معمای پیچیده در قتل قهرمان دوچرخه‌سواری

به گزارش بولتن نیوز، شامگاه 24 شهريورماه 1391 مهرداد محمداميني در جريان يك نزاع خياباني و درگيري با 4 مرد با ضربات چاقو به قتل رسيد. دوچرخه‌سواري كه در كارنامه‌اش چند مقام قهرماني دارد ابتدا با يك پسر جرو بحث مي‌كند و اين پسر جوان پس از چند دقيقه با پدر و عموهايش براي نزاع سراغ مهرداد محمداميني مي‌روند. در جريان اين درگيري خونين دوچرخه‌سوار كرجي بر اثر اصابت ضربات چاقو به قتل مي‌رسد.از همان روز نخست، پرونده در آگاهي كرج تحت بررسي قرار گرفت و ابتدا پسر جوان و سپس پدر و عموهايش دستگير شدند. 

در جريان بازجويي، پدر خانواده اعتراف كرد كه ضربات چاقو را وي به مهرداد زده است و با اين اعترافات و پس از بازسازي صحنه جنايت به عنوان عامل قتل روانه زندان شد. همچنين پسر جوان به همراه عموهايش از زندان آزاد شدند. روز 24 تيرماه سال جاري، پس از انجام جلسات بازپرسي، نخستين جلسه محاكمه برگزار شد و 5 قاضي به دليل نقص در تحقيقات، پرونده را به بازپرسي برگرداندند چرا كه عامل اصلي قتل ادعا كرده بود هنگام جنايت به دليل شرب خمر تعادل نداشته و چون بازپرس در اين خصوص اقدامات لازم را انجام نداده بود پرونده به بازپرسي برگشت داده شد.خانواده قهرمان دوچرخه‌سوار نسبت به طولاني شدن مراحل قضايي و نيز آزادي و صدور قرار منع تعقيب براي پسر جوان و دو عمويش به شدت معترض شدند. آن‌ها معتقدند عامل درگيري پسر جوان بوده و نبايد وي آزاد مي‌شد.

منوچهر محمداميني، به شوك گفت:‌ پسر جوان عامل اين درگيري بود و نمي‌دانم چرا بايد او آزاد شود؟ آيا اين پسر جوان در نزاع و قتل حضور نداشته است؟ آيا او خانواده‌اش را براي قتل پسر من تحريك نكرده است؟ پس چرا بايد آزاد شود.وي افزود: پرونده هنوز در مسير تكميل است. روز 24 تيرماه يك جلسه دادگاه برگزار و پرونده به دليل عدم اعلام نظر بازپرس درخصوص شرب خمر متهم به قتل به بازپرسي برگشت داده شد.

پدر اين قهرمان دوچرخه‌سواري با ابراز گلايه‌ گفت: وقتي روح‌الله داداشي به قتل رسيد در سريع‌ترين زمان ممكن حكم دادگاه صادر شد و متهم پاي چوبه‌دار رفت، مگر پسر من ورزشكار نيست؟ پس چرا اينقدر دادرسي را طول مي‌‌دهند؟ متهم به قتل اعتراف كرده بقيه هم كه در محل درگيري بودند اعتراف كرده‌اند پس چرا اينقدر پرونده طول كشيده است. 

متاسفانه عامل اصلي تحريك خانواده به قتل آزاد شده است. به چه دليلي منع تعقيب براي آن‌ها صادر شده است. اين‌ها براي من جاي سوال است و در جلسه‌اي كه با دادستان داشتم همه اين‌ها را به اطلاع ايشان رساندم.پ

در مهرداد از روز حادثه چنين گفت: من روحم از اين نزاع خبر نداشت. به من زنگ زدند گفتند بچه‌ات در بيمارستان است،‌ نگفتند چاقو خورده، گفتند تصادف كرده، ‌من خودم را به بيمارستان رساندم، ديدم بچه‌ام در اتاق عمل است. بعد كه نتوانستند او را نجات دهند به من گفتند كه چاقو خورده است. آنها 4 نفري سر بچه من ريختند و او را به قتل رساندند.

وي در پايان گفت: برادر بزرگ متهم، مادرش و همسرش براي گرفتن رضايت به من مراجعه كرده‌اند ولي من نمي‌بخشم. به چه دليل بايد رضايت بدهم، من قصاص مي‌خواهم. اين پسر نتيجه همه عمر من بود، همه دار و ندارم بود، من يك ورزشكار تربيت كرده بودم، ورزشكاري كه مايه افتخار شهر و كشور بود. اين‌ها همه زندگي مرا گرفته‌اند. من چرا بايد رضايت بدهم. به آقاي دادستان هم گفتم كه رضايت نمي‌دهم. بچه مرا كشته‌اند. اجازه نداده‌اند به بيمارستان منتقل كنند. 

شاهدان در دادگاه شهادت دادند كه يكي از اينها كارت خودش را كه مربوط به يكي از نهادهاي قضايي بود درآورده و نشان داده و مدعي شده رئيس زندان ... است و فرياد زده اين فيلم بازي مي‌كند توجه نكنيد و شهادت شاهدان در پرونده است، اينها اجازه نداده‌اند بچه‌ام بموقع به بيمارستان برسد و شايد اگر راهي بيمارستان مي‌شد الان زنده بود، حالا من رضايت بدهم؟! 

منبع: روزنامه ایران