به گزارش بولتن نیوز به نقل از آی تی ایران، در روزهایی که دولت جدید در آستانه شکل گیری است مجددا بارقه ای از امید در دل فعالان فناوری ایجاد شده است تا شاید شاهد روزهایی طلایی در صنعت فناوری اطلاعات باشیم. لذا در اين نوشته سعي مي شود بخشي از مطالبات حوزه بررسي شود. ابتدا مفاهیم پایه ای فناوری اطلاعات بازخوانی می شود. ذکر آن به لحاظ اهمیت پایه ای است که این مفاهیم در بر دارند. چراکه این مفاهیم اساس تحولاتی است که فناوری اطلاعات ایجاد کرده است و توجه به آنها می تواند از انحراف شکلی در مدیریت فناوری اطلاعات جلوگیری کند. دلیل دیگری برای ذکر مفاهیم پایه این است که به درستی نمی توان حدس زد که مدیر فناوری اطلاعات دولت آینده چه کسی است و در چه سطحی است لذا ناچارا از مفاهیم پایه ای فناوری اطلاعات شروع می شود و در ادامه به تحلیل وضعیت برنامه های گذشته فناوری اطلاعات و ضعف ها و قوت ها اشاره می شود. سپس چند هشدار برای جلوگیری از انحراف برنامه ها و نهایتا چند رویکرد فناورانه و چند نکته مدیریت پروژه ای ارائه می شود. نوشته از سطح مفاهیم شروع شده و تا سطح راه کارها و تکنولوژی ها و ابزارها ادامه داده می شود. این مسلما گوشه ای کوچک از مطالبات و راهکارهای حوزه فناوری اطلاعات خواهد بود که برای تکمیل آن نیاز به همفکری اساتید و فعالان حوزه نیز می باشد.
مرور مفاهیم پایه - چرا فناوری اطلاعات مهم است؟ تسهیل دسترسی به اطلاعات
بشر در تمامی دوران های تکاملی خود با یک محدودیت بزرگ روبرو بود. آن محدودیت در دسترسی به اطلاعات مورد نیازش بوده است. بخشی از تلاش های روزانه انسان همواره برای دسترسی به اطلاعاتی است که مبنای تصمیم گیری و فعالیت های حیاتی او هستند. به محل کارخود مراجعه ميكنيم تا اطلاعات کاری را پردازش کرده و در این زمینه تعامل انجام دهيم. به بازار مراجعه می كنيم تا اطلاعاتی از آخرین اجناس و قیمت ها کسب نماييم. به بانک مراجعه می كنيم تا اطلاعات موجودی حساب بانکی خود را بروز نماییم. به دانشگاه مراجعه می كنيم تا در جریان گردش اطلاعات علمی قرار بگیریم. به کتابخانه مراجعه می کنیم تا در لیست کتابها جستجو کنیم و به معلومات و افکار نهفته در کتاب ها دسترسی پیدا کنیم. با دوستان خود نامه نگاری می کنیم تا در مورد وضعیت زندگی خود و آنها اطلاعاتی با یکدیگر رد و بدل نماییم. بسیاری دیگر از فعالیت های انسان برای کسب اطلاعاتی است که به آن نیاز دارد.
محدودیت اصلی بشر این بوده است که همیشه اطلاعات مورد نیاز او و خود او در یک مکان فیزیکی نبوده اند و لذا برای دسترسی به این اطلاعات سفرهای کوتاه و بلند متعددی را در طول روزهای زندگی انجام می دهد. این مساله خصوصا در زندگی شهری بیشتر نمود پیدا می کند. فاصله فیزیکی بین ما و اطلاعات مورد نیاز ما، سبک زندگی ما را تعیین می کند. محدودیت در دسترسی به اطلاعات حتی در الگوهای شهرنشینی و معماری شهری تاثیر گذاشته و سبک هاي متناسب با آن را ایجاد می کند. این مساله از سطوح جزیی تا کلی زندگی انسان ها را در بر می گیرد و بر روی آن تاثیر می گذارد. انسان به ناچار باید این فاصله (بین خود و اطلاعات مورد نیازش) را به نوعی مرتفع ساخته که خود مستلزم صرف هزینه های مالی و زمانی می باشد. چه بسا این محدودیت در دسترسی به اطلاعات گاهی تبدیل به قوانین قطعی و فراگیری شده باشد که وجود راه حل برای آن خارج از تصور باشد.
فناوری اطلاعات را مهمترین انقلاب تکنولوژیکی دوران معاصر قلمداد می کنند. این اهمیت به آن سبب است که برای اولین بار در تاریخ، بزرگترین محدودیت بشر در دسترسی به اطلاعات مورد نیازش، مرتفع شد. توسط ابزارهای فناوری اطلاعات ، فاصله فیزیکی میان انسان و اطلاعات مورد نیازش از بین می رود. به این معنا که انسان می تواند در جای ثابت خود به تمامی اطلاعاتی که مورد نیازش است دسترسی پیدا کند. اطلاعات نه تنها در دسترس قرار گرفته اند بلکه به هم مرتبط نیز شده اند. به این معنا که به راحتی می توان اطلاعات مربوط را با لینک(link) های پی در پی به سهولت تعقیب نمود. این مساله آنقدر مهم است که می تواند به مرور سبک زندگی و کار انسان را تغییر داده و حتی در آینده تغییراتی در وضعیت فرهنگ و سیاست و اقتصاد و شهرنشینی پدید آورد. واژه های جدیدی مانند "دانشگاه مجازی" ، " بانک مجازی" ، "دفتر کار مجازی" ، "کتابخانه مجازی " ، "بازار مجازی " همه مدلهای جدیدی از واقعیت های مجازی هستند که دیگر وجود فیزیکی ندارند. چه بسا با رشد ییشتر فناوری اطلاعات و ظهور مدلهای جدید دسترسی و پردازش اطلاعات، دیگر حتی نامی از این مفاهیم و الگوی خارجی آنها نیز باقی نماند. رنسانس اطلاعاتی که در قرن اطلاعات رخ داده است توان پردازشی بشر را بالا برده و طبعا جهان بینی وی را نیز تغییر خواهد داد.
با توضیحات فوق شاید بهتر بتوان درک کرد که چرا این فناوری در 30 سال اخیر در کانون توجه تمام کشورهای صنعتی و توسعه یافته دنیا قرار داشته است و میزان دسترسی به این فناوری هم اکنون یکی از شاخصهای مهم توسعه یافتگی محسوب می شود. با توجه به فرصت های بی نظیری که فناوری اطلاعات ایجاد کرده است، در حال حاضر در دنیای توسعه یافته، تمامی مدلها و الگوهای سنتی اقتصادی، تجاری، تولیدی و صنعتی بر اساس مدل های فناوری اطلاعات بازبینی شده و یا در حال بازبینی می باشند. در سالهای اخیر جذابترین رشته دانشگاهی رشته های مبتنی بر فناوری اطلاعات بوده و بیشترین تقاضای نیروی کار در کشورهای توسعه یافته در حوزه فناوری اطلاعات است. آنگاه شاید بتوان درک کرد که چرا برخی کشورها را از لحاظ دیجیتالی ثروتمند و برخی را فقیر محسوب نموده و اصولا چرا واژه "فقر دیجیتال" به وجود آمده است. فناوری اطلاعات نقش مهمی در کم کردن شکاف بین مناطق محروم و مناطق توسعه یافته خواهد داشت چراکه یکی از دلایل توسعه یافتگی همانا گردش روان اطلاعات و دانش در منطقه می باشد. در صورتیکه دسترسی مناطق محروم به اطلاعات فراهم شود آنگاه بسترهای رشد و توسعه فراهم تر خواهد شد.
کتابهای جامعه شناسانه متعددی در زمینه جامعه جدید نگاشته شده است که به عنوان مثال می توان به کتاب "عصراطلاعاتی" نوشته امانوئل کاستلز اشاره کرد که در آن تمامی ابعاد جامعه جدید مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
مرور مفاهیم پایه - چرا فناوری اطلاعات مهم است؟ افزایش توان پردازشی
یکی از دلایل مهم دیگری که باعث شد تا فناوری اطلاعات به عنوان یکی از ابزارهای اصلی توسعه مورد توجه قرار گیرد همانا توان پردازشی است که در اختیار بشر قرار می دهد. فناوری دیجیتال با استفاده از پیشرفت هایی که در حوزه مدارهای الکتریکی و ترانزیستوری صورت گرفت برای اولین بار در تاریخ توان پردازشی بسیار هنگفتی را در اختیار بشر قرار داد. به لطف تراشه های سیلیکونی کاهش چشمگیری در اندازه پروسسورها ایجاد شد تا جاییکه قویترین پردازنده ها در کف یک دست جای می گیرند. در عین حال همین پروسسورهای کوچک با توانایی انجام میلیون ها محاسبه در کسری از ثانیه نیروی پردازشی بسیار عظیمی را در اختیار انسان قرار داد. پردازش هایی که در گذشته امکانی برای انجام آنها وجود نداشت، هم اکنون با استفاده از پردازنده های دیجیتال ممکن شده است.
توسط CPU ها میلیون ها پردازش در کسری از ثانیه انجام می گیرد. این به آن معناست که در تولید و صنعت می توان هزاران و شاید میلیون ها نفر-ساعت صرفه جویی کرد. بسیاری از پردازش هایی که قبلا توان انسانی خیلی زیادی را به خود اختصاص می داد و شاید هیچگاه انجام نمی شد، اکنون ممکن شده است و در نیروی انسانی صرفه جویی هنگفتی ایجاد کرده است. با توان پردازشی پردازنده ها امکان ایجاد محیط های شبیه سازی شده (خصوصا در حوزه نرم افزارهای مهندسی) ایجاد شده و لذا امکان آزمایش و خطا قبل از اجرا فراهم می شود.در نتیجه هزینه خطاهای انسانی کاهش قابل ملاحظه ای خواهد یافت. این به معنی رفاه بیشتر انسان می باشد.
شاید به همین دلیل است که اکنون کشورها به جای به نمایش گذاشتن توان نظامی خود، از پردازنده های قدرتمند خود پرده برداری می کنند و به نوعی وارد رقابت پردازشی شده اند. علاوه بر طراحی پردازنده ای قوی، امکان همراستا سازی آنها نیز به عنوان یک تکنولوژی مهم مورد توجه می باشد تا در آن صورت بتوان پردازنده های بیشتری را به هم متصل کرده و از قابلیت پردازش همزمان آنها بهره برد.
بالاترين قابليت و استعداد فناوري اطلاعات همانا پردازش و عمل به تعداد كثيري دستورات انسان در كسري از ثانيه است. اين به معنای توليد انبوه است! يعني انجام هزاران عمليات در زمانی بسيار كم.
برای اینکه مساله روشنتر شود یک مثال شبیه سازی شده ارائه می شود. یک خط تولید صنعتی را در نظر بگیرید. که عملیات توليد و كنترل و بسته بندي و سفارش و ارسال در آن انجام می گیرد. حال فرض کنید امکانی پیدا شود که سرعت تولید یک میلیون برابر شود. باورپذیری آن کم است اما با کمک فناوری اطلاعات این مساله ممکن است. این بزرگترين ابزار در دست مديران توليد است. در واقع این به معنای نجات تولید است.
توانايي فناوري اطلاعات در بهره وري اقتصادي ثابت شده است فقط كافي است باور كنيم كه واقعا امكان صرفه جويي در حد ميلياردها تومان در اين حوزه وجود دارد. مثال موفق آن بانكداري الكترونيك است! بهره وری عظیمی که در بخش بانکداری الکترونیک کشور حاصل شده است و در واقع تمام عملیات بانکی را تا نزدیکترین حد ممکن یعنی گوشی موبایل مشتری رسانده است، می تواند الگوی بسیار مفیدی برای بخش تولید باشد.
اما سرگذشت فناوری اطلاعات در کشور چگونه بوده است؟
در متن کوتاه بالا سعی شد اهمیت فناوری اطلاعات و نقش آن در توسعه جامعه ذکر شود. برای اینکه در حوزه مدیریت فناوری اطلاعات کشور نتیجه بهتری حاصل شود لازم است سرگذشت این فناوری در کشور نیز به صورت اجمالی بررسی شود تا دید بهتری نسبت به چالش های پیش رو ایجاد شود.
اما اگر بخواهیم به صورت اجمالی به سرگذشت آن در حوزه کسب و کار اشاره کنیم می توان گفت که اولین مشتری فناوری اطلاعات در حوزه کسب و کار کشور همانا سیستم های حسابداری بوده اند. این یعنی اولین و ساده ترین و بدیهی ترین نوع بهره برداری از فناوری قدرتمند و تازه به دوران رسیده اطلاعات در کشور بوده است. مشتری بعدی آن سیستم های اطلاعات پروژه و اطلاعات مدیریت (MIS) بودند. در تمامی این سیستم ها بعد پایگاه داده آن بسیار مشهود است. در واقع اکثر سیستم های نرم افزاری طراحی شده در داخل مشتمل بر یک پایگاه داده و یک رابط کاربری(اینترفیس) بر روی آن هستند. رویکرد مشخص دیگر در توسعه فناوری اطلاعات کشور همانا طراحی انواع و اقسام سایت های رنگارنگ و پورتال های وارداتی بود. چرکه زمانی وجود یک سایت اینترنتی برای یک سازمان معادل الکترونیکی شدن آن سازمان محسوب می شد. بسیاری از این سایت ها خدمات مشخصی ارائه نمی دهند و یا هم اکنون خارج از سرویس بوده و تاریخ اعتبار آنها منقضی شده است. برنامه مشخصی برای کنترل ، پایش خدمات و اعتبار دهی به این سایت ها وجود ندارد.
اما آنچه که فناوری اطلاعات را در دنیا آنقدر مهم ساخته بود نه فقط توان پایگاه های داده یا سایت های اینترنتی، بلکه اتصال قدرتمند هرم سه گانه : اطلاعات، پردازش و ارتباطات می باشد که خود حاصل به هم بندی توان فناورانه بشر در 70 سال اخیر بوده است. هنگامی که یک فناوری بلوغ یافته و انقلابی وارد یک جامعه در حال توسعه می شود این احتمال بسیار محتمل است که تکنولوژی به صورت ناقص وارد جامعه شود. از آنجاییکه آن جامعه همگام با مسیرهای رشد آن فناوری نبوده است در ادراک مفاهیم پایه ای و بنیادی آن فناوری دچار ضعف می شود. این یک ضعف فراگیر است، از دانشگاه ها و اساتید آن گرفته تا کارآفرینان و فعالان صنعت. نقص در دریافت فناوری باعث می شود که ابزارها (tools) بیشتر از روشها methods)) نمود پیدا کنند. یعنی در واقع ترکش های فناوری به جای اصل فناوری وارد جامعه می شود و این نوعی ابزار-زدگی را ایجاد می کند.
برای همین است که با وجود گذشت دو دهه از ورود جدی فناوری اطلاعات به کشور، هنوز از پتانسیل های اصلی آن استفاده نشده است. عموما همان فرایندهای سنتی گذشته به صورت الکترونیکی درآمده اند و نه تنها باعث کاهش زمان نشده بلکه گاها مراحل بوروکراسی اداری را افزایش داده اند.
تا چه میزان از توان پردازشی موجود استفاده می شود؟
حال سوال این است که تا چه میزان از توان پردازشی سرورهای کشور استفاده می شود؟ برای اینکه حساب تخمینی از تعداد سرورهای کشور کسب شود کافیست تعداد وزارتخانه ها( 18 وزارتخانه) را در نظر گرفته و برای هر کدام یک اداره کل در مرکز استان و برای هر اداره کل یک سرور حرفه ای در نظر گرفت آنگاه می توان نتیجه گرفت که حدود 558 دستگاه سرور در اختیار دستگاه های دولتی است. اگر توان واقعی آنها مورد استفاده قرار گیرد آنگاه هر یک دستگاه قابلیت سرویس دهی به چندین سازمان دولتی را خواهد داشت! در اینجا ضعف کارشناسی و جزیره ای بودن سیستم ها و فقدان تکنولوژی همراستا سازی(سینک) نیز مشهود است. در حالیکه سرورهای زیادی فراهم می باشند اما به علت ضعف در به هم بندی آنها عملا درصد بسیار کمی از توان آن زیر بار است. به جرات می توان گفت اگر این تعداد سرور به هم متصل شوند و توان آنها با هم جمع شود و خوراک لازم برای آنها تامین شود آنگاه توان پردازشی آنها می تواند معادل یک نیروگاه اتمی یا یک شهر بزرگ صنعتی ثروت و بهره وری ایجاد کند.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که شرکت های بزرگی مانند گوگل یا فیس بوک موفقیت خود را مرهون تکنولوژی همراستا سازی(اتصال) صدها سرور هستند وگرنه هیچگاه قادر به ارائه خدمات در حجم انبوه نمی باشند.
تا چه میزان اطلاعات سازمانی شناسایی و دسته بندی شده اند؟
حال فرض کنیم که امکان استفاده از توان پردازشی سرورهای داخلی بوجود آمد. برای هر پردازشی لازم است اطلاعات و فرایند هایی در کنار آن وجود داشته باشند. سوال این است که چقدر تلاش انجام شده است تا اطلاعات طبقه بندی شده و قابل پردازشی برای به پردازش و به اشتراک گذاری فراهم شود. چند درصد از فرایندهای کاری و تولیدی بر اساس اصول فناوری اطلاعات بازتعریف شده اند؟ اینها همه مربوط به بخش نرم افزاری و فکر افزاری کار است. با جرات می توان گفت از هر 100 ساعت کار در حوزه فناوری اطلاعات 90 ساعت آن لازم است تا صرف تشخیص و احصا و بازبینی فرایندهای سنتی و شناسایی و طبقه بندی اطلاعات شده تا سپس بتوان خوراک آماده برای پردازش انبوه را فراهم کرد.
هم اکنون پایگاه های داده در تمامی ادارت و شرکت ها پر از انبوه اطلاعات خام می باشد. این اطلاعات عموما حاصل تراکنش های ابتدایی است که در سیستم های نرم افزاری انجام شده است. که البته سیستم ها نیز عموما حاصل شبیه سازی الکترونیکی همان فرایندهای سنتی هستند. اما واقعا چند درصد از این داده ها تحلیل یا به اصطلاح داده کاوی شده اند؟ روندی که اکنون در دنیای فناوری رونق دارد همانا هوشمند سازی سازمان ها است. به این معنا که سازمان ها با استفاده از فناوری اطلاعات قابلیت استفاده از اطلاعات خام خود جهت تصمیم گیری های مهم کسب و کار را داشته باشند. این مهم هم اکنون بسیار ضعیف انجام می شود و نیاز به تقویت و توجه دارد.
سوال دیگر این است که چند درصد از سازمان ها به اطلاعات نهفته در پایگاه های اطلاعاتی خود حساس هستند؟ آیا اطلاعات حیاتی شناسایی شده اند؟ آیا بر روی شاخص های حیاتی سازمان سنسورهایی برای پایش نصب شده است؟
این ها همه قبل از آنکه نیاز به خرید و تجهیز داشته باشد نیاز به فعالیت های نرم افزاری و فکر افزاری دارد. نیازی که در حوزه فناوری اطلاعات به شدت مورد نیاز است و متاسفانه عموما به خرید تجهیزات توجه شده است تا تقویت نرم افزارها!
جایگاه فناوری اطلاعات در برنامه های صنعتی دولت کجاست؟
در حالیکه تمام کشورهای صنعتی در حال بازبینی فرایندهای تولیدی و صنعتی و تجاری خود بر اساس اصول فناوری اطلاعات هستند حال سوال اینجاست که این مهم تا چه میزان در برنامه های صنعتی کشور در نظر گرفته شده است. با مروری بر برنامه های صنعتی دولت یازدهم مشاهده شد که در چند بند اشاره های مختصری به برنامه فناوری اطلاعات شده است :
موارد فوق بسیار کمتر از پتانسیل هایی است که فناوری اطلاعات در تولید و صنعت می تواند ایجاد کند. برای آنها که در حرفه فناوری اطلاعات هستند روشن است که واژه هایی مانند دولت الکترونیک و اتوماسیون فرایندها بیشتر شبیه تعارفاتی است که برای تزيين جلسات انجام می شود. بسیاری از فعالیت هایی که تاکنون تحت نام اتوماسیون اداری در ادارات دولتی انجام گرفته است تقریبا همان فرایندهای سنتی است که شکل الکترونیکی به خود گرفته اند و از اهرم های اصلی فناوری (پردازش و به اشتراک گذاری) بی بهره اند. در حالیکه روند سالهاي گذشته رضایت بخش نیست، با مشاهده برنامه های تولیدی و صنعتی دولت جدید نيز، نقش ضعیف، کم رنگ و حاشیه ای به فناوری اطلاعات واگذار شده است. و هنوز جایگاه فناوری اطلاعات در مدیریت کلان صنعتی دیده نشده است. نتایج اینگونه برنامه ها در صنایع و کارخانجات خود را نشان می دهد. با یک مرور میدانی به سرعت می توان متوجه شد که بسیاری از صنایع برتر کشور ارتباط ضعیفی با ابزارها و امکانات فناوری اطلاعات داشته و بهره چندانی از آن نبرده اند.
متولی دیگر فناوری اطلاعات در کشور وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات می باشد. همانطور که از نام آن بر می آید این وزارتخانه بزرگترین نقش را در توسعه فناوری اطلاعات می تواند داشته باشد. اما متاسفانه تاکنون این مهم خصوصا در حوزه توسعه نرم افزاری رخ نداده است. یکی از دلایل آن برمیگردد به ساختار سازمانی وزارتخانه که از نام قبلی آن یعنی "وزارت پست تلگراف و تلفن" به ارث رسیده است. ساختار و محور اصلی این وزارتخانه به صورت سنتی بر روی بحث های مخابراتی و شبکه و زیرساخت ها شکل گرفته است. علی رغم تغییر نام آن به وزارت فناوری اطلاعات، عموما به جنبه های شبکه و توسعه زیرساخت های مخابراتی اشاره شده است. البته این وظایف در جای خود اهمیت فراوانی دارد اما به تنهایی تمام نیازهای حوزه فناوری اطلاعات را پوشش نمی دهد. با مرور برنامهوزیرارتباطات و فناوری اطلاعات بازهم همان مسیر گذشته مشاهده می شود : یعنی تاکید بر روی توسعه زیرساختهای مخابراتی و ارتباطی.
در برنامه پیشنهادی لازم است تاکید ویژه ای بر روی صنعت نرم افزار و توسعه و رشد آن انجام شود. چراکه یکی از شاخه های مهم صنعت فناوری اطلاعات، نرم افزارها هستند. نرم افزارها مانند روحی در کالبد ساخت افزارها عمل می کنند. صنعت نرم افزار در واقع بازرترین نمود از مهارت های نرم و تفکر انتزاعی بشر است. نرم افزار از مظاهر تفکر پیچیده بشر است. در نرم افزارها شاید چیزی به صورت محسوس مشاهده نشود اما تاثیرات آن قابل درک است. برای استفاده از فناوری نرم افزار نیاز به تقویت مهارت های نرم افزاری و فکر افزاری جامعه می باشد. یعنی مهارت تفکر در لایه های انتزاعی و غیر قابل مشاهده. لذا برای توسعه صنعت نرم افزار بیشتر از هر حوزه دیگری نیاز به هوشمندترین نیروها و نابغه ها می باشد. خارج از تصور نمی باشد که وجود چند نابغه در یک صنعت بتوانند آنرا متحول کنند. در جامعه ای که بیشتر رویدادها به صورت سخت افزاری اتفاق می افتد تلاشی جهت آماده سازی بسترهای نرم برای توسعه مهارت های نرم انجام نخواهد شد. به عنوان یک مثال بارز میتوان به کشور چین اشاره کرد که با وجود تولیدات انبوه در تمام زمینه ها، محصول قابل توجه نرم افزاری برای تولید و صادرات ندارد چراکه خط تولید نرم افزار با تمام تولیدات سخت افزاری دیگر تفاوت ماهوی دارد. تقریبا در تمامی مراحل تولید و توسعه نرم افزار، نیاز به نیروی انسانی متخصص و ماهر می باشد.
از دیگر نقص هایی که در سطوح کلان مدیریتی به تضیف صنعت فناوری اطلاعات کمک نموده است می توان به عدم وجود سازمان نظام مهندسی نرم افزار و نقص قوانین حوزه فناوری اطلاعات اشاره نمود. در واقع نرم افزار و فناوری اطلاعات متولی مشخصی در کشور ندارد.
چند هشدار
قبل از هر برنامه ای نیاز به اصلاح پیش فرض ها و فرضیات می باشد. گاهی برخی پیش فرض های اشتباه می تواند مسیر یک برنامه را منحرف سازد. برای توسعه فناوری لازم است به هشدارهای زیر توجه شود :
هشدار اول : تجهیز سخت افزاری معادل پیشرفت نیست!
به علت ضعف معنایی و فناورانه و آکادمیک که در حوزه فناوری اطلاعات کشور وجود داشته است بسیاری از بودجه های مفید دولتی به سمت خرید سخت افزارها هدایت شده اند و در واقع تجهیز سخت افزاری را اشتباها معادل رشد فناوري دانسته اند. شاید به همین دلیل باشد که هم اکنون ادارات دولتی و حتی مدارس تبدیل به انباری از سخت افزارهای بعضا پیشرفته شده اند. بخش عمده اعتبارات هوشمند سازی مدارس صرف خرید تجهیزات سخت افزاری شده است. اگر جمع تمام پردازنده های موجود در ادارات و مدارس و حتی شرکت های خصوصی را در نظر گرفت آنگاه به راحتی می توان نتيجه گرفت كه تا چندين سال هيچ نيازي به تهيه سخت افزار جديد نمي باشد. شاید به جرات بتوان گفت حدود 10 تا 20 درصد از توان سخت افزاری پردازشی کشور زیر بار می باشد. لذا اولین هشدار فناورانه همانا احتیاط در خرید سخت افزارهای جدید می باشد چراکه این خود مسیر فناوری را به سمت مصرف کنندگی و عدم بهره برداری نرم افزاري از پتانسیل های موجود هدایت می کند.
هشدار دوم : صنعت فناوری پیچیده تر از تصور است!
فناوری اطلاعات حاصل ۷۰ سال تحقیق و توسعه و تلاش جهانی در این زمینه است. از آن زمان که ماشین حساب های مکانیکی درست می شد این میل در بشر وجود داشت که مهارت های نرم افزاری خود را توسعه دهد. قبل از این هم در غرب پیشرفت چشمگیری در زمینه تجزیه و تحلیل پدیده ها طبیعی صورت گرفته بود و این ها همه به کمک صنعت نرم آمدند. در این سالها تحقیقات مختلفی توسط محققان(به هم مرتبط) در سراسر جهان انجام گرفته است. بشر اینقدر زمان داشت تا بتواند رفتار و جامعه خود را هم برای ظهور انقلاب جدید فناوری آماده کند. همزمان مهارت های فلسفی در فناوری هم رشد یافته تا در عصر جدید بتواند بهینه ترین استفاده را از ابزارهای تکنولوژی نماید. آماده شدن شرایط محیطی و پیشرفت های سخت افزاری هم تاثیر بسزایی در توسعه مهارت های نرم داشتند.
برای کشورهای در حال توسعه راه ورود هر تکنولوژی به کشور از مسیر دانشگاه می باشد. اما متاسفانه آنچه در دانشگاه ها تدریس می شود بسیار ساده تر از واقعیت های دنیای تکنولوژی است. به همین خاطر دانش آموخته فناوری اطلاعات، دیدگاه ساده انگارانه ای نسبت به تکنولوژی پیدا کرده و بعدها این دیدگاه تا لایه های بالای مدیریتی رسوخ خواهد کرد. و لذا پروژه های فناوری اطلاعات بزرگ و ملی که با چالش های تکنولوژیک بزرگی مواجه می باشند، بسیار ساده تر از واقعیت تصور شده که این خود نتیجه ای جز شکست نخواهد داشت. به عنوان مثال می توان پروژه "رایانه ملی" دکتر کاشانی یا "سیستم عامل ملی" دانشگاه شریف یا پروژه "اینترنت ملی" اشاره کرد. پروژه های فناوری از لحاظ تکنولوژیک سر و گردنی بالاتر از حوزه های دیگر فناوری می باشند. آنها همسان پروژه های پتروشیمی و حتی هسته ای نیز پیچیده می باشند و لذا در انتخاب و سازماندهی آنها نهایت دقت لازم است. همانطور که قبلا هم اشاره شد عدم توانایی کشوی مانند چین در تولید و صادرات نرم افزار گواهی است بر پیچیده بودن و تفاوت ساختار تولید در صنعت نرم افزار.
هشدار سوم : پرهیز از عجله
در کشورهای توسعه یافته اشتیاق زیادی برای پر کردن شکاف های اقتصادی- اجتماعی- تکنولوژیک وجود دارد. این مساله خصوصا در کشورهای با درآمد نفتی بیشتر نمود پیدا می کند. لذا دولت ها همواره در تلاش برای تعریف پروژه های عمرانی مختلف بوده و در نتیجه همیشه عجله در اتمام آنها وجود دارد. عجله در تعریف و سازماندهی هیچ پروژه ای مفید نیست اما از آنجاییکه پروژه های عمرانی الگوی مشخص و آزموده ای دارند گاهی عجله در انجام آنها ممکن است نتیجه دهد.
اما باید دقت داشت که پروژه های فناورانه هیچ شباهتی به پروژه های عمرانی ندارند. آنها دارای ظرایف تکنولوژیک خاص خود بوده و لذا هرگونه عجله در تعریف و سازماندهی آنها مانند سم عمل می کند. اگر 100 ساعت برای اجرای یک پروژه فناورانه فرصت داشته باشیم به جرات می توان گفت که 90 ساعت آن باید صرف تحقیق و مطالعه و امکان سنجی و یکپارچه سازی آن با سایر پروژه ها شود. این خصوصا در حوزه فناوری اطلاعات که فاصله ایده تا عمل نیازی به زمان و هزینه چندانی ندارد بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد. آمار شکست 80 درصدی پروژه های فناوری در دنیا گواهی بر ساده نبودن کار است.
چند نكته فناورانه :
علاوه بر مواردی که در پاراگراف هی قبل ذکر شده است ، در ادامه به چند رویکرد فناورانه اشاره می شود که می توانند در برنامه های توسعه فناوری به صورت پر رنگ تری ظاهر شوند :
چند نکته در مدیریت پروژه های فناوری اطلاعات
توجه به اصول علمی و شناخته شده مدیریت پروژه در پروژه های فناورانه، بیشتر از سایر پروژه ها لازم است. علاوه بر آن چند نکته مدیریتی که خاص این پروژه ها هستند نیز ذیلا ذکر می شود :
در نوشته فوق سعی شد تحلیلی از گذشته و آینده برنامه های فناوری اطلاعات کشور انجام شود. ثبت و تحلیل راه گذشته و انتظارات آینده و به اشتراک گذاری آن با دیگران تا حدودی می تواند از انحرافات جلوگیری نماید. برای تکمیل و توسعه آن نیاز به همفکری سایر فعالان حوزه فناوری می باشد. امید است که نگاشتن مطالبات این حوزه به توسعه و اعتلای آن کمک نماید.
چيا چاره خواه - 23 مرداد 1392
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com