دکتر بهمن آرمان در گفت و گوی اختصاصی با بولتن نیوز:
مدیران دولتی تامین اجتماعی طرح و برنامه ندارند
مهمترین نکته ای که در این ارتباط وجود دارد این است که مدیران این سازمان باید بخشی از شرکت های تحت پوشش خود را به فروش رسانده و در نهایت بخشی از منابع مالی حاصل از فروش را صرف سرمایه گذاری در پروژه های جدید که دارای توجیه اقتصادی هستند کنند. چون به غیر از این راه، راه دیگری وجود ندارد.
گروه اجتماعی- افشین اورکی: سازمان تامین اجتماعی با مدیران دولتی کنونی خود که غالبا فاقد طرح و برنامه نیز هستند نمی تواند از بحران های مالی موجود که آن را به شدت تهدید می کند، خارج شود. این مهمترین ترجیع بند مردی است که در دنیای اقتصاد این سرزمین، ناگفته های بسیاری برای دلسوزان واقعی اقتصاد کشور داشته و دارد. بیشتر سیاستمداران، تئوری پردازان و اقتصاددانان برجسته کشور، وی را اقتصاددانی تکنوکرات توصیف می کنند. اقتصادانی که نظریه پردازی مولف نیز محسوب می شود.
به گزارش بولتن نیوز، دکتر بهمن آرمان، اقتصاددان برجسته کشور، مشکلات سازمان تامین اجتماعی را ناشی از ساختار دولتی آن می داند و می گوید:« به عقیده من، سازمان تامین اجتماعی و زیر مجموعه های آن باید زیر نظر و تحت پوشش یک تشکیلات مستقل خصوصی اداره شوند و تا ساختار این سازمان بیمه ای مانند حال حاضر، دولتی باشد بعید است که مسئوولان دولتی آن بتوانند در اینجا باعث تغییر و تحول اساسی شوند.» از سوی دیگر و بنا به اظهارات مسئوولان دولتی تامین اجتماعی، مصارف و هزینه های این سازمان در حال حاضر از منابع و درآمدهای آن به شدت پیشی گرفته است و این در حالی است که تامین اجتماعی در تنگناهایی قرار گرفته که عمدتا ناشی از نگاه دولتمردان و قانونگذاران این سرزمین است.تنگناهایی که روز به روز دامنه تراز منفی درآمدهای سازمان را بیشتر از قبل می کند.
برای پاسخ به ابهام ها و واقعیت های موجود در تامین اجتماعی که در تضادی عمیق و معنادار با شعارهای مدیریت ارشد سازمان تامین اجتماعی است با دکتر بهمن آرمان، اقتصاددان برجسته کشور گفت و گویی انجام داده ایم که طی آن، خواب های شیرین و طلائی(!) مدیران دولتی تامین اجتماعی با تعبیر متفاوت این تئوریسین توانمند اقتصاد کشور، به خوبی برای بیمه شدگان و مخاطبان میلیونی سازمان تامین اجتماعی رونمایی و عیان می شود.این گفت و گو را با همدیگر می خوانیم:
آقای دکتر آرمان، تفسیرها و نقطه نظرهای متفاوتی از سوی اقتصادانان، تحلیلگران و صاحب نظران مسائل بیمه ای در باره وضعیت گذشته و حال حاضر سازمان تامین اجتماعی مطرح می شود. تفسیر و تحلیل شما از دورنمای کنونی این سازمان چگونه است؟ بویژه آنکه مسئوولان این سازمان اعلام کرده اند که تا پایان سال 1392 با کسری شدید 13 هزار میلیارد تومانی روبرو خواهند بود! به نظر شما چه اتفاقی در تامین اجتماعی صورت گرفته که این سازمان را با این بحران عظیم مالی مواجه ساخته است؟!
ببینید، سازمان تامین اجتماعی شرکتی را به نام شستا بوجود آورده که این شرکت در اصل باید تامین کننده منابع مالی آن باشد.
یعنی در حال حاضر اینگونه نیست؟
نه. متاسفانه اینگونه نیست. شستا بر اساس اصول علمی و کارشناسی، باید در صنایع استراتژیک سرمایه گذاری داشته باشد، اما شوربختانه این مساله تاکنون انجام نشده است!
توضیح بیشتری در این ارتباط می دهید؟
ببینید من حدود دو سال و چند ماه پیش از شرکت فولاد خوزستان بازدیدی داشتم و در جریان این بازدید با معاون طرح و برنامه این شرکت گفت و گوهایی به عمل آوردم. از معاون طرح و برنامه شرکت فولاد خوزستان پرسیدم برای ساخت و اجرای طرح توسعه نیروگاه 500 مگاواتی این شرکت چه میزان منابع مالی مورد نیاز است و ایشان پاسخ داد که به مبلغ 6 هزار و 500 میلیارد ریال نیاز داریم، اما متاسفانه ما پول کافی برای اجرای آن در اختیار نداریم! پاسخ دادم که قاعدتا این رقم برای شرکتی در حد و اندازه های شما رقم بسیار کمی است و می توان در چند مرحله با افزایش منابع و سرمایه های موجود آن را تامین و تهیه کرد که خوب من پاسخ قانع کننده ای از ایشان نشنیدم. البته بعدها گفته شد که اصولا سازمان تامین اجتماعی، تمایلی به افزایش ظرفیت و سرمایه گذاری در این واحد را ندارد! البته نمونه های مشابه بسیار زیادی از این دست وجود دارد که نشان می دهد سازمان تامین اجتماعی، نه تنها به وظایف خود عمل نکرده که موجب بحران در واحدهای تحت پوشش خود نیز شده است!
فرآیند این تفکر در میان مدیران تامین اجتماعی، چه خواهد بود؟
خیلی واضح و مشخص است. کاملا طبیعی است که در چنین شرایط، سازمان تامین اجتماعی با بحران شدید مالی مواجه می شود و بنابراین نخواهد توانست تا به وظایف و تعهدات خود عمل کند!
شما به شرکت فولاد خوزستان اشاره کردید و بی میلی مدیران سازمان تامین اجتماعی برای سرمایه گذاری در ظرفیت های جدید در این شرکت و در ادامه به بحران شدید مالی که در آینده نزدیک، سازمان تامین اجتماعی و میلیون ها مخاطب آن را فرا می گیرد پرداختید. این مشکلات ناشی از چیست؟ چقدر از این مشکلات می تواند بیانگر نبود استراتژی و درک درست مدیران تامین اجتماعی از شرایط وخیم کنونی این سازمان باشد؟ می خواهم بگویم آیا مدیران سازمان تامین اجتماعی استراتژی مشخصی برای حل مشکلات این سازمان و میلیون ها مخاطب آن دارند و یا اینکه وضعیت نامناسب اقتصاد کشور به تشدید مشکلات سازمان تامین اجتماعی دامن زده است؟
شما به خوبی به پارامترها و شاخص های موثر در بحران موجود در سازمان تامین اجتماعی اشاره کردید. اما من از زاویه دیگری می خواهم به تامین اجتماعی بپردازم. به عقیده من در اینجا، سازمان تامین اجتماعی مقصر است. این سازمان فقط می خواهد منابع مالی مورد نیاز خودش را تامین کند. در حالیکه باید به یاد داشته باشد سرمایه گذاری در مجموعه ها و سایر شرکت ها و واحدهای اقتصادی بزرگ هم نه تنها لازم که اصلی ضروری و اجتناب ناپذیر است.
منظور شما شرکت فولاد خوزستان است؟
شرکت فولاد خوزستان و سایر شرکت ها و واحدهای بزرگ اقتصادی که در حال حاضر من آنها را به یاد نمی آورم.
آقای دکتر آرمان؛ به عقیده شما آیا مدیران انتخاب شده برای سازمان تامین اجتماعی، برای برون رفت از مشکلات موجود در این سازمان، طرح و برنامه و استراتژی مشخص و مدونی هم دارند؟!
من بعید می دانم که اینها طرح و برنامه مشخص و مدونی داشته باشند!
چرا؟!
برای اینکه اینها یک تعداد مدیر دولتی اند که بیشتر به دنبال گرفتن حق عضویت در هیات مدیره ها و دریافت پاداش سالانه و اینگونه مسائل هستند!
اجازه دهید از زاویه دیگری به سازمان تامین اجتماعی و مشکلات آن بپردازیم. به نظر نمی رسد که مدیریت کنونی خیلی هم مقصر باشد. چون به هر حال این مدیریت از سوی دولت انتخاب می شود و این مساله به شدت با موضوع سه جانبه گرایی در سازمان تامین اجتماعی در تعارض است. می خواهم بگویم از یک مدیر منتخب دولتی چه توقع و انتظاری می توان داشت؟!
شما کاملا درست می گوئید. اتفاقا من هم می خواهم بگویم و تاکید کنم که سازمان تامین اجتماعی و کلیه زیر مجموعه های آن را دولت نباید اداره کند، بلکه باید این سازمان توسط یک تشکیلات مستقل بخش خصوصی اداره شود.
اما بر اساس واقعیت های موجود تحقق این مساله به یک رویا بیشتر شباهت دارد. در حال حاضر مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی حتی اختیار انتخاب مدیر عامل شستا را هم ندارد. با این وجود چگونه می توان دلخوش به حل مشکلات این سازمان و میلیون ها مخاطب آن بود؟!
من بعید می دانم با توجه به وضعیت موجود، سازمان تامین اجتماعی بتواند شرایط مناسبی پیدا کند! مگر اینکه تغییر و تحول عمده ای در این سازمان بوجود آید که البته برای آن نیز باید کارهای کارشناسی خیلی پیچیده ای صورت پذیرد.
منظور شما از این تغییر و تحولات مثبت، تغییر سیاست های مدیریتی به طور کلان و انتخاب مدیر عامل مستقل غیر دولتی برای سازمان تامین اجتماعی به طور ویژه است؟
بله، دقیقا همینطور است که شما می گوئید.
جناب دکتر آرمان، مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی و مدیران دیگر این مجموعه الان چه راهکاری می توانند داشته باشند؟ شما در نظر داشته باشید که تا پایان امسال 2 میلیون مستمری بگیر حقوق و عیدی می خواهند و این سازمان، با کسری درآمد بسیار بسیار بالایی مواجه است.
من فکر می کنم مهمترین نکته ای که در این ارتباط وجود دارد این است که مدیران این سازمان باید بخشی از شرکت های تحت پوشش خود را به فروش رسانده و در نهایت بخشی از منابع مالی حاصل از فروش را صرف سرمایه گذاری در پروژه های جدید که دارای توجیه اقتصادی هستند کنند. چون به غیر از این راه، راه دیگری وجود ندارد.
شما از کدام شرکت ها می گوئید؟ آقای حافظی، مدیر عامل اسبق سازمان تامین اجتماعی از
شرکت های تحت پوشش شستا به عنوان پوست پیازهای گندیده ته گونی نام می برد و عقیده دارد که این شرکت ها زیانده هستند و یا در حال ورشکستگی اند. آیا در بازار تجارت، برای این پوست پیازهای گندیده ته گونی سازمان تامین اجتماعی، خریداری هم وجود دارد؟! آیا بخش خصوصی حاضر است این شرکت ها زیانده و یا در حال ورشکستگی را خریداری کند؟!
به هر حال شرکت های زیانده هم دارای قیمتی هستند و برای خود خریدارانی دارند. شما توجه داشته باشید که حفظ و نگهداری این شرکت های زیانده و یا ورشکست شده به صلاح و مصلحت سازمان تامین اجتماعی نبوده و نیست و بهتر است که این شرکت ها فروخته شده و منابع مالی حاصل از فروش آنها، صرف سرمایه گذاری های جدید و مولد شود.
پس شما اعتقاد دارید که سازمان تامین اجتماعی چاره دیگری برای حل مشکلات کوتاه مدت خود غیر از فروش این اموال و دارایی ها ندارد؟
بله. طبیعتا چنین است. به هر صورت با منابع جدید مالی به دست آمده باید اقدام به سرمایه گذاری های جدید کرد. این مساله در همه جای دنیا نیز صادق است. در همه جای دنیا، وقتی یک واحد و یا شرکت تولیدی زیانده می شود آن را می فروشند.
آقای دکتر آرمان، بعضی از اقتصاددانان کشور بر این باورند که سازمان تامین اجتماعی مانند هر بنگاه اقتصادی دیگر تابع سیاست های اقتصادی کشور است و به تنهایی نیز نمی تواند مشکلات خود را حل کند. اگر این نظر را قبول دارید بفرمائید که این ساز و کارهای اقتصادی دولت چقدرسازمان تامین اجتماعی را تاثیر پذیر می کند؟!
پرسش خوبی مطرح کردید. اجازه دهید بگویم این نظر همکاران من کاملا درست، علمی و منطقی است. تا زمانیکه دولت سیاست های خودش را به شکل مناسب اعلام و اجراء نکند، اوضاع سازمان تامین اجتماعی همین گونه خواهد بود!
و آیا یکی از این سیاست های نادرست، انتخاب مدیران دولتی برای سازمان تامین اجتماعی است؟!
بله، دقیقا منظورم همین است.
جناب آقای دکتر آرمان، از فرصتی که در اختیار ما و خوانندگان خوب بولتن نیوز برای این گفت و گو قرار دادید، صمیمانه تشکر و سپاسگزاری می کنم.
من هم از شما و خوانندگان خوبتان تشکر و قدردانی می کنم.
به گزارش بولتن نیوز، دکتر بهمن آرمان، اقتصاددان برجسته کشور، مشکلات سازمان تامین اجتماعی را ناشی از ساختار دولتی آن می داند و می گوید:« به عقیده من، سازمان تامین اجتماعی و زیر مجموعه های آن باید زیر نظر و تحت پوشش یک تشکیلات مستقل خصوصی اداره شوند و تا ساختار این سازمان بیمه ای مانند حال حاضر، دولتی باشد بعید است که مسئوولان دولتی آن بتوانند در اینجا باعث تغییر و تحول اساسی شوند.» از سوی دیگر و بنا به اظهارات مسئوولان دولتی تامین اجتماعی، مصارف و هزینه های این سازمان در حال حاضر از منابع و درآمدهای آن به شدت پیشی گرفته است و این در حالی است که تامین اجتماعی در تنگناهایی قرار گرفته که عمدتا ناشی از نگاه دولتمردان و قانونگذاران این سرزمین است.تنگناهایی که روز به روز دامنه تراز منفی درآمدهای سازمان را بیشتر از قبل می کند.
برای پاسخ به ابهام ها و واقعیت های موجود در تامین اجتماعی که در تضادی عمیق و معنادار با شعارهای مدیریت ارشد سازمان تامین اجتماعی است با دکتر بهمن آرمان، اقتصاددان برجسته کشور گفت و گویی انجام داده ایم که طی آن، خواب های شیرین و طلائی(!) مدیران دولتی تامین اجتماعی با تعبیر متفاوت این تئوریسین توانمند اقتصاد کشور، به خوبی برای بیمه شدگان و مخاطبان میلیونی سازمان تامین اجتماعی رونمایی و عیان می شود.این گفت و گو را با همدیگر می خوانیم:
آقای دکتر آرمان، تفسیرها و نقطه نظرهای متفاوتی از سوی اقتصادانان، تحلیلگران و صاحب نظران مسائل بیمه ای در باره وضعیت گذشته و حال حاضر سازمان تامین اجتماعی مطرح می شود. تفسیر و تحلیل شما از دورنمای کنونی این سازمان چگونه است؟ بویژه آنکه مسئوولان این سازمان اعلام کرده اند که تا پایان سال 1392 با کسری شدید 13 هزار میلیارد تومانی روبرو خواهند بود! به نظر شما چه اتفاقی در تامین اجتماعی صورت گرفته که این سازمان را با این بحران عظیم مالی مواجه ساخته است؟!
ببینید، سازمان تامین اجتماعی شرکتی را به نام شستا بوجود آورده که این شرکت در اصل باید تامین کننده منابع مالی آن باشد.
یعنی در حال حاضر اینگونه نیست؟
نه. متاسفانه اینگونه نیست. شستا بر اساس اصول علمی و کارشناسی، باید در صنایع استراتژیک سرمایه گذاری داشته باشد، اما شوربختانه این مساله تاکنون انجام نشده است!
توضیح بیشتری در این ارتباط می دهید؟
ببینید من حدود دو سال و چند ماه پیش از شرکت فولاد خوزستان بازدیدی داشتم و در جریان این بازدید با معاون طرح و برنامه این شرکت گفت و گوهایی به عمل آوردم. از معاون طرح و برنامه شرکت فولاد خوزستان پرسیدم برای ساخت و اجرای طرح توسعه نیروگاه 500 مگاواتی این شرکت چه میزان منابع مالی مورد نیاز است و ایشان پاسخ داد که به مبلغ 6 هزار و 500 میلیارد ریال نیاز داریم، اما متاسفانه ما پول کافی برای اجرای آن در اختیار نداریم! پاسخ دادم که قاعدتا این رقم برای شرکتی در حد و اندازه های شما رقم بسیار کمی است و می توان در چند مرحله با افزایش منابع و سرمایه های موجود آن را تامین و تهیه کرد که خوب من پاسخ قانع کننده ای از ایشان نشنیدم. البته بعدها گفته شد که اصولا سازمان تامین اجتماعی، تمایلی به افزایش ظرفیت و سرمایه گذاری در این واحد را ندارد! البته نمونه های مشابه بسیار زیادی از این دست وجود دارد که نشان می دهد سازمان تامین اجتماعی، نه تنها به وظایف خود عمل نکرده که موجب بحران در واحدهای تحت پوشش خود نیز شده است!
فرآیند این تفکر در میان مدیران تامین اجتماعی، چه خواهد بود؟
خیلی واضح و مشخص است. کاملا طبیعی است که در چنین شرایط، سازمان تامین اجتماعی با بحران شدید مالی مواجه می شود و بنابراین نخواهد توانست تا به وظایف و تعهدات خود عمل کند!
شما به شرکت فولاد خوزستان اشاره کردید و بی میلی مدیران سازمان تامین اجتماعی برای سرمایه گذاری در ظرفیت های جدید در این شرکت و در ادامه به بحران شدید مالی که در آینده نزدیک، سازمان تامین اجتماعی و میلیون ها مخاطب آن را فرا می گیرد پرداختید. این مشکلات ناشی از چیست؟ چقدر از این مشکلات می تواند بیانگر نبود استراتژی و درک درست مدیران تامین اجتماعی از شرایط وخیم کنونی این سازمان باشد؟ می خواهم بگویم آیا مدیران سازمان تامین اجتماعی استراتژی مشخصی برای حل مشکلات این سازمان و میلیون ها مخاطب آن دارند و یا اینکه وضعیت نامناسب اقتصاد کشور به تشدید مشکلات سازمان تامین اجتماعی دامن زده است؟
شما به خوبی به پارامترها و شاخص های موثر در بحران موجود در سازمان تامین اجتماعی اشاره کردید. اما من از زاویه دیگری می خواهم به تامین اجتماعی بپردازم. به عقیده من در اینجا، سازمان تامین اجتماعی مقصر است. این سازمان فقط می خواهد منابع مالی مورد نیاز خودش را تامین کند. در حالیکه باید به یاد داشته باشد سرمایه گذاری در مجموعه ها و سایر شرکت ها و واحدهای اقتصادی بزرگ هم نه تنها لازم که اصلی ضروری و اجتناب ناپذیر است.
منظور شما شرکت فولاد خوزستان است؟
شرکت فولاد خوزستان و سایر شرکت ها و واحدهای بزرگ اقتصادی که در حال حاضر من آنها را به یاد نمی آورم.
آقای دکتر آرمان؛ به عقیده شما آیا مدیران انتخاب شده برای سازمان تامین اجتماعی، برای برون رفت از مشکلات موجود در این سازمان، طرح و برنامه و استراتژی مشخص و مدونی هم دارند؟!
من بعید می دانم که اینها طرح و برنامه مشخص و مدونی داشته باشند!
چرا؟!
برای اینکه اینها یک تعداد مدیر دولتی اند که بیشتر به دنبال گرفتن حق عضویت در هیات مدیره ها و دریافت پاداش سالانه و اینگونه مسائل هستند!
اجازه دهید از زاویه دیگری به سازمان تامین اجتماعی و مشکلات آن بپردازیم. به نظر نمی رسد که مدیریت کنونی خیلی هم مقصر باشد. چون به هر حال این مدیریت از سوی دولت انتخاب می شود و این مساله به شدت با موضوع سه جانبه گرایی در سازمان تامین اجتماعی در تعارض است. می خواهم بگویم از یک مدیر منتخب دولتی چه توقع و انتظاری می توان داشت؟!
شما کاملا درست می گوئید. اتفاقا من هم می خواهم بگویم و تاکید کنم که سازمان تامین اجتماعی و کلیه زیر مجموعه های آن را دولت نباید اداره کند، بلکه باید این سازمان توسط یک تشکیلات مستقل بخش خصوصی اداره شود.
اما بر اساس واقعیت های موجود تحقق این مساله به یک رویا بیشتر شباهت دارد. در حال حاضر مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی حتی اختیار انتخاب مدیر عامل شستا را هم ندارد. با این وجود چگونه می توان دلخوش به حل مشکلات این سازمان و میلیون ها مخاطب آن بود؟!
من بعید می دانم با توجه به وضعیت موجود، سازمان تامین اجتماعی بتواند شرایط مناسبی پیدا کند! مگر اینکه تغییر و تحول عمده ای در این سازمان بوجود آید که البته برای آن نیز باید کارهای کارشناسی خیلی پیچیده ای صورت پذیرد.
منظور شما از این تغییر و تحولات مثبت، تغییر سیاست های مدیریتی به طور کلان و انتخاب مدیر عامل مستقل غیر دولتی برای سازمان تامین اجتماعی به طور ویژه است؟
بله، دقیقا همینطور است که شما می گوئید.
جناب دکتر آرمان، مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی و مدیران دیگر این مجموعه الان چه راهکاری می توانند داشته باشند؟ شما در نظر داشته باشید که تا پایان امسال 2 میلیون مستمری بگیر حقوق و عیدی می خواهند و این سازمان، با کسری درآمد بسیار بسیار بالایی مواجه است.
من فکر می کنم مهمترین نکته ای که در این ارتباط وجود دارد این است که مدیران این سازمان باید بخشی از شرکت های تحت پوشش خود را به فروش رسانده و در نهایت بخشی از منابع مالی حاصل از فروش را صرف سرمایه گذاری در پروژه های جدید که دارای توجیه اقتصادی هستند کنند. چون به غیر از این راه، راه دیگری وجود ندارد.
شما از کدام شرکت ها می گوئید؟ آقای حافظی، مدیر عامل اسبق سازمان تامین اجتماعی از
شرکت های تحت پوشش شستا به عنوان پوست پیازهای گندیده ته گونی نام می برد و عقیده دارد که این شرکت ها زیانده هستند و یا در حال ورشکستگی اند. آیا در بازار تجارت، برای این پوست پیازهای گندیده ته گونی سازمان تامین اجتماعی، خریداری هم وجود دارد؟! آیا بخش خصوصی حاضر است این شرکت ها زیانده و یا در حال ورشکستگی را خریداری کند؟!
به هر حال شرکت های زیانده هم دارای قیمتی هستند و برای خود خریدارانی دارند. شما توجه داشته باشید که حفظ و نگهداری این شرکت های زیانده و یا ورشکست شده به صلاح و مصلحت سازمان تامین اجتماعی نبوده و نیست و بهتر است که این شرکت ها فروخته شده و منابع مالی حاصل از فروش آنها، صرف سرمایه گذاری های جدید و مولد شود.
پس شما اعتقاد دارید که سازمان تامین اجتماعی چاره دیگری برای حل مشکلات کوتاه مدت خود غیر از فروش این اموال و دارایی ها ندارد؟
بله. طبیعتا چنین است. به هر صورت با منابع جدید مالی به دست آمده باید اقدام به سرمایه گذاری های جدید کرد. این مساله در همه جای دنیا نیز صادق است. در همه جای دنیا، وقتی یک واحد و یا شرکت تولیدی زیانده می شود آن را می فروشند.
آقای دکتر آرمان، بعضی از اقتصاددانان کشور بر این باورند که سازمان تامین اجتماعی مانند هر بنگاه اقتصادی دیگر تابع سیاست های اقتصادی کشور است و به تنهایی نیز نمی تواند مشکلات خود را حل کند. اگر این نظر را قبول دارید بفرمائید که این ساز و کارهای اقتصادی دولت چقدرسازمان تامین اجتماعی را تاثیر پذیر می کند؟!
پرسش خوبی مطرح کردید. اجازه دهید بگویم این نظر همکاران من کاملا درست، علمی و منطقی است. تا زمانیکه دولت سیاست های خودش را به شکل مناسب اعلام و اجراء نکند، اوضاع سازمان تامین اجتماعی همین گونه خواهد بود!
و آیا یکی از این سیاست های نادرست، انتخاب مدیران دولتی برای سازمان تامین اجتماعی است؟!
بله، دقیقا منظورم همین است.
جناب آقای دکتر آرمان، از فرصتی که در اختیار ما و خوانندگان خوب بولتن نیوز برای این گفت و گو قرار دادید، صمیمانه تشکر و سپاسگزاری می کنم.
من هم از شما و خوانندگان خوبتان تشکر و قدردانی می کنم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
می کنیم.یک خسته نباشید اساسی و جانانه هم به برادر متعهد و ارزشی خودمان، جناب آقای افشین اورکی عرض می کنیم و می گوئیم اجرتان با آقا امام حسین (ع).ما تا آخر با شما باقی
می مانیم بولتن جان.
آنچه البته به جائی نرسد، فریاد است
این آقایان مدیر در تامین اجتماعی، اصلا گوش شان پر است از این حرف ها.اگر می خواستند به مشکلات بیمه شدگانو مستمری بگیران رسیدگی کنند ، آن وقت تا این حد دچار کسری درآمد نمی شدند.واقعا در سازمان تامین اجتماعی چه خبر است؟ چرا این مدیران دولتی به مردم توضیح
نمی دهند که دارند چکار می کنند؟!
مگر این پولی که دست آنها است ارث پدرشان است.این پول ها مال ما بیمه شدگان و
مستمری بگیران بدبخت و بینوا است.
باید از شجاعت و جسارت شما بولتنی ها در انعکاس مشکلات مردم، صمیمانه سپاسگزاری شود. امید که این پیگیری ها ثمر بخش باشد.انشاء الله.
امیدوارم این نظر من کار شود.به عقیده من کار از دست مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی خارج شده است.باید وزیر محترم تعاون،کار و رفاه اجتماعی هر چه زودتر به مسائل و مشکلات فراوان موجود در سازمان تامین اجتماعی ورود کند....
نمی کرد و ای کاش های دیگری هم وجود دارد که خود ایشان بهتر می داند و ...
این بحران مالی برای تامین اجتماعی هیچ ضرری نخواهد داشت.
...پدر کارگر و زحمتکش بنده بیمه مشاغل آزاد هست.6ماه به 6ماه پول میریزه تو حلقوم بیمه تامین اجتماعی.
این سری رفته بود پول بریزه بهش گفته بودن 480000تومان باید اضافه تر پرداخت کنید.
دلیلشو سوال کرده بود بهش گفته بودن این پولهایی که میپردازید علی الحساب است و در فیش ها هم کلمه علی الحساب ذکر شده.
خوبه دیگه،یه علی الحساب میزنن پا فیش هامون بعد چند وقت که با کسری چند هزار میلیاردی مواجه میشن به این کارگرهای زحمتکش فشار میارن و میگن نفری چندصد هزار تومن بیارید تا کسری ما جور بشه.
میدونید چند سرپرست خانوار که بیمه اند وجود داره؟هرکدام بخواهند نفری 500000تومان بدهند...؟
من فکر نمیکنم کسی تو قشر ما راضی باشه؟
به خدا این پولا خوردن نداره،همه رو باید یه روزی جواب داد.
اللهم عجل لولیک الفرج
می کنم.امیدوارم در راه رسالت مقدس و پاکی که گام نهاده اید پیروز و موفق باشید و امیدوارم که این روشنگری ها همچنان تداوم داشته باشد.همچنین از برادر متعهد و ارزشی مان، جناب آقای افشین اورکی برای این همه تلاش و دلسوزی که دارند، صمیمانه تشکر و قدردانی می کنم.اجرتان با مولا حسین(ع).