یک تحلیلگر صهیونیست خبر داد؛ که اکنون بحث آمریکا و اسرائيل به جای اینکه در این باره باشد که چقدر مانده تا ایران بمب بسازد، این است که بمب این است که چند ماه باید به ایران فرصت داد؟
به
گزارش بولتن نیوز به نقل از
ایران هستهای-
یک تحلیلگر صهیونیست خبر داد که اکنون بحث آمریکا و اسراییل به جای اینکه
در این باره باشد که چقدر مانده تا ایران بمب بسازد، این است که بمب این
است که چند ماه باید به ایران فرصت داد؟
مایکل ویلنر روز 3 شهریور
1392 (25 اوت 2013) در مقالهای در روزنامه جروزالم پست، نوشت: «بیش از یک
دهه است که آمریکا، اسرائیل و کارشناسان مستقل در مورد اینکه چقدر فرصت
باقیمانده تا ایران بتواند به توانایی ساخت سلاح هستهای دست پیدا کند با
هم اختلاف نظر دارند.
اما بحث و مجادله دیگر تمام شده است، مقامات
آمریکا و اسرائیل اکنون در این مورد بحث و مذاکره میکنند که فرصتی چند
ماهه (کمتر از یک سال) را به ایران بدهند تا قبل از اینکه مجبور شوند به
اقدامات جایگزین متوسل شوند بتواند مسیرش را تغییر دهد».
ویلنر
سخنرانی دکتر روحانی در اجلاس آتی مجمع عمومی سازمان را یک نقطه عطف خوانده
و نوشته است: «به گفته برخی از مقامات سخنرانی رئیس جمهور ایران در مجمع
عمومی سازمان ملل در ماه آینده میتواند نقطهای برای تغییر باشد چرا که
همه گزینههایی که میتوانند زمان بندی برای بحران هستهای ایران (که در
حال به اوج رسیدن است) تعیین کنند کاملا به دولت این کشور بستگی دارد».
وی
در ادامه با اشاره آخرین تخمینهای اطلاعاتی از فاصله ایران با سلاح
هستهای، اضافه کرده است: «اگر رهبران ایران فردا تصمیم بگیرند برای رسیدن
به سلاح هستهای پیش بروند، قادر خواهند بود به اندازه کافی اورانیوم غنی
شده با درجه خلوص بالا برای ساخت سلاح هستهای در مدت یک یا دو ماه تولید
کنند.
با نصب سه هزار سانتریفوژ جدید و پیشرفته در تاسیسات نطنز این زمان میتواند به هشت تا ده روز هم کاهش پیدا کند.
این
زمان برای اینکه بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی که بر فعالیتهای
ایران نظارت دارند بتوانند به موقع از پیشرفتهای ایران آگاه شوند فرصت
بسیار کمی است.
اولی
هاینونن معاون سابق امور پادمانی آژانس به جروزالم پست گفت: «حتی اگر آنها
در مدت یک یا دو هفته در چنین موقعیتی قرار بگیرند، آژانس بینالمللی
انرژی اتمی برای واکنش نشان دادن احتیاج به زمان دارد».
ویلنر
ادامه میدهد: «مقامات آمریکایی به همان اندازه که درباره ندانستههایشان
در مورد برنامه هستهای ایران نگران هستند درباره اینکه چه باید بکنند نیز
نگرانند.
جیمز
کلپر مدیر سازمان اطلاعات ملی آمریکا در ماه آوریل به کمیته خدمات نیروهای
مسلح سنا گفت: «طبق ارزیابیهای ما اگر آنها بخواهند اورانیوم غنی شده با
درجه خلوص بالاتری داشته باشند محتملترین سناریو این است که این کار را
مخفیانه انجام خواهند داد».
هاینونن
هم با این ارزیابی موافق است، وی گفت:« احتمالا موارد بسیار زیادی در مورد
همه کشورهایی که برنامه هستهای دارند و فعالیتهای آنها محرمانه است،
مجهول و نامشخص است».
نویسنده در ادامه سعی کرده به این سوال پاسخ
بدهد که ایران میتواند در تاسیسات مخفی قبل از آنکه مورد حمله واقع شود
غنیسازی سطح بالا را انجام بدهد یا نه؟
وی در جواب نوشته است: «
دیوید آلبرایت رئیس موسسه غیردولتی علوم و امنیت بینالملل به جروزالم پست
گفت؛ تاکنون هیچ مدرکی دال بر وجود تاسیسات دیگری علاوه بر نطنز ندیده است
به غیر از اینکه ایران در ماههای گذشته علنا اعلام کرده که تمایل به ساخت
چنین تاسیساتی دارد.
آلبرایت
گفت: واضح است که رسیدن به موفقیت در تاسیساتی که وجود آنها اعلام نشده در
شرایطی که به اندازه کافی اورانیوم غنی شده موجود باشد قبل از اینکه این
تاسیسات منهدم شوند کار منطقی است».
جروزالم پست سپس ادعا کرده
است که ایران با موجودی مواد خود میتواند 6 بمب بسازد: «آمریکا در حدود
بیست هدف مهم که مستقیما به برنامه هستهای ایران مربوط میشود را در سراسر
این کشور به غیر از داراییها و اموال دولتی و نظامی که در فهرست اوباما
در صورت حمله نظامی وجود دارد، مشخص کرده است.
گرگ
جونز، کارشناس و تحلیلگر مسائل هستهای گفت: اگر من همه اورانیوم غنی شده
ایران با درجه خلوص پایین ( از 3.5 درصد تا 20 درصد ) را بگیرم و برنامه
مخفیانهای برای غنی کردن بیشتر آن داشته باشم ، آنها با همه موادی که در
اختیار دارند میتوانند در حدود شش بمب هستهای بسازند.
سانتریفوژهای
ایران تا حدودی در مقابل حمله نظامی مقاوم هستند، جونز گفت: محل نگهداری و
تعداد سانتریفوژهای اضافی و کارخانههای تولید کننده سانتریفوژ در ایران
دقیقا مشخص نیست».
ویلنر سپس اذعان میکند که سانتریفیوژهای جدید
ایران غرب را غافلگیر کرده است: « سانتریفوژهای جدید ایران که گفته میشود
از چین بصورت قاچاق وارد شده است میتوانند اورانیوم را سه تا پنج برابر
دستگاههای قبلی سریعتر غنی کنند.
هاینونن گفت: مسئولان اطلاعاتی یا
میدانستند چنین دستگاههایی وجود دارد و نمیخواستند درباره آن حرف بزنند
یا اینکه غافلگیر شدند، ما واقعا نمی دانیم آنها چند دستگاه دارند، احتمالا
شش هزار سانتریفوژ در اختیار دارند».
مارک فیتزپاتریک رئیس
برنامه خلع سلاح موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک در ادامه به جروزالم
پست گفته است: «به نظر من اینکه بگوییم آنها میتوانند جنبههای نظامی را
بلافاصله پس از تکمیل روند غنی سازی کامل کنند بیش از اندازه اغراق است».
نویسنده
این مقاله سپس از دکتر روحانی خواسته است به نشانه اعتمادسازی توقف کار
راکتور اراک را اعلام کند: «با وجود مدارک موجود درباره برنامه هستهای
ایران زمانبندی جدیدی که بر اساس ارزیابیهای مقامات اطلاعاتی آمریکا و
اسرائیل نیست ارائه شده است.
ایران به آژانس بینالمللی انرژی اتمی
در بهار امسال اعلام کرد که سوخت رسانی به رآکتور پلوتونیوم در اراک را در
آغاز سال 2014 شروع میکند با این هدف که بتواند این رآکتور را تا ژوئیه
سال بعد راه اندازی کند.
نگرانی درباره اراک این نیست که این
راکتور بتواند بلافاصله پلوتونیوم مورد استفاده در سلاح هستهای را تولید
کند چون این کار به بیش از یک سال زمان نیاز دارد.
اما با به کار
افتادن نیروگاه اراک اگر قرار باشد تاسیسات این کشور مورد حمله قرار بگیرد
امکان دارد مواد رادیواکتیو در اراک و یا شهرهای مجاور پخش شود.
فیتزپاتریک
گفت:« این موضوع از این جهت اهمیت دارد که وقتی نیروگاه اراک راه اندازی
شود بمباران آن میتواند یک فاجعه زیست محیطی بوجود بیاورد و امکان انجام
چنین عملیاتی را از نظر سیاسی مشکل میکند».
این روزنامه اسراییلی
ادامه داده است: « بمباران اراک قبل از راه اندازی احتمالا منجر به خروج
ایران از پیمان منع گسترش سلاح هستهای خواهد شد .
در این صورت
دولت تهران بازرسان آژانس را نیز از کشور بیرون خواهد کرد اما کارشناسان بر
این باورند که سالها طول میکشد تا بتوان راکتور آب سنگین اراک را جایگزین
کرد.
آلبرایت گفت: اگر راکتور اراک متوقف نشود انگیزه قوی برای
حمله نظامی ایجاد میکند، من فکر میکنم آنها قصد دارند کار سوخت رسانی آن
را آغاز کنند.
آمریکا دقیقا تحولات اراک را زیر نظر دارد، اگر رئيس
جمهور ايران توقف سوخت رسانی به راکتور اراک را اعلام کند نشان میدهد که
در مذاکرات طرفی صادق و مصمم است».