پس از مدتها دشمنی در لباس میش، گرگها پرده نفاق از چهره هایشان برداشتند و مشخص شد اصل دشمنی با نظام ایران بر سر چیست.
به گزارش
بولتن نیوز به نقل از
رادیو دیروز، دشمنان
حکومت اسلامی ایران که سالهاست در نقاب دفاع از حقوق انسانها، دموکراسی و
آزادی خواهی از هیچ ظلمی در حق نظام اِبا نمی کنند، امروز علناً بیان کردند
که مشکل آنها انسان و حقوق و آزادی بیان و ... نیست. نویسنده اندیشمند
رادیو فردا در بخش اندیشه وبسایتش با ارائه مطلب "
عدالت در جامعه ایران و لزوم وداع با قوانین شرع" پرده از افکار التقاطی ای که به عنوان "اندیشه" به خورد مخاطبش می دهد برداشته می نویسد:
"
آیا
جامعه ایران شایستگی داشتن قوانین انسانیتر(!) از قوانین حاکم در ایران
را دارد یا نه؟ تاریخ 34 سال گذشته اثبات نموده است که قانون اساسی ایران و
قانون مجازات اسلامی ایران مبانی عدالت اجتماعی در ایران را غیرممکن
کردهاند. نگاهی به وضع جوانان و زنان، اقلیتهای دینی و ملیتی، کارگران و
بیکاران، دگراندیشان و حتی بعضی ازخودیهای منتقد، نتیجه تحقق قوانین
سهمگینی را که روزگار سیاهی را برای ایرانیان به زور سطوت حاکمان مطلقگرا
به وجود آورده، نمایان و آشکار میکند. ما با سیستمی مواجه هستیم که از
ایمان مردمش به عنوان ابزاری برای سرکوب حقوق آنها استفاده میکند".
وی می افزاید:
"
انسان در روند پیشرفت و رشد خود میتواند و باید شیوه و اسلوب اعتقاد خود به خدا را تغییر دهد. اینجا تغییر به معنی رشد اجتماعی و تغییر ارزشهای فرهنگی مطرح است!
یعنی تغییر به معنی حتی نفی فکری قوانین حاکم اسلامی در ایران. زیرا
قوانین مذهبی که با زور شلاق و شکنجه و اعدام به مردم یک کشور تحمیل
میشوند مشروعیت خود را در دنیای امروز از دست دادهاند."
و در پایان نتیجه گیری می کند که:
"
بشریت امروز با پدیده زوال تاریخی دین اسلام مواجه است. راهی جز آشتی جوامع اسلامی و بهخصوص جامعه ایران با موازین حقوق بشری جهان امروز وجود ندارد. در این روند تاریخی وداع با قوانین شرع اسلام، بهخصوص وداع با قوانین شرعی کشور امری اجتنابناپذیر است".
با این تفاسیر مشخص می شود که:
۱-
اصل، دشمنی با دین مبین اسلام است و حقوق بشر، عدالت، آزادی و ... بهانه
ای بچه گانه بیش نیست برای پیشبرد اهداف سلطه طلبان از آن رو که تنها دینِ
تحریف نشده است و به شرافت و کرامت انسانها واقعاً اعتقاد و التزام دارد و
مستکبرانی که تعالیم الهی اسلام را مخالف زیاده خواهی های خود می بینند
چاره ای جز انکار آن ندارند. کتاب آسمانی مسلمانان همان است که خالق قادر
مطلقِ همین آقای اندیشمند می فرماید:
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُون ما
قرآن را نازل كرديم و ما بطور قطع نگهدار آنيم! پس آنرا هدایتگر انسان
قرار داده و تمام قوانین اسلام بر اساس آن توسط افرادی که سالها غور و تفکر
در آیات آن داشته اند نوشته شده است. کسی که آنها را انسانی نمی داند و به
دنبال قوانین انسانی تر است باید در عقل خود شک کند که یا خود را نشناخته
یا خدا را و یا قوانین اسلامی را. و احتمالاً فقط قبول کرده در قبال دریافت
مبلغی پول یک سری جمله مبهم و نامفهوم را سر هم کند و به قوانینی که هیچ
از آن نمی داند حمله کند و آنها را خلاف عدالت بداند.
۲- کسی که وضعیت
جوانان و زنان و کارگران و ... امروز را دلیلی بر مدعای خود مبنی بر بی
عدالتی در جامعه اسلامی می داند، گویی نمی داند که وضعیت همین گروه ها در
دولت آرمانی خودش در غرب و آمریکا به کدام ناکجا آباد رسیده که هر روز آمار
قتل، تجاوز، خودکشی، خانواده های از هم پاشیده و فرزندان نامشروع رهاشده
کنار خیابان بیشتر و بیشتر می شود. آیا سرانجام آن عدالت که شما در ایران
نمی بینید و در فرهنگ غرب شاهد آن هستید همین فقر، فساد، فحشا و انحطاط
اخلاقی است؟
۳- با کدام کشف و شهود به این نتیجه رسیده اید که حکومت
ایران از ایمان مردمش به عنوان ابزاری برای سرکوب حقوق آنها استفاده
میکند؟ آیا اعدام متجاوز به عنف، قاتل، قاچاقچی و زورگیری که روز روشن قمه
می کشد و دزدی می کند، سرکوب حقوق مردم است یا قوانین آرمان شهری که ایشان
برای مردم ایران آرزو می کند و قاتل نوجوان سیاه پوست را تبرئه می کنند،
چرا که به نظر آنان اصولاً سیاه پوست یک موجود ناچیز است برای بهره کشی و
نه یک انسان که از حقوق مساوی با یک سفید برخوردار باشد؟ آیا گرفتن حق
تحصیل از زنان محجبه هم جزء عدالت مطلوب این اندیشمند است؟ آیا شکنجه و
اعدام فرد معلول ذهنی هم از همان جمله حقوق بشر جهانی است که باید احکام
اسلام را کنار بگذاریم و به آن بپیوندیم؟
۴- شلاق، اعدام و ... در ایران
باتوجه به نص صریح آیات قران مربوط به جانیان خاصی است که به حقوق سایرین
تجاوز می کنند. مطمئناً آقای اندیشمند منظورش این نیست که یک آدم بیگناه را
در ایران گرفته و دار زده باشند. در غیر این صورت خوب بود سندش را هم
ارائه می کرد (که هیچگاه ارائه نخواهند کرد).
۵ - آنچه رو به زوال است
افکار التقاطی و تفکرات پوچ گرایی امثال کانت و ...که راهنمای فکری و منبع و
سند شما هستند، می باشد. موج زوال ناپذیر بیداری اسلامی نشان دهنده رو
آوردن انسانها به فطرت الهی و خستگی از فرهنگ بی بُته غرب است و هر روز
شاهد افزایش اسلامگرایی هستیم. گسترش حجاب که همیشه به عنوان یکی از موارد
تضییع حقوق زن در ایران از آن یاد می شود، در میان دختران و زنان غیر
مسلمانی که به اسلام روی میآورند و به حجاب به عنوان یک عامل مهم در ایجاد
امنیت روحی و روانی مینگرند، امنیتی که با پدیده برهنگی و بی بند و باری
در غرب مورد تهدید قرار گرفته است، شاهدی بر این مدعاست. شاهد دیگر
آمار سازمان
اطلاعات نظامی فرانسه است که نسبت سربازان اسلام آورده ارتش فرانسه را ۳. ۵
درصد دانست. به گزارش روزنامه ایندپندنت هم گرایش سفیدپوستان انگلیسی و
آمریکایی به اسلام در سالهای اخیر علی رغم تبلیغات ضد اسلامی و تروریست
تلقی کردن مسلمانان در رسانههای غربی، افزایش قابل توجهی داشته است. این
روزنامه - به نقل از مؤسسه پژوهشی- تحقیقاتی فیث ماترز- تعداد مسلمانان
انگلیسی را ۱۰۰هزار نفر برآورد کرده است و افزایش این تعداد را سالانه ۵
هزار نفر گزارش میکند.
این افزایش چند برابری مسلمانان در ۱۰ سال
گذشته در حالی رخ داده است که آمار مقاله نویسی علیه اسلام در انگلیس از ۳۲
درصد به ۶۲ درصد افزایش داشته است. در همین راستا روزنامه آمریکایی
نیویورک تایمز از انتشار سریع و بیوقفه اسلام در آمریکا خبر داد و آمار
افزایش مسلمانان را سالانه ۲۰۰ هزار نفر دانست.
به گفته این روزنامه
رشد اسلام در بین آمریکاییها به شدت در حال افزایش است آنچنان که سالانه
۲۰۰ هزار نفر در ایالات متحده آمریکا به اسلام روی میآورند. روزنامه
یدیعوت احرونوت رواج اسلام در آلمان را هم بررسی کرده و افزایش آن را
سالانه ۴ هزار نفر ذکر کرده است.
همچنین بر اساس
گزارش
موسسه پیو، علیرغم اسلام هراسی های شدید و تبلیغات سوء علیه دین مبین
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم، گسترش دین اسلام در آینده ای نه
چندان دور همه مرزهای عالم هستی را فرا خواهد گرفت.
با
توجه به این آمار و ارقام مختصر بهتر بود این اندیشمند ابتدا آمار جدید را
مطالعه می کرد و سپس افاضه فضل می فرمود که اسلام در حال زوال است! آنچه
رو به زوال است فرهنگ منحط غرب است که اساس آن نفسانیات و شهوانیات و
مادیات و فطرت حیوانی است. همان که شما آخرت خود را به آن فروخته اید و
برای در آوردن لقمه ای نان حقیقت را نادیده گرفته و بر طبل تباهی و نادانی
امثال رادیو فردا و سردمدارانش می کوبید.