به گزارش بولتن نیوز، هرچند توقع رویکردهای اخلاقی و فرهنگی در مناسبات سیاسی-اجتماعی و افکار عمومی این است که این دو منطبق با هم باشند اما در عالم واقع همیشه اینطور نیست.
2. در ماجرای گفتگوی ایران با 1+5 در ژنو، آنچه که تیم مذاکره کنندهی ایرانی با طرفهای دیگر تصمیم گرفتهاند این است که فعلا سکوت کنند. (گفتنیست که میزان پایبندی طرفین به این تعهد، خود ملاکیست برای آیندهی مذاکرات) یعنی تا اطلاع ثانوی و تنها بر سر موضوع مذاکرات هستهای ژنو، "سیاستهای اعلامی" دولت تدبیر و امید تعطیل است. تنها چیزهایی که این وسط لو رفته است این است که:
1. آقای ظریف در مصاحبهای اعلام کردهاند که ایران حاضر است سر غنیسازی 20 درصد مذاکره کند.
2. آقای عراقچی در مصاحبهای اعلام کردهاند که ایران ممکن است پروتکل الحاقی را بپذیرد.
3. نمایندهی امریکا در مذاکرات اعلام کرده که حاضرند بخشی از اموال بلوکه شده ایران را پس دهند.
4. مذاکره کنندهی روسی اعلام کرده که فاصلهی اصول ایران با اصول 1+5 زیاد است اما سعی شده تا به هم نزدیک شوند.
5. همهی طرفهای مذاکره در مجموع از آنچه رخ داده راضی هستند.
6. سایت اسرائیلی بکا وابسته به دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی این کشور مدعی شده که یکسری اطلاعات در خصوص مفاد مذاکرات دارد که خیلی قابل اعتنا نیست اما نمیتوان از آن به طور کامل گذشت.
3. این درست است که از سیاست اعلامی مذاکره کنندگان ژنو (چه ایرانی، چه غیر ایرانی) اطلاعات خاصی به بیرون درز نکرده، اما از برخی سیاستهای اعمالی که در اطراف این مذاکره و تحت تأثیر آن انجام شده است، میتوان به یکسری مطالب دست پیدا کرد:
1. شاید مهمترین اتفاقی که وابسته به مذاکرات هستهای ایران بود، بحث تصویب بودجهی دولت امریکاست. بودجهای که گروکشی کنگرهی جمهوریخواه، نئوکان و حافظ منافع اسرائیل امریکا از دولت لیبرال و در حال مذاکره با ایران اوباما بود. گروکشی از این باب که اگر تیم مذاکره کنندهی امریکا به ایران امتیاز داد، بودجهی حیاتی پیشنهادی دولت تصویب نشود. و جالب اینجاست که دقیقا آخرین زمان تصویب این بودجه، چند ساعت بعد از اتمام مذاکرات ژنو بود.
حالا که این بودجه به شکل مشروط تصویب شده، میتوان برداشت کرد که تصور جریانات رادیکال در امریکا این است که ایران در این مذاکرات امتیاز داده، اما نه در آن حدی که باید میداد. در حالی که اگر تصور این جریانات اینگونه بود که ایران، امتیاز مدنظر ایشان را داده است، بودجهی دولت اوباما با قوت کامل تصویب میشد.
2. اتفاق دیگری که در اطراف مذاکرهی ژنو رخ داد، هشدار شدید دولت جعلی اسرائیل به مذاکره کنندگان بعد از اتمام مذاکره بود. منباب اینکه اگر هیچ دولتی در حمله به ایران به آنها کمک نکند، آنها یک تنه چنین کاری را انجام خواهند داد و باید به کمتر از لغو همهی سطوح غنیسازی در ایران راضی نشد. این یعنی اسرائیل با توجه به خط قرمزهای تنگ و پررنگی که در این موضوع دارد، به اهداف مدنظرش نرسیده. زیرا برای این کشور، نرسیدن به کوچکترین بخش خواستههایش مساویست با نرسیدن به همهی آنها.
4. از مجموعهی همهی اطلاعاتی که درز کرده و البته تحلیلهایی که میتوان از اتفاقات حاشیهای مذاکرات ژنو داشت، اینگونه برداشت میشود که ستون اصلی پیشنهاد ایران به غرب، شامل توقف شش تا یکسالهی غنیسازی 20 درصد و پذیرش مشروط و محدود پروتکل الحاقیست. به عبارت دیگر، اینگونه به نظر میرسد که جمهوری اسلامی با اعلام این نکته که غنیسازی، حق غیر قابل مذاکرهی ملت ایران است، پذیرفته که به مدت محدود (نه برای همیشه) و تنها در معدود سانتریفیوژهایی (نه همهی آنها) غنیسازی 20 درصد را متوقف کند و اجازه میدهد که مراکز علمی و هستهای کشور (نه هرجایی که غربیها خواستند) مورد بازرسی آژانس قرار بگیرد.
5. اینکه مذاکره کنندهی امریکایی میگوید ما حاضریم بخشی (نه همهی) از اموال بلوک شدهی (نه تحریمها) ایران را پس دهیم نشان میدهد که پیشنهاد ایران از طرف آنها گام مثبت رو به جلویی تلقی شده اما با خواستهی اصلی آنها فاصلهی زیادی دارد که اگر این فاصله کمتر بود، امتیاز امریکا به ایران، بیشتر از چیزی میشد که الان اتفاق افتاده. (در بالا گفتیم که مذاکره کنندهی روسیه هم چنین ادعایی داشته) همچنین، بستهی پیشنهادی ایران، در مقابل خط قرمز اسرائیل قرار دارد (تأکید بر حق غنیسازی و تعلیق محدود و معدود غنیسازی 20 درصد ایران، در برابر توقف دائمی همهی سطوح غنیسازی در ایران و انتقال همهی اورانیومهای تولید شده در ایران به خارج از خاک ایران که مدنظر اسرائیل است) و به همین دلیل باعث شده که خشم آنها به اوج خود برسد.
6. اینکه جریانات تندرو و رادیکالی مثل نئوکانها تصور میکنند که ایران، هرچند خیلی کم، اما به اندازهی محدود به امریکا امتیاز داده، به این معناست که تیم مذاکره کنندهی ما عزت ایران اسلامی و برند ایران انقلابی را در جهان متزلزل کرده است؟
مسلما اینگونه نیست. اگر پیشبینیهای ما درست باشد و تیم مذاکره کننده، برای زمانی محدود و تنها در معدود سانتریفیوژهایی غنیسازی را متوقف کند و اجازهی مشروط به بازرسان سازمان انرژی هستهای بدهد، به این معناست که جمهوری اسلامی در چهارچوب رهیافت نرمش قهرمانانه و تنها در راستای اعتمادسازی نهایی و اتمام حجت با غرب، حاضر شده که برای مدتی، بخشی از حقوق خود را متوقف کرده تا ابهامات و بهانهتراشیهای موجود در خصوص پروندهی هستهای ایران رفع شود. و این رفتار، هیچ نسبتی با سازش ندارد، بلکه رفتاری از روی تدبیر دیپلماتیک است.
7. اینکه امریکا پس از سالها صحبت از برگرداندن بخشی از اموال مصادر شدهی ایران را میزند نشاندهندهی این است که تا الان، امریکاییها هم به مذاکرات با حاصل جمع صفر و یا رویکرد برنده-بازنده نگاه نمیکنند. البته باید همینجا گفت که از نظر جمهوری اسلامی، به هیچ وجه امتیاز داده شده توسط امریکا، مناسب تلقی نمیشود. اما خوشبینی محتاطانه و کم رمقی را ایجاد میکند که تداوم و قوت یافتن آن، به رفتار 1+5 به ویژه امریکا از این به بعد مربوط است. چون جمهوری اسلامی به خوبی وظیفهی خود را انجام داده و دیدگاههایش را مطرح کرده است. دیدگاههایی که به زعم خود امریکاییها مثبت بوده. پس حالا نوبت آنهاست که قدم مثبت ایران را با قدمی مثبت جواب دهند. تا ببینیم آیا تجربهی تاریخی معامله با امریکا دوباره تکرار میشود یا خیر؟ اما قطعا این اتمام حجت ایران و آخرین فرصت امریکاست...
8. از آنجا که بخش مهمی از این مطلب بر اساس تحلیلهای موجود است و نه اطلاعات قابل استناد، خوشحال میشویم که با نقد و یا تحلیلهایتان، به ما در روند تکمیل برداشت درستی از این مقوله و نوع مواجه با آن کمک کنید.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
همین؟؟؟!!!
عجب............