بر این اساس عکس مزبور را به صراحت می توان به عنوان سند پایان یک اسطوره در تاریخ معاصر جهان به رسمیت شناخت.
گروه سیاسی - در مورد اثرگذارترین حوادث و آثار هنری، عکس وفیلم در تاریخ معاصر، دیدگاه های مختلفی وجود دارد و هر سیاستمدار و عکاس و هنرمندی ممکن است، رویداد یا یک اثر هنری مورد نظر خود را اثرگذارترین اتفاق تاریخ معاصر معرفی کند.
به گزارش بولتن نیوز، اما مهمترین حادثه و رویداد و اثر هنری در تاریخ معاصر به خاطر ویژگی های خاص آن، تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام بوده است زیرا از آن جا که به دنبال انقلاب اسلامی در یک کشور مسلمان خاورمیانه و در اوج جنگ سرد و قطب بندی جهان به غرب و شرق اتفاق افتاده، نشان داد، بسیاری از معادلات و ذهنیت ها را به هم ریخته است.
این اتفاق ثابت کرد که یک کشور مسلمان برخوردار از مردم همیشه در صحنه و دانشجویان منتقد به نظام سرمایه داری به رهبری یک مرجع تقلید و رهبری سیاسی، چگونه می تواند تحقیر ملت خود در دوران حکومت شاه را پاسخ بدهد و چگونه می تواند به بلوک شرق و کمونیست بیاموزد که چگونه باید در مقابل آمریکا قد علم کنند و ببر پوشالی امپریالیزم را سرجایش بنشانند و حتی بر نتایج انتخابات آمریکا اثرگذار باشند...
داریوش سجادی روزنامه نگار و تحلیلگر سیاسی در این زمینه مقاله جالبی نوشته که در ادامه از نظر گرامی مخاطبان بولتن نیوز می گذرد:
شخصاً بر این باورم چنانچه متبحرترین کارشناسان عکاسی سیاسی جهان بخواهند «اثرگذارترین» عکس از میانه جمیع عکس های خبری گرفته شده در تاریخ سیاسی معاصر جهان را برگزینند بلاتردید عکس بالا (اسارت دیپلمات های سفارت آمریکا در ایران) می تواند از حیث اهمیت و اثرگذاری حائز کسب بالاترین آرا شود.
اهمیت و تاثیری که قبل از ظرافت های فنی بازگشت به مقطع سیاسی گرفته شدن آن دارد.
مقطع تاریخی گرفته شدن عکس مزبور بازگشت به دورانی دارد که از حیث سیاسی نظام بین الملل در یک فضای پولارایز در حد فاصل دو نظام کاپیتالیستی و مارکسیستی تعریف و معنا شده بود و دانشجویان مسلمان پیرو خط امام با اشغال سفارت آمریکا خواسته یا ناخواسته موفق به شکستن غرور ملی آمریکائی هائی شدند که طی تمامی دوران جنگ سرد به ایشان القاء شده بود «آقای جهان»! و محبوب ترین و قدرتمندترین شهروندان جهان اند.
فضائی که در آن این گونه القا می شد ملت های جهان یا شیفته آمریکایند و یا مرعوب ایشان!
در کانون چنان باوری که چندان هم دور از واقعیت نبود ناگهان آمریکائیان و به تبع عاشقان و خائفانش مواجه با ملتی شدند که بدون اعتنا به اعتبار دو قطبی «خوف و شوق» حق مشروع زیست مستقلانه خود از نظام سلطه را مطالبه کردند.
اهمیت و اثرگذاری دوم در اقدام آن موقع «دانشجویان اشغال کننده سفارت آمریکا» آن بود که این اقدام ذیل اعتبار انقلابی محقق شد که با هویتی دینی و تحت زعامت یک رهبر مذهبی به منصه ظهور رسیده بود.
مذهب و مذهبیونی که سال ها توسط کمونیست ها به عنوان «افیون توده ها» معرفی می شدند که در تحلیل نهائی در خدمت امپریالیست ها قرار خواهد گرفت! در عین حالی که مطابق آموزه های «مسکو» این کمونیست ها بودند که علمدار صدیق مبارزه با امپریالیسم بوده و سنگربان خط مقدم مبارزه با کاخ سفید معنا و معرفی می شدند و اکنون مشتی جوان مذهبی با زعامت یک «مرجع تقلید» بسیار جلوتر از کمونیست ها سفارت کشوری را اشغال کرده بودند که تا پیش از این کمونیست ها علی رغم همه ادعاهای مبارزات خلقی شان هرگز جسارت نزدیک شدن به سفارت آمریکا را نیز از خود نشان نداده بودند.
اهمیت عکس فوق ناشی از شکستن تابوی «افسانه شکست ناپذیری قطب جهان کاپیتالیسم» بود. تابوئی که با شکسته شدن اش تزریق کننده اعتماد بنفس به توده هائی شد که تا قبل از آن بالاجبار تن به دو قطبی تحمیلی «یا با ما ـ یا برما» داده بودند.
بر این اساس عکس مزبور را به صراحت می توان به عنوان سند پایان یک اسطوره در تاریخ معاصر جهان به رسمیت شناخت.