این ارقام که بابت یارانه نقدی هزینه شده و یا کسری بودجه که حدود 80 هزار میلیارد تومان می شود، از محل چاپ پول و رشد نقدینگی تامین شده است نه فروش حامل های انرژی و کالا و خدمات یا دریافت مالیات...
گروه اقتصادي- وزیر اقتصاد صراحتا گفت که حدود دوسوم پول یارانه نقدی نه از «محل اصلاح قیمت حامل های انرژی» بلکه از محل «بودجه عمومی» تأمین مالی شده است. معنی این جمله آن است که دولت در چند سال گذشته ماهانه بیش از 2000 میلیارد تومان از بیت المال برای این منظور برداشت کرده است که در سال حداقل به 24هزار میلیارد تومان بالغ می شود.
به گزارش بولتن نيوز، به عبارت دیگر، این ارقام که بابت یارانه نقدی هزینه شده و یا کسری بودجه که حدود 80 هزار میلیارد تومان می شود، از محل چاپ پول و رشد نقدینگی تامین شده است نه فروش حامل های انرژی و کالا و خدمات یا دریافت مالیات...
یعنی از یک سو موجب رشد نقدینگی و چاپ پول شده و از سوی دیگر بخشی از این پول به عنوان یارانه به حساب مردم واریز شده اما تورمی که ایجاد کرده و فشار بر خانوارها به مراتب بالاتر از پولی است که به عنوان یارانه به مردم داده شده است.
زیرا هر یک تومان پولی که دولت به حساب مردم ریخته و پایه پولی را با چاپ پول افزایش داده ضربدر 5 شده که به ضریب فزاینده شهرت دارد این 5 تومان تورم را بالا برده در حالی که یک تومان به حساب مردم واریز شده است یا صرف مخارج دولت و بودجه عمومی شده است.
معنای این حرف این است که به ازای هر یک تومان پولی که دولت پرداخت کرده عملا 5 تومان بر هزینه و گردش مالی اقتصاد افزوده و مردم به جای آن که از محل یارانه نقدی و رشد مخارج دولت احساس قدرت خرید بیشتر داشته باشند عملا احساس فقر بیشتر و کاهش قدرت خرید داشته اند.
در حالی که اگر دولت از محل فروش بنزین و گازوئیل و برق و گاز، پول به حساب مردم می ریخت و نقدینگی و چاپ پول را رشد نمی داد، این پول اگر چه با میزان کمتر، موجب رشد قدرت خرید و کاهش فقر می شد.
شخص رئيس جمهور نیز اعلام کرد 80 هزار میلیارد تومان از درآمدهای بودجه عددسازی محض است يعني اين که این 24 هزار میلیارد تومان یارانه نقدی را هم بايد داخل این عددسازی حساب كنيم. حالا سوال مهم این است که پس حالا چطور اين عددها را دولت خدمت گذار احمدي نژاد و مسوولین اقتصادی دولت دهم، كه داراي دكتراي اقتصاد از دانشگاه تهران هم بودند تبدیل به پول می كرده اند؟
به نظر بسياري از علماي اقتصاد ، در اينجا داستان قديمي شعبده بازي غيب كردن پول از جيب مستضعفين و كارمندان با اسم رمز " چاپ پول " عملياتي مي شد.
در واقع در اينجا داستان رابينهود كه يك داستان صد در صد اروپايي است با چاپ پول تکرار شد
به اين صورت كه رابينهود پول را از جيب ثروتمندان و پادشاه برداشت می کرد و بين فقرا تقسيم مي كرد اما کیمیاگران سیاست پولی در دولت دهم و نهم، بدون استفاده از تير و كمان و اسب و سرنيزه و با كمك علوم خفيه مندرج در زير نويس كتاب ثروت ملل و چشم بندي، پولها را با استفاده از ماليات تورمي ( كاهش مصنوعي ارزش پول توسط دولت و رشد حجم پول بدون پشتوانه و بسیار کمتر از رشد اقتصادی و رشد تولید) برداشت می کرد
جالب است در شرایطی که هر سال مبالغ قابل توجهی به حجم بودجه عمومی اضافه می شد و هزاران میلیارد تومان به عنوان یارانه نقدی به حساب مردم واریز می شد و ظرف 8 سال 400 هزار میلیارد تومان به حجم پول و نقدینگی اضافه شده است، رشد اقتصادی در سال 91 یعنی آخرین سال دولت احمدی نژاد 5.4 درصد منفی بوده است معنای این جمله این است که رشد نقدینگی و تورم هیچ کمکی به رشد اقتصاد و تولید نکرده است. و در شرایطی که نقدینگی رشد شدید داشته و تورم به 39 درصد رسیده، رشد اقتصادی منفی بوده است در حالی که قاعدتا باید به میزان 50 درصد رشد نقدینگی رشد اقتصادی و تولید داشته باشیم و وقتی پول بیشتر می شود تولید نیز باید تشویق شود و اقتصاد رونق یابد اما برعکس هر چه نقدینگی و تورم بالا رفته رشد اقتصادی نیز منفی شده است و حتی رشداقتصاد به اندازه قبل هم تثبیت نشده است.
البته بي انصاف هم نبايد بود چرا كه دولت احمدي نژاد به هر میزان كه به خاطر تورم از جيب مردم خارج مي كرد ( كاهش قدرت خريد پول افرادي كه درآمدهاي ثابت دارند مانند كارمندها و كارگرهايي كه سالانه فقط 10 درصد به حقوقشان اضافه مي شود)، تحت عنوان يارانه نفتي، بخشی را كف دست ما مي گذاشت تا آفتاب اميدمان بدمد. یعنی هزینه زندگی 40 درصد رشد می کرد و مبلغ درآمد یا یارانه نقدی وحقوق مثلا حدود 10 تا 15 درصد رشد می کرد و در نتیجه در مجموع قدرت خرید کاهش می یافت و فقر بیشتر میشد.
به طوری که حدود 11 میلیون از 18 میلیون خانوار ایرانی خود را با درآمد کم و قدرت خرید پایین و آینده سخت ارزیابی کرده اند.
در اين حالت و آنچنان كه در سالهاي گذشته هم بدون استثنا شاهد آن بوده ايم، زماني كه هزينه هاي دولت به حدي افزايش يابد كه درآمدهايش از محل ماليات و فروش منابع ملي كفاف ندهد، دولت به فكر اين مي افتد كه چه بايد بكند؟ چگونه پول مورد نیاز خود را تامین کند. در نتیجه در سال 92 به عنوان مثال، 80 هزار میلیارد تومان کسری بودجه داشته که باید از محل چاپ پول و استقراض از بانک مرکزی تامین شود.
يك روش مرسوم براي اين تامین مالی، وضع نوعي ماليات پنهان است كه در ادبيات اقتصادي به "ماليات تورمي" موسوم است. اين روش البته در تاريخ هم سابقه دارد به اين صورت كه پادشاهان در زماني كه پول رايج از طلا و نقره بود مقدار اين فلزات گرانبها را در سكه رايج كاهش مي دادند تا بتوانند حجم سكه بیشتری با همان واحد قبلي ضرب كنند كه اين مقدار اضافه همان پول بدون پشتوانه ( يا ضرب المثل منسوخ آب ريختن در شير خودمان است كه حرام بود در گذشته هاي نه چندان دور و از بابا هايمان شنيده ايم) است. به دنبال اين اقدام، همه قيمتها به میزان کاهش ارزش واقعی پول، افزايش مي يافت و مجموع اين افزايش قيمت مثل ماليات ( از نوع آب خوردني و بدون دردسرش كه فقط از كارمندها و كارگرها مي شود گرفت و نه از كسبه محترم البته اگر ريا نشود) به جیب دولت ميرفت!
امروز، به جای کاهش ارزش سکه طلا و نقره، چاپ پول یا اسکناس متداول شده است که بي ضابطه بدون در نظر گرفتن رشد اقتصادي يا همان چيزي است كه امروزه در ادبيات عمومي تحت عنوان رشد بي رويه نقدينگي از آن نام برده مي شود و البته دولت احمدي نژاد در اين رابطه ركورد گينس را زده است و در طول تاريخ خلقت حضرت آدم تا كنون هيچ كس و در هيچ كشوري نتوانسته كه ظرف 8 سال نقدينگي كشوري را بدون در نظر گرفتن توانايي هاي توليدي و اقتصاد كشور اينگونه افزايش بدهد و به طور مثال از 70 هزار ميليارد توان در سال 84 به 470 هزار ميليارد تومان در سال 92 برساند و هشت برابر كند.
یعنی اقتصادي كه به طور متوسط سالي 5 درصد رشد نداشته و در سال 91 رشد منفی 5.4 درصدی داشته و در دوسال گذشته رشد منفي را تجربه كرده يقه سفيدها و وزارت اقتصادش و بانك مركزيش نقدينگي را 800 درصد افزايش داده اند و چاپ پول داشته اند و باز يارانه داده اند و باز پول چاپ كرده اند و تازه مي خواستند اين چهل هزار تومان به هر نفر را هم بكنند 200 يا 300 هزار تومان يا هر چقدر كه خدا بخواهد. آخر بابا انصافتون رو شكر، هر جا كم آوردين يك دستگاه كپي برداشتين و يه بسته كاغذ A4 روش زدين 10 هزار ريال، 100 هزار ريال، 50 هزار ريال، 500 هزار ريال، يك ميليون ريال و ....
تجربه و تئوري ثابت كرده است كه اين كار قطعا به افزايش تورم منجر شده و تورم ناشي از آن باعث ذوب پول در اختيار مردم مي شود كه دقيقا به همين دليل به اين ولنگ و وازي هاي پولي دولت احمدي نژاد، سياست پولي " ماليات تورمي " اطلاق مي شود. چرا كه عوايد آن مستقيما به جيب دولت و كساني كه به رانت دولتي وصل هستند مي رود و صاحبان درآمدهاي ثابت بيشترين ضرر را از اين محل متحمل ميشوند.
سالها است به مدد رشد تفكر علم اقتصاد، استفاده از اين سياست پولي در اكثر ممالك منسوخ شده و به همين دليل تورم بالای پنج درصد نيز همانند امراضي چون طاعون و مالاريا به تاريخ پيوسته است به طوري كه اگر بخواهيم كشورهاي داراي تورم دورقمي را فهرست كنيم تعداد آنها به تعداد انگشتان دو دست نخواهد رسيد و ما هم در بين اين 10 كشور هستيم و هم رتبه اول را در بين آنها داريم.
در آخر بياييد دعا كنيم خداوند اين چند كشوري كه داراي تورمهاي دو رقمي هستند را از مصيبت برهاند و به كساني كه نمي دانستند كه نمي دانند و هنوز هم نمي دانند كه نمي دانند، كمك كند تا انشاالله هر گز در پستهايي قرار نگيرند كه با جان و مال و ناموس و پول و زندگي مردم سر كار دارد و هر گونه تصميم آنها كشوري را به ورطه سقوط نكشاند. آمين!
مزد کارگرهای در میدان یا سر فلکه از پانزده هزار تومان به پنجاه هزار تومان رسید
مسافرتها زیاد شد
کمبودی در حاملهای انرژی بوجود نیامد
طرهای زیر بنایی سرعت پیدا کرد
چرا چرا چرا...........
نوشته های خودت رو دوباره بخون و از دید اقتصادی بهش نگاه کن
مزد کارگر اگر به قول شما در طی یک سال سه برابر شده،
نیازهای اولیه اش چندین برابر شده؟
آیا اجرای طرحها ی به قولتان زیر بنایی سرعتشان بالا اجرا شد خوب است یا با کیفیت به اتمام میرسید؟
حالا بماند که مسافرت خارجی کم شد و مجبوری مسافرت های داخلی بیشتر!
انصافا این مسایل برای همه ما محسوس بوده!
بهتر است به جای چرا چرا گفتن،آمارهای واقعی اقتصادی را در نظرگرفته و از اقتصاددانان بی طرف بخواهیم با تحلیل های کارشناسی شده امثال جناب عالی و بنده را آگاه نمایند و بدانیم در این هشت ساله ی گذشته چه برسر ملّت نجیب ایران آمده است.
- تصمیمات غیر منطقی بانک مرکزی
-دستورالعمل های جهت دار وزارت صنعت ومعدن
-واردات بی حساب وکتاب خارج از ثبت سفارش گمرک
-ترازیت خارجی که هرگز از کشور خارج نمی شود
-صادرات صوری در گمرکات
-ارزش گذاری های غیر معقولانه کالاهای وارداتی
-ارزشگذاری غیر اصولی صادرات برای نشان دادن افزایش صادرات که خود نوعی صادرات صوری است
-قاچاق رسمی درگمرکات
-تنظیم اظهارنامه هایی با بیش بود ارزش در گمرکات بزرگ کشور
-بخشودگی 10%اختلاف ارزش های اخیر درگمرکات
-جعل اسناد وخروج کالا با اسناد جعلی -نداشتن یک برنامه همزمان در ادارات بندر وگمرک برای کنترل واقعی کالا،عدم مبارزه با رانت خواران
تنها کاری که می شود کرد این است که این مدیران رانت خوار را برکنار کنند مگر کار دیگری می شود کرد نیاز به برنامه ریزی برای خروج بعضی از آقایان در سازمانها دارد
رانت خوارها پدر خط های تولیدی رو در کشور درآوردند
یکی از خطرات مهم آن این است که با افزایش قیمت واردات و تحریک تقاضا برای تولیدات داخلی، کاهش ارزش میتواند موجب افزایش تورم شود. وقتی چنین اتفاقی بیفتد، دولت میباست نرخ بهره را برای کنترل تورم بالا ببرد اما این به قیمت کندتر شدن رشد اقتصادی تمام خواهد شد.
واردات وصادرات وترانزیت باید در گمرکات کشور نظارت گردد...
من یه نظری دارم، بدم نمیآد این جا به نقد گذاشته بشه از نظر من، دولت نمیتونه سرمایه های عظیم سرگردان در کشور رو به سمت سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال بکشونه، و البته این براش یه ضعفه بزرگه ولی به نظر من، با هل دادن تجار می تونه درواردات وصادرات کالا یه بهبودی ایجاد کنه ویه مقدار فشار به مردم رو کم کنه در حال حاضر گمرکات بزرگ کشور اختصاصی شده ودر دست افراد خاصی است وفقط وفقط توسط اونها داره بازار تنظیم می شه دولت باید حمایت کنه تا همه سرمایه گذاران کشور به راحتی بتونند واردات داشته باشند وقتی عده ای رانت خوار یه گمرک بزرگ مثل گمرک رجایی وبوشهر رو می گیرن دیگه همه شرایط ایده آل رو در ورود براشون پیش میارن مثلا کالا رو هم زودتر ،هم ارزونتر،گاها بدون مجوزهای قانونی،و...ترخیص می کنند ولی برای سایر وارد کنندگان فشار میارن که وارد کننده دیگه حاضر نیست کارشو ادامه بده چون براش نمی صرفه واز طرفی رانت خوارها میان کالا ها رو در انبارها احتکار می کنن وچون پول دارن بموقع وارد بازار می کنن وچه بسیار شده که کالا رو پشت درب گمرک از قصد نگه می دارند تا تشنگی ملت رو برای خرید کالا افزایش بدن ولی آدمای غیر کالا رو بمحض خرید وارد بازار کشور می کنن ودرآمد اینا هم در خود کشور سرمایه گذاری می شه ولی درآمد رانت خوارها از کشور خارج می شه ودر خارج از کشور سرمایه گذاری خواهد شد اگه واقعا دلتون به حال مردم می سوزه مدیران گمرکات بزرگ مثل رجاییمخصوصا،بوشهروتهران وخرمشهر رو برکنار کنن
اولین نشانه گرانی دلار، بالا رفتن قیمت ماشین آلات و لوازم یدکی خودرو وماشین سواری در کشور است. گام بعد گرانی ماشین آلات تولید برق و گاز در شرکتهای دولتیه که نرخهای عوارض هم زیاد شده
گام سوم - گرانی خدمات .
گام چهارم گرانی مواد اولیه وارداتی در کالاهای داخلی.یکی رانت خوار هست کالا رو با رانت وارد کشور می کنه ودیگری چون با مدیر گمرکات بزرگ آشنا نیست نمی تونه
در کل گرانی دلار به شکلی دیگری به تولید ضربه می زنه.
گام پنجم یکی تمام تلاش خودش رو بکار می گیره تا صادرات واقعی انجام بده هزار مانع براش میتراشن ویکی براحتی در گمرکات بزرگ اظهارنامه صادرات صوری تنظیم می کنه وارزش یک دلار رو براش 10 دلار منظور می کنند
گام ششم واردات بی برنامه اقتصاد کشور رو ویران کرده مثلا کالای ترانزیت خارجی وقتی در کشور تخلیه می شه یعنی واردات بدون حساب وکتاب خود همین تعادل بین صادرات وواردات رو از بین می بره
گام هفتم اینه که این همه کالا نمی تونه به صورت غیر رسمی وارد کشور بشه بنابر این با اسناد جعلی واز داخل گمرک وبا پلمپ گمرک کالاهای قاچاق وارد تهران می شود مثل مبایل های چینی که از گمرک رجایی رفت تهران ودر اصفهان گرفتند
گام هشتم ارزشگذاری کالا در گمرکات منطقی نیست یا کم اظهاری دارند ویا آنهایی که دولتی هستند بیش بود ارزش دارند که همین امر کمر اقتصاد کشوررا شکست
گام نهم سایت ارزشگذاری گمرک ایران هست که باید در اختیار کارشناسان اقتصادی کشور قراربگیره تا بتونن ارزش رو متعادل کنند این آقا در موسسه آموزش مدیریت درس خونده وبرای این کار نیست
گام دهم عذر مدیران گمرکات بزرگ مثل گمرک رجایی رو بخوان که دیگه شور هرچه تجارت رو در آوردن
اولین نشانه گرانی دلار، بالا رفتن قیمت ماشین آلات و لوازم یدکی خودرو وماشین سواری در کشور است. گام بعد گرانی ماشین آلات تولید برق و گاز در شرکتهای دولتیه که نرخهای عوارض هم زیاد شده
گام سوم - گرانی خدمات .
گام چهارم گرانی مواد اولیه وارداتی در کالاهای داخلی.یکی رانت خوار هست کالا رو با رانت وارد کشور می کنه ودیگری چون با مدیر گمرکات بزرگ آشنا نیست نمی تونه
در کل گرانی دلار به شکلی دیگری به تولید ضربه می زنه.
گام پنجم یکی تمام تلاش خودش رو بکار می گیره تا صادرات واقعی انجام بده هزار مانع براش میتراشن ویکی براحتی در گمرکات بزرگ اظهارنامه صادرات صوری تنظیم می کنه وارزش یک دلار رو براش 10 دلار منظور می کنند
گام ششم واردات بی برنامه اقتصاد کشور رو ویران کرده مثلا کالای ترانزیت خارجی وقتی در کشور تخلیه می شه یعنی واردات بدون حساب وکتاب خود همین تعادل بین صادرات وواردات رو از بین می بره
گام هفتم اینه که این همه کالا نمی تونه به صورت غیر رسمی وارد کشور بشه بنابر این با اسناد جعلی واز داخل گمرک وبا پلمپ گمرک کالاهای قاچاق وارد تهران می شود مثل مبایل های چینی که از گمرک رجایی رفت تهران ودر اصفهان گرفتند
گام هشتم ارزشگذاری کالا در گمرکات منطقی نیست یا کم اظهاری دارند ویا آنهایی که دولتی هستند بیش بود ارزش دارند که همین امر کمر اقتصاد کشوررا شکست
گام نهم سایت ارزشگذاری گمرک ایران هست که باید در اختیار کارشناسان اقتصادی کشور قراربگیره تا بتونن ارزش رو متعادل کنند این آقا در موسسه آموزش مدیریت درس خونده وبرای این کار نیست
گام دهم عذر مدیران گمرکات بزرگ مثل گمرک رجایی رو بخوان که دیگه شور هرچه تجارت رو در آوردن
خنده دارترین فکری که من در کل کشور در عمرم شنیدم همین نظر اخیر رئیس کل گمرک ایران که به گمرکات اعلام کردند هرکسی با گمرک اختلاف ارش دارد تا 10%را ببخشند ومتاسفانه این پیشنهاد پذیرفته شد من نمی دونم که این حرف رو کسی حتی یک ثانیه بهش فکر کرده یک فاجعه است
تورم یک درصد مفید است اما تورم بالای 10 درصد ایجاد مشکل و نارضایتی می کند و در تورم بالای 50 درصد نابسامانی ایجاد شده و نارضایتی به اوج می رسد.متاسفانه برخی مسئولان با انتخاب مشاوران قدیمی مثل گمرک که اخیرا دونفر را با بالای 70سال به مشاوره فراخوانی کردند که نظر آنها باعث تخریب اقتصاد کشور است یعنی همان طرح بحث بخشودگی 10%در گمرک که تا کنون در اقتصاد کشور سابقه نداشته وهمین امور باعث تشویش ملت می شود
این امور باعث می شود که کشور ما دچار بیماری رکود تورمی بیشتری بشود رکود تورمی به افزایش عمومی قیمت ها در شرایط کاهش رشد اقتصادی گفته می شود که متأسفانه اقتصاد ما به آن مبتلا است.کافی است وزارت بازرگانی وگمرک را مدیریت کنند که متاسفانه تحرکی برای این جابجایی ها در گمرکات بزرگ ایجاد نشده است
تاثیر باز بودن اقتصاد بر میزان تورم داخلی باید از دو منظر مورد ملاحظه قرار گیرد. از یک طرف هر چه اقتصاد ایران بازترباشد، انتظار می رود اثرپذیری تورم از ادوار تجاری داخلی کمتر شده و تورم نوسانات کمتری داشته باشد و از طرف دیگر افزایش قیمت نسبی کالاهای وارداتی همانند شوک عرضه در اقتصاد عمل کرده و تورم را افزایش می دهد. لذا مطالعه آثار پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی با تمرکز بر آثار تورمی یا ضدتورمی آن موضوعیت دارد.
رئیس کل گمرک قدیم مچکریم
رئیس کل گمرک جدیدمچکرتریم
-برای کالاهایی که نیاز است وباید وارد کشور شود نیاز سنجی شود ومیزان سهمیه را مشخص کنند
-واردات را کالاها را به صورت رانت وارد کشور ننمایند
-کالا به محض اینکه وارد اسکله می شه هزاران رشوه خوار دوروبرش می گردن،حق العمل کار یک طرف، اداره بنادر یک طرف دیگر،گمرک هم از یک طرف دیگر،سازمانهای مجوز دهنده هم همینطور
-سلامت کاری باید در تشریفات ترخیص کالا بوجود بیاد تا کالا با شرایط مناسب وارد کشور بشه وبا شرایط مناسب هم بدست مصرف کننده برسه
-گمرکات از حالت اختصاصی خارج بشوند مثلا گمرکات بزرگ مثل گمرک رجایی وبوشهر گمرک یه عده خاصی هستند که فقط کالاهای اون عده با شرایط عالی از آنجا ترخیص می شه
- حمایت از کارمندان سالم
- حمایت از واردکنندگانی که سالم کار می کنند
-همکاری بیشتر با حق العمل کاران واظهار کنندگان بدون غل وغش
جلوگیری از انتقال اجباری های کارمندان سالم در گمرکات وپیگیری علت های جابجایی وتعیین محل خدمت ها در گمرکات
- شناسایی شرکت های خلافکار در حمل ونقل که اقدام به ترانزیت غیر قانئنی می کنند
- شناسایی مدیران حامی رانت خواران در گمرکات
- شناسایی واردکنندگانی که از امتیازات رانت استفاده می کنند
- برخورد قانونی با پرونده های قاچاق کالانه حمایت آنها
- شناسایی کارمندان بازنشسته گمرک که اقدام به واردات بو دار می کنند
- شناسایی بازنشستگان گمرک که در دفاتر ستادی برای جمع وجور کردن پرونده های اختلافی به عنوان واسطه کمیسیونهای حل اختلاف،دفتر واردات و...وجود دارند
-شناسایی مشاورانی که هر جور شده برای تخریب اقتصاد خود را به رئیس کل گمرک نزدیک می کنند
-بکارگیری کارشناسان اقتصادی در ارزشگذاری سیستم ارزش گمرک ایران که متاسفانه در حال حاضر مدیریت درستی نمی شود
-مبارزه با صادرات صوری
-جلوگیری از تخلیه کالاهای ترانزیت خارجی در کشور
-مبارزه با قاچاق رسمی در گمرکات
-شناسایی گلوگاههای فساد در تشریفات گمرکی در گمرکات
- جلوگیری از مجوزهای غیر قانونی که از طریق وزارت صنعت ومعدن به رانت خواران داده می شه
-اعلام تصمیم برای واردات بموقع در کشور نه اینکه یک وارد کننده شش ماه پیش خبر داشته باشه ولی بقیه اصلا در جریان نباشند
- جلوگیری از بیش بود های ارزش در گمرکات
-جلوگیری از ارزشگذاری غیر صحیح کالاهای وارداتی،صادراتی وترانزیتی
-بکار گیری کارمندان متعهد در کارهای کلیدی گمرکات وسازمانهای بازرگانی
-جلوگیری از دخالت های معنی دار اتاق های بازرگانی در گمرکات
-هماهنگی بیشتر بین گمرک وبندر
-مکانیزه کردن تشریفات در گمرک وادارات بنادر
برخورد قاطع سازمانهای مبارزه با قاچاق ومحاکم قضایی وسایر سازمانهای نظارتی با قاچاق ورانت و...
«رانت و رانت خواری» نامی است که بر فعالیت هایی، که محصول عدم شفافیت اقتصادی است گذاشته اند. برخی حتی رانت خواری را در گروه فعالیت هایی که به طور مستقیم امنیت ملی و اجتماعی- اقتصادی کشور را هدف قرار می دهد می شناسند بنابراین باید گلوگاههای رانت را در وزارت بازرگانی وگمرک ووزارت اقتصاد در جذب در آمد مالیاتی واقعی شناسایی کرد وگرنه قرار نیست همه کشورهای دنیا وابسته به نفت باشند
1) سرگرم شدن نیروی انسانی به کسب رانت و بازماندن از کار مولد؛ 2) پایین آمدن انگیزه تولید؛ 3) افزایش رشد بی کاری؛ 4) گسترش دلالی؛ 5) توقف رشد تکنولوژی درجامعه؛ 6) کاهش بهره وری؛ 7) افزایش تورم؛ 8) حذف وجدان کاری؛ 9) تضاد طبقاتی و دو قطبی شدن جامعه؛ 10) فساد گسترده مالی؛ 11) ناعادلانه شدن سیستم توزیع، و تأمین منافع گروهی خاص؛ 12) فرار سرمایه به خارج؛ 13) مصرف زیاد؛ 14) ناامنی در بخش تولید؛ 15) رشد فعالیتهای ناسالم و گرایش سرمایه ها به بخشهای خدماتی و واسطه گرایانه است.
1) سرگرم شدن نیروی انسانی به کسب رانت و بازماندن از کار مولد؛ 2) پایین آمدن انگیزه تولید؛ 3) افزایش رشد بی کاری؛ 4) گسترش دلالی؛ 5) توقف رشد تکنولوژی درجامعه؛ 6) کاهش بهره وری؛ 7) افزایش تورم؛ 8) حذف وجدان کاری؛ 9) تضاد طبقاتی و دو قطبی شدن جامعه؛ 10) فساد گسترده مالی؛ 11) ناعادلانه شدن سیستم توزیع، و تأمین منافع گروهی خاص؛ 12) فرار سرمایه به خارج؛ 13) مصرف زیاد؛ 14) ناامنی در بخش تولید؛ 15) رشد فعالیتهای ناسالم و گرایش سرمایه ها به بخشهای خدماتی و واسطه گرایانه است.
1. فساد در خریدهای دولتی
2. قرارداد با پیمانکاران داخلی یا خارجی
3. فساد در فروش املاک حکومتی
4. فساد در صدور مجوزهای بازرگانی
5. فساد در صدور احکام قضایی
6. فساد در تصمیم سازی و تصمیم گیری مثل تصمیم بخشودگی 10% اختلاف ارزش که برای تخریب کل اقتصاد یک کشور به تنهایی کافی است
7.فساد درواردات در گمرکات بزرگ برای عده ای رانت خوار
8.فساد در صادرات
9.فساد در ترانزیت
10.فساد در ارزشگذاری کالاهای وارداتی،ترانزیت وصادرات
.11فساد در انتخاب مدیران رانت خوار برای گمرکات
11.رانت اطلاعاتی
12.رانت خواری مؤسسات به اصطلاح خیریه