کد خبر: ۱۷۶۰۸۹
تاریخ انتشار:
رسانه ها ثناگو در جنگ با رسانه هاي هميشه مخالف

پيامدهاي افراط در روزنامه ها اصولگرا و اصلاح طلب در مسير خصولتي شدن خبر

امروز هم شاهد نوعي از خصولتي سازي در عرصه خبر هستيم كه در آينده مي تواند خطرارتي بس بزرگ را به كشور تحميل نموده و موجبات تثبيت جايگاه رانت خواراني شود كه از خصولتي سازي در شركتهاي دولتي جان گرفتند و اقتصاد را مال خود كردند و امروز در حال تكميل خيمه هاي خود بر روي عرصه اطلاع رساني و خبر و روزنامه نگاري كشور هستند.

گروه سياسي_ پيمان كمالي- نزديك به سه ماه از پيروزي دولت جديد با رياست حسن روحاني مي گذرد و شور و شوق سابق در روزنامه هايي كه به نقد دولت مي پرداختند ديگر وجود ندارد. روزنامه هايي كه تا پيش از اين هر روز مسائل مشكلات كشور از قبيل گراني خودرو، تورم، بي كار، صنعت، نفت و بانكها و بيمه ها و هزار و يك چيز ديگر را مورد نقد قرار مي دادند گويي ديگر تصميم گرفته اند تا در يك اقدام غير حرفه اي، بي وقفه به مدح و ثناي مسئولين بپردازند و گويي نمي دانند كه اگر روزنامه اي نقدي مي كند دليلي بر دشمني او با مسئولين نيست!.

به گزارش بولتن نيوز، در اينجا، هر نقد مي تواند دريچه اي باشد به سوي باز شدن راه هاي جديد تر در عرصه اقتصاد ايران و گزاري باشد براي رسيدن به رشد و توسعه و عبور از اشتباهاتي كه در گذشته توانست اقتصاد ايران را با ناملايمات بسيار رويرو سازد.

درست است، دولت حسن روحاني گويا با رسانه ها رابطه بهتری دارد. ليكن اين دليل درستي مدح و ثنای بي وقفه رییس جمهور و هيات همراه نيست. بهترين ياري آن است كه اگر در جايي اشتباهي غير عمد هم صورت مي گيرد و يا قرار بود كاري انجام شود و قولي داده شده بود كه به آن جامه عمل پوشانيده نشده است، اين موضوع رسانه اي شده و به مسئولين اعلام شود كه ما همچنان شما را در زير نگاه تيز بين خود رصد مي كنيم و اگر نيازي بود آن را به طور دوستانه اعلام مي كنيم تا اصلاح شود.

با نگاهی گذرا به روزنامه های منتشر شده در این مدت می توان دریافت که اکثر روزنامه های اصلاح طلب از تصاویر رییس جمهور ایران، اطرافیانش و گزارش هایی در اوصاف كمالات تمامي دست اندركاران فعلي ( از ريز و درشت) اشباع شده اند. تعداد مقالات منتقد و بیطرف در این روزنامه ها در حد صفر است.

اين در حالي است كه ازسوی دیگر، روزنامه های محافظه کار تا مي توانند به طرف مقابل حمله مي كنند و  پر شده اند از موضوعاتي كه به هدف مخدوش کردن وجهه رقبا منتشر می شوند.

اما سوال اينجا است كه، نقش یک روزنامه نگار در مواجهه با تحول سیاسی و اقتصادي  كه درحال وقوع است چیست؟ تعریف و تمجید از حکومت؟ بیان اظهارات نفرت انگیز؟ یا اطلاع رسانی صحیح؟ روزنامه نگاران ایرانی تا چه حد رفتار و منش صحیح حرفه خود را، به ویژه زمانی که قدرت سیاسی عوض می شود، رعایت می کنند؟ ثناگویی از دولت جدید در بخشی از مطبوعات آنقدر زیاد شده که دیگر حتی جایی برای انتقادهای جزئی باقی نمانده است و در بخش ديگر از مطبوعات هم هر روز به اشكال مختلف به ايشان حمله مي شود.

در اينجا جاي روزنامه هايي كه معتدل باشند و كار حرفه اي خود را بدون توجه به حاشيه ها به پيش ببرند خالي است. روزنامه هايي كه قرار است بدون توجه به قدرت و سرمايه و رانت، بايد تنها به فكر اطلاع رساني و نقدهاي صحيح باشند كه هم براي مسئولين مفيد خواهد بود و هم خواهد توانست ديدي درست از آنچه در پيش روست به آحاد جامعه ارائه دهد. نگاهي حقيقي كه نه سياه است و نه سفيد، بلكه با طيفي ميانه به بيان واقعيتهاي امروز جامعه مي پردازد.

مشكل اصلي در اينجا در درجه اول وابستگی روزنامه و روزنامه نگاران به كساني است كه به قدرت متصل اند و تامين بودجه براي تامين هزينه هاي روزنامه ها را ممكن مي كنند و در درجه دوم مربوط مي شود به نوع نگاه خبرنگاران به موضوعي مانند روزنامه نگاري كه از شرايط موجود تاثير پذيرفته و به روندي (شايد ) غير قابل بازگشت  تبيدل شده است.

روزنامه نگاراني كه برخي و شايد بيشترآنها از روزنامه نگاري چيزي نمي دانند ولي صندلي هاي روزنامه نگاران را اشغال كرده اند و روزنامه نگاراني كه روزنامه نگارند ولي براي دو روز بيشتر كار كردن و خالي نكردن صندليها براي غير روزنامه نگاران مجبورند تا چشم بر هم گذاشته و اجازه چاپلوسي و يا ناسزا را به ديگران بدهند.

اما اين نوع روزنامه نگاري همانند همان خصولتي سازي است كه در صنايع كشور و شركتهاي دولتي رخ داد و منجر به نابودي صنعت كشور و بهره بردن برخي افراد متصل به رانت شده است. امروز هم شاهد نوعي از خصولتي در عرصه خبر و روزنامه نگاري كشور هستيم كه در آينده نه چندان دور مي تواند خطرارتي بس بزرگتر را به كشور تحميل نموده و موجبات تثبيت جايگاه رانت خواراني شود كه از خصولتي سازي در شركتهاي دولتي جان گرفتند و اقتصاد را مال خود كردند و امروز در حال تكميل خيمه هاي خود بر روي عرصه اطلاع رساني و خبر و روزنامه نگاري كشور هستند. موضوعي بس خطرناك كه مي تواند با خود سانسوري موجبات مخفي شدن بيماريهايي را بگيرد كه در آينده نه با قرص و دارو قابل در مان خواهد بود و نه با عمل جراحي. بيماريهايي بس خطرناك كه امروزه از آنها به عنوان بيماريهاي خاص از آنها ياد مي شود و يا لاعلاجند و يا براي كنترل آنها بايد هر ماه هزينه هاي گزافي را پرداخت كرد

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین