحصيلي و دكتراي رحيمي كه همواره از سوي عده اي مورد شک قرار گرفته يكي از حواشي اين چهره سياسي است و اگرچه رحيمي هيچگاه سندي دال بر صحت مدرك تحصيلي خود ارائه نكرد اما هرگز حاضر هم نشد به شایعات تن دردهد و حتي یکبار در پاسخ به خبرنگاران در مورد مدرک دکترایش گفته بود: «مگر در مملکت هیچ مشکلی وجود ندارد که نمایندهها به دنبال اثبات جعلی بودن مدرک دکترای من هستند». شايد عدم استفاده از عنوان دكتر در امضاهاي رحيمي پس از سر و صداهايي كه بر سر مدرك وي ايجاد شد، خود دليلي بر صحت گفتار مدعيان مدرك رحيمي باشد و او را بر آن داشت تا براي از بين بردن سر و صداها، عطاي استفاده از اين عنوان را به لقاي آن ببخشد تا بدين طريق حساسيت ها را نسبت به مدرك تحصيلي خود كاهش دهد.
البته مدرك رحیمی را شايد بتوان يكي از كم بازتاب ترين مسائل اين يار پرحاشيه احمدي نژاد قلمداد كرد، چراكه در دولت دهم و پس از انتخاب رحيمي به عنوان معاون اول رئيس قوه مجريه، روزي نبود كه حواشي و جريانات خاصي عليه او در رسانه ها مطرح نشود.
به نظر مي رسد مهم ترين حاشيه محمدرضا رحيمي در دوران مسئوليتش به عنوان معاون اول رئيس جمهور، اتهامات فساد اقتصادي به وي بود و اين موضوع تا جايي پيش رفت كه نام وي با حروف اختصاري تا مدتها نقل محافل رسانه اي و مصاحبه هاي مسئولين دستگاه قضا بود. حتي الياس نادران نماينده مجلس، زماني رحيمي را رئيس حلقه باند فاطمي خوانده بود و رحيمي هم كه در خصوص اين اتهامات يا پاسخ شفافي به خبرنگاران ارائه نمي كرد و يا پاسخگويي را به آينده موكول مي كرد. شايد رسانه ها توقع داشتند رحيمي پس از دوره دولت دهم نسبت به اين تهمت ها پاسخ مي دهد اما تا به امروز سخني از سوي او در دفاع از خود مطرح نشده است.
محمدرضا رحيمي در طول زندگيش فعاليت و مسئوليت هاي مهمي را در سه قوه تجربه كرده و برخي افراد رمز بقاي او را تعريف و تمجيدهاي وي از مقامات بالادستي خود مي دانند و شايد اين ادعا خيلي هم گزافه نباشد چراكه رحيمي در دوران تصدي ديوان محاسبات در يكي از نطق هايش چنان از احمدي نژاد تعريف كرد كه پس از آن نطقِ كارساز، ديري نپاييد كه احمدي نژاد او را به عنوان معاون حقوقي و پارلماني خود در دولت نهم قرار داد و اندكي بعد نيز، رحيمي توانست در مدتي كوتاه و با سرعت زياد تا جايگاه معاون اولي احمدي نژاد ترقي كند.
ارائه آمار و ارقام غلط، سخنان پرحاشيه و عدم توانايي رحيمي در سخنراني از ديگر مسائل حاشيه ساز در دوران معاون اولي او بود كه رحيمي را به يكي از سوژه هاي هميشگي و تقريبا ثابت برنامه تلويزيوني 20:30 و صرفا جهت اطلاع تبديل كرده بود.
به اعتقاد برخي صاحبنظران، نفوذ رحيمي در ميان افراد قدرتمند، همواره يكي از برگ هاي برنده وي بوده و باعث شده كه او برغم همه حاشيه ها و جنجال آفريني ها، بتواند در طول ساليان به فعاليت خود در جايگاه ها و مناصب مختلف ادامه دهد.
اما در اين ميان هرچقدر كه محمدرضا رحيمي حاشيه ساز بود، در مقابل اسحاق جهانگيري مردي بي حاشيه است و سابقه درازمدت وي در مناصب مختلف، از او فردي با تجربه ساخته كه ترجيح مي دهد بجاي حاشيه سازي، به همه مسائل از نگاه علمي ورود كند و سعي مي كند سخناني را بر زبان نياورد كه بعدا بخواهد آنرا تكذيب كند و يا موجبات انتقاد ديگران را فراهم سازد.
يك وجه تشابه جهانگيري با رحيمي اين است كه هر دو استاندار هاشمي رفسنجاني بوده اند و جهانگيري كه تصدي وزارت صنعت دولت اصلاحات را نيز در كارنامه خود دارد، توانسته ضمن برخورداري از حمايت هاشمي رفسنجاني، يك پست كليدي در دولت يازدهم تصاحب كند.
اسحاق جهانگيري را همگان بنام مهندس جهانگيري مي شناسند اما گويا در مدت هشت سال دولت نهم و دهم، بيكار ننشسته و توانسته ضمن فعاليتهاي اقتصادي و هدايت يك هفته نامه صنعتي، تحصيلات خود را نيز ادامه دهد و امروز در دولت روحاني، با نام دكتر جهانگيري مورد خطاب قرار مي گيرد و شايد بتوان از عنوان دكترا به مثابه هم وجه اشتراك و هم وجه تمايز او با محمدرضا رحيمي ياد كرد چراكه هر دوي آنها دكتر خوانده مي شدند، اما دكتراي رحيمي برايش دردسرساز شد ولي براي جهانگيري نه تنها دردسري نداشته بلكه شايد باعث ستايش وي از سوي جامعه علمي كشور نيز باشد.
جهانگيري در مدت كوتاه سپري شده از عمر دولت يازدهم، نشان داده كه اهل حاشيه نيست و بر خلاف رحيمي كه با وجود عدم پشتوانه علمي و عدم توان سخنوري شيفته سخنراني و مصاحبه بود، جهانگيري اما علاقه چنداني براي حضور در هر مراسمي را از خود نشان نداده و در سخنراني هايش، به خوبي نشان داده كه گفته هايش برگرفته از پشتوانه علمي خود در زمينه اقتصاد و صنعت است، ضمن آنكه وجه مشترك همه سخنراني هاي او در مدت اخير، اصرار بر وجود شاخص هاي منفي اقتصاد و انتقاد هاي پي در پي از عملكرد و سياست هاي دولت قبل است كه سعي مي كند در لفافه بيان كند.
البته براي قضاوت و مقايسه ميان رحيمي و جهانگيري شايد هنوز زود باشد و بايد منتظر ماند و ديد كه جهانگيري در دولت يازدهم چه خواهد كرد و اين مرد اقتصادي- صنعتي كه منتقدانه سياستهاي دولت گذشته را به چالش مي كشد، پس از گذشت 4 سال چه دفاعي از عملكرد خود و دولت متبوعش خواهد داشت.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
هر دو جانســـــــــــــــــــــــــــــوزند اما این کجا و آن کجا
آقای دکترجهانگیری خدمات ارزشمندی را انجام دادند و مرد ی سیاسی با قدرت و با اقتدار هستند آرزوی توفیق و بهروزی را برایشان دارم .