شما باید بدانید با کسی ازدواج میکنید که به خاطر اسلام و انقلاب و امام آماده است از همه چیزش بگذرد و در این راه هر گونه مانعی اعم از پدر، مادر، خواهر، همسر و غیره کنار زده و سعی دارد رسالت و مسئولیتی که شهدای گلگون کفن انقلاب با اهدای خون پاکشان بر دوشش نهادهاند به نحو احسن انجام دهد.
امروز در عصری هستیم که هیولای تکنولوژی همه ما
انسانها را از اصل و حقیقت زندگی غافل کرده است و آنچه را که خوشبختی می
نامیم چیزی جز بهره مندی هر چه بیشتر از این غول بی احساس نمی نماید. اگر
باور کنیم که خوشبخت ترین زوج عالم حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) هستند
قطعاً مسیر زندگیمان را از آنان الگوبرداری خواهیم کرد. چه بسا که در همین
عصر مردان و زنانی بوده اند که با تاسی از این بزرگواران به سعادت زندگانی
رسیدهاند. آنچه که در ادامه میخوانید نمونه ای از انسانهای شریف همین
مرز و بوم است که در راه اعتلای دین و وطن از همه چیزشان گذشتند و زندگانی
را بر مبنای آخرت برگزیدند.
شهید
محمد قنبرلو فرمانده محور عملیاتی لشکرمکانیزه ۳۱عاشورا در سال ۱۳۳۶ هـ ش
در روستای قریس از توابع شهرستان خوی به دنیا آمد. وی از جمله افرادی بود
که زندگی خویش را همراه همسرش علیوار و فاطمهگونه آغاز کردند؛ یک زندگی
ساده اما با چارچوبهای اخلاقی متقن و محکم. روایت زندگی وی درسهای
فراوانی برای جوانان امروز دارد. این روایت را همراه «تابناک» بخوانید.
روایت از همسر شهید:
ما
در ۱۲ اردیبهشت ماه ۱۳۶۰ طی مراسمی ساده و دوراز هرگونه تجملات و تشریفات
با توافق و تفاهم طرفین به عقد هم درآمدیم. ایشان از همان دقایقی که
میخواستیم زندگی مشترکمان را شروع کنیم شرایطی را قبلاً مطرح کردند که من
هم با کمال میل آن را پذیرفتم.
ازدواج ما با مهریهای که یک جلد
قرآن بود، بسیار ساده آغاز شد، من و او اعتقاد داشتیم زندگی که با نام خدا و
کتاب گرانقدر او آغاز شده باشد، زندگی سازنده و خوبی برای طرفین خواهدبود
چون ما هر دو مکلف بودیم با خاطره نام و کلام خدا و قرآن و زندگی را برای
هم شیرین کنیم ولی ایشان همیشه در ادای وظیفه زناشوئی برمن پیشدستی
میکردند و آنچنان مرا شرمنده میکردند که عاجز از تلافی کردن از آن
میشدم. همیشه اگر فرصتی برایشان باقی میماند چه درجبهه و چه درسپاه و
غیره به خانه میآمدند و ازحال ما جویا میشدند. اگر در جبههها بود،
همواره برایم نامه مینوشت و یا تلفن میکرد و سرآغاز نامه خود را همیشه با
سلام به محضر آقا امام زمان (عج) و امام خمینی (ره) شروع میکرد.
متن زیر همان شرایط نامه ازدواج است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین امنو و عملو الصالحات و تواصوا با لحق و تواصوا با لصبر»
«سوگند
به زمانه و عصر پیامبر و یا عصر امام زمان (ع) که انسان همانا در خسارت و
زیانکاری است، مگر آنان که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و یکدیگر
را به پیروی از حق و صبر در برابر نارسائیها و مشکلات سفارش کردند»
مسأله
ازدواج یک امر مهم و شرعی است. بطوریکه پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار و
رهبران دینی بر این مسأله تأکید فراوان دارند و موکداً سفارش بر ساده بودن
تشریفات ازدواج دارند. باید توجه کرد که ازدواج با دید مکتبی و اسلامی خیلی
حائز اهمیت است و زن بدون مرد و مرد بدون زن ناقصند و این دو مکمل
یکدیگرند و مسأله مهم این است که ازدواج ما با افراد عادی زمین تا آسمان
فرق دارد زیرا ما ادعای مکتبی و انقلابی بودن داریم و در طول انقلاب
شعارمان اجرای قوانین الهی بوده است و باید به شعارمان عمل کنیم و با شکستن
هر گونه تشریفات زاید دین خود را به اسلام و انقلاب ادا نماییم و به
دشمنان اسلام نشان دهیم که در عمل مجری قانون خدا بوده و هستیم.
۱ ـ شما
باید بدانید با کسی ازدواج میکنید که به خاطر اسلام وانقلاب و امام آماده
است از همه چیزش بگذرد و میخواهد به توفیق خدای بزرگ در جهت خط امام حرکت
کند و در این راه هر گونه موانعی را اعم از: پدر، مادر، خواهر، همسر و
غیره کنار زده و سعی دارد رسالت و مسئولیتی که شهدای گلگون کفن انقلاب با
اهدای خون پاکشان بر دوشش نهادهاند به نحو احسن انجام دهد و منتهای آرزویش
پیروزی بر دشمنان اسلام و در نهایت شهادت در راه خداست.
۲ ـ باید
توجه کنید که بعد از ازدواج با من مسئولیت شرعی شما چندین برابر میشود و
هر گونه حرکت در رفتار و اخلاقت به حساب اسلام میباشد. زیرا همسر یک
پاسدار میشوید و باید با رشد انقلابی و با شناخت دقیق اسلام و انقلاب به
توفیق خداوند متعال برای سایر خواهران مسلمان الگو باشید و فاطمه وار وظیفه
خطیر خود را به نحو احسن انجام دهید.
(به امید تحقق حکومت الله در سطح جهان به دست پر قدرت مسلمانان آگاه و مسئول)
شرایط:
۱ ـ زندگی ما باید تا حد امکان علی و فاطمه گونه باشد (در هر زمینه) و هر کس در حد مسئولیت شرعی خود وظایفش را به نحو احسن انجام دهد.
۲ ـ
زندگی ما همیشه با پدر و مادرم خواهد بود زیرا پدر و مادرم غیر از من کسی
را ندارند و تنها من هستم که در ایام پیری دستشان را بگیرم و وظیفهام همین
است و رضایت خدا نیز در این است.
۳ ـ چون
شغلم پاسداری است و مسئولیت سنگینی بر دوش دارم، نه تنها مسئولیت پاسداری
از انقلاب بلکه مسئولیت صدور انقلاب و نجات مستضعفین جهان از سلطه مستکبرین
و ابر قدرتها نیز به عهده ماست. پس بنابراین من همیشه در سپاه خواهم ماند
و در هر نقطه ایران و جهان لازم باشد مانوریت بدهند خواهم رفت و تا نابودی
دشمنان دین و قرآن به مبارزه خود ادامه میدهم و در این جهاد مقدس اگر
لیاقت داشتم ممکن است شهید بشوم و هیچ عاملی نمیتواند مانع انجام وظایفم
گردد.
۴ ـ
بطوریکه میدانید زمان، زمان جنگ است و آن هم جنگ بین اسلام و کفر و به
قول امام ما همیشه در حال جنگ با ابرقدرتها هستیم و و مخصوصاً من پاسدار
هستم و تا زمانیکه حق و باطل وجود دارد جنگ بین حق و باطل هم هست. لذا ممکن
است در این جریانات گروگان و یا زخمی و یا اگر توفیق داشته باشم شهید بشوم
و شما باید خودتان را از هر جهت آماده نمایید زیرا با یک فرد عادی و راحت
طلب ازدواج نمیکنید بلکه با یک پاسدار و مسئول ازدواج میکنید و
مسئولیتتان خیلی سنگین است.
۵ ـ به هیچ حزب و گروهی وابسته نبوده به غیر از خط امام که آن هم خط خدا و انبیاء است و شما نیز باید چنین باشید.
۶ ـ
از نظر فعالیت مذهبی کاملاً آزاد هستید و میتوانید در کلاسهای مذهبی
شرکت کنید و یا خود چنین کلاسهایی در نتیجه مطالعات بیشتر دایر نمایید.
۷ ـ بزرگترین مسئولیتی که در مقابل همسر و خدا دارید حفظ و رعایت حجاب اسلامی است که باید بیش از هر چیز به آن توجه شود.
۸ ـ
میتوانید به صورت متفرقه به تحصیلات خود ادامه دهید اما نه به خاطر کسب
مدرک بلکه برای بالا بردن سطح معلومات و استفاده صحیح در جهت خدمت به
اسلام.
۹ ـ نحوه برگزاری مراسم ازدواج همان خواهد بود که امامان و الگوهای ما برگزار کردهاند.
۱۰ ـ در
بعضی از مسائل شرعی اگر چنانچه پدر و مادرمان از روی ناآگاهی پافشاری
کردند در درجه اول موظف به آگاه کردن آنان بوده و در نهایت خودمان
مستقلاً تصمیم میگیریم.
به امید پیروزی اسلام بر کفر
قنبرلو
نحوه شهادت محمد قنبرلو را يكي از نيروهايش چنين نقل ميكند:
حدود ساعت 9
صبح مورخه 22 /1/ 66 يك تركش از ناحيه پشت سر اصابت كرد و در همان لحظه
نوري صورت برادر عزيز را پوشاند كه ما قادر نشديم جلو برويم. من متوجه شدم
لبهايش تكان ميخورد. خود را نزديك كرده و گوشم را به جلوي دهانش بردم.
ميگفت مقاومت كنيد، با من كاري نداشته باشيد و جلو برويد.
منبع: تابناک