به گزارش بولتن نیوز، جواد محقق، شاعر و پژوهشگر ادبی در گفتگو با مهر، درباره واکنشها به اظهار تردید او نسبت به سراینده شعر «علی ای همای رحمت» که بسیاری آن را متعلق به شهریار میدانند، گفت: چند روز قبل در حوزه هنری جلسهای برای بزرگداشت استاد شهریار برگزار شد و من این مسئله را آنجا مطرح کردم، البته نه به عنوان طرح قضیه، بلکه از حیث طرح یک پژوهش ادبی و به دوستانی هم که از حرفهای من رنجیده بودند، گفتم باید اجازه بدهند کار پژوهشی آن انجام شود، با باد کردن در رگهای گردن، این مسئله حل نمیشود!
وی افزود: همین مسئله انعکاس پیدا کرد و در آنجا هم عدهای آمدند و از تعصبورزیهای معمول به خرج دادند و از تبریز هم چند خبرنگار و بعضی از استادان دانشگاه به من زنگ زدند و جویای این مسئله شدند. خلاصه در این چند روز من دائماً درگیر تلفنها و صحبتها بودهام.
محقق اضافه کرد: قرار بر این است که کار جدیتری در این زمینه انجام شود و چنانچه این کار انجام شد، خود به خود معلوم میشود چه کسی شبههافکنی میکند؟ چون من به این دوستان تبریزی قول دادهام فعلاً صحبتی نکنم تا آن کار پژوهشی انجام شود و مستندات قضیه دربیاید، فعلاً سکوت میکنم تا انشاءالله کار کمی سر و سامان بگیرد. آنها هم در پژوهشگاهی در تبریز دارند کارهایی میکنند و من هم قول دادهام فعلاً بیشتر از این حرفی نزنم.
این پژوهشگر گفت: میگویند کارشناسان با این حرفهای من مخالفت کردهاند. آنها اگر «کورشناس» هم بودند باید میپرسیدند ماخذ این شعر کجاست؟ وقتی دیوان طرف چاپ شده، میخواهیم بگوییم چه؟ میخواهیم بگوییم چاپ نشده؟! خُب این شعر (علی ای همای رحمت) قبلاً در دیوان شاعر دیگری چاپ شده است.
وی افزود: البته این چیزی از بزرگی شهریار کم نمیکند. او که در شاعری، ناتوان نبوده است، شهریار شاعر بزرگی است و شعرهای خوبی هم دارد و حتی در حوزه شعر مذهبی هم شعرهای خوبی دارد و به عنوان مثال شعر «شب علی» او کمتر از این شعر نیست.
محقق که از ادامه گفتگو اجتناب میورزید، نام شاعری را هم که او معتقد است شعر «علی ای همای رحمت» در دیوان او چاپ شده، ذکر نکرد و بار دیگر تاکید کرد: فعلاً اجازه بدهید این هیاهوها بخوابد، آن وقت درباره این موضوع بیشتر حرف میزنم. من به دوستان پژوهشگر تبریزی هم قول دادهام که فعلاً در این زمینه صحبتی نکنم تا کارهای تحقیقیشان را انجام دهند. آنها گفتهاند مستنداتی در این باره هست و من هم منتظرم مستندات آنها را ببینم.
جواد محقق روز 25 شهریور در مراسم گرامیداشت روز ملی شعر و ادب فارسی و بزرگداشت استاد محمد حسین شهریار و رونمایی از کتاب «سلام بر حیدربابا» در حوزه هنری گفته بود: با وجود احترام فراوانی که برای شهریار قائلم در سال 60 یا 61 و در زمان حیات ایشان این موضوع را مطرح کردم که شائبههایی وجود دارد که این شعر سروده شهریار نباشد، ولی این مسئله شان ایشان را هم کاهش نمیدهد. به هر حال تحقیقات ادبی باید راه خودش را برود تا بتواند پرتوی بیشتری را در روی واقعیات بیفکند. البته من در این مورد مقالهای هم نوشتم اما وقتی ماجرای خواب شهریار و دیدارش با مرحوم آیت الله مرعشی نجفی رخ داد از انتشار آن به احترام این رخداد صرفنظر کردم، اما معتقدم باید بالاخره روزی این مسئله مطرح شود.
"... فعلاً اجازه بدهید این هیاهوها بخوابد، آن وقت درباره این موضوع بیشتر حرف می زنند و به دوستان پژوهشگر تبریزی هم قول داده اند که فعلاً در این زمینه صحبتی نکنند تا کارهای تحقیقیشان را انجام دهند و منتظرند تا مستندات را ببینند".
جناب محقق!
بسیار خوب ، شما که مدعی هستید نتیجه تحقیقات خود را منتشر سازید تا اهل فن به قضاوت بنشینند و مردم روشن شوند.
شهریار با همان سروده "سهندیه" در اوج قلل است....
چرا که وقتی می گویید این شعر به کس دیگری عاید بوده و شهریار این شعر را از آن خود می داند پس شهریار دروغگوست و از طرف دیگر می گویی چیزی از شان شهریار کاسته نمی شود چه چیزی بزرگتر از اینکه شهریار را دروغگو بدانیم ؟
نخستین مقدمه را به دیوان اشعار شهریار ، مرحوم ملک الشعرای بهار نگاشته اند که در همان نوشتار که به آثار دوران جوانی های استاد مربوط است قدرت هنری شهریار را بحق شناخته و بتفصیل مورد تعریف قرار داده اند.
اگر هم تعبیری و یا تصویری از یکی از اشعار شاعری با شاعر دیگری همپوشانی داشته باشد چنین مشاهبتی را نباید از مقوله ناراستی ها تعبیر و تفسیر کرد.
جناب آقای جواد محقق!
می فرمائید : " خُب این شعر (علی ای همای رحمت) قبلاً در دیوان شاعر دیگری چاپ شده است."
عرض می شود که در عصر دقیانوس زندگی نمی کنیم که مردم در بیخبری باشند .
مستندات خود را سریعا اعلام کنید و از پرده بیرون آئید.
جناب آقای جواد محقق!
شاعر و پژوهشگر ادبی گرامی!
اجازه دهید تا فراز هایی از این گزارش را باهم دیگر مرور می کنیم :
"... اظهار تردید او نسبت به سراینده شعر «علی ای همای رحمت»..."
" ... بسیاری آن را متعلق به شهریار میدانند..."
" ... البته نه به عنوان طرح قضیه، بلکه از حیث طرح یک پژوهش ادبی ..."
".... به دوستانی هم که از حرفهای من رنجیده بودند، گفتم باید اجازه بدهند کار پژوهشی آن انجام شود..."
و حال مسئله اینست که:
آیا شما تردید کرده اید یا یقین؟
سند دارید یا ادعا؟
شاعر هستید یا پژوهشگر ادبی؟
شاعر و سایر اندیشمندان ، همانند سایر افراد و کسان اطراف خود تصاویر را از محیط اطراف و واقعیات عینی دریافت می دارد ولی همانند سایرین و بدلیل برخورداری از ذوق هنری یا علمی در همان ادراک نخستین دریافتی انفعالی متوقف نمی شود و باقی نمی ماند.
از ابتدای آفرینش ، انسان ها شاهد سقوط اجسام به زمین بوده اند ولی این قدرت درک نیوتن بوده است که او را به کشف قوانین جاذبه رهنمون ساخت و بر همین اساس قله سهند و مناظر آن هم قدیم است ولی این ذهن خلاق هنرمند بوده است که به خلق تصویری از آن منتهی می شود که انسان هر که وقتی آنرا می خواند و یا می شنود دوباره قصد دیدن مناظر این کوه پرشکوه را آرزو می کند.
لازم باشاره است که اگر به تعمق بررسی شود معلوم می شود که منابع تصویری شهریار در این شعر و سروده به دهها و صد ها نمونه می رسد.
از همین دیدگاه است که شهریار شعر و ادب ایران همچون سایر هنرمندان و شعرا در سرودن این شعر بالطبع از منابعی الهام گرفته است و ابیات این شعر و غنی آن نشان می دهد که تعداد این منابع هم محدود به یکی و دو تا نبوده است.
اولا اگر منظور آقای محقق الگو پذیری بوده که خودش میگفته و نیاز به وکیل و سخنگو ندارد چون حی و زنده است.
ثانیا سرقت ادبی را که همه کس رویش نمی شود با این سراحت بگوید.
ثالثا جریان خواب شهریار را که آیت الله العظمی مرحوم نجفی مرعشی قدس سره که دیده است همه حتی کودکان ما شنیده اند
یعنی ایشان همه چیز را آماده کرده بودند که آن را هم در روز 25 شهریور در مراسم گرامیداشت روز ملی شعر و ادب فارسی و بزرگداشت استاد محمد حسین شهریار و رونمایی از کتاب «سلام بر حیدربابا» در حوزه هنری مطرح کنند اما دفعتا موضوع خواب را به سمع و نظر وی رساندند یا به یادش افتاد آن هم در تاریخ 25 شهریور 1392 و ایشان به احترام مرحوم آیت الله نجفی مرعشی بی خیال این نقد و پرسش شد؟؟!!!!!!!!!!!
رابعا 99% شعرا افرادی فرهیخته و ادیب و مودب به اخلاق انسانی هستند.
سرقت ادبی را بنده حقیر هم که گاهی شعر نو و دل نوشته میگویم و اندر خم یک کوچه ام هیچگاه نمی پسندم چه رسید به ادیب و شاعر توانمندی مانند شهریار که عمرا اهل این دغل بازیها نبوده و دامان خود را به چنین آلودگیها در طول حیاتش هیچگاه نیالود.