کد خبر: ۱۷۲۹۳۳
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
یادداشتی بر «شایعات»؛

وقتی مدیر رسانه‌ ملی نمایشی روی صحنه می‌برد که به خاطر شوخی‌های رکیک و جنسی‌اش نمی‌توان آن را با خانواده دید!

نمایش «شایعات» ساخته یکی از مدیران تاثیرگذار سیما را به خاطر شوخی‌های رکیک و جنسی‌اش نمی‌شود با خانواده دید و حالا این جناب کارگردان مدیری است که باید خوراک بصری و فکری میلیون‌ها ایرانی بیننده سیما را تامین کند.
محمدرضا پارسا : نمایش شایعات از آن دسته نمایش‌هائی است که ظاهر و دورنمای شیک و پروپیمانی دارند اما دستشان در محتوای خوب و حتی ارائه اثری فرم گرا  خالیست. مثل ویترین شیک و مرتبی که کمتر چیز به‌درد بخوری در آن پیدا می‌شود. یعنی این ویترین شیک فقط محلی است برای چند ماکت و شیء که تنها کارکرد ماکت بودن و شیک کردن ویترین را می‌توان برایشان قائل بود.

خبرگزاری فارس: وقتی مدیر رسانه‌ ملی نمایشی روی صحنه می‌برد که نمی‌توان آن را با خانواده دید

«شایعات» بازیگرهایی حرفه‌ای دارد، از احمد ساعتچیان تا مجید صالحی و جواد عزتی و نگار عابدی. عوامل دیگر «شایعات» هم  اغلب از حرفه‌ای‌های تئاتر هستند. متن اصلی نوشته سایمون هم قوی و محکم است و سایر اجزاء نمایش هم به خودی خود و بصورت جداگانه خوب و قابل قبولند. اما چه اتفاقی بر سر این اجزاء قابل قبول آمده است که وقتی کنار هم  توسط سیفی آزاد هدایت می‌شوند نمایشی کم ارزش و در حد تئاترهای آزاد را بوجود می‌آورند؟

بازیگرهای خوب اما سردرگم

بازیگرهای حرفه‌ای که هرکدام چند فیلم و نمایش را تجربه کرده‌اند در این نمایش طوری هدایت شده‌اند که هیچ کار تازه‌ای در بازی آنها دیده نمی‌شود و صرفا هرکدام تلاش می‌کنند تا ویژگی‌های رفتاری و شخصیتی بامزه آثار گذشته‌شان را برجسته‌‌سازی کنند تا شاید به واسطه آنها بتوانند مخاطب را بخندانند. تلاشی که البته طبیعی است بخشی از آن هم اثرگذاری می‌شود و می‌تواند لحظه‌هائی شاد خلق کند. لحظه‌هائی که حاصل تلاش کارگردان نمایش نیست و صرفا تلاشی است برای اتکا و توسل به آثار گذشته‌ای که مخاطب از آن ذهنیت دارد.

بازیگرهای شایعات سردرگمند و این سردرگمی در تلاششان برای دست انداختن به هر چیز بی ربط و باربطی مشخص و عیان می‌شود. هر چیزی که بتواند سردرگمی آنها را کمتر نشان دهد.

متن نمایش

متن نمایشنامه از نیل سایمون است.نمایشنامه‌ای چفت و بست‌دار که صرفا یک کمدی موقعیت است. کمدی موقعیتی تقریبا سالم و به دور از دستاویز کردن هجو و شوخی‌های جنسی برای خنداندن مخاطب.

بیشترین تلاشی که رحمان سیفی آزاد انجام داده است اضافه کردن بعضی تکیه کلام‌ها و جملات ابهام‌دار جنسی است که در مواردی حتی گوی سبقت را از بعضی تئاترهای سخیف می‌رباید.

باز هم با این اوصاف شاید اگر سیفی آزاد کمتر دخالتی در متن سایمون می‌کرد حالا با کاری سالم‌تر و موجه‌تر و قوی‌تر روبرو بودیم.

به هر روی شایعات ملغمه‌ای از کمدی موقعیت به علاوه شوخی‌های رکیک جنسی و تلاش کارگردان برای خندان مخاطب با این شوخی‌ها است؛کاری که این روزها در بعضی تئاترهای آزاد انجام می‌شود و متاسفانه مرجعی هم برای جمع و جور کردنشان نیست.

فرق شایعات با این نمایش‌ها این است که خلاف آنها کلی ادعا دارد. بازیگراهایش همه چهره‌اند، در تماشاخانه ایرانشهر اجرا می‌شود و کارگردانش رحمان سیفی آزاد است.

 

کارگردان نمایشی با شوخی جنسی و مدیر گروه سریال شبکه پرمخاطب سیما

شاید اگر کارگردان این نمایش جوان گمنامی بود که تلاش کرده تا به هر قیمتی گیشه داشته باشد می شد چشم روی هم گذاشت و مثل اینهمه نمایش هنجارشکن و ضعیفی که تا حالا اجرا شده خود را به ندیدن و نشنیدن زد. اما قضیه وقتی غیر قابل اغماض می‌شود که بدانیم کارگردان این نمایش مدیر گروه فیلم و سریال پرمخاطب ترین شبکه‌ سیما است. 

سیفی آزاد البته کارنامه پر و پیمانی هم دارد؛ نویسنده فیلم قصه پریا به کارگردانی فریدون جیرانی که در آن فرد مذهبی را به لجن کشید، نویسنده من مادر هستم که صدای خیلی ها را درآورد و نویسنده متن هایی که به گفته خودش بعضی‌هایش دچار ممیزی و رد شد.

وحالا یکی‌از مدیران سیمای جمهوری اسلامی ایران کارگردان نمایشی است که ساخته‌شده تا مخاطب را با شوخی‌هایی که قلم از بیان آنها قاصر است بخنداند.

شاید تلخی ماجرا وقتی قابل لمس‌تر شود که این جمله را مرور کنیم:«شایعات»ساخته یکی از مدیران تاثیرگذار سیما را نمی‌شود با خانواده دید(به خاطر شوخی‌های رکیک و جنسی‌اش) و حالا این جناب کارگردان مدیری است که باید خوراک بصری و فکری میلیون‌ها ایرانی بیننده سیما را تامین کند.

منبع: خبرگزاری فارس

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۱
ارژنگ فرّخ پیکر
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۷:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۲
0
1
علی الظاهر همچنان دیواری کوتاه تر از دیوارِ " نمایش " حتّی به یُمنِ کلیدهای " تدبیر و اعتدال " و چرخشِ مبهمِ سیاست های کلان فرهنگی پدیدار نشده است ؟ هرچند عُدّه ی سه ماه و ده روزه ی آن هم سَرآمده !! به شاعر شیرین سُخن : قربونِ خودم که خَر ندارم / از کاه و جواِش خبر ندارم ! نه ؟ جنابِ " پارسا " ؟
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین