گروه سياسي - علیرضا عاشوری كه از بچه های مکانیک دانشگاه تهران بود . در انتخابات 88 جزو فعالین ستاد موسوی بود و مسئوليت پشتیبانی سایت های قلم و کلمه بر عهده داشت. طبیعتا اخباری که از پشت پرده ستاد موسوی می دهد کاملاً قابل استناد است.
به گزارش بولتن نيوز، او در روز 25 مرداد ماه 92 در سايت سپيد و سياه و در مطلب با عنوان نگاهي در آينه، در باره پشت پرده فتنه 88 و دلايل سردرگم شدن موسوي در اعلام پيروزي در انتخابات اينگونه مي نويسد: "چند روزی بود میخواستم مطلب کوتاهی بنویسم اما چون این روزها سوزن به خودمان زدن ظاهرا حرام شده و مستوجب کیفر! صبر کردم تا لا اقل این قائله رای اعتماد بگذرد تا لااقل متهم به برادری رجانیوز و امثالهم نشوم.
آنها که از نزدیک من و طیف فکری ام را می شناسند می دانند که نه ضد انقلابیم و نه مواضع رادیکال داریم که بخواهیم هر حرکتی ذیل پرچم جمهوری اسلامی را منکوب کنیم اتفاقا بالعکس تمامی راه حل هایمان را ذیل این پرچم دنبال میکنیم.
به هر حال گذشت و شد آنچه شد و شاید هم برخی دوستان خوشحالند از اینکه به هر ترتیب توانستیم رای اعتماد را بر وزرای اصلی کابینه بگیریم
بر می گردم به ۴ سال و اندی پیش
به فراخور مسئولیتم در خیلی صحنه ها حضور داشتم از جلسات و رویدادهای قبل انتخابات ۸۸ گرفته تا کمیته صیانت از آرا در روز انتخابات و آن شب کذایی و رویدادهای هفته نخست بعد از انتخابات …
بعد از آزادیم هم پای صحبت همگان نشستم و چه مستقیم و چه با یک واسطه بر همه آن اتفاقات و مواضع واقفم
حالا امروز که میبینم آقایان ربیعی و آخوندی و بعضا زنگنه در فضایی که موسوی در حصر است و امثال بهشتی و بهزادیان نژاد و فاتح سکوت گزیده اند در باب مواضعشان در آن شب کنفرانس خبری در دفتر باقریان و جلسه رهبری نقل هایی کرده اند و قسم هایی خورده اند
با خود میگویم که ای کاش و ای کاش اینها همان روزها حقیقتا همین حرفها را زده بودند که اگر زده بودند امروز نه موسوی در حصر بود و نه این همه هزینه را متحمل شده بودیم (بگذریم که کسانی هم بودند که از همان شب نخست با خیابان آمدن و موضع گیری های تند مخالف بودند و همان روزها و حالا هم به دلیل سکوتشان به هزاران ناکرده متهم اند)
روی صحبتم بر سر صحت و عدم صحت مواضع این بزرگواران در آن روزها که مهندس بر اساس اعتماد به آن ها پای ابطال انتخابات ایستاد نیست، روی صحبتم با تناقض و خلاف گویی هاست.
نمی فهمم چرا به دو گانه ای گرفتار شده ایم که از یک رو دم از اخلاق و سیاست اخلاقی میزنیم و از یک رو رای اعتماد گرفتن برای برخی وزرا را هدف اصلی کرده و برای رسیدن به آن هر وسیله ای را توجیه میکنیم؟ مگر احمدی نژاد که در چشم ها نگاه میکرد و خلاف میگفت هدفی جز همین جلب آرا داشت؟ و چرا آنجا مذموم بود و اینجا مطلوب؟؟؟ آنجا دروغگویی بود و اینجا سیاست ورزی؟؟؟
اگر بنا بود به هر وسیله به مطلوب برسیم پس آن همه فریاد وااخلاقا چه بود و آن همه هزینه چه سود؟
اگر فضا سنگین است یا به نتایج دیگری رسیده اید راه حل توبه است! نه اینکه کتمان کنید و به گردن دیگران بیندازید
ترس جان دارید؟ کما اینگه علی(ع)* گفت اگر ترس جان کردید به باعثین ناسزا بگویید! نه اینکه گذشته را کتمان کنید و بیزاری کنید
چه بسا خود ما در آن دادگاه های کذایی خودمان را به اشتباه معترف کردیم و توبه کار شدیم باکی هم ازبیان نیست اما کی کتمان گذشته کردیم؟
بگذریم این روزها دوستان خوشحالند که دولتی سوار شده که به تنی چند از وزرایش دسترسی داریم و جواب سلاممان را می دهند ما هم خوشحالیم، اما نه اینکه به هر بهانه ای سکوت کنیم و رنگ عوض کنیم و مذموم را لباس مطلوب بپوشانیم
چه خوش گفتند پیشینیان که در جوال دوز زدن به دیگران طاقت یک سوزن به خود را داشته باشیم …
* نهج البلاغه – خطبه شماره ۵۶
* تقیه: به آن معنی است که یک فرد مسلمان برای نجات جان خود از انجام برخی اعمال پرهیز کند و در برابر کفار سکوت کند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
بگذار 100 روز بگذره بعد بیا .....
روحانی تا وقتی سرباز و خادم مردم ایران است خدا نگهدارش باشد
اساسا اصلاح طلبان همه چیزشان شبیه هم است در حوزه های فرهنگی و اجتماعی و حوزه اندیشه هم اینگونه رفتار می کنند مثلا در سینما اگر فیلم مد نظر آنها بفروشد می گویند مخاطب اندیشمند و فرهیخته ولی اگر فیلم هم فکر آنها نباشد می گویند فیلم عوام پسند و مردم ساده پسندند.
اگر در مطالب و ابراز نظرشان توهین و فحش باشد می گویند آزادی بیان ولی اگر چواب بدهی می گویند هوچیگری و نقد ناپذیری.
اگر سوال کنند اسمش آزادی اندیشه است ولی اگر سوال کنی می گویند تفتیش عقاید است.
اگر سطل آشغال و بانک و اتوبوس آتش بزنند اسمش اعتراض مدنی است اگر در برابرشان اعتراض کنی چماقدار و خشونت طلب می نامندت.
در یک کلام حوزه سیاست و فرهنگ و مدیریت فقط باید در انحصار آنها باشد و از منظر آنها مخالف خوب مخالف مرده است .
نمی دونم والا ظاهرا ما فارسی رو درست یاد نگرفتیم
با خودتون چند چندین؟