گروه فرهنگی: عصر دیروز به بهانۀ انتشار به اصطلاح انقلابی ترین کتاب استادعلاّمه محمدرضاحکیمی، نشستی باحضور آقای دکتر حسن سبحانی(استاداقتصاد دانشکدۀ اقتصاد دانشگاه تهران)، خانم دکترساراشریعتی(استاد دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران) و حضرت حجت الاسلام محمدرضا زائری(نویسنده و پژوهشگر) و نیز در حمعی از جوانان و دانشجویان علاقمند، در مجموعۀ فرهنگی سرچشمه برگزار گردید.
به گزارش بولتن نیوز: در این نشست تخصصی پس از تلاوت آیاتی چند از کلام الله قرآن مجید و سرود پُرافتخار جمهوری اسلامی ایران، ابتدا حجت الاسلام زائری پشت تریبون رفته و سخنانی درخصوص اهمیت و ارزش علمی کتاب "منهای فقر" علامه حکیمی برای حضار جسله اقامه فرمود. حجت الاسلام زائری که سخنانش را با ارائۀ تشابهاتی میان برخی نظرات رادیکال درخصوص وضعیت سیاسی اجتماعی جامعه و نیز برخی انتقادات مطروحه در "کتاب منهای" فقر با سخنان مقام معظم رهبری در ازمنه و اماکن مختلف، آغازنموده بود، با اشاره به بحث حجاب، افزود: اسلام تنها نماز و روزه و سختگیری در امر حجاب نیست و نکتۀ جالب برای بنده این است که متاسفانه در جامعۀ امروز، برخی از تیریبون دارها و متولیان رسمی دین و مدعیان دینداری، گاهی به خاطر یک مسئلۀ بسیارمهم و ارزشمند همچون حجاب، رگ غیرتشان بیرون زده، فریادشان بلندشده و جامعه را متشنج می کنند که بسیار هم بجاست و جای تقدیر و حمایت دارد. اما به راستی حجم روایات دینی ما در خصوص حجاب چقدر است و حجم روایات مربوط به عدالت و فقر و مستضعفین چقدر؟ مسئله این است که آیا حساسیّت ما دربارۀ مسائل مختلف ارتباطی با حجم و مقدار روایات دینی مان درخصوص این مسائل دارد یا خیر؟!! اگر حجم روایات ما دربارۀ مسئلۀ حجاب حدود 5% کلِّ راوایات دینی ماست، می بایست به میزان همین 5%درصد فریاد بزنیم و اگر حجم روایات اهل بیت دربارۀ غنا، فقر، یاری مستصعفین وعدالت 95% بود، باید به اندازۀ 95% فریاد زده و درجهت اجرای آن تلاش کنیم.
بسیار دیده ایم که افراد خوشفکر، متدیّن، انقلابی و متعهّد راجع به این که چرا حجاب فلان خانم جوانان جامعه را آزار می دهد و به لحاظ اخلاقی به طغیان وامی دارد، نگرانند؛ اما آیا زخمی که نداری و فقر بر افراد نیازمند واردمی کند، بیشتر و عمیق تر نیست؟!! سوال من این است که آیا دیدن یک خودروی یک یا دو میلیاردی و یک خانۀ بیست یا سی میلیاردی در تهران، بیشتر افراد را به طغیان وامی دارد یا دیدن روسری عقب رفتۀ یک دختر جوان درخیابان؟!! چگونه است که که برای مسئلۀ دوم همه چیز را در روزنامه ها و مجلات و تریبون های نمازجمعه و خطبۀ محراب و منبر و مسجد همه چیز را به هم می ریزیم اما برای مسئلۀ اوّل که اساس دین است، هیچ حساسیّتی نداریم؟!!
وی در ادامۀ صحبت هایش با اشاره مباحثی که درحدیث معراج درخصوص عدم همنشینی با زیاده خواهان مطرح گردیده، گفت: شما اگر به روابط برخی از مسئولین و مخصوصاً فرزندان مسئولین درچند سال اخیر نگاه کنید، مسائل عجیب و باورنکردنی بسیاری می بینید و جالب این جاست که یک جوان بدبخت و فقیر در فلان شهرستان، به خاطر این که یک بار نمازش را نخوانده یا در نمازجمعه شرکت نکرده، در گزینش ادارات ما، مردود می شود و باز از آن سو به شخصی که اساساً به باورهای دینی هیچ اعتقادی ندارد و کارآمدی آنها را زیرسوال می برد، بالاترین مسئولیت های جامعه واگذار می شود.
حجت الاسلام زائری در پایان صحبت هایش با اشاره به تعبیر "انقلابی ترین کتاب علامه" که درخصوص کتاب "منهای فقر" از سوی کارشناسان مطرح شده، بیان داشت: جالب این جاست که خود علامه نیز به این موضوع اشاره دارند و چنان چه در بخشی از کتاب نیز آمده "ما از 50سال پیش که شعار انبیایی، قرآنی را فریاد کرده ایم، انقلابیترین بوده ایم و هستیم" هم بسیار مشابه تعبیر رهبرانقلاب است که فرمودند"من انقلابی ام". تعبیری که در نظرسنجی هایی که انجام شد به عنوان مهم ترین و معروف ترین عبارت ایشان در سال91 نیز انتخاب گردید و تمام حرف آقای علاّمه حکیمی نیز است که "من انقلابی ام"!
حجت الاسلام زائری درپایان، سخنانش را نیز
با ذکرجملاتی از بیانات مقام معظم رهبری، خاتمه داد و بر اهمیّت بحث عدالت
اجتماعی، رسیدگی به فقرا و مبحث فقر تاکید نمود. مقام معظم رهبری در بخشی از خطبۀ
نماز عید فطر سال81 فرمودند: "همه باید خود را در برای مبارز با فقر و مجاهدت
در راه ستردن غبار محرومیت از چهرۀ محرومان و مستضعفان موظف بدانند. این مبارزه یک
وظیفۀ همگانی است." ایشان پس از ذکر این جملۀ مقام معظم رهبری، افزودند: یکی
ازنشانه های تکذیب دین است که انسان در مقابل فقر فقیران و محرومان بیتفاوت باشد
و احساس مسئولیت نکنند.
درپایان حجت الاسلام زائری، سخنانش را با
حسن ختامی دیگر از بیانات مقام معظم رهبری که می فرمایند: "از مسئولان اجرایی
تا مسئولان قضایی، تا قانونگذاران تا روحانیان، تا گویندگان، تا روزنامه نگاران،
تا روشنفکران و دیگران همه باید این را وظیفۀ خودشان بدانند. اگر جهت گیری عدالت
اجتماعی درکشور ضعیف شود، هرکاری درکشور صورت گیرد، به زیان طبقات ضعیف و عامۀ
مردم و به سود عدهای معدود، زرنگ ها و گردن کلفت ها و دست و پا دارها و قانوندانهای
قانون شکن که راه های قانون شکنی را می دانند، تمام خواهدشد. مجموعۀ همۀ این
کارها به عهدۀ همه است.
در ادامۀ این نشست، مجری برنامه با قرائتی شعر زیبای "در زاغه های شهر" استادعلّامه حکیمی، از جناب آقای دکترحسن سبحانی برای ایراد سخنرانی شان درخصوص انتشار کتاب "منهای فقر" دعوت به عمل آورد.
دکترسبحانی که با متانت همیشگی و آرامش مثال زدنی اش، سخن می گفت، با بیان انتقادی از شیوۀ بزرگداشت گرفتن های معمول، گفت: ادبیات و آموزه های مربوط به دین اسلام و از جمله ادبیات فردی که این جلسه به بزرگداشت مقام او می پردازد بسیار رسا و گویا است و این است که دین با فقر نمی سازد و اگر کشوری اسلامی باشد، نمی تواند فقیر بوده و از دیگرسو، باید بدانیم که اگر کشوری فقیر بود باید در اسلامی بودنش شک کنیم.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران درادامه افزود: برای ما و جامعه ای که درآن زندگی می کنیم، عنصری ترین مساله این است که مطلوب اسلام در خصوص داشتن جامعهای متعادل و عاری از فقر با همه مظاهرش با چه ساز و کاری تامین می شود! ساز و کارها باید به گونه ای باشد که وقتی آمد فقر رخت بربندد و ارزش های جامعه با جوهرۀ دین تغییر کند، باورم این است که در جمهوری اسلامی آن ساز و کار که باید هدف تامین عدالت را نشانه می گرفت با متغیرهای سرمایه داری پیگیری شد و نظام سیاسی و فرهنگی که به زبان ادعای مبارزه با سرمایه داری می کردند، اقتصاد سرمایه داری را پشتیبانی می کردند. غافل از این که دشمن در پشت الفاظ پنهان شده است، نباید از یاد ببریم که در این سال های طولانی برآیند اقدامات حکومتی درجستجوی توسعه یافتگی به خاطر اتخاذ ساز و کاری غریب بسیاری از کسانی را که با این ساز و کار مخالفت کردند به شیوه های مختلف منزوی کرده است.
دکتر سبحانی در بخشی دیگر از سخنانش با انتقاد از روند فعلی اقتصادی کشور، خاطرنشان کرد: در حال حاضر وضعیت به گونه ای شده است که فرد 16ساعت کار می کند و هیکل نحیف خود را به خانه می رساند و فردا روز از نو روزی از نو! چگونه می توان از چنین فردی انتظار فکر و مشارکت در فعالیت های فکری و فرهنگی را داشت. وی افزود: درد بزرگتر این است که همه آنها که در این سالها به طراحی، تثبیت و اجرای این ساز و کارهای متکثر کمک کرده اند، به جای پاسخگویی اوضاع را به گردن کسانی انداخته اند که به نام دین جامعه را اداره کرده اند.
سبحانی گفت: در مجموعه مسئولینی که اقتصاد و مسائل اجتماعی و فرهنگی را اداره کرده اند یا نمی بینید یا کم می بینید کسانی را که ادبیات اقتصاد دین را در طیِّ این سال ها داشته باشند، ما دچار بدعت شده ایم و این بدعت جایگزینی ساز و کار اصالت سرمایه به جای ساز و کاری است که اگر کار می کرد، نمی توانست با فقر جمع شود. است این بدعت ها از طریق به عوارض و معلول هایی مثل دادن یارانه به وجود نیامده است. این بدعت ها جایگزینی ساز و کار غریبه در حضور تملق و مهار نقد و سکوت مصلحت اندیشان به وجود آمده است.
دکتر سبحانی که سازوکارهای فعلی اقتصادی را در جهت منافع سرمایه داری می داند و تصریح کرد: در این ساز و کارها به سرمایه اصالت داده اند به طور رسمی از اصالت سرمایه و قانون گذاری به نفع سرمایه و همچنین حساب کشی از نیروی کار پرداخته اند و این باعث شده که حداقل مشکل ما فقر باشد و بزرگتر از فقر آن گرفتاری های ذهنی است که مردم با آن درگیر شده اند. مردم مجبورند به خاطر حفظ آبرو و تامین معاش شان زحمت فراوان بکشند.
دکترحسن سبحانی در پایان سخنانش، خواستار توجه بیشتر به فقرا شد ضمن این که فقر را مرگ اکبر دانست، گفت: در روزگار غربت دین باید از هر فریادی به نفع دین حمایت کرد. حداقل باید این انتظار را داشته باشیم که حاکمیت دینی، اجتماع دینداران را با آموزه های دینی اداره کند تا فقر که مرگ اکبر است و موجب سلب شخصیت فقیر می شود، از بین برود و آن گاه است که می تواند از استعدادهای خودش استفاده کند.
ایشان همچنین با ارائۀ انتقادی درخصوص شیوۀ سرهم بندی کتاب"منهای فقر" افزود: این کتاب می تواند در چاپ بعدی به گونه ای منتشر گردد که سهم نویسنده از گفته ها و نوشته ها مشخص باشد و خواننده به اشتباه این کتاب را یکپارچه منتسب به استاد حکیمی نداند.
در بخش بعدی این نشست، دکترسارا شریعتی که به عنوان آخرین سخنران جلسه انتخاب شده بود، درحالی که همۀ حضار از رسیدن ایشان به جلسه و ایراد سخنرانی درخصوص کتاب "منهای فقر" کاملاً نا امید شده بودند، خود را به جلسه رساند و بلافاصله پس ورود به سالن، برای ایراد سخنرانی، پشت تریبون رفت و طی سخنانی به دلایل اهمیت کتاب"منهای فقر" استاد علّامه حکیمی و سپس ضرورت پرداختن به فقر به عنوان سرفصلی مهم در مطالعات علوم انسانی و اجتماعی پرداخت.
دکتر شریعتی با شیرینی و حلاوتی که معمولاً در کلامش نهان است، سخنان
خود را با اشاره به خاطرۀ خود از تماشای تئاتری با موضوع فقر و کودکان کار تحت
عنوان "هفتمین برخون خوان رستم" نوشته وکار شارمین میمندی
نژاد(بنیانگذار جمعیت دانشجویی امام علی(ع)) آغاز کرد که چندی پیش به جای اجرا در
یک تماشاخانۀ رسمی در اتاقی درمحلۀ مولوی، درخانه و پناهگاه کودکان کار و خیابانی،
اجرا شده و هرازگاه اجرای دیگری از این نمایش به منظور کمک به کودکان کار و
خیابانی، به روی صحنه می رود.
وی پس از اشاره به داستان تاثیرگذار این نمایش، بیان داشت: به نظر میرسد که فقر مسئله اصلی دینداری امروز ما نیست. انقلاب برای ایجاد جامعۀ عادلانه رخ میدهد و اگر عدالت محقق نشود، تنها ثروت وقدرت جابجا شده است. فقرموضوع مهم داستانهای امروز ماست؛ «یکی بود یک نبود»، آن یکی که هست فقر است و آن یکی که نیست ماییم.
استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در بخشی از صحبت هایش افزود: متاسفانه امروز به گونهای شده که هرکس به موضوعات مثلی عدالت و فقر حساسیت نشان میدهد، گفته میشود که او تحت تاثیر پارادایم مارکسیستی است و این خود نشان میدهد که دین چقدر از رسالت و مسیر اصلی خود خارج شده است. اصل فقر از فرط بدیهی بودن مغفول مانده و علما و نخبگان ما بدان نپرداختهاند و در آکادمی و علوم اجتماعی ما نیز سرفصل نیست.
و در ادامه درخصوص کتاب "منهای فقر" افزود: این کتاب اثر یک مبارز مارکسیست نیست. بلکه تألیف یک عالم راستین دینی است که عدالت را شاخصه اصلی جامعه دیندار معرفی میکند. این کتاب یک یادآوری است و نکته مهم آن این است که کسانی که با بیعدالتی اجتماعی مبارزه میکنند دیندار هستند. قسط و عدالت اصل اصلی تشیع بوده و حتی امامت نیز محصول عدالت است.
وی پس از اشاره به بررسی مسئلۀ فقر در ایران قبل و بعد از انقلاب، خاطرنشان کرد: قبل از انقلاب و در زمان انقلاب فقر مسئله اصلی بود و یکی از انگیزههای جدی همه مبارزان انقلابی ساخت جامعه برابر بود و بعد از انقلاب نیز همین تبلیغ شد و مسئله جامعه عادلانه مسئله اصلی جامعه بود. رفتهرفته اراده انقلابی جای خود را به آرمان انقلابی داد و بسیاری از انقلابیون با خود اندیشیدند که جنگ و مبارزه ما را از زندگی بازداشته است و اکنون زمان آن است که کام خود را از زندگی برگیریم.
شریعتی با بیان اینکه تمام آسیبهای اجتماعی معلول فقر هستند گفت: فقر همیشه مسئله اصلی اجتماعی بوده است. از دهه 60 و 70 میلادی در جوامع توسعه یافته گفته شد که نان مسئله اصلی نیست و برخی آگاهانه گفتند که باید این مسئله را کنار بگذاریم و اینگونه بود که فقر دیگر سرفصل علوم اجتماعی و انسانی نبود اما در همان حال کسانی گفتند که فقر و نابرابری همچنان مسئله امروز ما است. در کمتر از 20 سال فقر با خشنترین چهره خود به جوامع توسعه یافته برگشت و در اشکال جدید خود مانند مهاجران بیهویت و افرادی که کار میکنند و باز فقیرند در مهد توسعه یافتهترین جوامع ظاهر شد. برخی از جامعهشناسان دوباره درباره فقر نوشتهاند و فقر دیگر بار سرفصلی در علوم اجتماعی شد. بسیاری معتقدند که فقر امروز جوامع جهان سوم محصول ثروت انباشته شده در جوامع توسعه یافته است. بعد از بازگشت فقر در چهره جدید خود در جوامع توسعه یافته ضد جامعههایی حول و حوش جامعه کلان به وجود آمد که به آنها "گَتو" میگفتند. گتوها مراکز فقر و خشونت و بدبختی بودند و در مواقع بحران و شورش جوامع برای عقدهگشایی و از سر نفرت به جامعهای که آنها را حذف کرده در شکل خشونتهای خیابانی ظهور میکردند و بدین سال کمربند ناامنی برای جامعه کل ایجاد شده بود.
شریعتی افزود: در این زمان بود که "من" جای "دیگری" را پر کردم و دیگر کسی از فقر صحبت نمیکرد اما از فقرا بسیار میگفتند. در صحبت از فقرا نیز به ویژگیهای شخصی فقرا اکتفا میشد و گفته میشد که مسئله اصلی در فقر و غنا قابلیتهای فردی است و جامعه و سیستم و ساختار مقصر نیست. در این فضا اگر کسی به فقیر کمک میکرد نه برای رفع یک مشکل بزرگ اجتماعی بلکه برای ساخت آخرت و بیمه کردن فرزندان و ... بود و باز مسئله اصلی خودش شخص بود.
وی افزود: در ضدِّجامعههای امروز دیگر مبارز پیدا نمیشود. آنها همه دنبال حامی هستند در حالی که باید دنبال مدرسه، مسکن و بیمارستان باشند. آن هم نه به عنوان کمک به آنها بلکه به عنوان حق خود. امروز در کشور ما بافت اجتماعی اگر نگوییم از هم گسیخته بلکه به طور جدی دارای آسیب است و فقر در هزار و یک چهره خودنمایی میکند که یکی از بدترین اقسام آن فقر پنهان است که افراد مثلا در محیطهایی مانند دانشگاه خواستگاه طبقاتی خود را بروز نمیدهند.
ایشان با انتقاد از وضعیت فرهنگی امروز جامعۀ کشورمان، افزود: امروز در جامعه ما گفته میشود که کار انسان را ثروتمند نمیکند بلکه پول است که انسان را ثروتمند میکند. سرمایه انسان را پولدار میکند و به نظام بانکداری اسلامی و سودگیری 20 درصدی آن دیگر نیاز به کار نیست!
دختر دکتر شریعتی با انتقاد از برنامهسازی رسانۀ ملی و در نظر نگرفتن معضل فقر، افزود: صداوسیما برنامه های مذهبی زیادی دارد اما هیچ برنامه ای وجود ندارد که به فقر بپردازد. گویا دین در خود مساله ای به نام فقر ندارد و با چالش های دیگری روبرو است وقتی کتاب "منهای فقر" را به بنده دادند ابتدا فکر کردم کتابی مثل کتاب محمد یونس یا کتاب یک مبارز مارکسیستی است اما این کتاب، کتاب یک عالم راستین دینی است که به ما می گوید هر جا که فقر هست، دین نیست.
دکترشریعتی با اشاره به تیتر یکی از روزنامهها از قول یکی از مقامات مسئول مبنی بر این که "یک تنه نمیتوان با بیحجابی مبارزه کرد" گفت: حرف من این است که اگر همین حمیّت و غیرت برای فقر نیز وجود داشت فقر تا امروز ریشهکن شده بود. به عقیده من فقر مسئله سیاسی است و قدرت و سیاست در آن نقش بسیار مهمی دارد چرا برای فرهنگ سیاستگذاری میکنیم اما بر اقتصاد نمیتوانیم برای انواع و اقسام فقر چنین کاری کنیم! اراده سیاسی ریشهکن کردن فقر در کشور ما وجود ندارد و گرنه دولت میتوانست همانگونه که با هزار و یک مسئله فرهنگی مبارزه میکند با فقر نیز مبارزه کند.
شریعتی پس از آن که صراحتاً سیاست و سیاسیون اولین مقصِّر معضل اجتماعی فقر معرفی کرد به عدم وجود ارادۀ سیاسی برای ریشه کن نمودن فقر اشاره نمود، جامعه را به عنوان دومین مقصر فقر اعلام داشت و بیان داشت: زمانی که در یک جامعه گرسنهای وجود داشته باشد، تک تک افراد جامعه در آن مقصرند اما ما با واگذار کردن و کنار نهادن فقر آن مسئله را به دست عوام فریبان سپردیم. طبیعی است زمانی که عالم دینی و روشن فکر و آکادمی مسئله چنین مهم را رها میکند عوامفریبان از این مسئله استفاده میکنند.
وی در پایان نشست، خاطرنشان کرد: ما حساسیت خود را نسبت به فقر از دست دادهایم و آن گونه که به بحثهای حوزۀ روشنفکری سیاسی خارجی و داخلی حساسیم آنقدر به فقر حساس نیستیم. فقر میتواند روزی تیتر یک روزنامهها شود اما ما به دلیل مسائل سیاسی صدایش را در نمیآوریم و به تدریج حساسیتمان را به آن از دست میدهیم.
دکترسارا شریعتی که با سخنانش جمعیت حاضر را به وجد آورده بود و درطول ایراد سخنرانیاش چندین بار از سوی حضار مورد تشویق قرار گرفته بود، در پایان کتاب "منهای فقر" را ترجمان اجتماعی دین دانست و سخنانش را با نقل قولی از آلبر کامو مبنی بر این که "به چه کار میآید سعادت وقتی دیگران در آن سهیم نیستند"، خاتمه داد و بار دیگر مورد تشویق طولانی حضار قرار گرفت.
گفتنی است در بیرون سالن میزی برای فروش و نمایش کتاب "منهای فقر" و آثار دیگر استاد حکیمی در نظر گرفته شده بود و پس از اتمام جلسه دانشجویان و خبرنگاران با حلقه زدن به دور سخنرانان و اساتید مدعو این نشست، برای مدتی با شور و شوقی جالب توجه به سوال و جواب پرداختند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com