کد خبر: ۱۷۲۴۱۳
تاریخ انتشار:

نرمش قهرمانانه بلوغ گفتمان جهانی دیپلماسی مقاومت است

حجت الاسلام علی جعفری*
۱)   "نرمش قهرمانانه" در صورتبندی نظری "دیپلماسی مقاومتی" یک مفهوم ویژه است. از این استعاره متأخر، نخستین بار در چارچوب سنت دیپلماتیک "آیت الله سیدعلی خامنه ای" پرده برداری شد و ایشان اولین نظریه پرداز شیعی سیاست خارجی است که اقدام به تبیین "نرمش قهرمانامه" کرده است. با این حال علی رغم گذشت حداقل 2 دهه از تأسیس این استعاره بی نظیر، هم به دلیل پیچیدگی های خاص و ظرافتهای پنهان آن و هم به دلیل تفاوت فاز عقیدتی و گفتمانی اغلب صاحبنظران و صاحب منصبان دیپلماسی، ارزشهای نظری و امکانات عملی انباشته در مفهوم مذکور همچنان دست نیافته و ناشناخته می نماید. در توضیح موقعیت نظری فوق پیشرفته "نرمش قهرمانانه" همین بس که طی دو دهه گذشته علی رغم اینکه حوزه مباحثات نظری و مناسبات عملی ناظر به سیاست خارجی جمهوری اسلامی زنده و پربسامد است اما ظرفیت های زبانی و گفتمانی صاحبنظران جهت توسعه نظری و افزودن مفاصل جدید به آن همچنان محدود مانده است. چنانچه بازخوانی ها و بازسازی های پسا تأسیس "نرمش قهرمانانه" همچنان در بیان و بنان آیت الله سیدعلی خامنه ای قابل جستجوست. تأثیرپذیری همه جانبه تاریخ تطورات و تحولات نظری و عملی دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران از سازه ها و گزاره های تولیدی آیت الله خامنه ای او را به مثابه توانمندترین و سرزنده ترین نظریه پرداز دیپلماسی شیعی بازنمایی می کند.
 
۲)  "نرمش قهرمانانه" توانسته صورت بندی سنتی دیپلماسی مقاومتی را که بر سه گانه "عزت، حکمت و مصلحت" مبتنی است در شرایط بغایت جدید و متحول جهانی و منطقه ای بازسازی کند و ما به ازاءهای روشن تر و دقیق تری از آن را ارائه کند. پیش از این دیپلماسی مقاومتی برآیند تلاقی سه اصل "عزت اسلامی"، "حکمت اسلامی" و "مصلحت اسلامی" بود و دیپلماسی مقاومتی به مثابه حدوسط این سه برش گفتمانی و نقطه به تعادل رسیدن آنها ارزیابی می شد. هرچند که صورت بندی مذکور علی رغم توفیق در تبیین مختصات و حدود دیپلماسی مقاومتی اما امکانات ویژه ای برای تشریح مکانیزم و مناسبات درونی مختصات مذکور ارائه نمی کرد. در هر حال اگرچه معلوم بود که دیپلماسی مقاومتی را باید در سه راهی عزت، حکمت، مصلحت جستجو کرد اما اینکه دیپلماسی مقاومتی واجد چه نوع ماهیتی است و با چه ترکیب زبانی قابل بیان است همچنان مبهم و خارج از دسترس می نمود. اینگونه بود که امام خامنه ای با تولید و ترویج استعاره "نرمش قهرمانامه" نه تنها به شفافیت نظری دیپلماسی مقاومتی افزود بلکه "نرمش قهرمانامه" را به دال مرکزی گفتمان تاریخی مذکور در شرایط جدید تبدیل کرد. "نرمش قهرمانامه" نرم افزار امتزاج و یگانگی عزت، حکمت و مصلحت در یک بسته نظری و رفتاری واحد است.
 
۳)  "نرمش قهرمانامه" فارغ از آورده های تبیینی خود جهت ارتقای صورت بندی گفتمان مقاومت، تأثیرات  قابل توجهی در ارتقای سطح مباحثات و مجادلات عمومی سیاست خارجی جمهوری اسلامی نیز دارد. پیش از این، دو جهت عمده در دیپلماسی جمهوری اسلامی تجربه شده بود که تحت دو استعاره معروف "تنش" و "سازش" بازیابی می شد. "تنش خواهان" و "سازش گران" دو سر طیفی را تشکیل می دادند که قصد داشت مجموعه امکانات و مناسبات سیاست خارجی را بر روی خود نشان دهد. دوگانه "تنش-سازش" به دلیل غلظت بخشیدن و برجسته نمودن دو سر منفی طیف، در ارائه استعاره متناسب با نقطه تعادل ناتوان نشان می داد. این دوگانه به نوعی جبرگرایی دامن می زد که یا تنش و جنگ و یا سازش و تسلیم. پیامد ناخواسته این نوع صورت بندی، سوق دادن مجموعه جریانها و نیروهای دیپلماتیک به یکی از دو سر طیف بود. در این میان گزینه "مقاومت" که به مرور تلاش داشت به مثابه راه اصیل سوم بازنمایی شود، به دلیل برخوردار نبودن از امکانات زبانی و استعاره های متناظر، هم در بیان مکانیزم دیپلماتیک خود دچار لکنت شده بود و هم در دام قرائت های غیر دقیق  و بعضاً غیرمنصفانه که مقاومت را مساوی با تنش نشان می داد گرفتار آمده بود. در این شرایط، استعاره ای لازم می آمد که به صورت شفاف تر و گویاتری از مکانیزم مقاومت دیپلماتیک پرده بردارد و ماهیت رفتاری و منشی آن را نشان دهد. بدین ترتیب "نرمش قهرمانامه" با ساختارشکنی از دوگانه ناکارآمد و فریب دهنده "تنش- سازش" راه جدیدی را پیش روی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گشود و آن را از بند دوگانه تحمیلی سابق نجات داد.
 
۴)  "نرمش قهرمانامه" مستظهر به پشتیبانی یک سه گانه جذاب دیگر نیز هست. سه گانه "پولاد- شمشیر- حریر" یکی از جذاب ترین استعاره سازیهای رهبری در تبیین "عزت، حکمت و مصلحت" است. آیت الله خامنه ای در سه گانه جدیدش تلاش کرد تا با بیانی تمثیلی، تبیین روشن تر و در دسترس تری از نظامهای معنایی سه گانه سابقش  بدست دهد. این تکاپوی نو اگرچه نوعی تعریف عملیاتی از تک تک عناصر سه گانه بنیادین دیپلماسی محسوب می شد، اما در مقام نسبت آنها همچنان ساکت بود. به عبارت دیگر سه گانه "پولاد- شمشیر- حریر" با نوعی مفصل بندی نمادین توانست سه گانه "عزت- حکمت- مصلحت" را پرداخته تر و پخته تر کند اما درخصوص نحوه ترکیب و چگونگی یگانه شدن این سه اصل در عرصه عملیات همچنان صامت می نمود. طبیعی بود که در این خلأ مفهوم شناختی هر دسته از خوانشگران و صحنه گردانان سیاست خارجی ایران با ایجاد شکاف در انسجام سه گانه مذکور، پاره همگرا با گفتمان خود را استخدام و پاره های دیگر را مرخص کنند. چنانچه چپ گرایان تنش خواه دهه 60 با تمسک افراطی به اصل عزت اسلامی و قرائت انحرافی از آن، سیاست خارجی دهه 60 را در برخی موارد دچار خسارت و تنش های بدون فایده و فرصت سوز کردند و چنانچه لیبرال های سازشکار دهه هفتاد با تمسک تفریطی به پاره "مصلحت اسلامی" و قرائت یکسویه و انحرافی از آن سیاست خارجی ایران را خصوصاً در اوایل دهه هشتاد به سوی انفعال محض و زمین گیری کامل کشاندند.
 
۵)  "نرمش قهرمانامه" یک مفهوم فی نفسه و یکپارچه است، چه اینکه تلاش دارد به واحدی زبانی و معنایی برای ادغام و یکپارچگی اصول عزت، حکمت و مصلحت تبدیل شود. اصولاً وجه تمایز این ترکیب استعاری از سه گانه های پیش از خود، تمرکز عمده تر بر تبیین نسبت اصول سیاست خارجی است تا تبیین خود اصول. بر این اساس "نرمش" موجود در این ترکیب با نرمش های غیر از آن متفاوت بوده و یک "نرمش" کاملاً اختصاصی است. به عبارت دیگر "نرمش" برآمده از "نرمش قهرمانامه" از جنس نرمش های عقب گردی و انفعالی ای نیست که نمایش قهرمانانه پیوستش قرار باشد از زهر منفعلانه و ذلیلانه آن بکاهد. پرواضح است که قهرمانی در این ترکیب زبانی بیش از اینکه قیدی تخصیصی برای اخراج آن دسته از نرمش هایی که وادادگی آنها غلیظ است باشد، قیدی تبیینی برای تشریح مکانیزم این نوع از نرمش تهی از انفعال و وادادگی است. "نرمش" در گفتمان مقاومت دیپلماتیک، استراتژی کاملاً رو به آینده، تهاجمی  و پیش برنده می باشد. در این رویکرد متفاوت، نرمش استراتژی مقاومت و مقاومت جوهره نرمش است. عبارت "قهرمانانه" در این ترکیب فاخر، نه قیدی تخصیصی برای دسته بندی نرمش ها به دو دسته قهرمانانه و غیرقهرمانانه بلکه قیدی شرطی برای بیان این واقعیت است که در گفتمان مقاومت نرمش غیرقهرمانانه اصلاً "نرمش" نیست؛ یعنی نرمش فقط به شرط قهرمانانگی نرمش تلقی می شود. از این منظر در دیپلماسی مقاومت نرمش غیرقهرمانانه نه تنها به رسمیت شناخته نمی شود بلکه اصولاً وجود ندارد. نرمش یا قهرمانانه است و یا اصلا نرمش نیست پس هر آنچه که تحت عنوان نرمش غیرقهرمانانه صورت بندی می شود در حقیقت نوعی "سازش" است. پرواضح است دیگری "نرمش" در این چارچوب نه "مقاومت" بلکه "سازش" است.
 
۶) اکنون با شرایط نظری و عملی به غایت جدید و متفاوتی مواجهیم که در چارچوب آن و به مدد پایداری "گفتمان دیپلماسی مقاومت" ساختار دوگانه "تنش-سازش" در هم شکسته شده و صورت بندی جدیدی مبتنی بر سه گانه "تنش جسورانه- سازش منفعلانه- نرمش قهرمانانه" شکل گرفته است. این صورت بندی فوق پیشرفته محصول تأملات و تکاپوهای نظری و عملی برجسته ترین نظریه پرداز اسلامی دیپلماسی در جهان است. حال اگر ذهنیت های نظری جا مانده در مناسبات استعماری قرن هجدهمی نمی توانند به عمق راهبردی این برش جدید نظری پی ببرند و تلاش دارند تا ناشیانه ترین قرائت ممکن از "نرمش قهرمانانه" را ترویج کنند نباید تعجب کرد. نرمش قهرمانانه زین پس برند بی بدیل گفتمان جهانی دیپلماسی مقاومت است. بی تردید پس لرزه های این زلزله تئوریک ساختارشکن بیش از خود آن عمق راهبردی استعاره-استراتژی "نرمش قهرمانانه" را در آینده جهان نمایان خواهد کرد.

* پژوهشگر فرهنگ و ارتباطات

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین