گروه سیاسی، در موضوع انتخابات خرداد ماه سال 1392 چند دسته بندي قابل توجه را مي توان مد نظر قرار داد: اول؛ اپوزسيون خارجي و عناصر فتنه هستند كه بعد از برنده شدن روحاني در انتخابات رياست جمهوري در موضع گيري هاي خود اعلام كردند كه راي به روحاني راي به اصلاح طلبي بوده و پيروزي اصلاح طلبها، كه البته بعدها از اين ادعا عقب نشيني كردند و در صدد ضربه زدن به روحاني و زير سوال بردن انتخابات يازدهمين دوره رياست جمهوري بر آمدند.
دوم، افراطيون اصلاح طلب داخلي هستند كه مانند گروه اول ادعا كردند كه راي به به روحاني راي به اصلاح طلبها بوده و اگر اصلاح طلبها وارد نمي شدند روحاني انتخاب نمي شد و روحاني منش اصلاح طلبي دارد و به دنبال خواسته هايي است كه رهبران اپوزسيون در انتخابات سال 88 نتوانستند به آن دست پيدا كنند كه البته با معرفي كابينه روحاني و اعلام مواضع ايشان در خصوص اطاعت كامل و بي قيد و شرط از رهبري، بخشي از نظرات غير واقع اين دسته مشخص شد.
به گزارش بولتن نیوز، نگاهي به سير تحولي اخبار منتشره در ماه هاي قبل و بعد از انتخابات خرداد 92 نشان دهنده ان است كه هر دو اين گروه ها در مواضع خود اشتباه مي كرده اند و همانطور كه روحاني بارها و بارها اعلام كرده است به عنوان يك اعتدال گرا و با تشكيل دولت فراجناحي به دنبال آن است تا نه به طور كامل به سمت اصلاح طلبها تكيه كند و نه جانب يكسويه به سمت اصولگراها داشته باشد. در واقع منش روحاني رويه ايست كه حفظ نظام و منويات رهبري را با خود به همراه داشته و در صدد است تا با استفاده از تمامي ظرفيتهاي ايران اسلامي موجبات سربلندي كشور در عرصه هاي داخلي و خارجي را فراهم آورد.
هر چند در اين بين اپوزسيون و بخش افراطي اصلاح طلبها و به خصوص رسانه هاي ضد انقلاب آن ور ابي كه تشكيل شده اند از فتنه گرهايي كه اكثرا بعد از فتنه 88 از كشور بيرون رفتند و همچنين جبهه مشاركتيها و مجاهدين انقلاب، بعد از اينكه ديدند وزراي انتخابي روحاني هم آنچنان كه گفته مي شد اصلاح طلب نيستند ] همه ايشان يك اصل را بيشتر از اصلهاي ديگر مورد تاكيد دارند و آن اصل پيروي از ولايت فقيه و منويات مقام معظم رهبري است[، دست از پا ننشستند و به اشكال مختلف در پي تخريب رياست جمهور منتخب مردم بر آمدند. روي موضوع راي نياوردن سه وزير كابينه در مجلس موضع گيري كردند و سعي كردند تا از آن كوهي بسازند كه البته نگاهي به گذشته نشان مي دهد كه در دوره احمدي نژاد و ديگر دوره هاي رياست جمهوري هاي بعد از انقلاب هم اينطور نبوده كه تمامي افرادي كه براي كابينه معرفي ميشدند يكجا و بدون قيد و شرط راي اعتماد مجلس را كسب كرده باشند.
موضوع مهم در اينجا عمليات رواني اي است كه اپوزسيون و ضد انقلاب خارج نشين و برخي تند روهاي اصلاح طلب داخلي بعد از عدم تاييد صلاحيت سه وزير به آن دامن زدند و سعي بر اين داشتند تا با استفاده از آن مقاصد از قبل طرح ريزي شده خود را به پيش ببرند. در واقع نه اپوزسيون و سايتهاي معاند خارج از كشور و نه اصلاح طلبان تند رو داخلي و جبهه مشاركتيها و مجاهدين انقلابيها، نشان دادند كه از ابتدا هيچ گونه تعلق فكري و عملي به روحاني نداشته و ندارند و تمام كارهايي كه انجام داده اند و به دنبال آن هستند براي اين است كه بتوانند به نوعی رئيس جمهور را مال خود كنند و به او اينگونه القا كنند كه اگر ما نبوديم تو پيروز نمي شدي پس حالا بايد آن كني كه ما مي گوييم!. يا حد اقل در جامعه اينگونه وانمود كنند كه روحاني رئيس جمهور اصلاح طلبها است و ديگران سهمي در پيروزي ايشان نداشته اند.
اين در حالي است كه روحاني چه قبل از پيروزي در انتخابات و چه بعد از پيروزي نشان داد كه تفكر و نگرش و رفتار اين گونه افرط یون سنخيتي با منش او ندارد و او به مسائل مهمتري مي انديشد و مشي خود را دارد. حركت هاي روحاني در برهه هاي مختلف نشان داد كه مردم ما نبايد خام حرفهاي افرادي مانند اردشير ارجمند ها شوند كه از انقلاب و نظام تنها سمت و پست ها و ثروتش را مي خواهند و برايشان نظام و انقلاب و خواسته هاي مردم و رفاه ايشان كمترين اهميتي ندارد.
اينها دموكراسي را در زماني مي بينند كه خود مسئوليتي داشته باشند و يا خواسته هايشان بدون چون و چرا براورده شده باشد. اما به اين موضوع توجه ندارند كه مردم ايران در نظامي دموكراتیک زندگي مي كنند كه بر گرفته از اسلام است و از اين رو است كه وقتي رهبر معظم انقلاب مي فرمايند حتي آنهايي كه اعتقاد به نظام ندارند ولي ايراني هستند در انتخابات شركت كنند. همه مردم به خاطر اعتقاد به وجود دموكراسي در ايران به صف طويل راي دهندگان مي پيوندند و راي ميدهند تا دشمنان ايران زمين را نااميد كنند. اين يعني دموكراسي و اقعي و اين يعتي رئيس جمهور برگرفته شده از آراي ريخته شده در صندوقهاي جمهوري و اين يعني اينكه تقلب در نظام جمهوري اسلامي ايران و در شمارش آراي افراد جامعه چيزي است بي معني كه عموم مردم ايران به آن اعتقاد راسخ دارند.
البته عناد اپوزسيون خارج نشين بر همگان روشن است و به خاطر اين هرگز با نظام جمهوري اسلامي كنار نخواهند آمد و دموكراسي بهانه ايست دهان شيرين كن براي پوشش نهادن بر اصل تفكر ايشان كه بر اندازي نظام است و اين به دليل آن است كه اين گروه به طور كامل عمله دشمنان ايران و رژيم صهيونيستي هستند و جيره خوار آنها. اين در حالي است كه حتي اپوزسيون داخلي به نحوي با مسائل و موضوعات موجود كنار آمده است و اين موضوع را در صفحات روزنامه ها و سايتهاي ايشان مي توان ديد و البته در گفتار برخي از ليدرهاي آنها هم به روشني قابل تشخيص است.
به هر حال اين مهم است كه روحاني مي گويد هر چه رهبر معظم انقلاب دستور بدهند، وزراي رد صلاحيت شده و نشده ايشان همگي گفتند كه ما مطيع اوامر رهبري هستيم و مردم غيور ايران با يك امر رهبر به صفهاي طويل انتخابات پيوستند و گفتند به جمهوريت نظام ايمان داريم و به كلام رهبر لبيك گفتند و موجبات حماسه سياسي را فراهم آوردند.
در ادامه اين گزارش نگاهي داريم به تحولات قبل و بعد از 24 خرداد 1392 و نحوه عمل و نگرش و برخورد اپوزسيون و سايتها و خبرگزاريهايي مانند بي بي سي و از اين قبيل با انتخابات جمهوري اسلامي ايران:
میتوان بیبیسی فارسی را بلندگوی دو جریان انحرافی و فتنه دانست. در میان محورهای مطرح شده از سوی کارشناسان بیبیسی و ضد انقلاب خارج نشين و برخي از اپوزسيون داخلي «مشروعیتبخشی ظاهری، شکاف میان نخبگان سیاسی و عامه [به معنای شکاف میان مردم و نظام]، تناسب دوراندیشی با انتخاب اصلاحطلبان، شفافیت انتخابات، مهندسی انتخابات، نظارت استصوابی شورای نگهبان، رقابتی نبودن انتخابات، عدم مشارکت گسترده مردمی، تهدید و فشار و ارعاب، تشکیک در اثرگذاری رای مردم، عدم پویایی سیاسی نامزدها، اعتمادسازی بین مردم و نظام، تقلب در انتخابات، انتخابات آزاد، تحریم انتخابات.» در تناسب با گفتمان فتنه 88 است.
رسانه هاي بيگانه كه تا قبل از برگزاري انتخابات رياست جمهوري يازدهم هر روز طي گفت و گو و مباحثه هاي خبري با تحليلگران خاص خود، نسبت به مشاركت مردم ايجاد تشكيك مي كردند، بعد از انتخابات نيز با مشاهده مشاركت بالاي مردمي و انتخاب حسن روحاني با اكثريت آراي مطلق در حال ادامه فعاليت هاي سوء خود عليه ملت ايران هستند.
اين رسانه ها گاهي نتايج تاييد صلاحيت ها را مورد بررسي قرار داده و با تاكيد بر رد يا قبول فرد خاصي، قصد ايجاد موج بدبيني نسبت به انتخابات را داشته و پس از آن در مدت انجام تبليغات نامزدها با احتمال اينكه كانديدايي خاص به نظريات رهبري نزديك است، پس رييس جمهوري خواهد شد و يا گمانه زني در مورد ديگر نامزدها و ارتباط آنان با بخش هايي از قدرت سياسي و يا جناح ها، تلاش مي كردند مردم را با اين پيش زمينه كه انتخابات مهندسي شده است، از حضور پاي صندوق هاي راي بازدارند.
پس از حضور بالا و اعلام حمايت گسترده و دوباره مردم از نظام جمهوري اسلامي، نيز رسانه هاي بيگانه و اپوزسيون و ضد انقلاب بيكار ننشستند و در ادامه مخالفت هاي خود با نظام، اين بار موج حملاتشان را متوجه رييس جمهوري منتخب كردند.
بی بی سی رئیس جمهور آینده ایران را مشخص کرد / 4 مرداد 91
بهانه ی تاسیس تلویزیون بی بی سی فارسی را آنهایی که از ابتدای تاسیس یعنی از سال ۸۷ با این شبکه سر و کار دارند خوب می دانند چه بود؛ وزارت امور خارجه ی انگلیس، در راستای تحت تاثیر قرار دادن فضای انتخابات ریاست جمهوری ایران سال 1387 دست به تاسیس بخش فارسی بی بی سی زد.
این شبکه از همان بدو تاسیس گزارشات روزانه ای را در راستای اهداف خود و کشور متبوعش در مورد انتخابات بر روی آنتن برد؛ البته پس از انتخابات هم نقش تاثیرگذاری در آشوب های خیابانی ایفا کرد.
در برنامه ی دوشنبه شب بخش خبری "شصت دقیقه" در دوم مرداد ماه 1391 نيز، يعني تقريبا يك سال مانده به يازدهمين دوره انتخابات رسايت جمهوري در خرداد ماه 1392 ، بی بی سی فارسی به گمانه زنی در مورد افراد و گروه های حاضر در انتخابات ریاست جمهوری ايران پرداخت تا شايد مانند سال 1388 و با كمك VOA و صداي اسرائيل و ديگر سايتهاي ضد انقلاب خارجي و اپوزسيون داخلي خواستار بركناري نظام شرايط را براي حماسه انگليس اسرائيلي ديگر فراهم اورده و دستي در آتش داشته باشد. .
بی بی سی اين بار علی لاریجانی، غلامعلی حداد عادل، سعید جلیلی، محمدباقر قالیباف، محسن رضایی، علی اکبر صالحی، محمد رضا عارف، عبدالله نوری و اسفندیار رحیم مشایی! را به عنوان گزينه هاي احتمالي براي رياست جمهوري ايران اعلام مي كند و البته هدف اصلی خود را از ساخت این گزارش با این سئوال نشان می دهد: "در کنار این پرسش که چه کسی برای انتخابات ریاست جمهوری می آید، سئوال دیگر این است که این بار چه تعداد پای صندوق می روند!؟"
فضای انتخاباتی ایران در نگاه بی بی سی / 12 اردیبهشت
با نزدیک شدن به انتخابات، ادبیات شبکه های ماهواره ای ضد مردم ایران نیز تغيير كرد و فضاسازی منفی علیه انتخابات ریاست جمهوری وارد فازهاي جديدي از مهندسي انتخابات شد.
بی بی سی فارسی اخبار انتخاباتی اش را بیشتر کرد و کوشيد با ارائه اخبار و گزارش های منفی، فضای انتخاباتی ایران را منفی و متشنج جلوه دهد؛ بی بی سی فارسی در گزارش هاي خود فضای انتخاباتی ایران را این گونه پوشش داد:
* تنها اصول گرایان برای رسیدن به کرسی ریاست جمهوری ایران پا پیش گذاشته اند.
*کمتر از دو ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری رغبتی میان کاندیداهای اصول گرا برای کنار رفتن دیده نمی شود.
*این انتخابات ابهام زیادی دارد.
*میزان تشنج سیاسی خیلی بالاست.
* در طول سی و سه سال، حلقه افراد و گروه های شرکت کننده در انتخابات تنگ تر شده است.
* در انتخابات دوره قبل ریاست جمهوری رأی بخش مهمی از رأی دهندگان ربوده شده است.
بیبیسی: هاشمی پیروز نشود، خون بپا میشود! / 27 اردیبهشت 92
بی بی سی که در سال 88 بیشترین نقش را در القای"تقلب" و سازماندهی "فتنه و آشوب" های پس از انتخابات برعهده داشت، در اقدامی هدفمند با حمایت قاطع از کاندیداتوری آقای هاشمی رفسنجانی، وی را کاندیدای پیروز انتخابات معرفی کرد.
بی بی سی فارسی در اخبار و تحلیل های خود به طور رسمی و علنی دست آقای هاشمی رفسنجانی را به عنوان پیروز انتخابات بالا برده و القاء می کند که در صورت پیروزی فردی غیر از هاشمی "تقلب شده و باید منتظر رخدادهای خشونتبار و احتمالاً براندازی خونبار به جای توسعه سیاسی باشیم."
بی بی سی در یادداشتی با عنوان "آمدنِ هاشمی: رفتنِ هاشمی" با سوء استفاده از انتقادهایی که چهره های مختلف سیاسی نسبت به برخی از اقدامات آقای احمدی نژاد کرده اند چنین نتیجه می گیرد که "همه مدافعان و مخالفان روند کنونی در ایران ناخواسته و خواسته به یک «گزینه» رسیدهاند که برای اولی (اصولگرایان)، ناخوشایند و برای دومی (اصلاح طلبان و مخالفان جمهوری اسلامی)، خوشایند است."
بی بی سی در ادامه با این ادعا که مردم حتما به آقای هاشمی رای خواهند داد و او پیروز نهایی انتخابات خواهد بود می نویسد: «اولیها، یعنی مدافعان ولایت و رهبری نظام، برای حل مسائل سیاسی و اقتصادی به یکی از این دو مسیر تن خواهند داد:
الف. قبول انتخاب مردم که با آمدن هاشمی به صحنه، به او رأی خواهند داد
ب. برهم زدن قاعده بازی با ایجاد فضای خاص و امنیتی که در آن صورت، سه پدیده شکل میگیرد که عبارتند از:
۱.مبارزهی منفی از سوی اصلاحطلبها (با گفتمان حداقلی و گاهی سکوت که کفایت میکند)
۲. نافرمانی مدنی از سوی عناصر اجتماعی و ...
۳. فشار اقتصادی از خارج
که محصول تجمیع این سه پدیده، وقوع رخدادهای خشونتبار و احتمالاً براندازی خونبار به جای توسعه سیاسی است.»
۱- آمدن هاشمی به صحنه به عنوان فردی که هم عرض رهبری است و رخنمایی اصلاحات جدّی که اوج آن در اصلاح قانون اساسی است (شقّ خوشبینانه) و نهایتاً انتقال آرام و بدون خونریزی قدرت به نمایندگان واقعیتر مردم طی سالهای بعد.
۲- انسداد سیاسی و بسته شدن فضای انتخاباتی که توأم با زایمان آسیبرسان طی سالهای آتی به مدد ورود عناصر بیرونی به صحنهی داخلی خواهد بود. این دو مسیری است که بدون تعارف باید توسط همهی نیروهای هوادار ملت در داخل و خارج مورد ارزیابی و انتخاب واقع شود. باقی حرفها، از جانب هرکسی که باشد غیر عالمانه و متعصبانه خواهد بود.»
توصيه بي بي سي به عارف براي كاهش مشاركت مردم / 5 خرداد
به گزارش بي بي سي، سايت اپوزسيون کلمه در یادداشتی به قلم «كيانوش راد» به «محمدرضا عارف» توصیه کرد تا در راستای کاهش مشارکت مردم در انتخابات، از این عرصه انصراف دهد!
وی افزود: «پس از نیامدن خاتمی و رد صلاحیت هاشمی، عارف چه اقدام مؤثری در جهت تغییر میتواند انجام دهد؟ اگر با ادامه حضور در انتخابات، رأی بیاورد، میخواهد چه کند؟ عارف کاری نمیتواند بکند، هیچ رویه و رویکردی تغییر نکرده است؛ اما با کنارهگیری از انتخابات میتواند کاری کند»! جريان ضدانقلاب این روزها تمامي تلاش خود را براي كاهش مشاركت مردمي در انتخابات رياستجمهوري به كار گرفت و منصرف كردن آقاي عارف و ديگر اصلاحطلبان همچون حسن روحاني در اين راستا تحليل ميشود.
خط مشترک فتنه و منافقین در انتخابات ریاستجمهوری / 5 خرداد
اردشیر امیرارجمند از اعضای حلقه پاریس که در سال 88 از عناصر اصلی القای تقلب به موسوی و طرفدارانش بود، اینبار در سايت اپوزسيونجرس ادعا مي كند تقلب در انتخابات از زمان بررسی صلاحیت داوطلبان آغاز شده و انتخابات ریاستجمهوری 92 در ایران هیچ اعتباری ندارد!مشاور حقوقی میرحسین موسوی که ارتباطش با عناصر منافقین در فتنه88 اثبات شد، بدون بیان هیچ دلیل حقوقی و علمی، اقدام شورای نگهبان را غیرقانونی و در راستای از بین رفتن رکن جمهوریت در ایران خواند!
وی به عنوان یکی از عناصر اصلی حلقه ضدانقلاب پاریس در این انتخابات نیز وظیفه ارسال رمز به عوامل آشوب داخل کشور از طریق صحبتهایش را دارد. مشابه این جملات را نیز مریم رجوی، سرکرده منافقین البته با ادبیات مخصوص گروهك تروريست نفاق ابراز کرده است. سرکرده منافقین نیز با اشاره به عدم احراز صلاحیت 2 نفر از کاندیداها، شرایط به وجود آمده را مناسب برای براندازی دانسته است(!) مریم رجوی ضمن دعوت مردم به اعتراضات خیابانی خواسته انتخابات از سوی مردم تحریم شود.
بر پایه این خبر با وجود تفاوت در نوع ادبیات، منافقین و عوامل فتنه در حلقه پاریس گویی یک خط و متن را با 2 نوع گفتار متفاوت ارائه میکنند كه مشخص میشود ضد انقلاب در انتخابات 92 خط آشوب و درگیری قبل از آغاز رایگیری را در پیش گرفته و پیامهای صادر شده از خارج کشور در واقع همین مطلب را به عناصر داخل منتقل میکند.
پوشش انتخابات ریاست جمهوری ایران چالشی مهم برای بی بی سی فارسی / 5 خرداد
رسانه ی دولتی بریتانیا که سابقه ی فعالیت انتخاباتی در سال 1388 را نیز داراست، با این تصور که بتواند بار دیگر اذهان مخاطبانش را منحرف ساخته و فضای حاکم بر جامعه را به سمت تشویش و نهایتا آشوب و ناامنی بکشاند، تلاش می کند خود را خیر خواه مردم ایران نشان داده و با تأکید بر حرفه ای بودن خود! جایگاه از دست رفته اش را بازیابد.
صادق صبا، مدیر بی بی سی فارسی با همین هدف در یادداشتی، اینگونه می آورد که: «ما می دانیم که مخاطبان بی بی سی از ما انتظار دارند که گزارش هایی بی طرفانه، منصفانه و دقیق از جریان انتخابات را از ما دریافت کنند ... اگر بی بی سی فارسی به رسانه مورد اعتماد میلیون ها نفر! از مردم ایران و فارسی زبانان دیگر تبدیل شده، دقیقا به دلیل همین ویژگی های حرفه ای است ...»!!!
این چهره که به جرئت می توان از آن تحت عنوان سرچشمه ی فساد یاد کرد، در بخش دیگری از یادداشت خود نیز، با تأکید چند باره بر منصفانه، بی طرفانه و دقیق بودن فعالیت های بی بی سی! و با اشاره به تدارک برنامه های مختلف و پوشش 24 ساعته ی روز انتخابات در ایران، می آورد: «به محض این که اسامی نهایی نامزدهای انتخابات اعلام بشود همکاران من زندگی نامه، سابقه و نظراتشان را برای مخاطبان توضیح خواهند داد تا رأی دهندگان با آگاهی بیشتری به شخص مورد علاقه خود رأی بدهند ...»!!!
اما به راستی چقدر از فعالیت های این رسانه، دارای ویژگی هایی است که صبا در یادداشت خود بارها به آن تأکید ورزیده است؟!!!
گزارشات مختلفی با این موضوعات و عناوین که «آیا موسوی و کروبی می توانند دوباره نامزد ریاست جمهوری شوند؟»، «اصلاح طلبان چگونه از آرای خود محافظت می کنند؟» و ... که طی روزهاي قبل از انتخابات خرداد 92 توسط این رسانه نما منتشر گردید، به طور آشکاری اهداف پنهان بی بی سی و دست های پشت پرده اش را نمایان می سازد. اهدافی مانند القای دوباره ی تفکر تقلب، فراگیر بودن اصلاح طلبان در بین مردم ایران و ...
کدام یک گزینه رهبری بودند؛ قالیباف، جلیلی، حداد، ولایتی یا روحانی؟
همچنين، از ماه ها قبل از انتخابات، رسانه هايي مانند بي بي سي فارسي(BBC PERSIAN) و صداي آمريکا(VOA) اين طور فضا سازي مي کردند که گويي انتخابات ها در ايران فرمايشي، تقلبي و مهندسي شده است و رأي مردم تأثيري در انتخاب رئيس جمهور ندارد و مهم آن است که رهبري چه کسي را بخواهد!
همان طور که رهبري انقلاب پيش بيني مي کردند رسانه هاي بيگانه از القاي اين شبهه دست برنداشتند و به بهانه هاي مختلف از زبان مجريان و کارشناسان و يا با پخش فيلم هاي مستند بر اين شبهه تأکيد مي کردند تا بلکه بتوانند با بي تأثير نشان دادن رأي مردم، آن ها را از حضور پاي صندوق ها دلسرد کنند.
به بخشي از اين شبهه افکني ها در بي بي سي فارسي و صداي آمريکا توجه کنيد:
* امروز چه کسي به رهبر نزديک تر است؟
*ميزان کدام است؛ رأي ملت يا رأي رهبر؟
*مردم در پي اعمال رأي خود و حکومت به دنبال رام کردن صندوق هاي رأي!
* مي گويند در انتخابات قبل تقلب شده است و از صندوق، رأي واقعي بيرون نمي آيد.
* مهم اين است که نظر رهبري روي چه کسي باشد.
* مهدي خلجي در بي بي سي فارسي: 24 ساعت قبل از آغاز رأي گيري، تصميم نهايي را مي گيرند و به نيروهاي وفادار اطلاع خواهند داد که به او رأي بدهند.
نقطه مشترک فضاسازي هايي مانند انتخابات آزاد، تقلب، مهندسي آراء و ... يک چيز بود و آن اين که گزينه رهبري است که مهم است نه رأي مردم!
بخش ديگري از پروژه القاي شبهه "گزينه رهبري" در رسانه هاي بيگانه:
ائتلاف 2+1
که متشکل از آقايان قاليباف، ولايتي و حداد عادل بود در اواخر سال 91 اعلام موجوديت کرد. از همان ابتداي تشکيل اين ائتلاف رسانه هاي خارجي بدون آن که دليلي ارائه دهند تلاش مي کردند اين ائتلاف را به رهبري پيوند زنند و گزينه رهبري را يکي از آن ها معرفي کنند؛ يک روز گفتند گزينه رهبري ولايتي است چون وزير خارجه اش بوده و مشاورش است، روز ديگر گفتند گزينه رهبري حداد عادل است چون فاميل رهبر است و در نهايت گفتند گزينه رهبري قاليباف است چون در گذشته سپاهي بوده است! و آخر هم جليلي را سعي كردند در اين بين قرباني كنند.
مجتبي واحدي به صداي آمريکا گفت: «من فکر نمي کنم جليلي کانديداي اصلي آقاي خامنه اي باشد. نقش جليلي در انتخابات مثل نقش قاليباف در سال 84 است که افراد همه فحش ها را به جليلي بدهند تا در نهايت کانديداي مورد نظر آقاي خامنه اي؛ يعني آقاي ولايتي رأي آورد.»
واحدي در بي بي سي فارسي: آقاي خامنه اي هنوز نتوانسته خودش را قانع کند که آيا مي تواند با قاليباف کنار بيايد يا نه؟!
صداي آمريکا: برخي دکتر حداد عادل را به دليل نزديکي به رهبر انقلاب گزينه نظام مي دانند.
حسن شريعتمداري در صداي آمريکا: علت اين که اين سه نفر هنوز به نتيجه نرسيده اند اين است که آقاي خامنه اي علامت قوي اي در حمايت از يکي از آن ها نفرستاده است.
حسن داعي در صداي آمريکا: مهم اين است که انتخاب [آيت الله] خامنه اي کيست؟ انتخاب خامنه اي يکي از اين سه نفر است؛ يا ولايتي است يا قاليباف و يا جليلي. به نظر مي رسد ولايتي کسالت دارد و به خاطر پرونده آرژانتين و ميکونوس کنار مي رود. مي ماند جليلي و قاليباف. به اعتقاد من يکي از اين دو نفر گزينه وي است.
سعيد جليلي
پس از اعلام کانديداتوري سعيد جليلي، برخي چهره هاي اپوزيسيون و رسانه هاي خارج کشور تغيير موضع دادند و در تحليل هاي جديد خود، وي را گزينه رهبري خواندند.
سعيد قاسم نژاد در صداي آمريکا: رأي را بسيج و ائمه جمعه جلب مي کنند و به احتمال زياد به سمت آقاي جليلي خواهد رفت يا اگر تصميم نهايي آقاي قاليباف باشد، به سمت آقاي قاليباف.
محسن سازگارا در ايران فردا: آقاي خامنه اي در نهايت کانديداي خودش را که سعيد جليلي است از صندوق بيرون مي آورد.
اين فضاسازي تا آن جا پيش رفت که "دنيس راس" مشاور ارشد سه رئيس جمهور آمريکا گفت: به نظر مي رسد نتيجه انتخابات از قبل تعيين شده است و آن جليلي است...صبر آمريکا دارد تمام مي شود!
و....
بي بي سي: اینبار هم تقلب شده حتی اگر تقلب نشده باشد(!)/ 23خرداد
وبسایت بیبیسی در تحلیلی تصریح کرد: حضور در انتخابات به نام مخالفان و به کام حکومت تمام خواهد شد. در واقع نه ایده تحریم انتخابات سال ۸۴ [از سوی اپوزیسیون] مانع ریاستجمهوری احمدینژاد شد و نه مشارکت بیسابقه مردم مانع از ابقای وی در سال ۸۸ گردید. نتیجه هر دو انتخابات به حاکمیت بود.
بیبیسی در نوشته دیگری تصریح کرد: فضای انتخابات ایران پر از ناامیدی است[!؟] و برخی تصمیم گرفتهاند عطای آن را بر لقایش ببخشند. گفتههای اخیر موسوی خوئینیها پدر معنوی اصلاحطلبان و نیز بیانیه شاخه برونمرزی سازمان مجاهدین انقلاب همه حکایت از آن دارد که آنها تاکتیک تحریم انتخاباتی را برگزیدهاند. اما سیاست تحریم انتخابات معمولا با شکست مواجه شده است.
بیبیسی در نوشته سوم ، خواستار القای تقلب در صورت شکست نامزد اصلاحطلبان شده و مینویسد: در صورت این شکست گفته خواهد شد که اینبار هم تقلب شده حتی اگر تقلب نشده باشد(!)… رأی دادن در انتخابات وقتی قابل دفاع است که از نگاه پیشین مبنی بر توهم اصلاح رها شود و به کنشی در جهت نزاعها و نه پایان دادن به آنها تبدیل شود؛ در واقع نوعی بهرهمندی از روشی به غایت اصلاحگرایانه برای نفی یا تخریب کلیت موجود و تضعیف سیستم باید از افراد اخراجی از سیستم یارگیری کرد.
فضا سازي ها حتي پس از اعلام نتايج اوليه آراء و صدرنشيني دکتر حسن روحاني ادامه پيدا کرد / 25 خرداد
حسين باستان در صبح 25 خرداد در بي بي سي فارسي گفت: «اگر فرض کنيم نيروهايي داخل حکومت هستند که جناح تندروتري را حکومت مي کنند و دستشان باز است، مي توانند اميد داشته باشند با يک تفاوت کمي آقاي جليلي را در مرحله اول به جاي آقاي قاليباف بياورند و در مرحله دوم همه اصولگرها را پشت سر جليلي بسيج کنند تا نتيجه را آنطور که مي خواهند داشته باشند! اختلاف نزديک آراء، عامل نگراني در سلامت انتخابات شده است.»
علي اصغر رمضان پور در گفت و گو با بي بي سي فارسي هم تا لحظه آخر تلاشش را کرد که شبهه گزينه رهبري و نظام را مطرح کند و مانند انتخابات 88 در سلامت انتخابات ترديد ايجاد کند: «دليل اين که رأي ها را نمي خوانند دو چيز است؛ اول اين که آراء بالاي آقاي روحاني مشکل ايجاد کرده است و بحث بعدي بر سر اين است که نفر بعدي چه کسي باشد؟ آراء نشان مي دهد آقاي قاليباف است؛ اما اين تصميم بايد در سطح بالا گرفته شود که اگر آقاي روحاني در مرحله اول به عنوان برنده اعلام نشود و بخواهد به دور دوم بکشد، نفر دوم آقاي قاليباف باشد يا جليلي.
مجتبي واحدي پس از اعلام نتايج اوليه بر تحليل هاي بر باد رفته اش اصرار مي کند و مي گويد: «من هنوز هم معتقدم آقاي ولايتي اولويت آقاي خامنه اي است. گمان مي کنم آقاي خامنه اي با نفر دوم مشکل دارد. من قطعا مي دانم قرار است آراء غير واقعي اعلام شود. مشکل اين است که هنوز نمي دانند چه کسي بايد در دور دوم با روحاني رقابت کند.»
سخن پاياني تحليلگران و اپوزيسيون خارج کشور را از زبان بي بي سي فارسي مي آوريم که تصريح کرد: «نيويورک تايمز 48 ساعت قبل از انتخابات نوشت که آقاي قاليباف و جليلي دو کانديداي اصلي نظام هستند و در يک جمله صريح نوشت که غير ممکن است آقاي روحاني اجازه پيدا کند به کاخ رياست جمهوري برسد.»
بعد از اعلام نتايج انتخابات
خرداد 28
در 28 خرداد ماه 1392 و پس از اعلام پيروزي روحاني بر ديگر رقبا، كنفرانس مطبوعاتي دكتر حسن روحاني رييس جمهوري منتخب ايران روز سه شنبه با استقبال رسانه هاي جهاني مواجه شد اما در اين ميان برخورد شتاب زده و خارج از منطق شبكه خبري بي.بي.سي كه مدعي بي طرفي در ارسال خبر است به گونه اي ديگر بود.
خبرنگار اين رسانه انگليسي كه همزمان و به طور زنده تمام مصاحبه مطبوعاتي را پوشش مي داد، بلافاصله پس از سخنان رييس جمهوري منتخب درباره از سرگيري مناسبات با انگليس با لحني غير متعارف اقدام به حمايت يكجانبه از رفتار دولت انگليس نمود و تلاش كرد از موضع برتر در مورد اين مساله اظهار نظر كند.
او گفت كه اين دولت انگليس است كه بايد بخواهد رابطه برقرار شود!
اين خبرنگار كه از پاسخ دكتر روحاني به همكار خود در كنفرانس مطبوعاتي برآشفته بود، در ادامه سخنانش از انتخاب ريس جمهوري جديد ابراز نااميدي كرد و مدعي شد كه حسن روحاني قادر به انجام وعده هاي انتخاباتي خود نخواهد بود.
چهره هاي اپوزسيون بعد از انتخاب روحاني / 28 خرداد
پس از برگزاري انتخابات و انتخاب روحاني به عنوان رئيس جمهوري اسلامي ايران، برخي چهره هاي اپوزيسيون که انتظار چنين نتيجه اي را نداشتند سکوت اختيار کردند؛ اما برخي ديگر کم نياوردند و برخلاف نظرات قبلي خود، آقاي حسن روحاني را گزينه رهبري معرفي کردند. ظاهرا هدف اپوزيسيون تنها هجمه به سلامت انتخابات است و اگر آن ها از ابتدا احتمال پيروزي آقاي روحاني را مي دادند، ايشان را گزينه رهبري معرفي مي کردند!.
از جمله اين به اصطلاح تحليلگران اپوزيسيون و ضد انقلاب، "عليرضا نوري زاده" و "رضا پهلوي" بودند که بدون اشاره به تحليل هاي سابقشان که اشتباه از آب در آمده بود، تحليلي جديد ارائه کردند و گفتند: «اين بار انتخابات به نفع روحاني مهندسي شد!»
عده ديگري از آن ها هم، با اشاره به سوابق آقاي روحاني وي را چهره نزديک به رهبري معرفي کردند. چنان که سايت ضد انقلاب "خودنويس" نوشت: «آقاي روحاني ميان هشت کانديداي رياست جمهوري تنها کسي بود که بيشترين تمجيد را از رهبر - در ديدار با وي هنگام اتمام دوره شانزده ساله دبيري شوراي عالي امنيت ملي - دريافت کرده بود.»
29 خرداد
با انتخاب دکتر روحانی از همان صبح روز شنبه دو جریان ابتدا در قالب مطالب سایت ها و سپس در تلوزیون های بی بی سی و صدای آمریکا و رسانه های ضدانقلاب و در ادامه به شکل پیامکی در سطح وسیعی شیوع پیدا کرد.جریانی به عنوان طرفدار روحانی و جریانی به عنوان مخالف روحانی. این دو جریان در صدد اختلاف انداختن بین مردم بوجود آمد و متاسفانه خیلی سریع در جامعه رشد کرد
جریان داخلی به دنبال اختلاف افکنی و ایجاد بدبینی بین نیروهای داخلی و ارزشی و وفادار به نظام و مردم و همچنین فاصله انداختن بین نظام و مردم بوده است.
در طرف طرفداران رئیس جمهور منتخب با ایجاد این ذهنیت که رئیس جمهور منتخب مخالف نظام است، خواهان آزادی بی قید و بند، دوستی با آمریکا و... سعی دارد برخی از کسانی را که به روحانی رای داده اند و از نیروهای ارزشی هستند از همکاری با دولت منتخب باز داردتا بتواند بهتر نیروهای موافق و همسو با خط خود را برای پست ها به سوی دولت رهنمون سازد و دولت منتخب را مجبور سازد تا باور کند که تنها این افراد هستند که با او همکاری می کنند. و دولت را به مقابله بکشاند. هرچند شخصیت روحانی و سوابق او نشان از این دارد که فریب این بازی ها را نخواهد خورد.
در سوی مقابل نیز ایجاد فضای یاس و سرخوردگی ، تردید، ترس و ... به صورت پیامکی ، ایمیلی، نشریات و .... در دستور کار قرار گرفته است.
از اين رو لازم است تا تمام نیروهای ارزشی به پیام تبریک مقام معظم رهبری در خصوص حماسه سیاسی 24 خرداد و تبریک به جناب حسن روحانی منتخب ملت ایران برای پست ریاست جمهوری با دقت و بدور از سیاسی نگری نگریسته و نکات مهم آن را برداشت کنند.
شواهد و مدارک زیادی وجود دارد که نشان می دهد آنچه در جریان انتخابات ریاست جمهوری 1392 رخ داد، موجبات سردرگمی و غافلگیری کارشناسان شبکه ماهواره ای معاند با نظام و اپوزسيون مخالف نظام را فراهم کرد و همین امر موجب شد تا با مشخص شدن نتایج انتخابات، آنها تا حد زیادی از تحلیل درست وقایع بازبماندند.
انتخابات به نفع روحانی مهندسی شد! / 25 خرداد و 3 تیر
از همان روزهای اول و پس از حماسه سیاسی ۲۴ خرداد ملت ایران، بسیاری از افراد و رسانه ها دچار شوک شدند؛ چرا که این میزان حضور وهمچنین انتخاب آقای روحانی اصلا در مخیله آنها نمی گنجید و در کل تمام برنامه های آنها را به هم ریخت. این شوک طی روزهای متمادی در پیام های تبریک و واکنش های رسانه ای کاملا بروز داشت.
اما در میان تمام این اظهار نظرها، یک نفر عجیب ترین واکنش به انتخابات را داشت. او در اولین اظهارنظر، طی گفتگو با رادیو فرانسه ادعایی را مطرح کرد که هیچ کسی آنرا تحویل نگرفت. اما همچنان او با اعتماد به نفسی بالا بیشتر بر فرضیه خود پافشاری كرد.
علیرضا نوری زاده که در رسانه های ضدانقلاب از او با عنوان "مدیر مرکز پژوهش های ایران و اعراب" نام می برند، یک روز پس از انتخابات حماسی ۲۴ خرداد در گفتگو با رادیو فرانسه می گوید: « تمام آمارگیری هایی که [انجام] می شد، آقای قالیباف را خیلی پیشتاز قرار می داد، چه شد یک دفعه ۱۰ میلیون فاصله تا الآن بین آقای قالیباف و روحانی افتاده است؟»
وی اضافه می کند: « باید گفت این همه فاصله یک مقدار غیرقابل توجیه است و نمی توان به همین سادگی آدم فکر کند که تمام پیش بینی ها و آمارگیری ها، بی ربط بوده است و حتی مثلا در شهری مانند مشهد که شهر ایشان است آرای کمتری نسبت به آقای روحانی بیاورد.»
گذشته از تکرار تئوری توهم "داماد لرستان" از سوی نوری زاده، در انتخابات سال ۸۸ نیز او و بسیاری از همفکرانش با همین ادعا به دنبال القای تقلب در جامعه بودند.
نوری زاده پس از یک هفته تکرار ادعای خود در رسانه ها، اینبار در گفتگو با رادیو زمانه گفت: «آقای روحانی فقط با ۵۱ درصد آرا پذیرفته و رئیس جمهور شد. اگر دقیقتر در نظر بگیریم به اعتقاد من ۳۷۰ هزار رأی که باعث شد ایشان در دور اول برنده شود اون ۳۷۰ هزار رأی مهندسی شد وگرنه آقای روحانی باید با آقای قالیباف به دور دوم می رفت.» !
بی بی سی: چرا کسی جلوی پیروزی روحانی را نگرفت؟ / 2 تیر
پس از نشست رسانه ای رئیس جمهور منتخب و تبیین مواضع وی بسیاری از رسانه ها تغییری در رویکرد خود ایجاد کردند.
بی بی سی می نویسد: «شنبه شب گذشته، میلیونها ایرانی، همین طور که به گوشه بالا وسمت راست تلویزیون هایشان، به عکس سه در چهار حسن روحانی خیره شده بودند، زیر لب سوال مشترکی را زمزمه می کردند: چطور کسی جلوی پیروزی اش را نگرفت؟»
این رسانه انگلیسی اضافه می کند: « چطور و با کدام منطقی، حاکمیتی که از تلاش برای کنترل فاکتورهای موثر در انتخابات فروگذار نمی کند، به کاندیدای مورد حمایت اصلاحطلبان و گروههایی از منتقدان اجازه پیروزی میدهد؟ چرا باید هزینه سنگین رد صلاحیت هاشمی را به جان بخرد، و بعد به روحانی که سالهاست در دفتر نیاوران مرکز تحقیقات مجمع تشخیص مصلحت زیر دست هاشمی کار می کند، مجوز عبور بدهد؟ »
بی بی سی فارسی: این بار سید محمد خاتمی انتخابات را مهندسی کرده است / 10 تير
بی بی سی فارسی که ماه ها از مهندسی در انتخابات ریاست جمهوری از سوی جمهوری اسلامی سخن می گفت پس از انتخاب حجت الاسلام دکتر روحانی شگفت زده شده، با غیر منتظره خواندن این انتخاب، از مهندسی آقای سید محمد خاتمی در انتخابات گفته است.
عنایت فانی مجری این شبکه از حسین باقرزاده تحلیلگر مسائل ایران پرسید: «شما از جمله کسانی هستید که مقاله مفصلی نوشته اید مبنی بر این که توسط آقای خاتمی در این انتخابات مهندسی زیرکانه ای شده است؛ چرا این حرف ها را می زنید؟»
حسین باقرزاده در جواب به این سؤال، تعریفش از مهندسی انتخابات را تغییر داد و گفت: «البته این جا مهندسی به معنای خاصی به کار رفته است. مهندسی ای که من از آن یاد کردم، مهندسی به معنای دقیق کلمه است؛ یعنی طرح ریزی و برنامه ریزی بدون آن که مرتکب کار خلاف قانون شود. طرح ها را با شرایط موجود می ریزد تا یک خواستی را پیش ببرد.»
در حالی که پیش از این برخی تحلیلگران از نقش آقای هاشمی در این انتخابات و تحمیل گزینه اش به آقای خاتمی سخن می گفتند، حسین باقرزاده تحلیلی جدید ارائه کرد و اظهار داشت: «اگر ما به تحولات هفته های منتهی به انتخابات به خصوص هفته آخر نگاه کنیم می بینیم انتخابات را آقای خاتمی مهندسی کرد؛ استعفای آقای عارف از نامزدی که به تقاضای آقای خاتمی صورت گرفت و آقای خاتمی و مشاورینش بر خلاف اکثریت غالب اصلاح طلبان مثل سازمان مجاهدین انقلاب و شورای راه سبز امید، انتخابات را تحریم نکردند. بعد با استعفای آقای عارف از طرف آقای خاتمی و بعد آقای هاشمی، از آقای روحانی حمایت شد. در فاصله دو سه روز به انتخابات، موجی شکل گرفت که به تدریج خیلی گسترش پیدا کرد؛ البته فناوری های جدید مثل اینترنت و ...کمک کرد.»
حسین باقرزاده که در گذشته ادعای مهندسی انتخابات از سوی نظام را داشت، این بار اذعان کرد که خود اصلاح طلبان احتمال پیروزی آقای روحانی در دور اول را نمی دادند: «امید اصلاح طلبان این بود که آقای روحانی بتواند به دور دوم راه پیدا کند؛ ولی آن قدر این موج شدت گرفت که تبدیل به یک سونامی شد و ایشان همان مرحله اول رأی آورد.»
وی در حالی که از مهندسی سید محمد خاتمی در این انتخابات سخن می گفت در پایان تحلیل هایش آقای روحانی را نامزد اصلاح طلبان ندانست و گفت: «به هر حال آقای روحانی نامزد اصلاح طلبان نبود ولی نامزدی بود که در فقدان شخص دیگری که بتواند این حرکت را جلو ببرد مورد قبول اصلاح طلبان قرار گرفت.»
حسین باقر زاده در پاسخ به این سؤال که آیا نهایتا برنده انتخابات آقای خاتمی و اصلاح طلبان هستند اظهار داشت: «برنده کسانی هستند که رفتند رأی دادند؛ چون نامزدشان انتخاب شد.»
13 تیر 92
بعد از انتخابات ۲۴ خرداد و رای اوردن روحانی به عنوان منتخب ملت و به عنوان رئیس جمهور تشویش هایی در بین اصلاح طلبان به وجود امد که در کل می توان این گونه از زبان انان برداشت کرد که ” روحانی، اصلاح طلب نیست”!
* مجتبی واحدی : «من آقای روحانی را مطلقا اصلاح طلب نمی دانم. آینده هم مشخص خواهد کرد. امیدوارم ایشان تغییر کند! ممکن است یکی دو ماه دیگر مشخص شود آقای روحانی از همه ولایی تر است.»
* فرج سرکوهی دیگر چهره اپوزیسیون است که در گفت و گو با بی بی سی فارسی تأکید کرد: «آقای روحانی اصلاح طلب نیست. خودش هم مدعی آن نیست. وی با گفتار میانه روی وارد شده است.»
* سهراب احمری به صدای آمریکا گفت: «اگر شخصیت آقای روحانی را بشناسیم ایشان اهداف آمریکا را محقق نمی کند. ایشان کسی است که از بچگی اش تا حالا در ناف رژیم بوده است. وی کسی است که صد در صد با رژیم بوده است و ایدئولوژی خمینیزم را کاملا دارد.»
* عبدالستار دوشوکی از فعالین کرد، به بی بی سی فارسی گفت: «نماینده واقعی اصلاح طلبان، آقای عارف بود و آقای روحانی ربطی به اصلاح طلبان نداشت. چرا آقای رفسنجانی به آقای خاتمی فشار آوردند که گزینه اصلاح طلبان را کنار بگذارد؟»
* بیژن صف سری روزنامه نگار در صدای آمریکا از رفتارهای متناقض سید محمد خاتمی انتقاد کرد و تصریح کرد: «بزرگ ترین اشتباه آقای خاتمی این بود که یک خودی اصلاح طلب؛ یعنی آقای عارف را وادار به انصراف کرد. آقای روحانی هیچ وقت اصلاح طلبی نبوده است….آقای خاتمی مثل ملت ما ناشناخته است. همان طور که در انتخابات مجلس گفت انتخابات از نظر ما ناموجه است؛ ولی خودش رفت در دماوند رأی داد، این بار هم این کار را کرد.»
* مهدی خلجی از جمله این افراد بود که به حسن روحانی حمله ور شد و گفت: «آقای حسن روحانی غیر از تجربه نظامی و امنیتی در این مملکت هیچ سابقه ای ندارد.»
* محمد نوری زاد که خودش پس از پیروزی آقای روحانی در یکی از همایش های ایشان شرکت کرده بود نیز در تخریب وی اظهار داشت: «آقای روحانی بسیار بیشتر از آن که یک شخصیت علمی، دینی و فرهنگی باشد، یک شخصیت به شدت اطلاعاتی و امنیتی است. ایشان ۱۶ سال در رأس یک تشکیلات غلیظ اطلاعاتی و امنیتی بوده است.»
** سهراب احمری در تخریب دکتر روحانی تصریح کرد: «»غیر از تاریخچه آدم ها ما چگونه می توانیم درباره افراد اطلاعاتی به دست آوریم؟ مثلا نگاه کنید روزنامه اطلاعات سال ۱۹۹۵ سخنرانی آقای روحانی در جمع دانشجویان بسیجی را آورده است که گفته شعار زیبای مرگ بر آمریکا وحدت آفرین شده است. یک کسی که می گوید شعار مرگ بر آمریکا زیباست چه طور می تواند با آمریکا مذاکره کند؟»
موضع غرب در برابر حسن روحانی چند ساعت قبل از تنفیذ / 13 مرداد
در حالی که هنوز ساعاتی تا تنفیذ حکم ریاست جمهوری دکتر حسن روحانی باقی است، برخی رسانه ها به انتشار اخبار پیرامون آن و تحلیل دوباره این انتخاب پرداختند.
بی بی سی با درج خبر شروع به کار رسمی دولت یازدهم، در مطلب کوتاهی بار دیگر به بی نتیجه بودن دفاع از انتخاب دکتر روحانی در انتخابات پرداخته و نوشت: ”اگرچه وی در زمان انتخابات شعار تغییر واقعی و دوری از افراط را سر میداد اما نخواهد نتوانست کاری از پیش ببرد زیرا تصمیم گیرنده اصلی در ایران، رهبر مذهبی این کشور است… دیدیم که در روز قدس روحانی نیز اسرائیل را زخمی کهنه بر پیکره جهان اسلام دانست… پس او چه تفاوتی با محمود احمدی نژاد دارد که در آخرین سخنرانی خود –یک شب قبل از پایان کار دولتش- باز هم اسرائیل را به باد حمله گرفت؟”
همچنین همزمان با راهپیمایی با شکوه روز قدس، نتانیاهو با حمایت از دور جدید تحریم های ایالات متحده علیه ایران گفت: ”پیام روشن این تحریم ها این است که ایران نباید تصور کند انتخاب یک رئیس جمهور میانه رو، باعث لطف امریکا به ایران می شود!”
جورازلیم پست با انتشار سخنان نتانیاهو در خصوص تحریم های تصویبی هفته پیش در کنگره امریکا و به نقل از وی می نویسد: ”مردم ایران باید بدانند دوره گفتگو و لبخند [غرب] گذشته است! اگر آنها از تحریم ها خسته شده اند باید اقدامات ملموس تری را اتخاذ کنند.”
گفتنی است دو دستگی نمایندگان کنگره امریکا درخصوص اختلاف نظرهای پیرامون نوع تعامل با ایران به شدت بالاگرفته است.
جی تی آی [سایت رسمی اخبار جهان یهود] در این باره می نویسد در هفته گذشته دو نامه خطاب به اوباما در کنگره دست به دست می چرخیدند تا به امضای حامیان برسند: یک نامه بر تشدید بیش از پیش تحریم ها تاکید داشت که طرفداران آن کمیته امور اجتماعی اسرائیلی امریکایی بود و نامه دیگر بر لزوم گفتگو و مذاکره اصرار می ورزید که جنبش امریکایی ها برای صلح و جی استریت از آن حمایت می کردند.
مخالفین تشدید تحریم ها معتقدند باید به روحانی فرصت داد تا به وعده های خود پیرامون شفاف سازی بیشتر پرونده هسته ای عمل کند اما مخالفین مذاکره، آنها را به ساده انگاری و خوشبینی بی مبنا متهم می کنند.
حمله بی بی سی فارسی به روحانی / 15 مرداد
بخش فارسی بنگاه سخنپراکنی بریتانیا در یادداشتی بهقلم «جمشید برزگر»، تحلیلگر مسائل سیاسی دست به انتقاد از ترکیب کابینه معرفی شده زد. جان کلام برزگر که همان جان کلام بیبیسی فارسی است، این است که «چرا روحانی برخی چهرههای اصولگرا را در کابینه خود معرفی کرده است؟» این محور تمام حرفهایی است که برزگر سعی دارد آنها را با پیچ و تابهای گسترده و لابهلای ژورنالیسم حرفهای خود به خورد خواننده بدهد.
نویسنده بیبیسی فارسی بر این باور است که کابینه روحانی بازتاب خواستههای اکثریتی که به او رای دادهاند نیست، چرا که «به نظر میرسد که ترکیب کابینه حسن روحانی ... با ناخرسندیهای آشکاری مواجه شده و نمونههایی از این ناخرسندی در شبکههای اجتماعی بازتاب یافته [است].»
برزگر از آن ناراحت است که چرا اصحاب فتنه 88 در کابینه روحانی حضور ندارند؛ به این جملات توجه کنید: «شعارهای کسانی که در میتینگهای انتخاباتی حسن روحانی حاضر میشدند و پس از اعلام پیروزی او نیز در شادمانیهای خیابانی، خوشحالی خود را به نمایش گذاشتند، تردیدی باقی نگذاشت که حضور گسترده حامیان جنبش سبز و اصلاحطلبان تا چه اندازه در پیروزی آقای روحانی موثر بوده است.» البته اندازه و مقیاس نویسنده بیبیسی فارسی نیز چیزی جز همان چیزهایی نیست که رسانههای جریان غالب از انتخابات 24 خرداد 92 مخابره کردهاند.
روايت بي بي سي از سقوط پايگاه اجتماعي اصلاح طلبان / ۱۵ آبان
شبكه دولتي انگليس معتقد است اپوزيسيون و اصلاح طلبان همسو با آنان دچار «آرزوانديشي و نوستالژي» شده اند و فاقد قدرت بسيج اجتماعي هستند.
وبسايت بي بي سي در تحليلي به قلم «مهدي-خ» (از همكاران فراري نشريات اصلاح طلب كه به استخدام موسسه مطالعات خاور نزديك واشنگتن درآمده)، به روند نزولي قدرت اجتماعي اصلاح طلبان پس از انتخابات مجلس ششم پرداخت و نوشت: پيروزي اصلاح طلبان در انتخابات مجلس ششم، توقع درباره اصلاح طلبان را بالا برد، اما آنها به دلايل دروني و بيروني نتوانستند پاسخي درخور به انتظارات بدهند. به تدريج پايگاه اجتماعي آنها رو به نزاري و ناتواني نهاد. شكست آن ها در انتخابات شوراي شهر، سپس مجلس هفتم و بعد انتخابات رياست جمهوري سال 1384 همه گواهي مي داد كه اصلاح طلبان نه تنها از نظر ايدئولوژيك و استراتژيك ديگر آن اجماع و انسجام پيشين را ندارند كه هواداران شان نيز به طيف هاي گسترده اي پراكنده شده اند و ديگر امكان بسيج عمومي آن ها به شيوه پيشين از ميان رفته است.
تحليلگر بي بي سي با بيان اينكه هاشمي رفسنجاني در انتخابات مجلس ششم و انتخابات رياست جمهوري دچار خطاي تحليل شد، نوشت: يكي از خطاهايي كه ممكن است فعالان سياسي دچار شوند آن است كه شكست گروهي را به معناي امكان پيروزي خود بگيرند. هاشمي دوبار مرتكب اين خطا شد. همين خطا را اصلاح طلبان نيز مرتكب شدند. بازگشتن در عالم سياست به دشواري صورت مي پذيرد، اگر صورت بپذيرد. دور نيست كه اين خطا را بار ديگر اصلاح طلبان در انتخابات رياست جمهوري پيش رو انجام دهند. نه تنها رأي دهندگان تغيير مي كنند كه سراسر موقعيت و بافت سياسي و اجتماعي نيز دگرگون مي شود.
در ادامه اين تحليل تصريح شده كه توقعات مورد نظر اصلاح طلبان تبديل به يك نوستالژي ناشي از ناكامي و فقدان بينشي نيرومند شده است و مخالفان از جمله اصلاح طلبان در داخل داراي سازمان فرسوده و فاقد استراتژي هستند. آنها براي تغيير جدي در نظام سياسي ابتدا بايد دست به اصلاحات درون گروهي بزنند.
نتيجه
حماسه سیاسی با مشارکت ۷۲% مردم رقم خورد؛ اما سؤالاتی در ذهن مخاطبان شبکه های ماهواره ای و خوانندگان اخبار سايتهاي اپوزسيون وجود دارد که هنوز دست اندرکاران و کارشناسان این شبکه ها پاسخی به آن ها نداده اند:
این رسانه ها بر چه اساسی می خواستند رأی رهبری را پیش بینی کنند و هدفشان از این همه تحلیل های تخیلی و بی پشتوانه چه بوده است؟ آیا اگر گزینه های دیگری مانند آقایان قالیباف یا جلیلی رأی می آورد به اعتقاد این رسانه ها انتخابات مهندسی شده بوده است؟
چگونه امثال رضا پهلوی، واحدی، گنجی، نوری زاد، سازگارا و …. که تا پیش از انتخابات از تحریم، تقلب، مهندسی انتخابات و گزینه رهبری سخن گفته بودند باز هم در رسانه های ماهواره ای حضور می یابند، در چشمان مخاطبانشان نگاه می کنند، و بدون اشاره به تحلیل های تخیلی و متوهمانه سابقشان، ژستی روشنفکرانه به خود می گیرند و تحلیلی جدید ارائه می دهند؟!
رسانه هایی مانند بی بی سی فارسی و صدای آمریکا که بارها پیشگویی کردند و از عالم غیب رأی رهبر را اعلام کردند؛ چرا از ملت ایران عذرخواهی نمی کنند؟
اپوزیسیونی که سال ۸۸ هم شبهه تقلب را مطرح کرد و بعد از آن از سرنگونی جمهوری اسلامی گفت؛ تا کی باید اشتباه کند و تحلیل های غلط ارائه دهد؟
به نظر اپوزسيون خارج نشين و ضد انقلابهاي همسفره با بي بي سي و سر در آخور اسرائيل، میرحسین نیز مانند روحانی در تبلیغات انتخاباتی، خود را پیشرو ایجاد دولت وحدت ملی و کاندیدای فراجناحی معرفی میکرد. اگر تقلب ۸۸ اتفاق نمیافتاد دولت موسوی، دولتی میبود متشکل از اصلاحطلبان و محافظهکاران که اولویتش حل بحران اقتصادی بود. پس به نظر میرسد. پروژه را باید در مورد روحانی نیز اجرا كرد و سعی کرد با جذب روحانی مقدمات ضربه اصلي به نظام را آماده كرد.
به گفته آرمان امیری يكي از اين ضد انقلابها بازيچه دست : "اگر فعال سیاسی داخل ایران هستیم باید به دولت نفوذ کنیم. اگر خارج از ایران هستیم باید خواستههای دموکراتیک جنبش سبز را با زبانی معقول مطرح کنیم. باید جامعه مدنی --روزنامهها، NGOها، مجلات، و محافل روشنفکری، اتحادیههای کارگری، اصناف هنرمندان، خانه احزاب و ... را مثل دوران خاتمی دوباره بازسازی کنیم. هر کار که میکنیم آن حرف مهدی خلجی در برنامه پرگار آویزه گوشمان باشد: «بدون سازماندهی هیچ تغییری نمیتوان ایجاد کرد»".
رسانه های ماهواره ای و کارشناسانشان که ماه ها از مهندسی انتخابات و تقلب گفتند اکنون در تحلیل های جدیدشان سه رویه را در پیش گرفته اند: یا سخنان گذشته خود را به فراموش سپرده اند و سکوت کرده اند، یا برای توجیه تحلیل های سابقشان می گویند این بار در انتخابات مهندسی نشده است و یا مانند رضا پهلوی می گویند این بار به نفع آقای روحانی مهندسی شده است.
حال به این کارشناسان و تحلیلگران که برخی از آن ها بیش از سی سال است اشتباه تحلیل می کنند، باید گفت چگونه در انتخاباتی که ادعا دارید مهندسی می شود تاکنون افرادی با گرایش های مختلف به ریاست جمهوری رسیده اند؟ اگر قرار بود در این انتخابات تقلبی صورت گیرد با توجه به این که تیم آقای روحانی هم به دور اول امیدی نداشتند به راحتی با کم کردن 260000 رأی از رئیس جمهور منتخب، انتخابات به دور دوم کشیده می شد؛ اما جمهوری اسلامی حاضر به تغییر این تعداد رأی هم نبوده و نیست.
آیا نظامی که حاضر به این مقدار تقلب هم نیست، یازده میلیون رأی را در سال 88 جابه جا کرده است؟! آیا در سال 76 و 80 هم که آقای خاتمی به ریاست جمهوری رسید تقلبی شده بود؟! و....
شاید لازم باشد تحلیلگرانی که سال هاست تحلیل می کنند و پس از مدتی تحلیل های اشتباه سابقشان را به فراموش می سپرند، قدری بیشتر تأمل کنند و از گذشته خود درس بگیرند و برای شناخت ملت ایران مطالعه بیشتری نمایند تا نظراتی ارائه کنند که مخاطبانشان را از خود دورتر نکنند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
ما اگر منزوی بودیم آمریکا و غرب اینقدر برای رابطه با ما دست و پا نمیزدند و واسطه نمی تراشیدند
در حال حاضر منزوی ترین دولت دولت اسرائیله که فقط داره علیه ایران شانتاژ میکنه و انگار هیچ کار دیگه ای تو این دنیا نداره
یه کمی اعتماد به نفس هم خوبه !
این حرفو بی بی سی و صدای آمریکا و رسانه های زنجیره ای اصلاح طلب تو ذهن شما انداختند که به خاطر هولوکاست ما تحت فشاریم.
اگه شما کمی به خودت بیای و وجدان و عقل خودت واست تصمیم بگیره میبینی تحریم ها بعد از فتنه 88 بیشتر شد....
میگی چرا؟ چون سال 88 مردمو و اونجوری به جون هم انداختن و بعد با تحریم هاشون هم میخواستن از لحاظ اقتصاد مردمو به جون هم بندازن.... تا نقششون دیگه کامل بگیره.
عزیزم یک لحظه به این فکر کردی که جواب خون شهدا چی میشه؟
به این فکر کردی که چرا از جان و ناموسشان گذشتند؟
به این فکر کردی که با سر خم کردن جلو دشمنانی همچون اسرائیل و آمریکا و مزدورانشان، آیا این عزیزان ما رو خواهند بخشید که حرف از آیندگان میزنی؟
یک مسلمان باید استکبار ستیز باشه. اگه نباشه باید تو مسلمان بودنش شک کرد...