کارگران فصلی...... زحمتکشان اصلی

در حال پیاده روی و فکر کردن برای برنامه کاری امروزم  بودم که یک آن صدایی
توجهم را جلب کرد و جلب شدن توجه حقیر به این صدا مساوی شد با درگیری و....



راننده 206 سفید وقتی خودرو را نگه داشت تا کارگر سوار کند هجوم این بنده خدا ها به سمت ماشین باعث کنده شدن آینه بغل 206 و در نهایت فحاشی راننده جوان این خودرو به کارگران فصلی حاضر در حاشه اتوبان ارتش و دست آخر درگیری با من و رفتن به کلانتری را در پی داشت



راننده جوان به صورت رگباری فحاشی میکرد که اشاره به این قضیه بدور از ادب میباشد
برای حل مشکل پیش آمده جلو رفتم ولی راننده ول کن نبود و کم کم داشت وارد حریم خانواده این بنده خداها می شد که یک آن رگه غیرتم عود کرد وبا کف پا چنان ضربه ای به آینه ای که هنوز از سیم آویزان بود زدم که کنده شد و چند متر  دورتر افتاد



راننده روکرد به سمت من که فلان فلان شده پدرت را در میآورم ...
صدایم را بردم بالا و در حال داد زدن گفتم اشتباه میخوری مردک چرا فحاشی میکنی
گفت آینه ماشینم را زدی شکوندی حالا پرو گری هم میکنی گفتم خسارت این آینه را من میدم چرا فحاشی میکنی. خلاصه در این گیر و دار راننده ماشین دیگری ترمز شدیدی زد و تا آمد پایین شروع کرد به کتک زدن راننده 206 خلاصه هیچ کسی جلو نرفت تا حسابی کتک بخورد بعد از چند دقیقه وقتی کتک زن به کتک خور میگفت چرا فرار میکنی آینه را زدی شکست اشکال ندارد اتفاق بوده ولی ابنکه بزاری فرار کنی درست نیست

تازه فهمیدیم چه خبر شده یک آن دیدم هر کدام یک چیزی در دست دارند (مورد اشاره نماینده مجلس) و در حال حمله به سمت فرد مذکور هسیند..