بالاخره هر کدام از ما کمی خرده شیشه داریم. حالا یکی بیشتر، یکی کمتر. و همین خرده شیشههاست که باعث میشود مثلا وقتی در ترافیک قرار میگیریم و طاقتمان طاق میشود، دیگر نفهمیم چه میگوییم و چه میکنیم.
گروه فرهنگی -
سیدمجتبی نعیمی: خودمانیم، بالاخره هر کدام از ما کمی خرده شیشه داریم. حالا یکی بیشتر، یکی کمتر. و همین خرده شیشههاست که باعث میشود مثلا وقتی در ترافیک قرار میگیریم و طاقتمان طاق میشود، دیگر نفهمیم چه میگوییم و چه میکنیم. و یا وقتی میبینیم جایی دعوا شده و یک طرف دعوا از دوستان ماست، خودمان میشویم یک سر دیگر دعوا و وقع ماوقع.
به گزارش
بولتن نیوز، راحت بگویم. اکثر ما به اندازههای مختلف کمی بدی در وجودمان هست. وقتی زمینهاش مهیا شود، تازه خودش را نشان میدهد و معلوم میشود که اگر آب باشد، شناگر حرفهای هستیم. و تا دلتان بخواهد در طول زندگی ما از این زمینهها ایجاد میشود تا امتحانی باشد برای ما و اینکه ببینیم میتوانیم جلوی بروز آن یک کم خرده شیشههای درونیمان را بگیریم یا نه.
بیایید کمی واقعبین باشیم. هرچند وظیفهی دولتها این است که زمینههای بروز ناهنجاری را کاهش دهند، اما بعید است این زمینهها برای همیشه از بین بروند. چون قرار است بساط امتحان تا قیامت برپا باشد. پس برای اینکه رفتار ناپسندی از ما بروز نکند، بیشتر از آنکه دنبال رفع دلایل بیرونیاش باشیم بهتر است دنبال دلایل درونیاش در شخصیت خودمان بگردیم.
خیلی انتزاعی شد. بگذارید عینیتر بگویم، آنهم با مثال. مثلا همین جمعه که بازی استقلال و پرسپولیس است. در هر صورت جو ورزشگاه پر است از هیجان. توی هر خانه هم چندتا عشق فوتبال. انواع و اقسام رسانهها هم دائم بر این آتش هیجانات نفت میریزد. حالا کافیست شما طرفدار یکی از این سرخآبیها باشی تا این هیجانات به عصبیت تبدیل شود. یعنی زمینهای باشد برای بروز آن بخش منفی شخصی شما.
خودتان بگویید. الان که این بازی در پیش است و هر لحظه بر شدت هیجانات آن اضافه میشود، میتوان کاری کرد که از طرف جو این بازی به ما هیجانی انتقال پیدا نکند؟ اینکه باید پیش از این فکری برای این مسئله میکردند و باید برای آینده چارهاندیشی کرد، درست و سرجایش خوب. اما برای الانمان چه کنیم؟ آیا غیر از این است که راهی جز کنترل خودمان نداریم؟
یعنی برای اینکه چه در ورزشگاه و چه در خانههایمان، یک دفعه آن رویمان ظهور نکند و خرده شیشههایمان چشم و گوش بغل دستیهایمان را خشخشی نکند، باید رفتار خودمان را کنترل کنیم. نباید بگذاریم هیجانات مختلف روی ما اثر بگذارد. باید خودمان را بزرگتر و فراتر از این بازی و اضطرابهای آن بدانیم. تنها از راه ابدی فرض کردن خود و لحظهای و فانی بودن همهی این اتفاقات کوچک است که میتوانیم شخصیتمان کنترل کنیم.
این بازی هم میگذرد و جوّش را بر ما تحمیل میکند. اما برای اینکه چه در این بازی و چه در بازیهای دیگر زندگی بتوانیم شخصیت انسانی خود را بروز دهیم باید آن یک ذره لمپن درون خود را که بعضی مواقع از دست و زبان ما سر بیرون میآورد مهار کنیم و دائما به خودمان بگوییم که ما آن بچه بداخلاق هُرهُری مذهب نیستیم. ما انسانی هستیم که با وجود بعضی ضعفها، در تلاشیم آنها را کنترل کرده و هر روز، اخلاقیتر از روز قبل باشیم.