کد خبر: ۱۷۴۳۵۳
تاریخ انتشار:
آغاز اجرای نمایش"تیغ و استخوان" در سالن چهارسوی تئاترشهر

تیغی کُند و استخوانی پوک

نمایش "تیغ و استخوان" نوشتۀ "دیوید ریب"، به کارگردانی "منیژه محامدی" داستان وضعیت بد روحی و روانی پسری امریکایی به نام دیوید را در دهه های 50، 60 و 70 روایت می کند که از جنگ ویتنام بازگشته و علاوه بر این که در این جنگ بینایی اش را از دست داده، دچار بیماری های روانی و توهمات عجیب و غریبی نیز گردیده است.

گروه هنری - سیّدعلیرضا کیانپور: درحالی که نمایش "تیغ و استخوان" به کارگردانی منیژه محامدی یکی از کارگردانان باسابقۀ تئاتر از امروز 1 آبان ماه در سالن چهارسوی مجموعۀ تئاترشهر برای مدت بیش از یک ماه به روی صحنه می رود، دیروز 30مهرماه اجرای ویژۀ عکاسان این نمایش در ساعت 19:30 به همت روابط عمومی تئاترشهر با دعوت از عکاسان انجمن عکاسان خانه تئاتر، خبرگزاری ها و سایت های مرتبط برگزار شد. گفتنی است، در طول اجرای این نمایش روابط عمومی تئاتر شهر و گروه نمایش پذیرای هیچ عکاسی نخواهندبود.

به گزارش بولتن نیوز، نمایش "تیغ و استخوان" نوشتۀ "دیوید ریب" داستان وضعیت بد روحی و روانی پسری امریکایی به نام دیوید را در دهه های 1950، 60 و 70 روایت می کند که از جنگ ویتنام بازگشته و علاوه بر این که در این جنگ بینایی اش را از دست داده، دچار بیماری های روانی و توهمات عجیب و غریبی نیز گردیده است. دیوید که به هیچ وجه احساس خوبی از بازگشت به خانه ندارد، در عالم خیال و توهماتش دختری ویتنامی را همیشه در کنار خود می بیند.

از سویی مادر و پدر پا به سن گذاشتۀ دیوید نیز که هر کدام به گونه ای علی رغم میل باطنی، زندگی را به دیوید از جنگ بازگشته سخت و سخت تر کرده اند، به همراه برادر کوچکترش که به شکلی نمادین، معرف جوانان و هیپی های طغیانگر دهه های 60 و 70 امریکاست و کمابیش راه پدر و مادر را طی می کند، در طول نمایش سعی می کنند به دیوید کمک کنند که منجر به وقوع جریان ها و ماجراهایی می شود.

شخصیت های نمایش"تیغ و استخوان" (لااقل آن گونه که در اجرای خانم محامدی از این نمایش می بینیم) به طرز ساده لوحانه ای تیپ هایی از جامعۀ آن روزهای ایالات متحده را بازنمایی می کنند و تا حدودی با رفتار، گفتار و تصمیمات سطحی شان، نمایش را بدون کمترین رویداد خارج از تصوری، به کلیشه ای ترین حالت ذهنی ممکن پیش می برند.

پدر دیوید(با بازی محمّد اسکندری) که خود نیز در جوانی در یکی دیگر از جنگ های امریکا(جنگ کره) حضور داشته، شخصیتی است که به وضوح دچار بحران پیری شده و با پرخاشگری گاه و بیگاه علیه اعضای خانواده اش، نارصایتی از زندگی شخصی اش را فریاد می زند. برای نمونه در سه صحنۀ پشت سر هم ابتدا مثلاً در گفتگویی با خودش از این وضعیت شکایت می کند، در صحنۀ بعد به تک تک اعضای خانواده اش(همسر، دیوید و پسر کوچک تر) علناً اعتراض می کند و با آنان پرخاش می کند و باز در صحنۀ بعدی دوباره در گفتگوی دیگری با خود و این بار بیش از دفعۀ پیش رو به تماشاچیان، از این زندگی نکبت بار و بی هیجان، شکایت می کند.

شخصیت مادر(که خانم مهوش افشارپناه در آن ایفای نقش میکند) زنی به شدت ساده و مذهبی است که گاه و بیگاه دست به دعا برده و دلیل هر مشکلی را ناشکری و عدم توجه به مسیح می داند و برای بهبود شرایط دست به دامان پدرکلیسای محل می شود.

به هرتفسیر، آن چه این نمایش را به اثری ضعیف تبدیل کرده، علاوه بر متن ضعیف و شعاری، برخورد سطحی گروه اجرایی با این متن است. بازی های به شدت کلیشه ای بازیگران و ایده های سطحی کارگردان که به خصوص در میزانسن ها نمود یافته، نشان از این دارد که گروه اجرایی با نگاهی غیرخلاقانه به هنر و تئاتر می نگرند.

شاید تنها نکتۀ قابل توجه این نمایش را باید در طراحی صحنۀ این کار جستجو کرد. امیرحسین دوانی طراح جوان این نمایش با پوشاندن تمامی صحنه اش با رنگی سفید، ضمن آن که توانسته تصویری زیبا و درست از دنیای ذهنی دیوید(که نابیناست) را بازسازی کند، به لحاظ مفهومی نیز وجهی هنرمندانه به نمایشنامۀ "تیغ و استخوان" بخشیده است.

داستان نمایشنامۀ "تیغ و استخوان" که نمایشنامه ایست دربارۀ جنگ ویتنام و دنیای سیاهِ جنگ، تماماً در خارج از ویتنام و در داخل مرزهای امریکا می گذرد. با این حال دوانی با استفادۀ موکدش از رنگ سفید که علاوه بر درودیوار و پرده در یکدست سفید بودن، گیتار، تلوزیون و ... نمودیافته، بر پوشالی بودن این پاکیزگی و آرامش انگشت گذاشته و از سویی این دنیا و اشیای درون آن را از واقعیت زندگی خالی کرده و از ارزش حقیقی بودن، ساقط ساخته است.

با این همه "تیغ و استخوان" به غیر از ایدۀ طراحی صحنه اش، حایز ارزش هنری دیگری نیست و نکته این جاست که با دیدن نمایش "تیغ و استخوان" سوالی بنیادی به ذهن مخاطب خطور می کند و آن این که اساساً برای چه ما به سراغ هنر و تئاتر می رویم و سعی می کنیم به عنوان نمونه با گردهم آوردن یک گروه، اثری نمایشی را برای اجرایی یک ماهه به روی صحنه ببریم؟ آیا صرف این که نظام تئاتری کشور این فضا را برای ما مهیا می کند که سالی یکبار نمایشی را به روی صحنه ببریم، کافیست که برای ساختن یک نمایش دست به کار شویم؟

نمایشنامۀ "تیغ و استخوان" فارغ از این که هیچ ارتباط و سنخیتی با فضای امروز جامعۀ ما ندارد، به هیچ وجه نمایشنامۀ خوبی هم نیست و این که چه چیز در این نمایشنامه خانم محامدی را بر آن داشته که با صرف هزینه و زمان دست به کار آمادۀ اجرا کردن این نمایش بر روی صحنۀ تئاتر بشود، به هیچ وجه روشن نیست!

جالب این جاست که این اتفاق در شرایطی می افتد که هر کسی که اندکی درگیر نمایش و تئاتر کشور باشد، به خوبی می داند که کمبود امکانات و به خصوص تعداد کم سالن های نمایش یکی از مشکلات اساسی و اولیۀ نمایش ماست و از دیگر سو تعداد بسیار زیاد نیروی انسانی فعال در زمینۀ تئاتر نیز با توجه به این کمبود امکانات به جای این که به اتفاقی مثبت در نمایش ما تبدیل شده و کارکردی مثبت داشته باشد، خود به یکی از مشکلات دیگر نمایش کشورمان بدل گردیده است و در چنین وانفسایی است که یکی از بهترین سالن های مان، برای زمانی بیش از یک ماه، این چنین در اختیار یک نمایش ضعیف قرار می گیرد و از آن فاجعه بار تر این که امثال این نمایش ها، در هنر و تئاتر امروزمان اصلاً کم نیستند.

به هر تفسیر نمایش "تیغ و استخوان" با بازی محمّد اسکندری، مهوش افشارپناه، جوادنمکی، محمد نادری، دانیال خجسته و دنیا نصر قرار است از روز چهارشنبه 1 آبان ماه بیش ازیک ماه(تا 11 آذرماه)، از ساعت 19:30 در سالن چهارسوی مجموعۀ فرهنگی-هنری تئاترشهر پذیرای علاقمندان خواهد بود. همچنین مریم ذاکرین(منشی صحنه)، مریم غیور زاده(طراح لباس)،امیرحسین دوانی(طراح و ساخت دکور)، آرشام مؤدبیان(موسیقی، برنامه ریز و مدیر تولید)، نیلوفر ارشدی(طراح پوستر و بروشور)، امیر خدامی(عکاس) و محمدحسین جعفری (ساخت ویدئو پروژکشن) از دیگر عوامل این نمایش اند
منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین