کد خبر: ۱۷۶۰۰۸
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:

تسخير لانه جاسوسي آمريکا،انقلاب دوم/دولت‌ موقت‌ و تسخير لانه جاسوسي

"امام ما شعار مرگ بر آمریکا را در عمل جوانان پرشور و قهرمان و مسلمان در تسخیر لانه فساد وجاسوسی آمریکا تماشا کرده‌ایم."
"دی نیوز":يكي از آثار مهم و سرنوشت ساز انقلاب اسلامي ، تسخير لانه‌جاسوسي آمريكا توسط دانشجويان پيرو خط امام(ره) در سيزدهم آبان  ‪۱۳۵۸است كه به دليل بعد گسترده آن در داخل و خارج كشور به نام " انقلاب دوم " نام گرفت
امام خميني (ره‌) در پيامي ، تسخير لانه جاسوسي آمريکا به دست دانشجويان پيرو خط امام (ره) را "انقلاب دوم" و انقلابي بزرگتر از انقلاب اول برشمردند.
 براي درك اين تعبير لازم است ابعاد پيچيده اين حركت از جنبه‌هاي مختلف سياسي‌، امنيتي‌، حقوقي‌، اقتصادي و فرهنگي مورد توجه قرار گيرد. حركت دانشجويان تداوم حركتي بود كه از 15 خرداد 1342 آغاز شده و در 22 بهمن 1357 به پيروزي رسيده بود؛ اما انقلاب اسلامي نمي‌توانست بدون خشكاندن ريشه‌هاي استعمار به حيات خود ادامه دهد و مردم ايران بايد مبارزه خود را براي جلوگيري از تكرار تجربه تاريخي 28 مرداد 1332 در داخل كشور ادامه مي‌دادند.

هنگامي كه اسناد موجود در سفارت به دست آمد و گزارش‌هاي مستندِ دخالت امريكا در امور داخلي ايران و طراحي توطئه‌هاي مختلف ـ قبل و بعد از پيروزي انقلاب ـ آشكار شد; امام (ره‌) رهبري حركت دانشجويان را شخصاً برعهده گرفت و مبارزه عليه ريشه‌هاي نفوذ امريكا در ايران به اوج رسيد. پس از تصرف لانه جاسوسي ، نظر امام خميني درباره مبارزه همزمان عليه استبداد سلطنتي و سلطه استعماري‌، به اثبات رسيد.
 با افشاي اسناد لانه جاسوسي‌، در عمل مشخص شد كه اگر مبارزه تنها با سقوط نظام استبدادي پايان يافته تلقي شود، باز هم امكان توطئه دشمنان و تكرار حوادث تلخ گذشته فراهم خواهد بود و آنچه اين نظريه را تكامل مي‌بخشد، تحقيق عميق در اسناد لانه جاسوسي امريكاست‌. علاوه بر اين‌، حركت دانشجويان و رهبري صحيح امام‌(ره‌)، اُبهت ظاهري و هيمنه خودساخته امريكايي‌ها را در جهان فرو ريخت‌.

اين حركت دانشجويان خشم آمريكايي‌ها را برانگيخت و آنها كه ناتوان از درك ملتي استقلال‌طلب و آزاديخواه بودند، بر ضد جمهوري اسلامي ايران ، به اقداماتي نظير فشار آوردن به مجامع بين‌المللي مانند سازمان ملل، سازمان كنفرانس اسلامي، شوراي امنيت و ...، ايجاد جو منفي تبليغاتي عليه دانشجويان مسلمان و برخي اقدامات ديگر دست زدند ؛ اما پس از بي‌ثمر بودن اين اقدامات به اقدامات جدي‌تري روي آوردند؛ از جمله: قطع كامل روابط سياسي در 20 مهر 1359، حمله نظامي به ايران و تجاوز به خاك كشورمان كه به شكست مفتضحانه آنها در صحراي طبس انجاميد و نيز محاصره اقتصادي و بلوكه كردن دارايي‌ها و اموال ايران ودر حال حاضراعمال فشارهاي سياسي و اقتصادي به بهانه موضوع هسته‌اي ؛ كه هيچ‌كدام تاكنون در عزم ملت ايران براي مقابله با ظلم و بي‌عدالتي جهاني و منشا اصلي آن در جهان يعني استكبار جهاني ( آمريكا) خللي وارد نكرده است.‬‬

دولت موقت و تسخیر لانه جاسوسی؛

اعضاي‌ دولت‌ موقت‌ بيشتر از جناح‌ ليبرال‌ اعم‌ از مذهبي‌ (نهضت‌ آزادي‌) يا غير مذهبي‌(جبهه‌ ملي‌) بودند. جناح‌ ليبرال‌ ـ كه‌ بعدها اسناد افشا شده‌‌ سفارت‌ نشان‌ داد آمريكا اميد فراواني‌ به‌ آنها بسته‌ بود  عامل‌ اصلي‌ مبارزه‌ و انقلاب‌ را استبداد داخلي‌ و نه‌استعمار خارجي‌ مي‌دانستند و علاوه‌ بر آن‌، اعتقاد به‌ تغيير بنيادين‌ در ساختار سياسي‌ ـاجتماعي‌ كشور نداشته‌ و تنها برخي‌ اصلاحات‌ را كافي‌ مي‌دانستند . بر همين‌ اساس‌،دولت‌ موقت‌ تنها به‌ تعويض‌ مهره‌هاي‌ بالاي‌ رژيم‌ سابق‌ اكتفا مي‌نمود و از تغييرات ‌بنيادين‌ به‌ويژه‌، از تجديد نظر در رابطه‌ امپرياليستي‌ و نابرابر ايران‌ با آمريكا، پرهيز مي‌كرد. در ديدگاه‌ جناح‌ ليبرال‌، بدون‌ رابطه‌ با كشورهاي‌ سرمايه‌داري‌ و امپرياليستي‌ زندگي ‌براي‌ كشورهاي‌ جهان‌ سوم‌ نظير ايران‌ ميسر نيست‌. به‌ همين‌ خاطر از تيرگي‌ روابط‌ باآمريكا به‌ شدت‌ هراس‌ داشتند و علي‌رغم‌ نظر حضرت‌ امام‌ (كه‌ بارها اعلام‌ شده‌ بود)؛سياست‌ خارجي‌ دولت‌ موقت‌، بر مبناي‌ حفظ‌ روابط‌ اقتصادي‌، سياسي‌ و حتي‌ نظامي‌ باآمريكا قرار گرفت‌. اين‌ در حالي‌ بود كه‌ ملت‌ ايران‌ و رهبري‌ عالي‌قدر آن‌، تمام‌گرفتاري‌هاي‌ كشور را از استعمار و به‌ويژه‌ آمريكا مي‌دانست‌ و منتظر اجراي‌ طرح‌هاي‌انقلابي‌ در زمينه‌هاي‌ مختلف‌ و به‌ويژه‌ سياست‌ خارجي‌ و حذف‌ روابط‌ نابرابر، سودجويانه‌ و استثمارگرانه‌ با آمريكا و روي‌ كار آمدن‌ افراد انقلابي‌ و اسلامي‌ و نيز ايجادارتباط‌ و حمايت‌ از نهضت‌هاي‌ آزادي‌بخش‌ جهان‌ بود. اما دولت‌ موقت‌ در عمل‌ درجهت‌ خلاف‌ اين‌ مسير گام‌ برمي‌داشت‌ و آنچه‌ اجرا مي‌شد، نه‌ طرح‌هاي‌ انقلابي‌، بلكه‌روش‌ كند و غير انقلابي‌ « گام‌ به‌ گام‌ » بود كه‌ پيش‌ از اين‌ نيز ناكارآمدي‌ آن‌ درمبارزه‌ با رژيم‌ ستم‌شاهي‌ تجربه‌ شده‌ بود. در بينش‌ دولت‌ موقت‌، مبارزه‌ با آمريكا مفهوم‌ نداشت‌ تا جايي‌ كه‌ حتي‌ پيروزي‌انقلاب‌ اسلامي‌ را نتيجه‌ي‌ مذاكرات‌ با مقامات‌ سفارت‌ آمريكا مي‌پنداشت‌.
دولت‌ موقت‌ دولتي‌ نبود كه‌ بتواند خود را با شرايط‌ انقلاب‌ تطبيق‌ دهد و انتظارات‌مردم‌ را ـ كه‌ در پي‌ كارهاي‌ اساسي‌ و تغييرات‌ زيربنايي‌ بودند ـ برآورده‌ سازد. مهندس‌بازرگان‌
"امام خمینی(ره): ما شعار مرگ بر آمریکا را در عمل جوانان پرشور و قهرمان و مسلمان در تسخیر لانه فساد وجاسوسی آمریکا تماشا کرده‌ایم."
كابينه‌ي‌ خود را به‌ فولكس‌ واگني‌ تشبيه‌ كرده‌ بود كه‌ بر خلاف‌ امام‌ (ره‌)، كه‌بولدوزري‌ پر قدرت‌ است‌، توانايي‌ انجام‌ كارهاي‌ سريع‌ و انقلابي‌ را ندارد و نبايد هم‌چنين‌ تقاضايي‌ از آن‌ داشت‌.
اين‌ عملكرد ضعيف‌ و غير انقلابي‌ دولت‌ موقت‌ كه‌ ضمن‌ برخورد ضعيف‌ با آمريكا وعوامل‌ رژيم‌ شاه‌، مواضع‌ تندي‌ را در برابر نهادهاي‌ انقلابي‌ داشت‌، باعث‌ شد تا آمريكادريچه‌اي‌ بزرگ‌ براي‌ نفوذ در پيكره‌ي‌ انقلاب‌ بيابد. بنابراين‌، تمامي‌ توان‌ خود را براي‌نزديك‌ شدن‌ به‌ دولت‌ موقت‌ به‌ كار گرفت‌. يكي‌ از جاسوسان‌ آمريكايي‌ در اين‌ باره‌ گفته‌:
«اگر اين‌ دولت‌ (دولت‌ موقت‌) دوام‌ پيدا كند، روابط‌ اقتصادي‌ ـ سياسي‌ چنان‌خواهد بود كه‌ يك‌ موقعيت‌ بهتر براي‌ ما به‌ دست‌ خواهد آورد.»
دولت‌ موقت‌ كه‌ از مشاركت‌ سياسي‌ مردم‌ براي‌ حفظ‌ انقلاب‌ از طريق‌ حضور دركميته‌هاي‌ انقلاب‌، مشاركت‌ اقتصادي‌ مردم‌ با شركت‌ در جهاد سازندگي‌ و نيزدادگاه‌هاي‌ انقلاب‌، براي‌ محاكمه‌ي‌ جنايت‌كاران‌ با عنوان‌ « چوب‌ لاي‌ چرخ‌ دولت‌گذاشتن‌ « ياد مي‌كرد، به‌ شدت‌ به‌ اين‌ نهادهاي‌ انقلابي‌ مي‌تاخت‌ و با كمال‌ تعجب‌ بايدگفت‌ كه‌ اين‌ دولت‌ در برابر ضد انقلاب‌ و دشمنان‌ جمهوري‌ اسلامي‌، سياست‌ مذاكره‌ رادر پيش‌ گرفته‌ بود.
در حالي‌ كه‌ هر روز بر تعداد شهداي‌ كردستان‌ و تركمن‌ صحرا افزوده‌ مي‌شد و ضدانقلاب‌ پايگاه‌هاي‌ خود را در اين‌ نواحي‌ مستحكم‌ مي‌كرد، دولت‌ موقت‌ با فرستادن‌ هيأت‌ حسن‌ نيت‌ كه‌ در عمل‌ موجب‌ وقت‌كشي‌ و تجديد قواي‌ ضد انقلاب‌ مي‌شد، آب‌ به‌ آسياب‌ ضد انقلاب‌ مي‌ريخت‌ و آمريكا نيز با استفاده‌ از تساهل‌ و تسامح‌ دولت ‌موقت‌، روز به‌ روز، جاي‌ پاي‌ خود را محكم‌تر مي‌كرد. در حالي‌كه‌ نيروهاي‌ انقلابي ‌درگير در كردستان‌ از دولت‌ موقت‌ تقاضاي‌ كمك‌ مي‌كردند ، دولت‌ موقت‌ به‌ جاي ‌كمك‌رساني‌ و اقدامات‌ قاطعانه‌، رئيس‌ ستاد ارتش‌، «شهيد قرني‌» را كه‌ براي‌ دفاع‌ از تماميت‌ ارضي‌ كشور و حفظ‌ انقلاب‌ زحمات‌ زيادي‌ كشيده‌ بود، تعويض‌ كرد و فردي‌ راكه‌ به‌ فراماسونري‌ شهرت‌ داشت‌، به‌ جاي‌ او منصوب‌ كرد. «يونسي‌» كه‌ توده‌اي‌ بود،استاندار كردستان‌ شد. «مدني‌» كه‌ بعدها به‌ علت‌ خيانت‌ از كشور گريخت‌، استاندارخوزستان‌ و «امير انتظام‌» كه‌ بعدها به‌ جرم‌ جاسوسي‌ به‌ حبس‌ ابد محكوم‌ شد،سخنگوي‌ دولت‌ موقت‌ شد. با اين‌ همه‌، طرفداران‌ انقلاب‌ به‌ احترام‌ دستور امام‌ (ره‌)مبني‌ بر حفظ‌ وحدت‌ نيروهاي‌ انقلابي‌ در برابر اعمال‌ دولت‌ موقت‌، خار در چشم‌ واستخوان‌ در گلو، صبر پيشه‌ كردند.
در چنين‌ شرايطي‌، آمريكايي‌ها به‌ بهانه‌ي‌ مداوا و معالجه‌ي‌ شاه‌ به‌ وي‌ پناه‌ دادند واين‌ كار كاسه‌ي‌ صبر ملت‌ ايران‌ را لبريز كرد. اين‌ در حالي‌ بود كه‌ دولت‌ موقت‌ در برابر اين‌ اقدام‌ حتي‌ فعاليت‌ ديپلماتيك‌ مؤثري‌ انجام‌ نداد.
امام‌ خميني‌ در 7 آبان‌ 1358 به‌ قراردادهاي‌ استعماري‌ بين‌ ايران‌ و آمريكا به‌شدت‌ اعتراض‌ كردند؛ اما دولت‌ موقت‌، بدون‌ توجه‌ به‌ اين‌ اعتراض‌، در پي‌ بهبود رابطه ‌با آمريكا بود و بيشتر واهمه‌ي‌ خود را از خطر شوروي‌ ابراز مي‌داشت‌. حركت‌سازش‌كارانه‌ي‌ دولت‌ موقت‌ تا به‌ آنجا پيش‌ رفت‌ كه‌ مهندس‌ بازرگان‌ (نخست‌ وزير)،ابراهيم‌ يزدي‌ (وزير خارجه‌ي‌ دولت‌ موقت‌) و هيات‌ همراه‌ در 11 آبان‌ 1358، در جشن‌استقلال‌ الجزاير با برژينسكي‌ ـ مشاور امنيت‌ ملي‌ كاخ‌ سفيد ـ ملاقات‌ كرده‌ و به‌ مدت‌يك‌ ساعت‌ و نيم‌ با او مذاكره‌ كردند. برژينسكي‌ فردي‌ بود كه‌ در زمان‌ وقوع‌ انقلاب‌اسلامي‌ بر خلاف‌ سايروس‌ ونس‌ (وزير خارجه‌ي‌ وقت‌ آمريكا)، خواستار سركوب‌نظامي‌ انقلاب‌ و طرفدار كودتاي‌ نظامي‌ براي‌ پيش‌گيري‌ از انقلاب‌ ايران‌ بود. جالب‌ آنكه‌اين‌ ملاقات‌ به‌ گفته‌ي‌ برژينسكي‌ نه‌ به‌ تقاضاي‌ او بلكه‌ به‌ تقاضاي‌ بازرگان‌ صورت‌گرفت‌.
بدون‌ شك‌ پذيرش‌ شاه‌ از سوي‌ آمريكا و ديدار اعضاي‌ دولت‌ موقت‌ با مشاور امنيت‌ملي‌ رئيس‌ جمهور آمريكا، دو عامل‌ تسريع‌ كننده‌ي‌ تسخير لانه‌ي‌ جاسوسي‌ از سوي‌دانشجويان‌ مسلمان‌ پيرو خط‌ امام‌ بود. ملاقات‌ و مذاكره‌ با آمريكا مترادف‌ سازش‌ بود وبنابراين‌، خشم‌ نيروهاي‌ انقلابي‌ را در ايران‌ برانگيخت‌ و آنان‌ تصور كردند كه‌ آمريكا به‌دنبال‌ تكرار كودتاي‌ 28 مرداد 1332 در ايران‌ است‌. آنچه‌ كه‌ به‌ نگراني‌ها دامن‌ مي‌زد، همزماني‌ پذيرش‌ شاه‌ در آمريكا و ملاقات‌ الجزاير بود.
دولت‌ موقت‌، در 14 آبان‌ 1358، يعني‌ يك‌ روز پس‌ از اشغال‌ سفارت‌ آمريكا، استعفاداد و امام‌ نيز در 15 آبان‌ اين‌ استعفا را قبول‌ كردند. مشخص‌
رهبرمعظم انقلاب: تا ذهن مردم از شعار مرگ بر آمریکا پر است تسلط دوباره آمریکا بر این کشور ممکن نیست . ملت و دولت ایران در کنار یکدیگر از هیچ‌یک از قدرتهای استکباری واهمه ندارد.
بود كه‌ اعضاي‌ نهضت‌آزادي‌ و ملي‌گرا اين‌ اقدامات‌ خارج‌ از قاعده‌ و قانون‌! را نمي‌پذيرفتند و آن‌ را مداخله‌ درامور دولت‌ تلقي‌ مي‌كردند. بازرگان‌ خود در اين‌ مورد مي‌گويد:
«دولت‌ موقت‌ كه‌ از نظر مسؤوليت‌ اداري‌ و سياسي‌ مملكت‌ و حفظ‌ حقوق نمايندگان‌ و اتباع‌ خارجي‌، طبق‌ تعهدات‌ بين‌المللي‌، نمي‌توانست‌ مخالف‌ اين‌عمل‌ (تصرف‌ سفارت‌ آمريكا) نباشد، چون‌ قبلاً تصميم‌ به‌ استعفا گرفته‌ بود،هيچ‌گونه‌ اعلاميه‌ و اقدامي‌ در اين‌ زمينه‌ ابراز نكرد.»
البته‌ بازرگان‌ درباره‌ي‌ گروگان‌گيري‌، در موضعگيري‌ ديگري‌ مي‌گويد:
«اين‌ عمل‌ بسيار زشت‌ و خلافي‌ است‌ كه‌ اين‌ دانشجويان‌ انجام‌ مي‌دهند و همه‌ بااين‌ عمل‌ مخالف‌ هستند و عمل‌ آنها ضد انقلاب‌، اسلام‌، امام‌ و همه‌ چيز است‌.افشاگري‌هاي‌ قبلي‌ و حال‌ و آينده‌ي‌ دانشجويان‌ مقداري‌ از آن‌ دروغ‌ است‌.»
اين‌ اظهارات‌ در حالي‌ صورت‌ مي‌گرفت‌ كه‌ امام‌ طي‌ سخناني‌، كه‌ در بخش‌ قبل‌ آمد،قاطعانه‌ از اقدام‌ دانشجويان‌ پشتيباني‌ كردند و حتي‌ خواستار تداوم‌ افشاگري‌هاي‌ آنان‌شدند.
مهدی بازرگان‌، در مواردي‌، از تعابيري‌ بسيار تند بر ضد دانشجويان‌ استفاده‌ كرد واز جمله‌ يك‌بار خطاب‌ به‌ آنان‌ گفت‌:
«اسم‌ خودشان‌ را مي‌گذارند خط‌ امام‌. خط‌ شيطانند... اينهايي‌ كه‌ مي‌گويند ما باآمريكا راه‌ كج‌ رفتيم‌ و راه‌ سازش‌ رفتيم‌، اينها ضد انقلابند. مامور همان‌ شوروي‌و آمريكا هستند كه‌ مي‌خواهند اختلاف‌ بيندازند.»
از سوي‌ ديگر، دكتر يزدي‌ (وزير امور خارجه‌ي‌ دولت‌ موقت‌)، در روز بعد از حادثه‌،طي‌ مصاحبه‌ي‌ مطبوعاتي‌ مي‌گويد:
«دولت‌ جمهوري‌ اسلامي‌، موظف‌ به‌ حفظ‌ مال‌ و جان‌ اتباع‌ خارجي‌ است‌... به‌عنوان‌ دولت‌ از وقوع‌ چنين‌ حادثه‌اي‌ ابراز تاسف‌ مي‌كنيم‌.»
البته‌ دكتر يزدي‌ با زيركي‌ و با توجه‌ به‌ حمايت‌ عموم‌ مردم‌ و حضرت‌ امام‌ از جريان‌تسخير لانه‌ي‌ جاسوسي‌، سعي‌ كرد خود را چندان‌ در مقابل‌ اين‌ جريان‌ قرار ندهد وچنين‌ اقدامي‌ را حمايت‌ از دولت‌ خواند و گفت‌:
«چون‌ آمريكايي‌ها به‌ پاسخ‌ دولت‌ درباره‌ي‌ استرداد شاه‌ پاسخ‌ مثبت‌ نداده‌اند ، دانشجويان‌ اقدام‌ به‌ اشغال‌ سفارت‌ كرده‌اند .  »

مرحوم‌ حاج‌ سيداحمد خميني‌ در اين‌ باره‌ مي‌گويد:
 «من‌ در نخست‌وزيري‌، در اتاق بازرگان‌ و دكتر سحابي‌ بودم‌ كه‌ از قم‌ تماس‌گرفتند و مرا كه‌ به‌ تهران‌ آمده‌ بودم‌، از آن‌ طرف‌ بي‌سيم‌ خواستند. یکی از آقایان گفتند، امام‌ استعفاي‌ بازرگان‌ را پذيرفت‌. من‌ به‌ روي‌ خودم‌ نياوردم‌. سحابي‌ وبازرگان‌ مي‌گفتند، معلوم‌ است‌ كه‌ امام‌ استعفاي‌ ما را قبول‌ نمي‌كنند، ولي‌ ما بايدبراي‌ پذيرش‌ مجدد مسؤوليت‌ شرط‌ و شروط‌ بگذاريم‌ كه‌ يكي‌ از آنها، آزادي‌آمريكايي‌هاست‌. من‌ سكوت‌ كرده‌ بودم‌. فقط‌ از اتاق آنها بيرون‌ آمدم‌. ما همه‌شاهد بوديم‌ كه‌ چگونه‌ جمعي‌ به‌ دست‌ و پا افتاده‌ بودند، تا امام‌ را متقاعد كنندكه‌ استعفا را نپذيرد و نتيجتاً دولت‌ موقت‌ با تأييد مجدد و قوت‌ بيشتري‌ واردصحنه‌ شود و كنترل‌ اوضاع‌ را به‌ نفع‌ جرياني‌ كه‌ مدت‌ها براي‌ آن‌ سرمايه‌گذاري‌كرده‌ بودند، دوباره‌ به‌ دست‌ گيرند. اما امام‌ هوشيارتر از آن‌ بودند كه‌ اين‌گونه‌حركت‌ها در ايشان‌ تأثير كند.»


13آبان روز تسخير سفارت آمريکا و مبارزه با استکبار جهاني

در ابتداي انقلاب و زمان حكومت دولت موقت، در سرتاسر كشور، حركت‌هايي مي‌شد تا جو سياسي جامعه را ملتهب و پيچيده كند. بعدها معلوم شد كه مركز تمامي اين فتنه‌ها و جريانات ضدانقلابي، در سفارت آمريكا در تهران است؛ در حالي‌كه موضع منافقانه آمريكا نسبت به انقلاب اسلامي مانع از روشن شدن چهره واقعي آمريكا در ميان مردم گرديده بود. به همين جهت، امام خميني، بيانات قاطعي عليه ابرقدرت‌ها و بويژه آمريكا، ابراز فرمودند و خصوصا با ورود شاه به آمريكا فرمان مقابله را به تمامي دانش‌آموزان و دانشجويان و طلاب علوم ديني صادر نمودند.
 در چنين شرايطي با هدف وادار كردن آمريكا به استرداد شاه و اموال ملت ايران، دانشجويان تصميم به اشغال سفارت آمريكا گرفتند. دانشجويان گرد هم آمدند و طي يك راهپيمايي تا سفارت آمريكا، از ديوارهاي سفارت بالا رفته و عليرغم مقاومت محافظين و آمريكايي‌ها، سفارت را به تصرف كامل درآوردند.
 در هنگام تسخير سفارت، آمريكايي‌ها، به سرعت مشغول نابود كردن بسياري از اسناد دخالت‌ها و تجاوزات و غارت‌هاي خود شدند ولي پس از تسخير سفارت به سرعت از نابودي باقي‌مانده اسناد جلوگيري شد و بعدها اسنادي كه از لانه جاسوسي آمريكا به دست آمده بود چاپ شده و در اختيار همگان قرار گرفت.
 به محض انتشار اين خبر، مردم بسياري با خشم و انزجار مقابل لانه جاسوسي تجمع كرده و از حركت دانشجويان حمايت نمودند. امام خميني نيز در پيامي اين حركت را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول ناميدند . به اين ترتيب روز 13 آبان سالروز تسخير سفارت آمريکا در ايران به دست دانشجويان غيور اين سرزمين درسال1358، به نام روز مبارزه با استکبار جهاني در تاريخ کشور ايران به ثبت رسيد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
بهمنیار
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۰:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۳
0
1
بسیار عالی بود ممنون
ali
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۵:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۵
0
0
عالی
کاش نام نویسنده هم میزدید
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین