گروه فرهنگی - یکی از تفاوت هایی که رهبر انقلاب نسبت به سایر مسئولین و سیاسیون کشور دارند آن است که برای ایشان، «فرهنگ» و مقولات مرتبط با این حوزه، حتی بیش از سیاست و اقتصاد اهمیت دارد و به همین دلیل هم هست که بیشترین حجم سخنان ایشان، حول محور مباحث فرهنگی می چرخد.
به گزارش بولتن نیوز، از سویی دیگر، اگر بپذیریم گزارههایی چون «فرهنگ روح کالبد هر جامعه است»، «فرهنگ بستر اصلی زندگی انسان است»، «فرهنگ مثل هوا است»، «همهی راهها به فرهنگ ختم میشود» و «قوام یک کشور به فرهنگ است»، برخاسته از نظام فکری و مبانی معرفتی رهبر انقلاب است، آنگاه خواهیم یافت که تا چه اندازه در مقولهی فرهنگ این کشور کوتاهی شده است.
وزارت فرهنگ و ارشاد در مرتبه اول، و صداوسیما، سازمان تبلیغات، شورای عالی انقلاب فرهنگی، سازمان فرهنگ و ارتباطات و... در مراتب بعدی می بایست زمینه ها و اقدامات لازم برای بهبود وضعیت فرهنگی کشور را فراهم می کردند در حالی که می بینیم این نهادها توفیق چندانی در این زمینه نداشته اند و به همین دلیل همواره مورد عتاب رهبری قرار گرفته اند. در دوره هایی نظیر دوره دولت اصلاحات، این عتاب ها رنگ و بوی جدی تر و شدیدتری هم به خود گرفت چرا که برآیند عملکرد مسئولین فرهنگی وقت آنگونه بود که با توجیه به وجود آوردن فضای باز فرهنگی، عملا زمینه را برای ورود فرهنگ بیگانه و التقاطی به کشور فراهم کردند.
در همین حال، رهبر انقلاب در دیداری که در سال 78 با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی داشتند، به این موضوع اشاراتی کردند که بازخوانی مجدد آنها در این روزها که برخی از نهادهای فرهنگی و مسئولین آنان، حرف های خاصی می زنند خالی از لطف نیست. در ادامه بخش هایی از این دیدار تقدیم شما مخاطبین محترم می شود:
«من از وزارت ارشاد توقّع دارم. البته آقاى «مهاجرانى» - ظاهراً - نيستند و خودشان را راحت كردند از اينكه بيايند و حرفهاى ما را بشنوند! بههرحال، فرق نمىكند؛ چه ايشان باشند، چه نباشند، من اعتراضم اين است - اين اعتراض را بارها هم گفتهام، الان هم در جمع شما مىگويم - وزارت ارشاد در اين دو سالى كه ايشان در رأس اين كار هستند، هيچ كار اسلامى بهعنوان اسلامى ارائه نداد! اين اوّلين اعتراض من است.فرض كنيد من خودم در مورد صدا و سيما، كمتر هفتهاى است كه اعتراضى و اوقات تلخىاى نداشته باشم و پيغام تندى ندهم؛ اما صدا و سيما كارهاى زيادى را بهعنوان كار اسلامى انجام داده، برنامههاى اسلامى و برنامههاى هنرى اسلامى درست كرده و برنامههاى گزارشى و علمى داشته است. اگر اشتباه و خطا و تخلّف دارد، از آن طرف هم تلاش و كار دارد. من سؤالم اين است كه وزارت ارشاد، چند كتاب براى تقويت تفكّر اسلامى بهوجود آورده، چند تا فيلم براى تقويت مبانى فكرى اسلامى و انقلابى ساخته و چند تئاتر مناسب داشته است؟ الان مرتّب در اين سالنهاى وابسته به وزارت ارشاد، نمايش و تئاترهايى اجرا مىشود؛ بعضيهايش صددرصد ضدّ دين و ضدّ انقلاب است! كسانى رفتند، ديدند و آمدند به من گزارش دادند. خوب؛ حالا اگر در كنار دو، سه نمونه تئاتر از اين گونه نمونهها، پنج شش نمونه هم به ما نشان مىدادند كه ما اين تئاتر را بهوجود آورديم، يا اين فيلم را اجرا كرديم كه مبلّغ اسلام است، من هيچ اعتراضى نمىكردم. مىگفتم بالاخره: «خلطوا عملاً صالحا و آخر سيّئا، عسى اللَّه ان يتوب عليهم»! اما اين طور نيست؛ هرچه هست، از آن طرف است! اين اعتراض من است. من از رفتار وزارت ارشاد، راضى نيستم.
فرض كنيد در مورد كتابهاى رمان، بنده هميشه اهل رمان خواندن بودم؛ امروز هم با رمان بىارتباط نيستم و از دنياى رمان خبر دارم كه چه خبر است. امروز فاسدترين رمانها منتشر مىشود! البته اين سه چهار ماه اخير، تا حدودى توقّف شد - ظاهراً بهخاطر همين حملات مجلس و اعتراضهاى اين طرف و آن طرف، اين كار انجام شد - خوب؛ وزارت ارشاد، دستاندركار چند كتاب رمان شده و پول و امكانات به افرادى كه آماده هستند، داده است - مسلّم هم داريم - كه بنشينند و يك رمان انقلابى، يا چند رمان راجع به جنگ بنويسند؟ چند تا از اين كارها كردند؟! اين سؤال ماست ديگر. مگر وظيفهى وزارت ارشاد، غير از اين است؟! وزارت ارشاد اسلامى براى اين است كه اسلام را ترويج كند. البته اين اعتراض را به سازمان تبليغات هم دارم؛ منتها با آن ابعاد ضعيفترى از لحاظ امكانات و اينها كه سازمان تبليغات نسبت به وزارت ارشاد دارد.
در مورد دانشگاه هم همينطور است. من الان به آقاى دكتر «معين» و آقاى «فرهادى» عرض مىكنم: آقايان عزيز! برادران عزيز! من شما دو نفر را متديّن و انقلابى مىدانم. جريانى در محيط دانشگاه درصدد اين است كه عناصر مؤمن و انقلابى دانشگاه را در انزوا و فشار قرار دهد؛ شما نبايد بگذاريد. اسم آن جريان فشار دهنده، هرچه مىخواهد باشد؛ ولو اسم انجمن اسلامى! بعضى از اين انجمنهاى اسلامى، نه اينكه اسلامى نيستند، اصلاً فاسدند! بعضى از آنها ضدّ اسلامند! شما نمىتوانيد از اين نوع انجمن اسلامى دفاع و حمايت كنيد؛ اصلاً چنين چيزى امكان ندارد - نه از بودجهى دولت، نه از امكانات دولت، نه از وزارتى كه اين نظام اسلامى به شما داده است - شما بايد از اسلام، از انقلاب و از خطّ امام دفاع كنيد؛ از اينها بايد دفاع شود. آنكه امروز اين مردم حاضرند برايش جان و خون بدهند، اسلام است. تجربه نشان نداده است كه بعضيها حاضر باشند از كمترين آسايششان بگذرند؛ اما در اين جامعه، هنوز كسانى هستند - الحمدللَّه زياد هم هستند؛ كم نيستند - كه حاضرند جانشان را در راهى كه براى خدا و براى اسلام است، فدا كنند.
بههرحال، نقش فرهنگ به نظر من يك نقش تعيين كننده و اساسى است و ما امروز مورد تهاجم هستيم. همانطور كه آقاى خاتمى اشاره فرمودند، درست است؛ من اين را صددرصد تصديق مىكنم. ما بايستى مسائل تهاجم فرهنگى را از لحاظ علمى و اصولى دنبال كنيم. البته آن زمانى كه من مطرح كردم، بعضيها حمل كردند بر انگيزههاى سياسى؛ ولى بيننا و بين اللَّه، هيچ انگيزهاى غير از انگيزهى الهى وجود نداشت. هيچ انگيزهى سياسى نبود؛ حقيقت قضيه بود. چون من با مجلاّت آشنا هستم و با فرهنگ مكتوب اين كشور، خيلى اُنس دارم؛ الان هم همينطور است. من بعضى از مجلات ورزشى را هم نگاه مىكنم. آن روزها - سالهاى هفتادويك و هفتادودو - مىديدم كه چه مسائلى را وارد فرهنگ جامعه مىكنند! شروعش آنجا بود؛ شروع توطئه بود. من آنجا مسألهى تهاجم فرهنگى را مطرح كردم؛ البته الان ابعاد وسيعترش در جامعه آشكار شده است. واقعاً ما الان مورد تهاجميم؛ منتها اين فرهنگى كه الان به جان اين انقلاب و اين مؤمنين و اسلام و متديّنين افتاده و هر كارى كه مىتواند مىكند - با اينكه از طرف مجموعهى كوچكى است، نه مجموعهى وسيعى - حامل سياست است! اين، فرهنگ هم نيست! يك وقت است كه انسان، فكرى را قبول ندارد و بهعنوان ردّ فلسفى، آن را رد مىكند؛ ولى اين، آن طورى هم نيست. الان آنكه در صحنه وجود دارد، حامل يك ارادهى سياسى و يك جهتگيرى سياسى است. علىاىّحال، من توقّعم از همهى حضرات عزيز و دوستانى كه در اين مجموعه تشريف دارند، اين است كه مسألهى فرهنگ و مسألهى صفآرايى فرهنگى در مقابل دشمن را جدّى بگيريد. اين وظيفهى ماست.اين آن چيزى است كه بنده هم اگر در راه آن كشته شدم، احساس مىكنم كه در راه خدا كشته شدهام. هركس در اين راه كشته شود، در راه خدا كشته شده و هركس در اين راه، زحمتى متحمّل شود، در راه خدا متحمّل شده است.
مسأله، مسألهى كوچكى نيست؛ دشمن ما را از اطراف، محاصره مىكند - از طريق كتاب، روزنامه، راديو و تلويزيونها، صداهاى بيگانه و خبرگزاريها و جعل خبر و توليد انواع و اقسام وسايل فرهنگى - ما همينطور بنشينيم و احياناً هماهنگى و همصدايى كنيم! اينكه نمىشود. نظام اسلامى بايستى از خودش دفاع كند و براى دفاع از حقيقت اسلام و انقلاب، حرف گفتنى و سرمايه و ذخيرهى فرهنگى هم زياد دارد و مركزش هم همين مجموعهى شماست. من اين مجموعه را مجموعهى مهمى مىدانم. در مورد آن مسألهى قانون كه اشاره شد، به نظر من اينجا هيچ شبههى قانونى ندارد؛ من قاطع مىگويم. بنده، بىاطّلاع از قانون اساسى نيستم، اينجا برابر قانون است؛ چون امام اين را تأكيد و تصويب كرده و آنچه را كه امام و رهبرى تصويب كند و قرار دهد، طبق قانون اساسى، مُرّ قانون است و هيچ مشكلى ندارد. اگر در قانون اساسى و در مفهوم اين معانى هم شبههاى هست، از شوراى نگهبان سؤال كنيد؛ قطعاً همين را پاسخ خواهند داد.»
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com