هفته نیروی انتظامی زمان مناسبی برای برقراری ارتباط بیشتر مردم و نیروی انتظامی است و ناجاازاین فرصتبرای حضور در هر اجتماعی جهت ایجاد ارتباط استفاده میکند.
برقراری امنیت به معنای واقعی امکانپذیر نیست مگر با مشارکت مردم به همین دلیل ناجا تلاش میکندتا هر چه بهتر پاسخگوی جامعه بوده و نیازهای امنیتی مردم را برآورده کند.
شعار امسال هفته ناجا " اقتدار پلیس در سایه مردمداری، قانون مداری و روز آمدی " می باشدکه سه عنصر تشکیل دهنده اقتدار پلیس در این شعار به کار رفته است.
اول مردمداری است که باید بدانیم اقتدار پلیس با مردمداری به دست میآید، پلیس از مردم است نه بر مردم، پلیس حاکم نیست بلکه خادم مردم است. مدیران و فرماندهان پلیس ایران، پلیس مقتدر را پلیسی میدانند که برخوردار از سرمایه اجتماعی باشد؛ زیرا تنها در سایه سرمایه اجتماعی است که پلیس و مردم خود را دارای ارزش های مشترک، مقاصد یکسان و اهداف همسو می دانند و لاجرم تحقق آنها را تنها در سایه همدلی و همفکری میسر می دانند.
دوم قانونمداری است ,پیمان بین پلیس و مردم قانون است که تنظیم کننده رابطه میان مردم و پلیس به شمار میرود. با تحکم و ابزار غیرقانونی نمیتوان امنیت را در جامعه حاکم کرد. از دیدگاه فرماندهان پلیس ایران، پلیسی مقتدر است که رفتار و کنش و برخورد خود را در چارچوب قانون، استاندارد می نماید، این بدان معناست که تصمیمات و اقدامات بر اساس ضوابط معین به سامان میرسند و سلایق شخصی موجب فرو افتادن در دام افراط و تفریط نمیشوند، آشکار است که قانون مداری پلیس موجب استقبال روز افزون شهروندان از هنجارهای پذیرفته شده جامعه میشود و امکان توجیه هنجارگریزی و قانون ستیزی را از میان می راند.
سوم روزآمدی است, پلیسها باید در دانش، آموزش، اطلاعات و برآورد تهدیدها به روز باشند و ابزار و فناوریهای جدید را در اختیار داشته باشند. اگر چه پلیس از سرمایه اجتماعی بهره می گیرد و رفتار و کنش خود را در چارچوب قانون محدود میسازد، اما این بدان معنا نیست که از عنصر خلاقیت و روز آمدی بهره نگیرد.
پلیس فاقد اقتدار، قادر نیست کنترل اجتماعی را که شرط لازم و غیر قابل چالش مبارزه و مقابله با آشفتگیهای اجتماعی و قانونستیزی مرسوم است، اعمال کند و جالب آنجاست که مردم هیچ جامعهای روی خوش به پلیس فاقد اقتدار نشان نمیدهند و از او حساب نمیبرند؛ گویی مردم همواره از باری به هر جهت بودن و فقدان قاطعیت گریزاناند و به صلابت و جدیت و اقتدار ، به ویژه زمانی که مرجع آن پلیس جامعه باشد، خوشامد میگویند.
عوامل موثر بر اقتدار پلیس از یک زمان به زمان دیگر دستخوش تغییر واقع میشود، نیم قرن پیش مردم جوامع مختلف پلیسی را مقتدر می دانستند که از توان کافی برای بهرهگیری از خشونت برخوردار باشد، در آن زمان پلیس خشن، پلیسی مطلوب ارزیابی میشد، اندکی بعد با رواج باندهای مافیایی و گروههای سازمان یافته بزهکار از ”پلیس نظامی" سخن به میان آمد، چنین پلیسی نیز خشن بود لیکن خشونت آن محدود به روشهای نظامی، و در تقابل با کجروان ، شده بود.
در دهه پایانی قرن بیستم میلادی از ”پلیس اجتماعی" سخن گفته شد، آن زمان پلیسی مقتدر تلقی میشد که نیازها و خواستههای امنیتی و اجتماعی شهروندان را بشناسد و برای برآوردن آنها تلاش کند. اما، اندکی بعد وپس از ارائه نظریه قدرت نرم، از ”پلیس هوشمند" سخن به میان آمد؛ منظور از پلیس هوشمند آن بود که پلیس برای تحمیل اراده خویش بر دیگران از ساز و کارهای نرم ( مجاب سازی ، تغییر اذهان، فرآیندهای رسانهای و ... ) و نیز در تقابل با کجروان و هنجارشکنان از صلابت و قاطعیت و چابکی بهرهگیرد بنابراین ، اینک در بسیاری از کشورها پلیس مقتدر پلیسی است که قدرت هوشمند داشته باشد.
پدیدههای اجتماعی ماهیت پویایی دارند و لاجرم برای مداخله موثر در آنها پلیس همواره باید خود را از حیث نظری، راهبردی، روش و فنآوری به روز کند،به همین سبب، پلیس جهد میکند تا به مبانی نظری جدیدی دست یابد و اقدامات خود را به سامان برساند؛ در دو حوزه مهم «نظم اجتماعی» و «کنترل اجتماعی» از روش های نوین بهره گیرد و همچنین از فنآوری نوین به گونهای بهره گیرد که موجب کاهش حضور محسوس خود و افزایش حضور غیرمستقیم و نامحسوس شود.
از این رو چندسالی است که پلیس ایران گام در راه هوشمندی نهاده است و با تقویت زیر ساختها و تعالی منابع انسانی و تدقیق مبانی نظری اقدامات خود، الزامات این نوع پلیس نوین را مهیا نموده و آن را در سطوح مختلف سلسله مراتبی خود محقق ساخته است.
منظور ما از ”پلیس هوشمند" (smart police) پلیسی است که از یک سو واجد تمام منابع، "قدرت نرم" (soft power) است و از دیگر سو پتانسیل و ظرفیت بهرهگیری از ساز و کارهای قدرت سخت(hard power) را برای به سامان رساندن ماموریتهای خویش، بویژه در مقابله با عوامل مخل امنیت عمومی، داراست.
به بیان روشن تر، پلیس هوشمند پلیسی است که واجد ویژگی های زیر باشد:
1-از قدرت مجابکنندگی بالایی برخوردار است.
2-محیط پیرامون خود و فرایندهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی را به خوبی درک و فهم میکند.
3-قادر است با واکنش به موقع بر فرآیندهای مختلف جامعه تاثیر بگذارد.
4-فناوری پلیسی را همواره به روز میسازد.
5-در چارچوب قانون و ماموریتهای محوله قادر است از زور برای از میان راندن کجرویها و قانون شکنیها و بحران آفرینیها استفاده کند.
6-هدفمند و در چارچوب چشم انداز روشن و تدقیق شده گام بر می دارد.
7-بین کلیه اقدامات و قلمروهای ماموریتی آن هماهنگی درونی بالایی وجود دارد.
8-سازمانی یاد گیرنده، منعطف و همواره در حال تحول است.
اینک پلیس کشورمان واجد اکثراین ویژگی هاست و لاجرم به سبب برخورداری از این صفات و توانمندی ها قادر است امنیت هر پروسه اجتماعی و سیاسی را به خوبی تامین کند و احتمال ظهور و بروز هر کنش ریز و درشت غیر امنیتی را از میان براند. امروز نیروهای امنیتی کشور در حوزه دانش و فناوری اگر پیشرفتهترین نباشند در مسیری قرار دارند که با سرعت به سمت توسعهیافتگی پیش میروند. یادآور میشود که باید با اهتمام اندیشمندان شاغل در پلیس , مفهوم پلیس هوشمند بیش از پیش جهت دهی و پیاده سازی شود.
نیازی به حجت نیست که رفتار هوشمندانه و اقدامات هوشیارانه افراد جامعه ، پلیس را برای تعالی روز افزون "پلیس هوشمند" و تلاش مضاعف برای از میان راندن هر نوع کنش و رفتار ناهنجار و مخل امنیت همگان، مشتاق تر میسازد.