گروه
فرهنگی بولتن نیوز- وقتي ميخواهيم به سبک زندگي يک جامعه بپردازيم در حقيقت ميخواهيم هويت آن
جامعه را بررسي کنيم، زيرا
آنچه در فهم سبک زندگي يک جامعه مهم است، اين
است که بدانيم افراد يک جامعه داراي چه جهان بيني و ديدگاهي هستند و مبتني
بر آن جهان بيني، ارزشها و مطلوبهايشان چيست و به کدامين قواعد رفتاري و
هنجاري پايبند هستند، گرچه سبک زندگي امري متجلي و قابل تشخيص در زندگي
عموم مردم يک جامعه است، اما آبشخور آن، جهان بيني و ارزشهاي پذيرفته شده
در آن جامعه است.
ما ایرانیان اکنون دارای سبک زندگی خاصی هستیم که برآمده از سه فرهنگ است،
فرهنگ ملي و باستاني ما، فرهنگ اسلامي و سوم فرهنگ غربي که قدمت زیادی
ندارد است.
فرهنگ ملی و اسلامی ما به دلیل آن كه داراي ریشه و جهانبینیهای مشترکی
هستند، طی صدها سال چنان با هم تلفیق شدهاند و با هم کنار آمدهاند که ما
آن را يک فرهنگ جامع تلقي کرده و صدها سال مبتني بر آن زندگي کردهايم و
سنت ما تلقي ميشود.
با ورود فرهنگ غربی به ویژه در صد سال اخیر سامانه سنتهای ما تغییرات
اساسی کرده و سبک زندگی ما را ناخواسته دستخوش تحولات جدی قرار داده است.
به هر حال سبک زندگی فعلی ما، خوب یا بد تحت تأثیر این سه فرهنگ شکل گرفته
هرچند تأثیرات فرهنگ غرب بر زندگی فعلی ما با تجلي و نمود زیادی مواجه بوده
است، اما هنوز فرهنگ سنتی ما از قدرت و ظرفیتهای لازم برای بقاء،
بازسازی، رشد و تولید سبک زنگی متناسب با خود برخوردار است.
باشگاه خبرنگاران: به نظر شما سبک زندگی جامعه ایران تا چه حد از سبک زندگی ایرانی و اسلامی فاصله گرفته است؟
عليرضا عباسي: شیوع و ترویج فرهنگ غرب، بيتردید یک رویداد مهم در تاریخ صد
ساله اخير ایران است و با تأثیرات عمیق و همه جانبه خود سعی کرده سبک
زندگی خود را بر همه جوامع از جمله جامعه ما تحمیل کند و از این رهگذر
تقابلي جدی میان سبک زندگی سنتی که برآمده از فرهنگ ایرانی اسلامی است با
سبک زندگی مدرن که برآمده از فرهنگ غربی است مشاهده ميشود، كه البته این
تقابل اجتنابناپذیر است.
این ميهمان ناخوانده تغییرات اساسی را در سبک زندگی ایرانی اسلامی ما به
وجود آورده و پرواضح است که جهتگیریهاي ارزشی و هنجاری جامعه ما نيز تا
پیش از ورود و شیوع سبک زندگی غربی، با بعد از ورود آن تغییرات اساسی کرده
است به طوري که متأسفانه امروزه شاهدیم که سبک زندگی ایرانیان در حال
افزایش فاصله خود با سبک زندگی ایرانی و اسلامی است؛ البته این بدان معنا
نیست که هر چه که از سنت به ما رسیده مطلقا خوب و پسندیده باشد، گاه به
دلیل برداشت غلط از فرهنگ سنتی و حتی دین، چه بسا عناصر مضری در فرهنگ سنتی
و سبک زندگی ما یافت شود.
باشگاه خبرنگاران: تأثیر غرب و رسانههای غربی بر تغيير سبك زندگي ايراني اسلامي چه ميزان بوده است؟
نکته این است که آنچه بوی نفسانیت میدهد چيزي جز بیراهه نيست و آنچه بوی
الوهیت و تعالی ميدهد راه اصلي همان است. بدون آنکه بخواهيم غرب را در
کلیت آن رد کنيم، آن چيزي که ما را به مخالفت با غرب وا ميدارد، فرآیند
زندگی و سبک زندگی غربی است كه تا حدی بوی نفسانیت میدهد و این به واسطه
گفتمان فلسفیاي است كه آغازش از رنسانس بود.
امروز تکنولوژی مهمترین عامل تعیین سبک زندگی غربی است؛ تكنولوژي به معناي
نوين آن مولفههاي مهمي دارد كه از معناي تكنيك فراتر ميرود. آن چه كه
فرهنگ غرب در چند صد سال اخير بر آن شكل گرفته و مروج آن نيز بوده است،
انسان فاتح است، انساني كه به طبيعت مينگرد تا از آن براي ارضاي هرچه
بيشتر نيازهاي خود بهره بگيرد.
بر بستر چنين تفکري تکنولوژي پديد آمد و روز به روز در حال رشد است. در بطن
تکنولوژي جديد، توليد انبوه وجود دارد. آنجا که توليد انبوه است،مصرف
انبوه هم بايد باشد. بدين سبب است که چهره غالب در فرهنگ غرب ذائقه آفريني
است تا ميل هر چه بيشتر مخاطبان را به مصرفگرايي ترغيب نمايد. لذا
رسانههاي تبليغي غرب هم در همين راستا حركت ميكنند و در اين رهگذر
پروايي براي از بين رفتن رفتارها و هنجارهای سنتي جوامع ندارند. ملاحظه
بفرماييد که در بسياري از سريالها و برنامههاي تلويزيوني، براي ایجاد اين
ذائقه آفرینی و مصرف گرایی بسیاری از ارزشهای والا لگدمال و نابود
میشوند.
گاهی شکل، محتوای فیلمها و سریالها و نوع تبلیغات رسانههای غربی به
گونهای است که تردیدی باقی نمیگذارد که طی جریانی حساب شده و از پیش
تعیین شده، قصد تخریب دارند. متاسفانه در بسیاری از برنامه ای ماهوارهای
گویی هدف اصلی، کمرنگ کردن حیا در جامعه به بهانه آزادی است. طبیعی است که
آنگاه که حیا در جامعه کم شود، عقلانیت و دیانت تاثیر خود را از دست
میدهد و آنگاه که عقلانیت و دیانت تاثیر خود را از دست بدهد، نفسانیات
ظهور و تجلی مییابند. لذا سبک زندگی آدمیان نیز برپایه نفسانیت شکل خواهد
گرفت.
باشگاه خبرنگاران: چه راهکارهایی را برای بازگشت و توسعه فرهنگ ایرانی اسلامی توصيه ميکنيد؟
هر کدام از تکنولوژیهای نوین با ورود به عرصه اجتماع، تغییرات مهمی را در
تفکر، تمایلات، احساسات و سبک زندگی آدمیان به وجود میآورد . از
تکنولوژيهاي نوين نيز گريزي نيست. آيا بايد به هر تکنولوژی و اندیشه
نوینی به صرف اینکه سبک زندگی را تغییر میدهد پشت کرد؟ و با آن مقابله و
مبارزه کرد؟ مسلما چنین کاری منطقی به نظر نمیرسد. واقعیت این است که باید
هاضمه فرهنگی جامعه را تقويت کرد. جامعهای که آحاد آن از قدرت تفکر، خرد
و تجزیه و تحلیل برخوردار باشند، عناصر مطلوب سبکهاي زندگي و فرهنگ را
جذب و عناصر نامطلوب و مضر را دفع ميکنند. لذا آموزش صحيح فرهنگ ملي و
ديني بزرگترين مانع براي ورود عناصر نامطلوب ساير فرهنگها است.
نکته مهم دیگر گرايش به اخلاق است. اخلاق يعني تنظيم رابطه فرد با خود،
جامعه ، خدا و طبيعت. اخلاق سبک زندگي آدمي است، لذا اخلاق متعالي يعني
اخلاقي که مبتني بر توحيد و يگانه پرستي و ترويج ارزشهاي والاي انساني
است،سبک زندگي آدميان را نيز در ارتباط با خود و جامعه بهتر و متکامل تر
مينمايد. باید آن نوع سبک زندگی مورد آموزش و ترویج قرار گیرد که آدمیان
را لحظه به لحظه به اصالت نزدیک کند. هر نوع سبک زندگی که طی آن اصالت،
حجب، حیا، صداقت، خردورزی، شرافت و کرامت انسانی به فراموشی و غفلت رود و
به جای آن نفسانیت، غریزه محوری، بیخردی، بیحیایی، دروغگویی، مصرفزدگی،
سودگرایی، سلطهطلبی و مادیگرایی ترویج شود، بیتردید سبک زندگي منحطي
خواهد بود.
دكتر عليرضا عباسي
مدرس دانشگاه